پروژه دانشجویی مقاله تشویق و تنبیه فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تشویق و تنبیه فایل ورد (word) دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تشویق و تنبیه فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله تشویق و تنبیه فایل ورد (word)

تشویق  
انسان و نیاز به «تشویق‏»  
تناسب تشویق و عمل  
روشهاى تشویق  
شرایط تشویق  
تنبیه  
تشویق و تنبیه از نظر پیامبر اکرم (ص ) :  
منابع :  

تشویق

هرچند از مقوله‏هایى چون «تشویق‏» و «تنبیه‏»، در مباحث تربیتى‏گفتگو مى‏شود، ولى از آنجا که «رفتار تشویق‏آمیز»، یکى از شیوه‏هاى نیک‏در معاشرت و برخورد با دیگران است، مورد بحث قرار مى‏گیرد

انسان و نیاز به «تشویق‏»

اغلب یا همه افراد، به لحاظ برخوردارى از غریزه «حب نفس‏»،دوست دارند که مورد توجه و عنایت قرار بگیرند. توجه به این نیاز، درحدى که به افراط کشیده نشود و آثار سوء نداشته باشد، عاملى درجهت تغییر رفتار یا ایجاد «انگیزه عمل‏» در انسانهاست

وقتى کسى را مورد تشویق قرار مى‏دهیم و به خاطر داشتن صفتى‏یا انجام کارى مى‏ستاییم، در واقع حس «خود دوستى‏» او را ارضاءکرده‏ایم. این هم، جاذبه و محبت مى‏آفریند، هم، نیت و انگیزه پدیدمى‏آورد یا تقویت مى‏کند

همچنان که از لفظ تشویق نیز برمى‏آید، به معناى «بر سر شوق‏آوردن‏»و «راغب‏ساختن‏» در ماهیت تشویق نهفته است. این کار، نیازمند شناخت‏ما از روحیات و خصلتهاى روانى اشخاص به معناى عام، و ازویژگیهاى روحى فرد مورد تشویق به طور خاص است. در تشویق،باید از لفظ، شیوه و برخوردى استفاده کرد که در درون شخص، شوق ونیت و علاقه ایجاد کند و این محرک درونى، او را به تلاش بیرونى وادارکند، نه اینکه صرفا یک «تحریک بیرونى‏» باشد

بعضى خصلت «تشویق دیگران‏» را ندارند و به دلیل خودخواهى،غرور، حسد یا هر عامل دیگر، هرگز زبان به ستایش و تمجید ازخوبیهاى دیگران نمى‏گشایند و گفتن یک کلمه تشویق‏آمیز، برایشان‏بسیار سنگین است، هرچند خودشان پیوسته دوستدار آنند که موردتشویق دیگران قرار بگیرند

برخى هم به گونه‏اى تربیت‏شده‏اند که براحتى زبان به تعریف ازدیگران و خوبیهایشان مى‏گشایند و نه تنها تشویق خوبان برایشان‏سنگین نیست، بلکه از این کار، لذت هم مى‏برند. و ; چقدر تفاوت‏میان این دو گونه افراد است!

داشتن زبان و لحن تشویق‏آمیز، موهبتى خدایى است. نشان کمال‏روحى و همت‏بلند و علاقه به بالندگى و رشد انسانهاست. تشویق، درنیکان و نیکوکاران، زمینه بیشتر براى «عمل صالح‏» پدید مى‏آورد ونسبت‏به بدان و بدیها، اثر غیر مستقیم بازدارندگى دارد. اگر درجامعه‏اى میان نیک و بد فرقى گذاشته نشود و به شایستگان فرزانه وفداکار و فرومایگان تبهکار به یک چشم نگاه کنند، این عامل سقوط‏اخلاقى و ارزشى جامعه است; صالحان مایوس و دلسرد مى‏شوند وفاسدان جرات و گستاخى مى‏یابند. این مضمون کلام حضرت على(ع)است که در عهدنامه‏اى که به مالک‏اشتر نخعى نوشت، او را به این‏ارزشگذارى و بهادادن به نیکان صالح فرمان داد

«لا یکونن المحسن و المسیئ عندک بمنزله سواء، فان فى ذلک تزهیدا لاهل‏الاحسان فى الاحسان و تدریب لاهل الاسائه‏»;

اى مالک ; هرگز «نیکوکار» و «بدکار» نزد تو یکسان و در یک‏جایگاه نباشند، چرا که در این کار، بى‏رغبتى نیکوکاران در امرنیکوکارى است، و ورزیدگى و شوق بدکاران براى بدى است

تفاوت‏گذاشتن میان نیک و بد در نوع برخورد و احترام و توجه، نه‏تنها با «عدالت‏» منافاتى ندارد، بلکه سوق‏دادن جامعه به سوى‏صلاحیتهاست و ارج‏نهادن به نیکها و نیکان است. این تفاوت رفتاربه‏خاطر تفاوت عمل دیگران، هم در محیط خانه و میان فرزندان قابل‏عمل است، هم در محیط درسى و میان دانش‏آموزان و دانشجویان. هم‏نسبت‏به کارمندان، سربازان، خدمتگزاران و اقشار مختلف دیگر

تناسب تشویق و عمل

هم در بحث تنبیه و توبیخ، هم در مقوله ستایش و تشویق، بایدتناسب میان «عمل‏» و «میزان تشویق‏» مراعات شود، تا اثر مطلوب راببخشد. بدون این تناسب، یا افراط مى‏شود یا تفریط، و هر دو زیانباراست. البته هر یک از این زیاده‏روى یا کوتاهى در تشویق و ستایش هم‏ریشه‏ها و عللى دارد

على(ع) مى‏فرماید

«الثناء باکثر من الاستحقاق ملق و التقصیر عن الاستحقاق عى او حسد»

ستایش بیش از حد استحقاق و شایستگى، تملق و چاپلوسى‏است. و کم گذاشتن و کوتاهى از حد استحقاق، ناتوانى یا حسادت‏است

این سخن، ضمن تاکید بر همان «تناسب‏»، دو جنبه افراط و تفریطرا در این مساله یادآور مى‏شود و به ریشه آن هم اشاره دارد. زیاده‏روى‏در مدح، یا از جهالت و نشناختن قدر و ارزش کارها و اشیاء سرچشمه‏مى‏گیرد، یا نشانه روحیه چاپلوسى و نوکرصفتى و حقارت نفس و روح‏است. حضرت امیر(ع) در سخنى دیگر مى‏فرماید

«اکبر الحمق الاغراق فى المدح و الذم‏»;

بزرگترین نادانى، زیاده‏روى در ستایش یا بدگویى است

هرچند سخن از تشویق است، ولى مدح و ستایش نیز، یکى ازجلوه‏هاى تشویق و روشهاى رغبت‏آفرینى در افراد به شمار مى‏آید

از آنجا که تشویق، براى انگیزش به کار نیک است، اگر کمتر از«ارزش کار» و «فضیلت صفات‏» باشد، موجب کم‏اهمیت جلوه یافتن آن‏کار و صفت مى‏گردد. مثلا اگر یک دانش‏آموز، پس از یک سال تلاش‏پیگیر در امر تحصیل و داشتن معدل «بیست‏»، فقط با یک «بارک‏الله‏» و«احسنت‏» تشویق شود، روحیه خود را از دست مى‏دهد، یا اگر در برابرفداکارى عظیم و ایثار چشمگیر یک انسان وارسته، تنها به ستایش‏مختصرى اکتفا شود، حق او ادا نشده است. برعکس، اگر در برابر کارنیک کوچکى عظیمترین تشویقها به عمل آید، مثلا در یک جلسه و دریک مسابقه حضورى براى کسى که یک پرسش عادى را فى‏المجلس‏جواب داده، یک «سفر حج‏» جایزه بدهند، این نیز بدآموزى دارد، هم‏ارزش آن جایزه لوث مى‏شود، هم براى آنان که با تلاش بیشتر،شایستگیهاى والاترى را از نظر علمى و عملى دارند ولى مورد تشویق‏قرار نمى‏گیرند، دلسرد و مایوس مى‏کند

روشهاى تشویق

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر