پروژه دانشجویی مقاله رایگان مراحل ساخت فنداسیون ساختمانهای اسکلت

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله رایگان مراحل ساخت فنداسیون ساختمانهای اسکلت فلزی فایل ورد (word) دارای 4 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله رایگان مراحل ساخت فنداسیون ساختمانهای اسکلت فلزی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله رایگان مراحل ساخت فنداسیون ساختمانهای اسکلت فلزی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله رایگان مراحل ساخت فنداسیون ساختمانهای اسکلت فلزی فایل ورد (word) :

نکات اجرایی زیر سازی پی :
فرض کنید یک پروژه اسکلت فلزی را بخواهیم به اجرا در آوریم ، مراحل اولیه اجرایی شامل ساخت پی مناسب است که در کلیه پروژه ها تقریبا یکسان اجرا می شود ، اما قبل از شرح مختصر مراحل ساخت پی ، باید توجه داشت که ابتدا نقسه فنداسیون را روی زمین پیاده کرد و برای پیاده کردن دقیق آن بایستی جزئیات لازم در نقشه مشخص گردیده باشد. از جمله سازه به شکل یک شیکه متشکل از محورهای عمود بر هم تقسیم شده باشد و موقعیت محورهای مزبور نسبت به محورها یا نقاط مشخصی نظیر محور جاده ، بر زمین بر ساختمان مجاور و غیره تعیین شده باشد.( معمولا محورهای یک امتداد با اعداد 3،2،1و... شماره گذاری می شوند و محورهای امتداد دیگر با حروف C-B-A و ... مشخص می گردند. همچنین باید توجه داشت ستونها و فنداسیونهایی را که وضعیت مشابهی از نظر بار وارد شده دارند ، با علامت یکسان نشان می دهند : ستون را با حرف C و فنداسیون را با حرف F نشان میدهند . ترسیم مقاطع و نوشتن رقوم زیر فنداسیون ، رقوم روی فنداسیون ، ارتفاع قسمت های محتلف پی ، مشخصات بتن مگر ، مشخصات بتن ، نوع و قطر کلی که برای بریدن میلگرد ها مورد نیاز است باید در نقشه مشخص باشد. قبل از پیاده کردن نقشه روی زمین اگر زمین ناهموار بود یا دارای گیاهان و درختان باشد ، باید نقاط مرتفع ناترازی که مورد نظر است برداشته شود و محوطه از کلیه گیاهان و ریشه ها پاک گردد.سپس شمال جغرافیایی نقشه را با جهت شمال جغرافیایی محلی که قرار است پروژه در آن اجرا شود منطبق می کنیم ( به این کار توجیه نقشه می گویند) پس از این کار ، یکی از محورها را (محور طولی یا عرضی ) که موقیعت آن روی نقشه مشخص شده است ، بر روی زمین ، حداقل با دو میخ در ابتدا و انتها ، پیاده می کنیم که به این امتداد محور مبنا گفته می شود ؛ حال سایر محورهای طولی و عرضی را از روی محور مبنا مشخص می کنیم ( بوسیله میخ چوبی یا فلزی روی زمین ) که با دوربین تئودولیت و برای کارهای کوچک با ریسمان کار و متر و گونیا و شاغول اجرا می شود. حال اگر بخواهیم محل فنداسیون را خاکبرداری کنیم به ارتفاع خاکبرداری احتیاج داریم که حتی اگر زمین دارای پستی و بلندی جزئی باشد نقطه ای که بصورت مبنا (B.M) باید در محوطه کارگاه مشخص شود ( این نقطه بوسیله بتن و میلگرد در نقطه ای که دور از آسیب باشد ساخته می شود).

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله در مورد کلیات، مفاهیم و طبقه بندی هزینه ها

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله در مورد کلیات، مفاهیم و طبقه بندی هزینه ها فایل ورد (word) دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله در مورد کلیات، مفاهیم و طبقه بندی هزینه ها فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله در مورد کلیات، مفاهیم و طبقه بندی هزینه ها فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله در مورد کلیات، مفاهیم و طبقه بندی هزینه ها فایل ورد (word) :

 کلیات، مفاهیم و طبقه بندی هزینه ها

 تعریف حسابداری صنعتی :

 حسابداری صنعتی به شاخه ای از حسابداری اطلاق می شود که وظیفه آن شناخت، جمع آوری، پردازش و گزارشگری اطلاعات مربوط به عوامل بهای تمام شده و محاسبه بهای تمام شده محصولات و خدمات و همچنین ارائه روشهای تقلیل بهای تمام شده تولید از طریق تجزیه و تحلیل گزارشها می باشد. حسابداری صنعتی جدا از حسابداری مالی نیست و با بکارگیری این شاخه از حسابداری، در واقع قسمتی از وظایف حسابداری مالی به حسابداری صنعتی واگذار شده تا برخی از هدفهای حسابداری مالی تأمین شود.

 نقش و ماهیت حسابداری صنعتی :

 حسابداری صنعتی به عنوان بازوی مدیریت جهت برنامه ریزی، تصمیم گیری و کنترل عوامل بهای تمام شده تلقی می گردد و با بررسی اطلاعات جمع آوری شده و ارائه آن به مدیران امکان کنترل عوامل بهای تمام شده تولید و مراکز مختلف هزینه را فراهم نموده و با مقایسه بین هزینه های از پیش تعیین شده (بودجه شده) و هزینه های واقعی، به تجزیه و تحلیل انحرافات بین این هزینه ها می پردازد.

 وظایف حسابداری صنعتی :

 وظیفه حسابداری صنعتی ارائه اطلاعات به مدیران برای کمک به موارد زیر است :

 1 ) برنامه ریزی (تولید، خرید، فروش و ; )

 2 ) کنترل هزینه، مراکز هزینه و ;

 3 ) تصمیم گیریهای مدیریت در مورد راهبردها و مسائل اجرایی شرکت

 4 ) تعیین بهای شده کالاها یا خدمات جهت ارائه در صورتهای مالی

 اهداف سیستم حسابداری :

 سیستم حسابداری مهمترین سیستم اطلاعاتی کمی مدیریت است که سه هدف عمده را دنبال می کند:

 1 ) گزارش به مدیریت در مورد وقایع روزمره شرکت

 2 ) گزارش به مدیریت درمورد تصمیمات بلندمدت

 3 ) گزارشگری خارجی یا برون سازمانی

 از سه هدف فوق، دو هدف اول به وسیله حسابداری مدیریت و هدف سوم به وسیله حسابداری مالی دنبال می شود. اهدافی که به وسیله حسابداری صنعتی دنبال می شود، اهداف ذکر شده برای حسابداری مدیریت و تا حدودی هدف تعیین شده برای حسابداری مالی است.

 مقایسه حسابداری صنعتی با حسابداری مالی :

 1 ) در حسابداری مالی هدف، ارائه اطلاعات به استفاده کنندگان برون سازمانی (سهامداران، اعتباردهندگان، تحلیل گران مالی، بانکها، سازمان بورس اوراق بهادار و ;) است، ولی در حسابداری صنعتی هدف، ارائه اطلاعات به استفاده کنندگان درون سازمانی (عمدتاً مدیران سطوح مختلف ) می باشد.

 2 ) نوع گزارشی که در حسابداری مالی ارائه می شود محدود به صورتهای مالی اساسی (ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت سود و زیان جامع، صورت جریان وجوه نقد و یادداشتهای توضیحی) است، در حالی که در حسابداری صنعتی اطلاعات و گزارشهایی که تهیه می شود بستگی به نیاز مدیریت واحد تجاری داشته و شکل خاصی ندارد.

 3 ) در تهیه اطلاعات حسابداری مالی، استانداردهای حسابداری بایستی رعایت شود، در حالی که در حسابداری صنعتی استاندارد حسابداری لازم الاجرا وجود ندارد.

 4 ) گزارشهای حسابداری مالی عمدتاً برای یک سال مالی (البته در برخی از کشورها گزارشات میان دوره ای نیز تهیه می شود)، در حالی که حسابداری صنعتی گزارشهای موردنظر ممکن است روزانه، هفتگی، ماهانه و ; باشد. به عبارت دیگر دوره های موردنظرحسابداری صنعتی کوتاه تر از حسابداری مالی است.

 5 ) در حسابداری مالی، واحد اندازه گیری عمدتاً واحد پولی (در ایران، ریال) است، در صورتی که در حسابداری صنعتی، واحدهای اندازه گیری برای گزارشگری مقیاسهای متفاوتی از قبیل وزن (مانند کیلو)، حجم (مانند لیتر)، سطح (مانند مترمربع) و ; می باشد.

 6 ) گزارشهای حسابداری مالی براساس بهای تمام شده تاریخی تهیه می شوند، در حالی که در حسابداری صنعتی، بیشتر تأکید بر قیمت روز و یا قیمتهای آتی می باشد.

 7 ) گزارشهای حسابداری مالی عمدتاً گذشته نما هستند، در حالی که گزارشهای حسابداری صنعتی عمدتاً به آینده می پردازند.

 ارتباط حسابداری صنعتی با حسابداری مدیریت و حسابداری مالی :

 نسبت به ارتباط حسابداری صنعتی با حسابداری مدیریت و حسابداری مالی، دیدگاههای گوناگونی وجود دارد. برخی اعتقاد دارند که حسابداری صنعتی همان حسابداری مدیریت است و حسابداری صنعتی و حسابداری مدیریت را مترادف با یکدیگر به کار می برند. عده ای نیز حسابداری صنعتی را حسابداری مدیریت به علاوه آن بخش از حسابداری مالی می دانند که به محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته به منظور انعکاس در صورت سود و زیان و ارزشیابی موجودیهای پایان سال به منظور انعکاس در ترازنامه می پردازد. برخی دیگر نیز بر این باورند که حسابداری صنعتی ترکیبی از حسابداری مدیریت و حسابداری مالی است.

 صرفنظر از وجود دیدگاههای گوناگون نسبت به ارتباط حسابداری صنعتی با حسابدار

ی مدیریت و حسابداری مالی، واقعیت این است که حسابداری صنعتی بخشی از سیستم کلی اطلاعات حسابداری است که اطلاعات مرتبط با هزینه ها را برای استفاده در هر دو زمینه حسابداری مدیریت و حسابداری مالی گردآوری، انباشت و ارائه می کند.

 آشنایی با برخی از واژه ها و اصطلاحات در حسابداری صنعتی :

 بهای تمام شده عبارت است از منابع صرف شده درجهت کسب منبع یا منابع دیگر. منافع حاصل از منابع به دست آمده، در آینده، از طریق فروش و یا استفاده در عملیات به صاحب آن انتقال می یابد. این تعریف در واقع تعریف «دارایی» است که براساس رابطه علت و معلولی (در مورد موجودیهای کالا) و یا براساس رابطه سیستماتیک و معقول (مانند استهلاک داراییهای ثابت مشهود) به سود و زیان منظور می شوند. و تا زمانی که منافع آنها منقضی نشده است، به عنوان دارایی طبقه بندی می شوند.

 هزینه یعنی از دست دادن منابع در جهت کسب منفعت (درآمد) که منافع کسب شده کاملاً منقضی شده اند. هزینه ها منافع آتی ندارند و براساس اصل شناخت بلادرنگ، در همان دوره ای که تحقق می یابند به سود و زیان منظور می شوند، مانند هزینه مطالبات مشکوک الوصول.

 زیان یعنی از دست رفتن منابع بدون کسب هرگونه منفعت. زیان نیز براساس اصل شناخت بلادرنگ، در دوره ای که تحقق می یابد به سود و زیان منظور می شود. مانند زیان ضایعات غیرعادی و یا زیان ناشی از آتش سوزی.

 مقایسه بهای تمام شده و هزینه :

 1 ) بهای تمام شده دارای منافع آتی است، در حالی که هزینه منافع آتی ندارد. به عبارت دیگر منافع بهای تمام شده منقضی نشده است، در حالی که منافع حاصل از تحمل هزینه منقضی شده است.

 2 ) هم بهای تمام شده و هم هزینه، هر دو، هدفدارند.

 با توجه به مطالب فوق، اصطلاحات «هزینه مواد»، «هزینه دستمزد»، و «هزینه سربار»، در واقع «بهای تمام شده» است که اشتباهاً از لغت «هزینه» برای آنها استفاده می شود.

 مقایسه هزینه و زیان :

 

 1 ) هزینه منافعی را در گذشته ایجاد کرده است، در حالی که زیان در گذشته نیز منفعتی به دنبال نداشته است.

2 ) هزینه ارادی و هدفدار است، در حالی که زیان غیرارادی و ناخواسته است.

 3 ) هزینه قابل کنترل است ولی زیان قابلیت کنترل چندانی ندارد.

 4 ) هزینه ناخوشایند نیست در حالی که زیان تلخ و ناخوشایند است.

 هزینه یابی :

 فرآیند تعیین بهای تمام شده کالا و یا خدمات می باشد. از تعریف هزینه یابی می توان دریافت که حسابداری صنعتی با عنوان بخشی از حسابداری که عمدتاً بر هزینه یابی تأکید دارد هم در مؤسسات تولیدی و هم در مؤسسات خدماتی می تواند بکار رود.

 موضوع هزینه یابی :

 چیزی که در هزینه یابی به دنبال تعیین بهای تمام شده آن هستیم، اصطلاحاً موضوع هزینه یابی نام دارد. موضوع هزینه یابی ممکن است یک پروژه، یک فعالیت، یک محصول، یک مشتری، یک دپارتمان یا بخش و امثال آن باشد.

 در حسابداری صنعتی مؤسسات تولیدی، معمولاً موضوع هزینه یابی، محصول یا کالاست. در حسابداری سنجش مسئولیت، موضوع هزینه یابی معمولاً یک واحد، بخش یا دپارتمان است.

 

 

 عامل هزینه (شاخص فعالیت ) :

 عاملی است که باعث تغییر در هزینه تولید (بهای تمام شده) می شود، مانند تعداد محصول،ساعت کار مستقیم یا ماشین، تعداد پرسنل، سطح زیزبنا، و ; معمولاً در مؤسسات تولیدی تعداد محصول و یا ساعت کار را به عنوان عامل هزینه درنظر می گیرند، البته باید توجه داشت که حتی در یک شرکت ممکن است برای موضوعات مختلف از عوامل هزینه مختلفی استفاده شود.

 مرکز هزینه :

 جایی است که مسئول کنترل هزینه های مربوط به خود می باشد، مانند دایره مونتاژ، دایره رنگ کاری، دایره رستوران و ;. معمولاً هزینه این مراکز مجزا از سایر مراکز می باشد و مدیر هر قسمت یا بخش، مسئول هزینه های مربوط به آن بخش است.

 انباشت و تخصیص هزینه :

 در هر سیستم حسابداری صنعتی به طور معمول دو مرحله وجود دارد :

 1 ) انباشت هزینه، در این قسمت هزینه ها جمع آوری و تعیین می گردد.

 2 ) تخصیص هزینه، در این مرحله هزینه های انباشته شده به موضوع هزینه یابی تخصیص داده می شود. تخصیص هزینه از چند طریق صورت می گیرد و تمامی روشهای هزینه یابی معمولاً در همین قسمت با هم اختلاف دارند. تخصیص هزینه ممکن است از طریق «رهگیری هزینه» و یا «تسهیم هزینه»صورت گیرد.

 هزینه هایی که رهگیری آنها با موضوع هزینه یابی از نظر اقتصادی علمی باشد از طریق «رهگیری هزینه» و هزینه هایی که قابل رهگیری نباشند از طریق «تسهیم هزینه» تخصیص می یابند. برای مثال فرض کنید «گروهی برای بازدید از اماکن تاریخی اصفهان با اتوبوس به مسافرت می روند و در طی مسیر نهار صرف می کنند و عده ای نیز برای دیگران سوغاتی می خرند.» در این مثال، هزینه غذای هر کس قابل رهگیری است، ولی در مورد کرایه اتوبوس به این صورت نیست، یعنی هزینه هر نفر از طریق تسهیم هزینه به دست می آید. در مورد خرید سوغاتی هم می توان مشخص نمود که هرکس برای خرید سوغاتی چه میزام هزینه کرده است، بنابراین قابلیت رهگیری دارد. هزینه بازدید اماکن تاریخی نیز از طریق تسهیم، تخصیص می یابد.

 حال، یک کارگاه تولید صندلی را درنظر بگیرید که هزینه های آن عبارتند از هزینه مواد مستقیم، هزینه دستمزد مستقیم، هزینه برقی مصرفی، هزینه حقوق سرپرست کارگاه، هزینه مواد کمکی و هزینه اجاره کارگاه. هزینه مواد مستقیم و هزینه دستمزد مستقیم قابلیت رهگیری به موضوع هزینه (بهای تمام شده صندلی) را دارد، اما سایر هزینه های ذکر شده قابلیت رهگیری به موضوع هزینه را دارا نمی باشند و تخصیص آنها از طریق تسهیم صورت می گیرد.

 طبقه بندی هزینه ها :

 طبقه بندی هزینه ها براساس ماهیت هزینه :

 براین اساس هزینه ها به دو دسته تقسیم می شوند :

 1 ) هزینه محصول : هزینه هایی است که بهای تمام شده تولید را تشکیل می دهد. اینکه بهای تمام شده محصول را چه هزینه هایی تشکیل می دهد، بستگی به هدف هزینه یابی دارد. محصول از ابتدا تا انتها یک زنجیره را طی می کند که اصطلاحاً زنجیره ارزش نامیده می شود. این زنجیره در نمودار زیر نشان داده شده است :

 تحقیق توسعه ^ طراحی ^ تولید ^ بازاریابی ^ توزیع و فروش ^ خدمات پس از فروش

 اینکه از این زنجیره شش حلقه ای، کدامیک هزینه محصول است بستگی به هدف هزینه یابی دارد. اگر هدف از هزینه یابی قیمت گذاری محصول باشد کل هزینه های مربوط به این زنجیره، هزینه محصول است. اگر مقاصد مالیاتی مدنظرباشد (البته در ایالات متحده امریکا) هزینه محصول را سه عامل اول تشکیل می دهد و چنانچه گزارشگری مالی مدنظر باشد هزینه محصول را فقط هزینه های تولید (مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار ساخت) تشکیل می دهد.

 2 ) هزینه دوره : این هزینه ها برخلاف هزینه های محصول از نوع «بهای تمام شده» نیستند، بلکه عمدتاً «هزینه» می باشند. این نوع هزینه ها منافع آتی ندارند و شامل هزینه های عمومی و ادرای و فروش می شوند.

 طبقه بندی هزینه ها براساس عملکرد مدیریت :

 براین اساس هزینه ها را به سه دسته تقسیم می کنند :

 1) هزینه های تولید

2 ) هزینه های عمومی و اداری

 3 ) هزینه های توزیع و فروش

 طبقه بندی هزینه ها براساس دوره های انتفاع از هزینه :

 در این مبنا هزینه ها به دو دسته تقسیم می شوند :

 1 ) هزینه های جاری : هزینه هایی هستند که منافع آنها فقط به یک دوره مربوط می شود، مانند هزینه های عمومی و اداری و فروش.

 2 ) هزینه های سرمایه ای : هزینه هایی هستند که دارای منافع آتی نیز هستند، مانند دارایهای ثابت. به مرور که هزینه های سرمایه ای منافع خود را از دست می دهند، بخش از دست رفته آنها به عنوان هزینه جاری طبقه بندی می شود، مثل هزینه استهلاک.

 هزینه های جاری از نوع «هزینه» هستند و هزینه های سرمایه ای از نوع «بهای تمام شده.»

 

 

 طبقه بندی هزینه ها براساس رفتار هزینه :

 منظور از رفتار هزینه، عکس العمل هزینه ها نسبت به تغییرات عامل هزینه است. از این دیدگاه هزینه ها را به سه دسته تقسیم می کنند :

 1 ) هزینه های متغیر : هزینه هایی هستند که مبلغ کل آنها در اثر تغییرات عامل هزینه تغییر می کنند، ولی نرخ آنها برای هر واحد از عامل هزینه، ثابت است. نمونه هایی از هزینه های متغیر عبارت است از مواد مستقیم، دستمزد مستقیم، سربار متغیر (مثل مواد غیرمستقیم، دستمزد غیرمستقیم و ;) و هزینه های متغیر عمومی و اداری و فروش. از ویژگیهای بار هزینه های متغیر می توان به سهولت تخصیص، قابلیت کنترل، ثابت بودن در هر واحد و متغیر بودن در کل اشاره کرد. هزینه متغیر کل و هزینه متغیر هر واحد به ترتیب در نمودارهای شماره 1 و 2 نشان داده شده است :

 2 ) هزینه های ثابت : هزینه هایی هستند که مبلغ کل آن در یک دامنه مربوط، در اثر تغییرات عامل هزینه تغییر نمی کند، ولی نرخ آن برای هر واحد از عامل هزینه، متغیر است. نمونه هایی از هزینه های ثابت عبارت است از سربار ثابت ساخت (مانند هزینه حقوق سرپرستان تولید، هزینه استهلاک ساختمان کارخانه، هزینه بیمه بخش تولید و ;) و هزینه های ثابت عمومی و اداری و فروش.

 دامنه مربوط :

 عبارت است از حدفاصل بین حداقل و حداکثر عامل هزینه که در آن مبلغ کل هزینه ثابت تغییر نمی کند.

 نکته ای که در اینجا لازم است به آن اشاره شود این است که متغیر و ثابت بودن هزینه ها، مطلق نیست و با توجه به یک موضوع هزینه خاص، هزینه ها به متغیر و ثابت طبقه بندی می شوند.

 هزینه ثابت کل و هزینه ثابت هر واحد به ترتیب در نمودارهای شماره 3 و 4 نشان داده شده است :

 با توجه به نمودارهای فوق ملاحظه می شود که هزینه متغیر کل و هزینه ثابت هر واحد، هر دو، متغیر هستند، اما متغیر بودن هزینه متغیر کل و هزینه ثابت هر واحد دو تفاوت اساسی دارد. یک تفاوت آنها در این است که هزینه متغیر کل صعودی است و با افزایش عامل هزینه افزایش می یابد. در حالی که هزینه ثابت هر واحد نزولی است و با افزایش عامل هزینه کاهش می یابد. به عبارت دیگر رابطه هزینه متغیر کل و هزینه ثابت هر واحد با تعداد عامل هزینه به ترتیب یک رابطه مستقیم و معکوس است. تفاوت دیگر این است که نمودار هزینه متغیر کل، خطی است در حالی که نمودار هزینه ثابت هر واحد، غیرخطی می باشد.

 3 ) هزینه های نیمه متغیر : هزینه هایی هستند که بخشی از آنها ثابت و بخش دیگری از آنها متغیر است. نمونه بارز این نوع هزینه ها، هزینه آب، برق و تلفن است، که بخش ثابت آن همان هزینه آبونمان بوده و بخش متغیر آن تابع میزان مصرف است. مثال دیگر در این زمینه هزینه شهری

ه یک دانشجو است که دارای یک بخش شهریه ثابت و یک بخش شهریه متغیر است که تابع تعداد واحدهای درسی انتخابی توسط وی می باشد. به هزینه های نیمه متغیر اصطلاحاً هزینه مخلوط نیزگفته می شود.

 هزینه نیمه متغیر کل و هزینه نیمه متغیر هر واحد به ترتیب در نمودارهای شماره 5 و 6 نشان داده شده است :

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های فایل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های فایل ورد (word) دارای 375 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های فایل ورد (word) :

بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های
مزدایی و مسیحیت و اسلام
جایگاه و موقعیت زن
آنچه مسلم است این است که در هیچ یک از ادیان و فرهنگ ها زن از وضعیت و موقعیتی برابر با مرد برخوردار نبوده است. این وضعیت نابرابر در همه شئون زندگی نمود دارد.

احکام دینی زنان را مخاطب قرار نمی دهد و مسائل مربوط به ایشان به صورت غیر مستقیم و بواسطه مردان مطرح می شود اما این امر در ادیان بسته به فرهنگ ها متفاوت است به عبارت دیگر دامنه این نابرابری ها در همه ادیان یکسان نیست دراین فصل به بررسی وضعیت زن در ادیان مورد بحث می پردازیم.
مزدایی

در میان اقوام و ملل شناخته شده باستان، هیچ جامعه‌ای وجود ندارد که در آن به اندازه دین مزدایی در میان مرد و زن تعاملی خوب و سازنده وجود داشته باشد. به نظر می‌رسد که زن و مرد در اوستا از حقوقی برابر برخوردارند و نسبت به یکدیگر ارجهیتی ندارند. زن و مرد پرهیزکار معمولاً در کنار هم ذکر می‌شوند. خطابه‌های فلسفی که زرتشت در “گاتاها” نسبت به مردان و زنان ایراد می‌کند نشان‌دهنده وجود زنانی توانا در زمان زرتشت بوده است. وظایف زن در ایران باستان به فعالیتهای اقتصادی

درخانواده محدود نمی‌شد، بلکه در پیشبرد معنوی و اخلاقی تمام جامعه نقش مهمی را ایفا می‌کرد او معلم اخلاق به حساب می‌آمد. در اوستا همیشه زن یک جزء مهم جامعه شناخته شده و در همه حقوق اجتماعی حتی در مراسم مذهبی نیز با مرد برابر دانسته شده است. در ادعیه زرتشتیان، هرجا از فروهر در گذشتگان یاد شده، فروهر زنان پارسا نیز ستوده شده است. در ایران باستان زن مقام بسیار ارجمندی داشت و دربسیاری از شئون زندگی با مرد همکاری می‌کرد. درست است که پسر به

خاطر شرکت در کارهایی مثل جنگ و شکار و کشاورزی مورد توجه و مهر بیشتر بود، آیات بسیاری دراوستا وجود دارد که در آنها فرد از درگاه خداوند و فرشتگانش خواستار پسر است. با این حال آیاتی در اوستا یافت می‌شود که بر یکسان‌بودن ارزش پسر و دختر دلالت دارد در دعای “اهمائه ریشچه” ، فرد درضمن درخواست نعمتهایی مانند تندرستی، شادمانی روانی، زندگی مرفه و آسوده از اهورا خواستار است که فرزندان نامی و مشهور نیز به او عنایت نماید، واژه اوستایی که در این دعا آمده است: “آسنا

مچذره زینتم” است که به معنی فرزند نامی و مشهور است و فرزند اعم از دختر و پسر است در اندرزنامه “آذربادمهراسپندان” آمده است زن و فرزند خود را از فرهنگ باز

مگیر که تو را تیمار و رنج گران از آن نرسد و پشیمان نشوی. در مورد آموزش اصول اخلاقی و مذهبی و دیگر دانشها، تربیت دختر و پسر یکسان بود و هر دو به یک اندازه بهره‌مند می‌شدند.

پروفسور”کریستین‌سن” خاورشناس نامی دانمارکی درکتاب خود به نام شاهنشاهی ساسانیان می‌نویسد: دوشیزگان ایران باستان تنها با وظایف خانوادگی آشنا نمی‌شدند، بلکه اصول اخلاقی و قوانین مذهبی اوستا را نیز فرا می‌گرفتند و چه در اجتماع و چه در زندگی خصوصی از آزادی عمل برخوردار بودند. این آزادی عمل به اندازه‌ای بود که اگر دوشیزه‌ای می‌خواست حتی برخلاف میل والدین خود، با پسری زناشویی کند، پدر و مادر او نمی‌توانستند ازاین کار جلوگیری کنند و موبدان بدون رضایت والدین دختر نیز به تقاضای آنها برطبق قانون ترتیب اثر می‌دادند.

شوهر به عنوان “نمانوپئتی” و زن به عنوان “نمانوپتنی” خوانده می‌شد. “گایگر” در کتاب تمدن ایرانیان خاوری می‌نویسد: «زن در صف همسری شوهر قرارمی‌گیرد نه از تابعین او، کنیزش نیست بلکه رفیق و همسر و در کلیه حقوق باید با او شریک و برابر باشد». در ایران باستان زن شخصیت حقوقی داشت و می‌توانست صاحب مال و ملک از خود باشد. بنابه نوشته‌های کتاب “نیرنگستان” زنان می‌توانستند در سرودن “یسنا” و برگزاری مراسم مذهبی با مردان همکاری کنند یا خود به این کار مبادرت کنند.

حتی در دوران سالخوردگی هنگامی که عادت زنانگی از آنها رفع میشد می‌توانستند وظیفه نگهبانی آتش مقدس را به عهده بگیرند. زنان دانشمند بنا به کتاب “مادیکان هزار دادستان” (هزارماده قانون) می‌توانستند به شغل وکالت دادگستری بپردازند و حتی گاهی بر مسند قضاوت بنشینند. درباره جایگاه والای زن در ایران باستان، در متن پهلوی “مادیکان هزار دادستان”، به مطالب جالبی برخورد می‌کنیم: اداره خانواده به صورت عادلانه‌ای میان پدر و مادر خانواده تقسیم می‌شد، مادر در اداره امور داخلی

خانواده اختیار تام داشت به گونه‌ای که پدر حق دخالت در کارهای او را نداشت. ایرانیان باستان دختر را مجبور به ازدواج برخلاف میل خود نمی‌کردند. زن در میان ایرانیان باستان، جایگاه والایی داشت. او از موقعیتی برابر با مرد برخوردار بود، البته این مسأله در کتب دینی ایرانیان به طور آشکارا نمودی ندارد. دختر ایرانی نه تنها وظایف مربوط به خانواده، بلکه اصول اخلاقی و دینی اوستا را نیز فرا می‌گرفت. او هم در خانه و هم در بیرون از خانه از آزادی برخوردار بود. در اوستا در فهرست شخصیتهای

نامبرده‌ایخوش‌خو، فرهیخته و خوش‌بیان باشد. عنوان “مانوپتنی” یعنی بزرگ خانواده که اوستا به زن می دهد، نشان‌دهنده برابری جایگاه مرد و زن است. این مسأله درمتون پهلوی از جمله “دینکرد”، “مینوی خرد” و “دادستان دینیگ” نیز آمده است. زنان ایرانی در دوران باستان در فن تیراندازی، اسب‌سواری، شمشیر‌زنی و دیگر فنون پهلوانی نیز آموزشهایی می‌دیدند و در شکار و جنگ شرکت می‌جستند.

در دوره هخامنشیان، درصورتی که فرزند می‌دید که مادرش وارد مکانی می‌شود که او در آنجا ایستاده است درحالت ایستاده باقی‌می‌ماند تا مادر به او اجازه نشستن بدهد. حتی شاه نیز برای مادر خود احترام فراوان قائل می‌شد و درهنگام غذاخوردن پایین‌تر از مادر بر سر میز غذا می‌نشست.
زنان در ایران برخلاف زنان در یونان و روم از حق مالکیت برخوردار بودند و نیز بسیاری از زنان جامعه ایران ساسانی که مربوط به طبقه بالای جامعه بودند، از حقوق اجتماعی بهره می‌یافتند. همچنین دوده سالار (بزرگ خانواده) می‌توانست آنان را برخود سالار و صاحب اختیار یا به اصطلاح پادشاه کند. در آن صورت زن می‌توانست شخصاً همسر اختیار کند و نیز برخلاف زنان طبقات پایین، در دادگاه گواه یا داور باشد.

در درون خانواده زن از ارجمندی و قدرتی برخوردار بود که به نقش او به عنوان مادر خانواده (کدبانو) بازمی‌گشت. در آن دوره اعتقاد بر این بود که “فره‌خانه” با کدبانو پیوند دارد و هرگاه جسد او را از خانه بیرون برند “فره‌خانه” با وی به در خواهد رفت. فرزندان ملزم بودند که هم از پدر و هم از مادر فرمانبرداری کنند. همسر کدخدا می‌توانست در اموال شوهر شریک او باشد. زن حق مالکیت داشت و می‌توانست درآمد ویژه ای داشته باشد و دستمزد خود را برای خود نگهدارد. وقتی زن و شوهر با هم وام می‌گرفتند، به صورت شریک متضامن با آنها رفتار می‌شد و وام‌دهنده می‌توانست درغیاب شوهر وام را از زن بازپس ‌گیرد.

با این حال از کتابهای پهلوی برمی‌آید که از اعتبار جنسیت مردانه و اقتدار جامعه هند و اروپائیان باستان در دوره ساسانی، چنان اثری بر جای بوده است که پسرزاده شدن‌ امتیاز تلقی می‌شد. مرد هم حرمت و مزایای حقوقی بسیاری را دریافت می‌کرد و هم مسئولیت تأمین معاش زن و فرزندان را برعهده داشت. بدان گونه که زن بیوه مظهر بی‌پناهی و رنجوری بود، اما زن کوشا و هوشیار با سود جستن از حق تملک و دارایی و کار می‌توانست به یاری بخت و دانایی، جایگاه والایی در جامعه بیابد. زن در آن روزگار، توان آن را داشت که مزایایی را با شایستگی ذاتی و کوشندگی از آن خود کند که مردان خودبه‌خود به محض مرد زاده‌شدن امکان بهره‌مندی از آن امتیازات را می‌یافتند.

در”گاهان” زن از دو دیدگاه مورد توجه قرار می‌گیرد که مکمل یکدیگر‌ند، یکی به عنوان گرونده زرتشتی و دیگر به عنوان یکی از دو جنس بشر که نقش و جایگاهی ویژه در زندگی اجتماعی دارد. در مورد اول وجدان زن مورد خطاب است. وی ولی به مثابه نیمی از گروندگان دین شناخته می‌شود. پیامبر او را فرا می‌خواند تا بیندیشد و خود، دین خویش را برگزیند. در دومین نظرگاه وی نقش خاص خود را باید به عنوان دختر و همسر و مادر در خانواده ایفا کند. در اینجا زن نقش طبیعی و زیستی زایمان و پرورش نوزاد را برعهده دارد که موجب دوام جامعه و بقای نسل و نوع بشر است. وجدان زن آزاد است که بر اساس رأی و خرد و شناخت خود آنچه را بهتر می‌داند اختیار کند اما بنابر

گواهی آثار مکتوب، روی هم رفته از برابری جایگاه زن و مرد چنان که در”گاهان” می‌آید بتدریج کاسته می‌شود و هر چه از متنهای کهن فاصله می‌گیریم، جنس مذکر بیشتر به چشم می‌خورد و مقام و منزلت زن تنزل می‌یابد. در متون نیایشی اوستا یعنی بخشهای غیر گاهانی یسنا و نیز “ویسپرد” و “یشتها”، تأکید بیشتری بر ارجمندی زن وجود دارد.

“گاهان” مژده حیات اخروی را به زن و مرد یکسان می‌دهد و هر چند وظایف زندگی را میان آن دو تقسیم می‌کند، نیکی ورزیدن و رستگاری را برای هر دو جنس همانند می‌شمارد. اوستای متأخر نیز تحت‌تاثیر آموزه‌های گاهانی، پیوسته روح بهشتی و جاوید یا “فروهر نیک” و پارسای زن و مرد را در کنار هم می‌ستاید و یا حتی در کتاب “ویدیوداد”، سوگواری را برای هر دو یکسان می‌داند. “یشت کردن”، بر زن و مرد هر دو واجب است، مراسم ویژه در گذشتگان نیز برای هر دو یکسان است و از جزئیاتی ناچیز در این باره می‌توان چشم پوشید.

مسیحیت
از نظر شرع کلیسایی، زن و مرد یکسانند و هر دو مخاطب قانون کلیسایی هستند، گرچه از آنجا که زن به اقتضای جنسیت از عهده انجام بعضی کارها برنمی‌آید و لاجرم از تصدی بعضی مقامات دینی محروم شده است. با این حال در کلیسای اولیه به زنانی (معمولاً بیوه) برمی‌خوریم که دارای مقامات کلیسایی همچون “اسقف”، “کشیش” و “شماس” هستند. این زنان چنانچه بخواهند به این مقامات نائل شوند باید واجد شرایطی باشند: دست کم شصت سال عمر داشته باشند، خود را شب و روز وقف عبادت کنند، درصورت بیوه بودن هیچ توجهی به ازدواج مجدد نداشته باشند، به قدیسان خدمت کنند، مهربان باشند و به فقرا کمک کنند.

در دوره پس از رسولان مدارک مستندی دال بر بهبود وضعیت بیوه‌زنان در غرب وجود ندارد شواهد و مدارک نیز در این مورد در شرق نیز مبهم است. اما این امر محتمل به نظر می‌رسد که بیوه‌زنان معمولاً به عنوان “شماس” منصوب می‌شدند.

بااین حال در اول قرنطیان آمده است: زنان در کلیسا ساکت باشند چرا که ایشان مجاز به سخن گفتن نیستند و باید تابع باشند، چرا که شریعت می‌گوید اگر زنان بخواهند چیزی یاد بگیرند باید در خانه از شوهران خود بپرسند زیرا صحبت زنان در کلیسا شرم‌آور است(5-34/ 14). همچنین در اول قرنطیان آمده است: زنان باید در کلیسا خود را بپوشانند(15-14/ 11). زنان اگر چه دربعضی موارد به بعضی مقامات کلیسایی نیز دست یافته‌اند، اما عهده دار منصب قضاوت نبوده‌اند.

اما زن به عنوان عنصری از نژاد انسانی به همراه مرد مکلف است که در جهت رشد و تعالی انسان در همه ابعاد بکوشد. به گفته “پولس‌رسول” سیطره مرد در جامعه به دلیل ابعاد شخصیتی مرد نیست بلکه به خواست خداوند بوده است پولس دراین باب می‌گوید: مرد صورت و جلال خداوند است و زن جلال مرد. از نظر کلیسای کاتولیک مرد رئیس و حاکم بر خانواده است. زن به منزله تکه‌ای از بدن و قطعه‌ای از استخوانهای مرد است و باید تابع شوهر خود باشد، البته این بدان معنا نیست که زن ملک شوهر است بلکه کامل‌کننده وی به حساب می‌آید، چراکه ریاست و حکومت مرد بر خانواده نمادی از حکومت مسیح بر کلیسا و پیروی زن از شوهر سمبل تبعیت کلیسا از مسیح است. این حکم در ده فوریه 1880 از سوی کلیسا صادر شد البته این دیدگاه همواره مورد توجه کلیسا بوده است و شاید بتوان گفت کلیسا در این حکم این مسأله را دوباره مورد تأکید قرار داده است.

در پروتستانتیزم عقیده بر این است که در مسأله عشق و محبت، زن و مرد از حق مساوی برخوردارند این عقیده در نقطه مقابل نظر کتاب مقدس درباره زن است در عهد عتیق زن همواره تابع مرد بوده است در عهدجدید نیز چنین عقیده‌ای وجود دارد به طوری که در”افسوسیان”، “کولسیان اول”، “پترس اول”، “تیموتائوس” و “تیتوس” بر تبعیت زن از مرد و سیطره مرد بر زن تأکید شده است. اما پروتستانهای لیبرال عمدتاً به “قلاطیان” و “افسوسیان” استناد می‌کنند که به نظر می‌رسد تساوی زن و مرد را مطرح می‌کنند.

دون برونینگ و همکاران وی به طور تأثیرگذاری نقد خانواده‌گرایی و ازدواج را مطرح کردند. مسأله تساوی زن و مرد دیدگاههای مختلفی را به وجود آورد: یک دیدگاه این است که زن و مرد تصویری از خداوند هستند. یکی دیگر از این دیدگاهها مسیحیت تثلیث گرای احیاء شده است که خداوند را در اتحاد افراد در روابط می‌بینند به طوری که روابط شخصی انسانها منعکس‌کننده روابط الهی میان قوم خداوند تلقی می‌شود. یک عقیده دیگر این است که خداوند در مسیح به شکل انسان، نه صرفاً مرد تجسم یافت. بر این اساس، می‌توان گفت پروتستانتیزم معتقد است که در مسأله ازدواج، زن و مرد از برابری برخوردارند و تبعیت و پایین‌تر بودن زن نسبت به مرد نادرست است.

در آغاز قرن نوزده میلادی، پروتستانها این مسأله را مطرح کردند که اگر همگان به خدمت خداوند دعوت شده اند اگر آن گونه که در “قلاطیان” آمده است میان یهودی و یونانی، زن و مرد فرقی وجود ندارد براین اساس چرا زن به انجام خدمات روحانی نپردازد؟ چنانچه پولس رسول گفته است که همه اعضای جامعه مسیحی روحانیانی هستند که به خدمات الهی می‌پردازند، پس زنان بخشی از این روحانیان به حساب می‌آیند. اگر مسیحیت از همگان اعم از زن و مرد می‌خواهد به مطالعه کتاب مقدس

بپردازند و به همراه فرزندان خود در شهادت و ایمان مشارکت کنند، پس زنان نیز می‌توانند به چنین کاری بپردازند. اگر هر مسیحی بشارت تعمید روح‌القدس را دریافت کرده است، پس زن نیز چنین بشارتی را دریافت کرده و به اندازه مرد مستعد نجات است. اما کلیسای کاتولیک رومی همچنان به موضع خود دایر بر عدم صلاحیت زنان درتصدی مقامات روحانی، اصرار می‌ورزد.

بحثها علیه روحانیت زن در پروتستانتیزم به مدت حدود دویست سال جریان داشت و گروههایی که قائل به قابلیت زنان برای روحانی شدن بودند، درحدود نیمه قرن بیستم توانستند به اعتقادات خود جامه عمل بپوشانند. کسانی که معتقد به عدم صلاحیت زنان برای رسیدن به مقامات روحانی بودند، به کتاب مقدس استناد می‌کردند. ایشان می‌گفتند که خداوند در خلقت، زن را تابع مرد آفریده است و در این باره به سفر پیدایش استناد می‌کنند که در آن آمده است: حوا بعد از آدم به عنوان کمک وی خلق شد(18/1). همچنین ایشان به داستان هبوط آدم اشاره می‌کنند که در آن حوا، آدم را اغوا می‌کند و لذا از سوی خدا محکوم شد که همواره تحت سلطه شوهر خود باشد (26-7/ 1) ایشان همچنین در عهدجدید به اول قرنطیان استناد می‌کنند که در آن آمده است: زن باید مرد را تبعیت کند و او را جلال بخشد،(قرنطیان 8-7/11) کسانی که

معتقد به قابلیت زنان برای رسیدن به مقامات روحانی بودند به عهد عتیق استناد نکردند. ایشان با رد بعضی فقرات کتاب مقدس بر آن بودند که نحوه نگرش به انسان درگذشته، با رویکرد مترقی نسبت به انسان متفاوت است ایشان به این داستان خلقت در سفر پیدایش استناد می‌کنند که در آن آمده است: زن و مرد با هم و به صورت خداوند آفریده شده و با هم از خلقت بهره‌مند گردیده‌اند(7-26/ 1). ایشان همچنین به نحوه برخورد مسیح با زنان استناد می‌کنند و می‌گویند که او نسبت به زنان احترام

فراوانی قائل بود. پولس نیز هنگامی که به قدرت عیسی‌مسیح در تغییر امور اشاره می‌کرد تأکید داشت که در کلیسا تفاوتی میان نژادها و جنسیت‌ها وجود ندارد چرا که همه در عیسی‌مسیح یکی هستند. قلاطیان مخالفان همچنین معتقد بودند چون عیسی‌مسیح مرد بود پس باید روحانیون مرد باشند اما موافقان روحانیت زنان درجواب ایشان می‌گویند پیش از پرداختن به جنسیت عیسی‌مسیح، انسانیت وی مطرح است. از سال 1950 تا دهه 1970 میلادی بیشتر شاخه‌های پروتستان راه را برای رسیدن زنان به مقامات روحانی هموار کردند.
اسلام

زن در دین اسلام جایگاه والایی دارد و از آنجا که در جامعه‌ای که اسلام ظهور کرد زن هیچ قدر و منزلتی نداشت.
دادن این امر کافی است نگاهی به آن جامعه افکنده شود. در آن عصر نه تنها در میان جامعه اعراب زن هیچ جایگاهی نداشت بلکه در میان اقوام دیگر نیز وضع بهتر نبود.
عرب برای زن نه استقلالی در زندگی قائل بود و نه حرمت و شرافتی، و تنها حرمتی که برای او قائل می‌شد در چارچوب خانه و خاندان بود. زنان در عربها ارث نمی‌بردند، و تعدد زوجات آن هم بدون حدی معین، جایز بود، همچنان که در یهود نیز چنین است، و همچنین در مسأله طلاق برای زن اختیاری قائل نبود. در مواردی دختران را زنده به گور می‌کردند اولین قبیله‌ای که دست به چنین جنایتی زد، قبیله بنوتمیم بود، و به خاطر پیشامدی بود که در آن قبیله رخ داد، و آن این بود که با نعمان‌بن‌منذر جنگ کردند،

و عده‌ای از دخترانشان اسیر شدند که داستانشان معروف است، و از شدت خشم تصمیم گرفتند دختران خود را به قتل برسانند، و زنده دفن کنند و این رسم ناپسند

به تدریج در قبائل دیگر عرب نیز معمول گردید، و عرب هرگاه دختری برایش متولد می‌شد به فال بد گرفته و داشتن چنین فرزندی را ننگ می‌دانست به طوری که قرآن می‌فرماید: پدر دختر از شنیدن خبر ولادت دخترش خود را از مردم پنهان می‌کرد و برعکس هر چه بیشتر دارای پسر می‌شد (هر چند پسرخوانده) خوشحال‌تر می‌گردید، و حتی پسر زن شوهرداری را که با او زنا کرده بود، به خود ملحق می‌کرد و چه بسا اتفاق می‌افتاد که سران قوم و زورمندان، بر سر یک پسری که با مادرش زنا کرده بود نزاع می‌کردند، و هر یک آن پسر را برای خود ادعا می‌نمودند.

البته از بعضی خانواده‌های عرب این رفتار هم سرزده، که به زنان و مخصوصاً دختران خود در امر ازدواج استقلال داده، و رعایت رضایت و انتخاب خود او را کرده باشند، که این رفتار از عرب، شبیه همان عادتی است که گفتیم در اشراف ایرانیان معمول بود، و خود یکی از آثار امتیاز طبقاتی در جامعه است.

و به هر حال رفتاری که عربها با زنان داشت، ترکیبی بود از رفتار اقوام متمدن و رفتار اقوام غیرمتمدن، که این اساس ندادن استقلال به زنان در حقوق، و شرکت ندادن آنان در امور اجتماعی از قبیل حکومت و جنگ و مسأله ازدواج و اختیار دادن امر ازدواج به زنان اشراف را از ایران و روم گرفته بودند، و کشتن زنده به گورکردن و شکنجه دادن آنان را از اقوام بربر و وحشی اقتباس کرده بودند .

بیشترین شأنی که برای زنان قائل بودند این بود که زنان کالایی بیش نیستند و به زن به عنوان انسان کامل و حتی در برخی موارد انسان نمی‌گریستند. قبل از ظهور دین اسلام زنها در منتهای بدبختی و فلاکت به سر می‌بردند و از هر گونه حقوقی که برای انسانها لازم‌الرعایه بود محروم بودند اسلام در قرآن احیاء کننده حقوق زن است.

اسلام به زن، که در طول تاریخ و جوامع بشری از حقوق طبیعی و انسانی خود محروم شده بود. استقلال، شخصیت حقیقی و حقوقی بخشید. و او را همردیف با مردان خلیفه‌الله ‌فی‌الارض نامید. با بررسی دیدگاه اسلام، زنان و مردان جوهره انسانی یکسانی دارند. ایشان در انسانیت خود با دیگران برابر هستند و هیچ فرقی در حدود ماهیت انسانی با یکدیگر ندارند. «در حالی که تمدن اولیه غرب بر این واقعیت که زن انسان کاملی نیست، مبتنی بود و نظر اسلام 1400 سال بیش یک ایده انقلابی بود»
لذا «آنقدری که اسلام به زن خدمت کرده است به مرد نکرده است» .اسلام بین زن و مرد از نظر تدبیر شئون اجتماع و دخالت اراده و عمل آن دو در این تدبیر، تساوی

برقرار کرده، و علت آن این است که زن نیز مانند مرد می‌خواهد بخورد و بنوشد و بپوشد، و سایر چیزهایی که در زنده ماندن خود به آنها محتاج است به دست آورد، و لذا قرآن کریم می‌فرماید: .شما زنان و مردان از جنس همدیگر می‌باشید.

پس همانطور که مرد می‌تواند خود در سرنوشت خویش تصمیم بگیرد و خود مستقلاً عمل کند و نتیجه عمل خود را مالک شود، زن نیز بدون هیچ تفاوت چنین حقی را دارد: « سود و زیاد کارش، عاید خودش می‌شود»

پس زن و مرد در آنچه که اسلام آن را حق می‌داند برابرند، و به حکم آیه: «آنچه حق می‌داند، حق واقعی است» .
جایگاه زن در قرآن به گونه است که حتی ملائکه و جبرئیل نیز با ایشان ارتباط دارند و حضرت مریم یکی از این زنان است که یکی سوره‌های قرآن کریم نیز به نام اوست .
این جایگاه رفیع نشان آن است که اسلام برخلاف برخی مکاتب و ادیان زاهدانه مثل گنوسیسم و مانوی که زن را موجودی شیطانی و اهریمنی می‌دانستند و یا برخی ادیان دیگر که زن را موجب انحراف و گمراهی مردها تلقی می‌کردند شأن والایی را برای زنان قائل می‌شود.

اسلام به خاطر طبیعت و فطرت وامکانات واقعی و قوت عاطفه‌ای که زنان از آن برخوردارند، آنان را مورد حمایت خود قرار داده است و به علت ارتباط سیستم میراث با مسائل مربوط به هزینه و مخارج زندگی تفاوتهایی قائل شده است.

قرآن در عصر نزولش گامهای بلندی به سوی زن و حقوق انسانی او برداشت ولی هرگز به نام احیای زن به عنوان «انسان» و شریک مرد در انسانیت و حقوق انسانی، زن بودن زن و مرد بودن مرد را به فراموش نسپرد. آنچه از نظر اسلام مطرح است این است که زن و مرد به دلیل این که یکی زن است ودیگری مرد، در جهات زیادی مشابه یکدیگر نیستند. جهان برای آنها یکجور نیست، خلقت و طبیعت آنها را یکنواخت نخواسته است. به همین جهت ایجاب می‌کند که از لحاظ بسیاری از حقوق و تکالیف و

مجازاتها وضع مشابهی نداشته باشند. در دنیای غرب اکنون سعی می‌شود میان زن و مرد از لحاظ قوانین و مقررات و حقوق و وظایف وضع واحد و مشابهی بوجود آورند و تفاوتهای غریزی و طبیعی زن و مرد را نادیده بگیرند. تفاوتی که میان نظر اسلام و سیستمهای غربی وجود دارد در اینجاست بنابراین لازم عدالت و حقوق فطری و انسانی زن و مرد عدم تشابه آنها در پاره‌ای از حقوق است .

نکته دیگری که می‌توان از آن ارزش زن را در اسلام یافت، استقلال اقتصادی زنان متأهل در اسلام است، که کمتر مورد بحث قرار گرفته است. یکی از مسلمات دین اسلام این است که مرد حقی به مال و دارایی و کار زن ندارد. در حقیقت اسلام به زنان متأهل شخصیت مستقل اعطا کرده است، شوهر هیچ‌گونه سهمی در دارایی همسر خود ندارد، مگر این که او با مواقفت آزادانه خود از دارایی‌اش چیزی به او ببخشاید قرآن دیدگاه خود را در مورد این موضوع کاملاً روشن بیان کرده است. «و مهر زنان را در کمال رضایت و طیب خاطر به آنها بپردازید اگر چیزی از مهر خود را از روی رضا و خشنودی به شما بخشیدند از آن برخوردار شوید که حلال و گوارا خواهد بود» .

دارایی و درآمد زن تحت اختیار کامل خود اوست و تنها او می‌تواند از آن استفاده کند، زیرا مراقبت و خرجی او و فرزندان برعهده شوهر می‌باشد. مهم نیست که همسر تا چه اندازه ثروتمند است. او مجبور نیست در مخارج خانواده مشارکت کند، مگر این که داوطلبانه این مشارکت را انتخاب کند . در حالی که در فرهنگهای دیگر، چنان که گفته آمد، نه تنها زنها استقلال اقتصادی نداشتند بلکه خود بیشتر جز اموال و دارایی، پدران یا همسران و فرزندان به حساب می‌آمدند.
مفهوم ازدواج و اهداف آن

نهاد ازدواج در همه فرهنگ ها از اهمیت خاصی برخوردار است. معمولاً در فرهنگ ها و ادیان، نه مرد ونه زن هیچ یک در هنگام بلوغ، بدون وجود همسر خود را کامل نمی دانند. بسیاری از ادیان ازدواج را عملی مقدس می دانند که منشأ الوهی دارد در این فصل به دیدگاه های ادیان مورد بحث راجع به مفهوم ازدواج و اهداف آن می پردازیم.
مزدایی

مفهوم ازدواج: از نظر ایرانیان ازدواج امری مقدس و تکلیفی دینی است و کاری بسیار پسندیده به حساب می‌آید و سرباز زدن از آن و زندگی‌کردن به حالت تجرد ناپسند و در خور نکوهش است. هر فرد زرتشتی موظف است که چون به حد بلوغ برسد، برای خود همسری برگزیند. در “ویدیوداد” مردی که همسر دارد از مردی که همسر ندارد بهتر دانسته شده است. (ویدیوداد 47/4)

در بندهای سوم تا پنجم “یسنا”، هات53 به جایگاه والای ازدواج در ایران باستان اشاره می‌شود. درترجمه “یسنا” در جلد31 مجموعه کتب مقدس شرق در هات53 بندهای 3 و4 آمده است: و به او یعنی داماد، “جاماسپه”، ایشان تو را ای پروچیستا جوانترین دختر زرتشت را خواهند داد. زرتشت وی را به عنوان یاور و همفکر و پیرو”اشه” و “اهوره مزدا” و به عنوان یک پناه به “جاماسپه” می‌دهد. بنابراین ایشان به کمک “خرد آرمیتی” فراخ بخشنده بسیار پرهیزگار، مشاور یکدیگر خواهند بود و کرداری نیکو خواهند داشت. عروس یعنی “پروچیستا” پاسخ می‌دهد من به او عشق و مهر خواهم ورزید.

اهداف ازدواج: اهداف ایرانیان باستان از ازدواج بالاتر و والاتر از تولیدمثل صرف بود. این اهداف خودخواهانه نبود، بلکه مبتنی بر آرزوی تعالی معنوی نیروی خیر در پایان جهان بود. بر طبق آموزه‌های زرتشت، انسان به منظور مبارزه با شرّ و تقویت و پشتیبانی از نیروی خیر به دنیا آمده است، براین اساس، انگیزه اصلی ازدواج، میل به مشارکت در تجدید حیات در آن جهان است که به انسان وعده داده شده است این تجدید حیات به تدریج و از فرآیند تجدید نسلها حاصل می‌شود، لذا ازدواج ازنظر ایرانیان امری مقدس بود. به کارگیری هر چه بیشتر آموزه‌های متعالی زرتشت، دوام بخشیدن به حکومت خداوند به واسطه تسهیل پیروزی نیروی خیر که در پایان جهان محقق می‌شود و اتحاد زن و مرد در قالب ازدواج به منظور گسترش نسل بشر، اهداف دینی به حساب می‌آمدند.

در “ویدیوداد” آمده است: اگر کسی با کنیزی خردسال یا بزرگسال خواه نامزد شده یا نشده نزدیکی کرد و او را آبستن ساخت، نباید آن کنیز از شرم مردم جنین خود را تباه کند و اگر آن کنیز از شرم مردم جنین خویش تباه کرد، گناهی که از او سر زده و آسیبی که رسانیده است، به گردن بزرگان خانواده افتد و خویشاوندان وی به خاطر گناهی که از وی سرزده باید مجازات شوند. در یشتهای مختلف “اوستا”، بارها از زنانی که داروهایی می خورند و فرزند خویش را نابود می‌کنند شکوه‌ها رفته و گلایه‌ها شده است، و بدیشان اعلام و اخطار گردیده است که با این کار خود از فرمان “اهورامزدا”، سرپیچی کرده و دودمان خویش را تباه گردانیده و یار دیوان و “اهریمنان” گشته‌اند .
مسیحیت

مفهوم ازدواج: ازدواج را می‌توان از دیدگاههای مختلف مورد توجه قرار داد. متألهان به آن به عنوان یک تکلیف می‌نگرند و آن را مرحله‌ای از زندگی می‌دانند که اکثریت مردم از سوی خداوند به آن خوانده می‌شوند. متالهان شعائرگرا، ازدواج را یکی از هفت نشانه ظاهری می‌دانند که راههای اعطاء فیض به مومن به حساب می‌آیند. ازدواج وضعیتی است که افراد با پیمان دو جانبه وارد آن می‌شوند. مسیحیت ازدواج را یک شعیره می‌داند در این دین هرگونه رابطه جنسی خارج از پیمان ازدواج، گناه تلقی می‌شود.

ازدواج پیمانی دائمی میان زن و مرد، به منظور تولیدنسل و تربیت فرزندان است. کسانی که ازدواج می‌کنند وارد مرحله‌ای از زندگی می‌شوند که بر اساس آن به طور خاصی با مسیح ارتباط پیدا می‌کنند. در معنای الهیاتی تکلیف عبارت است از دعوت خداوند به زندگی مسیحی یعنی خداوند انسان را به حیات مسیحی دعوت می‌کند. ازدواج در مفهوم مسیحی اولیه تکلیف هر زن و مرد تعمید یافته‌ای است که بر اساس آن خود را وقف این مرحله از حیات می‌سازند و از این رهگذر آن همسران به کمال معنوی می‌رسند. تعالیم مربوط به پاپها در بردارنده اشاراتی به ازدواج به عنوان یک تکلیف و مرحله‌ای ازحیات است.لئوی سیزدهم می‌گوید: هر کسی حق دارد که آزادانه

میان تجرد به پیروی از مسیح و ازدواج یکی را انتخاب کند. پاپ پیوس یازدهم ازدواج را به عنوان کمال معنوی دو طرفه می‌داند. او می‌گوید: کسی که بر اساس ایمان این وظیفه خود را انجام دهد، از نظر خداوند انسان کاملی است خداوند تمام فرزندان خود را به کمال بخشیدن به دین دعوت نمی‌کند، اما همه ایشان را به کمال بخشیدن به خود فرا می‌خواند که همانا ازدواج است.

 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله بیماریهای معده و دئودنوم فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله بیماری‌های معده و دئودنوم فایل ورد (word) دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بیماری‌های معده و دئودنوم فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله بیماری‌های معده و دئودنوم فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله بیماری‌های معده و دئودنوم فایل ورد (word) :

بیماری‌های معده و دئودنوم

معده، استاع J- شکلی از دستگاه گوارش است که در قسمت پروکسیمال توسط اسفنکتر تحتانی مری و در قسمت دیستال توسط اسفنکتر پیلور احاطه شده است. معده به چهار ناحیه تقسیم می‌شود. کاردینا، ناحیه گذر نسبتاً نامشخصی است که از محل اتصال مری به معده تا فوندوس امتداد دارد. فوندوس به سمت بالا برآمدگی یافته و بالاتر از کاردیا قرار می‌گیرد.

این قسمت در امتداد بادی (تنه) معده قرار دارد. تنه با چین‌هایی طولی به نام روگا مشخص می‌گردد. آنتروم که دیستال‌ترین ناحیه معده است، از شیار زاویه‌ای آغاز شده و تا پیلور ادامه دارد؛ پیلور، ماهیچه‌ای حلقوی است که در محل اتصال معده به دوئودنوم قرار گرفته است.

معده توسط مخاطی از سلول‌های استوانه‌ای پوشیده شده است و در زیر این پوشش، زیر مخاطی از بافت همبند قرار دارد. زیر همه اینها،‌ لایه‌های ماهیچه صاف مایل داخلی، حلقوی میانی و طولی خارجی قرار دارند که توسط سروزا پوشیده شده‌اند.

عصب‌دهی پاراسمپاتیک معده توسط تنه‌های قدامی و خلفی عصب واگ صورت می‌پذیرد، در حالی که عصب‌دهی سمپاتیک آن توسط اعصاب سمپاتیکی صورت می‌گیرد که که از گانگلیون‌های سلیاک منشأ گرفته، همراه با عروق خونی تغذیه کننده معده طی مسیر نموده و به معده می‌آیند.

نمای میکروسکوپی مشخصه معده،از سلول‌های سطحی استوانه‌ای شکل حاوی موکوس و حفرات انگشتی شکلی که همان غدد معدی هستند تشکیل شده است؛ این غدد در نواحی مختلف معده تغییر می‌کنند. ناحیه اکسینتیک یا تولیدکننده اسید معده، در فوندوس و تنه واقع است؛

غدد معدی این نواحی، حاوی سلول‌های پاریتال مشخصی هستند که به ترشح اسید و نیز فاکتور داخلی می‌پردازند.

این غدد همچنین حاوی سلول‌های اصلی غنی از زیموژن که وظیفه‌شان سنتز پپسینوژن است و نیز حاوی سلول‌های درون‌ریز شبه انتروکرومافینی هستند که هیستامین ترشح می‌کنند. غدد آنتروم، سلول‌های اندوکربن متفاوتی دارند؛ این سلول‌ها، سلول‌های G ترشح کننده گاسترین و سلول‌های D ترشح کننده سوماتوستاتین که در مجاورت نزدیک سلول‌های G قرار دارند، می‌باشند.

دوئودنوم که قسمت اول روده باریک می‌باشد، قوس C- شکلی را در اطراف سرپانکراس تشکیل می‌دهد. دوئودنوم در ناحیه پروکسیمال، به پیلور و در ناحیه دیستال، به ژژونوم محدود می‌گردد. اولین قسمت دئودنوم، بولب دوئودنوم است که شاخص مخاطی مشخصی ندارد،

در حالی که بقیه قسمت‌های دوئودنوم، چین‌های حلقوی مشخصی دارند که سطح ناحیه مورد نیاز جهت فرآیند هضم را افزایش می‌دهند. دئودنوم همانند معده از مخاط، زیر مخاط،‌لایه ماهیچه‌ای و سروزا تشکیل شده و الگوی عصب‌گیری آن نیز با معده تشابه دارد.

مخاط از سلول‌های استوانه‌ای با نمایی پرزدار تشکیل شده و در زیر آن، غدد زیرمخاطی برونر قرار دارند. این غدد به ترشح مایعی غنی از بیکربنات می‌پردازند که جهت آغاز خنثی‌سازی اسید معده مورد نیاز است.

ترشحات مخاطی و عوامل محافظتی معده و دوئودنوم
معده با ترشح آب، الکترولیت‌ها، آنزیم‌ها و گلیکوپروتئین‌ها، کارکردهای فیزیولوژیک گوناگونی از خود ارایه می‌دهد. این کارکردها عبارتند از آغاز نمودن هضم پروتئین‌ها و تری گلیسریدها، آغاز نمودن فرآیند پیچیده جذب ویتامین B12 و ممانعت از ورود میکروارگانیسم‌ها.

ترشح اسید در سلول‌های پاریتال واقع در غدد اکسینتیک فوندوس و تنه معده صورت می‌گیرد. این سلول‌ها از سه مسیر مختلف تحت تحریک قرار می‌گیرند تا به ترشح اسید بپردازند.

مسیر نوروکرین از طریق عصب واگ سبب آزادسازی استیل کولین می‌گردد، مسیر پاراکرین از طریق آزادسازی هیستامین از ماست‌سل‌ها و سلول‌های شبه انتروکرومافین واقع در معده عمل می‌نماید و مسیراندکرین از طریق آزادسازی گاسترین از سلول‌های G واقع در انتروم به اعمال اثر می‌پردازد.

هر یک از این ترانسمیترها، گیرنده خاصی دارند که بر روی سطح قاعده‌ای- جانبی سلول پاریتال قرار گرفته است. تحریک این گیرنده‌ها به فعال شدن سیستم های پیام بر ثانویه داخل سلولی می‌انجامد: گاسترین و استیل کولین سبب انباشت داخل سلولی کلسیم می‌شوند، درحالی که هیستامین سبب می‌گردد تا پروتئین G تحریکی (Gs) به فعال‌سازی آدنیلات سیکلاز پرداخته و آن نیز به نوبه خود به تولید آدنوزین مونوفسفات حلقوی می‌پردازد.

این پیام‌برهای داخل سلولی، سپس پروتئین کیناز را فعال می‌کنند و پروتئین کیناز نیز پمپ پروتنی یا همان آنزیم H+, K+ – ATPase را که در سطح رأسی سلول پاریتال قرار دارد، فعال می‌نماید تا از طریق مبادله یون‌های K+ با H+، به ترشح یون‌های هیدروژن بپردازد.

پروستاگلاندین‌ها و سوماتوستاتین از طریق اتصال به گیرنده‌هایی که از طریق پروتئین G مهاری (Gi) مانع از فعالیت آدنیلات سیکلاز می‌شوند، جلوی کارکرد سلول‌های پاریتال را می‌گیرند. سوماتوستاتین، از ترشح گاسترین نیز ممانعت به عمل می‌آورد.

جهت تبدیل پپسینوژن ترشح شده از سلول‌های اصلی معده به پپسین، اسید مورد نیاز است. پپسین، آنزیم پروتئولیتیکی است که در Ph بالاتر از 4 غیرفعال می‌باشد. سلول‌های پاریتال به ترشح فاکتور داخلی نیز می‌پردازند؛ این فاکتور، گلیکوپروتئینی است که در جذب B12 نقش مهمی ایفا می نمایند.

فیزیولوژی حرکتی معده و دوئودنوم
با در نظر گرفتن شاخص‌های الکتروفیزیولوژیک و کارکردی، می‌توان معده را به دو جزء کارکردی تقسیم نمود. معده پروکسیمال که از فوندوس و یک سوم پروکسیمال تنه تشکیل شده است، به عنوان مخزنی برای محتویات وارد شده به معده عمل می‌نماید،

در حالی که معده دیستال، غذا را آسیاب نموده، مخلوط کرده و دسته‌بندی می‌نماید. ماهیچه صاف معده پروکسیمال، انقباضات تونیک ویژه‌ای دارد. این روند، امکان‌ پذیرش غذا توسط معده را فراهم می‌سازد به این صورت که در پاسخ به ورود غذا و مایعات، فوندوس شل شده و فشار داخل معدی کمی افزایش می‌یابد. این ویژگی منحصر به فرد،

در اثر واگوتومی پروکسیمال یا تنه‌ای، از بین می‌رود. در مقابل، ویژگی معده دیستال، تولید امواج منظمی با فرکانس سه بار در دقیقه است؛ این امواج، پتانسیل‌هایی خلال غشایی هستند که از ناحیه ضربان‌ساز واقع در بخش میانی انتهای منشأ گرفته و سپس به صورت دایره‌وار در جهت دیستال و به سمت پیلور انتشار می‌یابند.

برخلاف آنچه که در مورد قلب مشاهده می‌شود، در معده فعالیت الکتریکی به صورت میوژنیک انتشار می‌یابد و هیچگونه ناحیه ویژه و آناتومیک ضربان ساز و یا فیبرهای هدایت کننده‌ای وجود ندارد.

فعالیت‌های حرکتی معده و دوئودنوم در موقعیت‌های ناشتا و غذا خورده، بسیار متفاوتند. درحالت ناشتا، فعالیت حرکتی معده در قالب الگویی از تغییرات دوره‌ای تحت عنوان کمپلکس حرکتی مهاجر (MMC) صورت می‌پذیرد که به طور مشخص هر 90 تا 120 دقیقه رخ می‌دهند. کمپلکس حرکتی مهاجر، در معده آغاز گردیده و در طول روده باریک به سمت پایین مهاجرت می‌نماید.

بلافاصله پس از خوردن یک وعده غذایی، فعالیت حرکتی معده و روده باریک، از الگوی ناشتا به الگوی غذاخورده تغییر می‌یابد. این نوع فعالیت، فعالیت انقباضی نامنظمی است که مدت تداوم آن، بسته به محتویات وعده غذایی خورده شده تغییر می‌کند.

تخلیه معده از غذاهای جامد و مایعی که با یکدیگر مخلوط شده‌اند، حاصل تداخل عمل میان شل شدن فوندوس، انقباضات آنتروم، مقاومت پیلور، انقباضات دوئودنوم ونیز ترکیب و حجم وعده غذایی است. ابتدا طی فرآیندی که مایعات را از معده وارد دئودنوم می‌کند، مایعات از معده تخلیه گردیده و حجم غذای موجود در معده کاهش می‌یابد.

سپس بخش جامد غذا، به کمک انقباضات معدی به سمت آنتروم به پیش رانده شده و در آنجا تحت تأثیر انقباضات پرقدرتی قرار می‎گیرد تا مواد غذایی جامد قبل از تخلیه از راه پیلور، در اثر سایش با یکدیگر، ابعادی به اندازه 1 میلیمتر یا کمتر پیدا کنند. نقایض تنظیمی دستگاه گوارش می‌توانند در سطح سیستم انقباضی ماهیچه صاف، شبکه میانتریک یا سیستم عصبی خارجی پدید بیایند.

گاستریت
نمای بالینی
گاستریت، نمایانگر التهاب غیراختصاصی معده است. از نظر بالینی، شایع‌ترین و مهم‌ترین علل گاستریت عبارتند از عفونت با باکتری هلیکوباکترپیلوری، مصرف خوراکی داروهای ضدالتهابی غیراستروییدی (NSAIDs) و تغییرات مخاطی ناشی از استرس.

هلیکوباکتر پیلوری
هلیکوباکتر پیلوری، باسیل گرم منفی خمیده تاژک‌داری است که فقط در اپی‌تلیوم معده یا در اپی‌تلیوم متاپلاستیک معدی یافت می‌شود. هلیوباکتر پیلوری، گاستریت هیستولوژیک کاملاً مشخصی ایجاد نموده و در 80 تا 95 درصد بیماران دچار زخم‌های دوئودنوم و 70 تا 90 درصد بیماران مبتلا به زخم‌های معده یافت می‌شود.

با این وجود، تنها تعداد اندکی از بیماران دچار گاستریت ناشی از هلیکوباکتر پیلوری، مبتلا به بیماری زخم پپتیک یا سرطان معده می‌شوند. شیوع آلودگی به هلیکوباکتر پیلوری در افراد سالم، کاملاً با سن در ارتباط بوده و در جهان غرب از بیش از 10 درصد در افراد جوان‌تر از 30 سال، تا 60 درصد در افراد مسن‌تر از 60 سال، تغییر می‌کند. با وجود آنکه نحوه انتقال آلودگی نامشخص است،

اما اکثریت افراد در اوایل زندگی آلوده می‌شوند. کلونی‌سازی هلیکوباکتر پیلوری در سیاهپوستان، افراد طبقات پایین اجتماعی- اقتصادی و افرادی که در خانه سالمندان زندگی می‌کنند، بسیار شایع‌تر است. در جهان درحال توسعه، عفونت، شیوع بسیاری بیشتری داشته و بیش از 80 درصد جمعیت تا سن 20 سالگی آلوده می‌شوند. آلودگی به هلیکوباکتر پیلوری در صورت عدم درمان، تا پایان عمر باقی خواهند ماند.

هلیکوباکتر پیلوری، ارگانیسم غیرمهاجمی است که در لایه موکوسی پوشاننده اپی‌تلیوم معده کلونیزه می‌شود. عوامل مهمی که این ارگانیسم را قادر می‌سازند تا در معده کلونیزه شود عبارتند از تاژک‌های آن که سبب تسهیل جابجایی و توانایی آن در چسبیدن به لایه موکوسی می‌شوند،

و تولید اوره‌آز: آوره‌آز، با افزایش pH ناحیه مجاور مخاط، محیط کوچکی برای زندگی پدید می‌آورد که شرایطش از محیط اسیدی معده بهتر است. کلونیزاسیون، سبب پیدایش التهاب حاد و مزمن ناشی از نوتروفیل‌ها، پلاسماسل‌ها، سلول‌های T و ماکروفاژها شده و درجات متغیری از آسیب سلول‌های مخاطی را به همراه دارد؛ پس از درمان، تمامی تغییرات ذکر شده برطرف می‌گردند.

نتیجه بالینی نهایی عفونت، به تداخل عمل پیچیده‌ای بستگی دارد که بین عوامل ویرولانس ارگانیسم، پاسخ میزبان، عوامل محیطی و سن بیمار در زمان آلودگی صورت می‌پذیرد. هم‌اکنون، مشخص گردیده که گونه‌های بسیار متفاوتی از هلیکوباکتر پیلوری وجود داشته و هر یک عوامل ویرولانس مختلفی دارند. دو نمونه از عوامل ویرولانس ذکر شده عبارتند از ژن‌های vacA و cagA ژن vacA، سیتوتوکسین واکوئوله شونده‌ای را کد می‌کند که به طور مستقیم به سلول‌های اپی‌تلیال آسیب رسانده و بیشتر در بیماران مبتلا به بیماری زخم پپتیک یافت می‌شود.

بین تولید سیتوتوکسین واکوئوله شونده و وجود ژن cagA نیز ارتباطی بسیار قوی وجود داشته و هر دوی اینها،‌بیشتر در بیماران دچار بیماری زخم پپتیک یافت می‌شوند. شایع‌ترین نتیجه نهایی آلودگی با هلیکوباکتر پیلوری، پیدایش گاستریت سطحی مزمن است که می‌تواند تا سال‌ها تداوم یابد. عده اندکی از بیماران آلوده، دچار زخم‌های دوئودنومی و معدهای می‌شوند.

گاستریت آتروفیک، یکی دیگر از ماحصل‌های نهایی آلودگی بوده و می‌تواند خطر سرطان معده را افزایش دهد. در نهایت، پاسخ لنفوسیتی مخاط به آلودگی با هلیکوباکتر پیلوری می‌تواند سبب پیدایش لنفوم حاصل از پرولیفراسیون مونوکلونال سلول B در بافت لنفویید مرتبط با مخاط (MALT) بگردد.

آسیب مخاط معده در اثر استرس
با وجود آنکه اکثریت بیماران بسیار بدحال، دچار آسیب مخاطی معده می‌شوند، ولی میزان بروز خونریزی حایز اهمیت بالینی در GI فوقانی پایین است. اتیولوژی پیدایش آسیب مخاطی ناشی از استرس، چند عاملی است.

کاهش جریان خون (در اثر شوک، هیپوتانسیون یا رهایش کاتکول آمین) سبب ایسکمی مخاط شده و مقاومت مخاط را در برابر انتشار رو به عقب اسید کاهش می‌دهد. پرخونی مخاط به ایجاد ارزویون‌ها منتهی شده و سپس زخم‌های آشکاری در معده و دئودنوم پدید می‌آیند که ممکن است بعداً خونریزی نمایند.

درمان
به منظور جلوگیی از خونریزی GI فوقانی در بیماران بسیار بدحال، می‌توان از روش‌های درمانی پیشگیری کننده فراوان و مؤثری استفاده نمود؛ با این حال وجود، هیچ دلیل ثابت شده‌ای مبنی بر کاهش مرگ و میر به واسطه تجویز درمان پیشگیری کننده وجود ندارد. تجویز 2 ساعت یکبار آنتی اسیدها، اسید معده را خنثی می‌کند ولی مصرف آنها دشوار است زیرا بیمار هم به زمان پرستاری بیشتری نیاز خواهد داشت و هم آنکه دچار اسهال می‌شود.

سوکرالفیت نیز با دوز 1 گرم هر 6 ساعت، مؤثر است ولی نیازمند تعبیه یک لوله نازوگاستریک می‌باشد. استفاده از آنتاگونیست‌های گیرنده H2 در قالب انفوزیون مداوم یا دوزهای تزریقی 12 ساعت یکبار، به صورت تجویز داروهای نسبتاً پرقدرتی چون فاموتیدین یا رانیتیدین، بی‌خطر و آسان بوده و از طریق رساندن میزان pH داخل معد هبیش از 4، فعالیت پپسین را به حداقل می‌رسانند. اکنون، مطالعات حاکی از آنند که تجویز آنتاگونیست‌های گیرنده H2، خطر ایجاد پنومونی را در این بیماران افزایش نمی‌دهد.

بررسی‌های انجام شده، مطرح کننده آنند که دیگر چون سابق، نیازی به درمان پروفیلاکتیک خونریزی در تمامی بیماران بسیار بدحال وجود ندارد. در بخش مراقبت‌های ویژه، عوامل خطرزای آشکاری که خونریزی حایز اهمیت بالینی پدید می‌آورند،

عبارتند از کوآگولوپاتی و نارسایی تنفس‌ای که به مدت 48 ساعت نیازمند تهویه مکانیکی باشد. سایر بیمارانی که به پروفیلاکسی نیاز دارند عبارتند از بیماران دچار ترومای سیستم اعصاب مرکزی، سوختگی‌ها، پیوند عضو، سابقه بیماری زخم پپتیک یبا یا بدون خونریزی، نارسایی چند ارگانی، تروما و جراحی‌های بزرگ.

بیماری زخم پپتیک
بیماری زخم پپتیک (زخم معده و زخم دوئودنوم) مشکل بالینی شایعی می‌باشد. شیوع بیماری زخم پپتیک در طول دوره زندگی، 5 تا 10 درصد است. مهم‌ترین عوامل خطرزای آن عبارتند از هلیکوباکتر پیلوری، مصرف خوراکی NSAID و هیپرگاسترینمی ناشی از سندرم زولینجر- الیسون. تعدادی از عوامل «خرافی» نیز وجود دارند که هیچگونه ارتباطی با پیدایش این زخم‌ها نداشته و عبارتند از: استرس، شخصیت، شغل، مصرف الکل و رژیم‌غذایی.

نمای بالینی
سوءهاضمه، علامت کلاسیک بیماری زخم پپتیک بوده و به صورت درد متمرکز در قسمت فوقانی شکم یا احساس ناراحتی تعریف می‌شود؛ احساس ناراحتی می‌تواند به صورت احساس پری، احساس تجمع گاز در معده، نفخ یا تهوع باشد. علایم می‌توانند مزمن یا راجعه بوده یا آنکه به تازگی پدید آمدهباشند. سوءهاضمه مشکل بالینی شایعی است که ممکن است در 25 تا 40 درصد بالغین وجود داشته باشد.

تنها 14 تا 245 درصد بیماران دچار سوءهاضمه، زخم ثابت شده معده یا دوئودنوم دارند. سایر علل سوءهاضمه عباتند از بیماری ریفلاکس معده به مری، سرطان معده و گاستروپارزی. تا 60 درصد از بیماران، هیچگونه تشخیص قطعی‌ای نداشته و بیماری آنها در دسته سوءهاضمه کارکردی قرار می‌گیرد. این بیماری، به احتمال بسیار زیاد ناشی از پیدایش اختلال در درک طبیعی معده از رویدادها بوده و در اثر افزایش حساسیت اعصاب‌آوران احشایی پدیدد می‌آید.

درمان اولیه بیماری زخم پپتیک
برای بهبود بخشیدن به زخم‌های پپتیک، انتخاب‌های درمانی بسیار مؤثری وجود دارند. آنتی‌اسیدها، عوامل بسیار مؤثری جهت التیام زخم و کنترل علایم می‌باشند. با این وجود، از نقطه نظر علمی، مشکل بودن مصرف این دارو در دوزهای مکرر پشت سر هم و نیز اثرات معکوس درمان،‌ مانع از آن گردیده که این داروها صرفاً جهت کنترل علایم به کار روند. آنتی‌اسیدها، اسید تازه ترشح شده را خنثی می‌نمایند. این امر علاوه بر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی تحقیق نهاد اجتماعی فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق نهاد اجتماعی فایل ورد (word) دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق نهاد اجتماعی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق نهاد اجتماعی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق نهاد اجتماعی فایل ورد (word) :

به طور کلی نهادها یا institution را می توان نظامی تقریباً پایدار و سازمان یافته داشت که شامل الگوهای اجتماعی خاصی است که برخی از رفتارهای نظارت شده را با هدف برآمدن نیازهای اساسی جامعه در بر می گیرد.
و نهادهای اجتماعی مانند یک اندام کل ارگانیسم اجتماعی تصور می شود که نمی تواند جدا از دیگر اندامها ،مفهوم اصلی خود را داشته باشد. از این رو باید آنرا در درون کل ارگانیسم جامعه و با توجه به روابط واکنشهای متقابلی که با دیگر نهادها دارند بررسی و مطالعه کرد.
هر نهاد اجتماعی ویزگیهای خاص خود را دارد. مانند:
1- هر نهاد اجتماعی مبین واقعیتی است که در جامعه ساخته شده و استقرار یافته است.
2- نهاد ساخت اجتماعی است و نقش ویژه ای در حیات اجتماعی دارد.
3- نهادها از نظر ساخت صور گوناگون دارند.
4- همگی هدفمند هستند.
5- ساخت مستقل و منفرد دارند.
6- الگوهای رفتاری ، آداب و عادات هر جامعه اصل نهاد هستند.
7- ارتباط افراد با نهاد موجب انتقال مبراثها می شود .و نهادی شدن عبارت است از فرایند توسعه نظام منظمی از هنجارها ،پایگاه ها و نقشهای مشخص و به هم پیوسته که جامعه آنرا پذیرا شده است. از طریق نهادی شدن ، افتارهای خود انگیخته و پیش بینی ناپذیر ،جای خود را به رفتار نظام یافته و پیش بینی پذیر می دهد.
همچنین برای نهادها می توان کارکردهای اساسی نیز نام برد:
1- الگوهای خاصی را ارائه می دهند.
2- نقشها را تعریف می کنند.
3- بهترین شیوه ها را مشخص میکنند.
4- رفتارها را تنظیم و بر آنها نظارت می کنند.
در بررسی نهاده به این مطلب نیز باید تکیه کرد که برخی از نهادها اصلی می باشند و برخی دیگر نهادهای فرعی می باشند که هر نهاد اصلی چند زیر شاخه فرعی نیز داردو
مثلاً برخی از نهادهای اصلی عبارتند از :
نهاد خانواده ، نهاد اقتصادی ، نهاد آموزشی ، نهاد سیاسی ، نهاد دینی ، نهاد تفریحات سالم
واژه انستیتوسیون فرانسه ریشه لاتین دارد که به معنی «ساختن»ثابت وبر قرار کردن است .
لیکن فرانسویها آن را به معنی «ارگانیسم»ویا مجموعه اعضایی که از نظر قانونی دارای ویژگیهایی بوده وسازمان اجتماعی را تشکیل می دهد بکار برده اند .
این واژه در لغت انگلیسی نیز به معانی «موسسه»تاسیس ،بر پا سازی ،رسم وعرف به کار رفته است .
البته برداشت بعضی از جامعه شناسان معاصر از واژه انستیتوسیون بسیار نزدیک به مفهوم عامه از این اصطلاح است .از جمله گافمن پستیزوومکتباتنومتدولوژی در بحثی از اصطلاح مزبور آن را به مثابه« محیط» یا مکانی Environment تلقی می کند ،که شماری از افراد متناسب با هم همزیستی دارند ،وهدفشان تاثیر در تغییر ودگرگونی هویتشان است .طبق این تعریف گافمن مدارس شبانه روزی ،یتیم خانه ها واردوهای آموزشی را از جمله این نهادها می داند .
در مکالمه ونوشنارهای روزمره خود خانواده را یک نهاد مقدس می شناسیم ویا هلال احمر را یک نهاد خیریه می نامیم .همچنین دانشگاه رایک نهاد علمی وتحقیقاتی می گوییم .در حقیقت همه این عبارات در مفهوم عام کاملا درست هستند .چنانچه در آثار اگوست کنت هم عباراتی در همین ردیف دیده می شود .مانند «میان نهادهای اجتماعی ،خانواده ،سیاست ،اقتصاد ونظایر آنها هم بستگی منظم وروابط متقابل وجود دارد»لیکن اکنون آن عبارات به عنوان یک تعریف فنی وعلمی ،در نظر جامعه شناسان محلی ندارند.آنان نهاد را قسمتی از نوع زندگی ویا فرهنگ یک ملت می دانند همچنانکه «مالینوفسکی»انسانشناس انگلیسی می گوید :«نهاد اجتماعی
عبارتست از اجزای واقعی فرهنگ که دارای حد قابل ملاحظه ای ازدوام عمومیت واستقلال هستند. »

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   91   92   93   94   95   >>   >