سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروژه دانشجویی مقاله کشیدگی فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله کشیدگی فایل ورد (word) دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله کشیدگی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله کشیدگی فایل ورد (word)

کشیدگی‌ها (اسپرین)

کشیدگی با اسپرین درجه دوم

کشیدگی شدید یا اسپرین درجه سوم

اسپرین

اسپرین مچ پا (پیچیدگی)

اسپرین لیگامنت‌های جانبی

اسپرین مفصل لگن

استرین و اسپرین گردن

کبودی، اسپرین و استرین

کشیدگی رباط‌ها

درمانهای اولیه

منبع

کشیدگی‌ها (اسپرین)

اسپرین یعنی کشیدگی یا پارگی لیگامنت. این پارگی ممکن است به صورت کامل، سطحی و یا جزئی باشد. صحبت درباره پارگی کامل یا شدید لیگامنت که بسیار جدی است و معمولاً هم نیاز به عمل جراحی می‌باشد از بحث ما خارج است. خوشبختانه اکثر کشیدگی‌های ورزشی ناشی از پاره شدن سطحی لیگامنت می‌باشد، که بهبودی کامل آن در طول چند هفته میسر است. در کشیدگی جزئی فقط چند تا از رشته‌های لیگامنت پاره و یا کشیده می‌شوند، بدین لحاظ صدمه و آسیب‌دیدگی هم بسیار جزئی است

در پاره‌ای مواقع یک لیگامنت از استخوان جدا شده و با خود تکه استخوانی را همراه می‌آورد. که در این حالت (کندگی استخوان یا جدا شدن رباط و یا تاندون) نامیده می‌شود. (یعنی پارگی قسمتی از بافت که از نسج خود جدا شده باشد). مشکل است که این نوع کشیدگی یا شکستگی را بدون عکس‌برداری با اشعه (X) ایکس تشخیص داد. اکثر پزشکان ورزشی  برای هر نوع کشیدگی، عکسبرداری به وسیله اشعه ایکس را اصرار می‌ورزند. در حالی که من استفاده از اشعه ایکس را هنگامی تجویز می‌کنم که تغییر شکل، تورم و درد شدید در محل آسیب دیده مشاهده شود. چنانچه تورم و درد در طول 24 ساعت از بین نرود، در این صورت به عکس‌برداری به وسیله اشعه ایکس نیاز می‌باشد

بهتر است در مورد لیگامنت‌ها یا رباط‌ها بیشتر بدانیم

 لیگامنت‌ها به وسیله رگهای خونی تغذیه می‌شوند، و هر نوع پارگی لیگامنت سبب پاره شدن یکی از رگهای موئین می‌شود، و در نتیجه خونریزی داخل مفصل ایجاد می‌شود. این همان چیزی است که تورم سریع یک مفصل آسیب دیده را موجب می‌شود. میزان و اندازه یک تورم همواره خاک از کشیدگی یا پارگی شدید نیست، بلکه این تورم نشان دهنده آسیبی است که به رگهای خونی وارد شده و لیگامنت‌ها صدمه ندیده‌اند. معمولاً پزشکان معالج کشیدگی‌ها را با روش (I.C.E) انجام می‌دهند. (I) مخفف یخ، (C) مخفف کمپرس با حوله تر و (E) مخفف تبخیر و تصعید به عضو آسیب‌دیده است

استفاده از یخ در ماساژ دادن موضع درد، کمکی به منقبض شدن رگهای خونی داخل مفصل و کاهش خونریزی است. عمل کمپرس و تصعید بیشتر برای نقصان خونریزی داخل مفصل صورت می‌گیرد

هنگامی که خونریزی متوقف شدف معمولاً بعد از 48 ـ 24 ساعت به ورزشکار اجازه داده می‌شود تا حرکات محدودی را روی مفصل انجام دهد. در صورتی که حرکت، درد و ناراحتی مفصل را سبب شود، شخص مصدوم فقط می‌تواند به فعالیت‌هایی مبادرت ورزد که موجب بروز درد نشود. در اینجا درد به عنوان یک راهنما به حساب می‌آید

به هیچ وجه برای معالجه کشیدگی از حرارت درمانی استفاده نکنید، زیرا حرارت سبب افزایش جریان خون در یک نقطه و موجب افزایش میزان تورم می‌شود. استفاده  از حرارت زمان درمان را طولانی‌تر می‌کند. بسیاری از متخصصات و مربیان ورزشی استفاده از گرداب را برای معالجه و مداوای کشیدگی توصیه می‌کنند. در حالیکه حرارت درمانی سبب افزایش جریان خون می‌شود و نباید از این روش به عنوان درمان استفاده کرد و گاهی اوقات، پزشکان به شخص آسیب دیده استفاده از گرداب یا حرارت را، آنهم بعد از گذشت مدت زمانی حدود     72ـ 48 ساعت بعد از آسیب‌دیدگی توصیه می‌کنند.  به هر حال این نوع معالجه برای درمان آسیب های ورزشی متداول نیست. علت بروز اکثر کشیدگی یا پیچیدگی‌های مکرر به مفاصل بی‌ثباتی هستند که نیاز به معالجه پیچیده‌تری دارند. بهتر است درباره مفصل بی‌ثبات بیشتر صحبت کنیم. مفصل بی‌ثبات، مفصلی است که نمی‌تواند در یک جهت حرکت طبیعی و معمولی داشته باشند، و یا هر جا که لازم باشد نتوان آن را مهار نمود. مثلاً زانوئی که به پهلو خم می‌شود مفصل بی‌ثبات است، چنانچه این مفصل در حالت طبیعی قفل شود قادر به تحمل وزن بدن نخواهد بود. پاره‌ای از این مفاصل نیاز به جراحی دارند و تعدادی هم ممکن است تا زمانی که لیگامنت‌ها التیام پیدا کنند نیاز به گچ گرفتن مفصل داشته باشند. این تصمیمات می‌بایست توسط پزشک متخصص اتخاذ شود

کشیدگی با اسپرین درجه دوم

این نوع کشیدگی بسیار شدیدتر از کشیدگی نوع اول (خفیف) است، زیرا لیگامنت پاره شده در این نوع آسیب‌دیدگی به اندازه‌ای ضعیف می‌شود که تحمل وزن بدن روی پاها توأم با درد شدید می‌شود، ولیکن مفصل ثابت و استوار است. علائم مشخصه آن درد و تورم در طول رشته لیگامنت است. معالجحه این نوع کشیدگی همانند کشیدگی درجه اول (خفیف) با همان روش (I.C.E) می‌باشد

توصیه می‌شود به هیچ وجه در یکی دو روز اول آسیب دیدگی وزن بدن را روی پاها قرار ندهید. چنانچه درد و تورم بعد از 24 ساعت کاهش یافت،  همانند کشیدگی نوع اول (خفیف) آن را معالجه کنید، و در صورتی که درد و تورم کاهش پیدا نکرد، بهتر است به اصلاح و مصلحت پزشک و با استفاده از برنامه‌ای مشخص و معین، مانند باندپیچی کردن، راه رفتن با چوب زیربغل به مفصل آسیب‌دیده فرصت بهبودی بدهید. در پاره‌ای مواقع ممکن است پزشک گچ گرفتن پا را تجویز کند. زیرا گچ گرفتن و باندپیچی مفصل سبب می‌شود که لیگامنت‌های آسیب دیده به سرعت التیام پیدا کنند. ورزشکاری که دچار این نوع کشیدگی (درجه دوم) می‌شود، برای مدت دو تا چهار هفته از تمرین دور خواهد ماند

کشیدگی شدید یا اسپرین درجه سوم

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله مرور زمان در دعاوی کیفری فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله مرور زمان در دعاوی کیفری فایل ورد (word) دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله مرور زمان در دعاوی کیفری فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله مرور زمان در دعاوی کیفری فایل ورد (word)

مقدّمه  
الف) دکترین حقوقی در رابطه با شمول مرور زمان در دعاوی کیفری  
ب) شمول مرور زمان در قوانین کیفری فرانسه  
ج) شمول مرور زمان در قوانین کیفری ایران  
د) نتیجه گیری  
منابع و مآخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله مرور زمان در دعاوی کیفری فایل ورد (word)

 G.STEFANI, G.LEVASSEUR,B.BOULOC, Procédure pénal .Dalloz,19 èd

J,PREADEL,Manuel de procédure ,Cujas,12 èd

3)آرإ و نظریات از بانک قوانین کشور آقای مکّرم در سایت دادگستری تهران، حمیدرضا میرزاجانی در تاریخ 01 بهمن

مقدّمه

یکی از موضوعاتی که امروز بندرت مورد بحث محافل حقوقی قرار گرفته، شمول مرور زمان در دعاوی کیفری است. شاید بتوان آنرا نتیجه رویکرد قانونگزاراسلامی نسبت به این مقوله دانست. اما مهمتر از آن، مقاومت وی در برابر این قضییه بوده که ابتدا شمول آنرا در تمامی دعاوی کیفری رد کرده و سپس صرفاً در مجازاتهای بازدارنده آنرا پذیرفته است. از اینکه تا چه حدّ میتوان این تاُسیس حقوقی را وارد گسترهُ مجازاتهای تعزیری کرد، هنوز بحث جدّی  از سوی حقوقدانان و فقهای محترم  در این زمینه  مطرح نشده است. اما موضوع ابهام در تعریف قانونگزار از مجازاتهای بازدارنده عملاً باعث تشتّت آرإ محاکم کیفری گردیده است. دامنه این تهافت آرإ در برخی موارد به هیئت محترم دیوانعالی کشور نیز کشیده شده و باعث گردیده تا این مرجع بطور موردی راُی صادر نماید. دلیل آشکار آن نیز اینست که در حال حاضر جز تعریف قانونی از جرائم بازدارنده، وحدت رویه ای در نوع شناسائی این نوع جرائم در دسترس نیست و مباحث نظری نیز نوعاً تابع عقاید افراد مبتلابه می باشند. زیرا در برخی موارد گاهی  بسیاری از جرائم در این دایره جای گرفته و در مقابل برخی اوقات حتیّ از جرائم بازدارنده نیز رویگردان میگردد. این یک واقعیت است که نوع تقسیم بندی جرائم در قانون مجازات اسلامی، موجبات سهولت در تطبیق مواد قانونی را بر هم به راحتی فراهم نمی آورد، و از طرف دیگر حداقل مرز مشخص بین مجازاتهای بازدارنده و تعزیراتی بدست نمیدهد. نگارنده سعی دارد در این مقال ابتدا به بحث نظری شمول مرور زمان وسپس به جایگاه آن در قوانین ایران و فرانسه بطور اجمالی بپردازد

الف) دکترین حقوقی در رابطه با شمول مرور زمان در دعاوی کیفری

اجمالاً میتوان گفت،ابتدا مکتب تحققی (ایتالیائی) شمول مرور زمان در این نوع دعاوی را مورد انتقاد قرار داد، و حداقل آنرا در خصوص مجرمین به عادت و مجرمینی که دارای تمایل ارتکاب جرم هستند، نپذیرفت. استدلال برخی دیگر از منتقدین این بود که چنانچه ما در جایگاه بررسی زمینه های مفید برای دفاع اجتماعی در مقابل مجرمین باشیم، این موضوع بسیار قابل اعتراض است. زیرا زمان نه خطر مجرمین را کاهش میدهد، نه بطور کلی حضور آنها را در جامعه از بین میبرد. اما در مقابل موافقین معتقد بودند که شمول مرور زمان در مورد مجازات و اقامهُ دعوی کیفری به این لحاظ قابل توجیه است که، اگر هدف ایجاد آسایش و امنیت جامعه در یک برهه و زمان خاص دنبال شود بهتر از آنست که جرم فراموش شده را بخواهیم با تعقیب دوباره زنده کنیم.از طرفی ، اگر دعوی کما کان با امکان تعقیب و کیفر در طول حیات مجرم قابل اعمال باشد نامبرده همیشه در تشویش و دل نگرانی بسر برده، در حالیکه ممکن است واقعاً وی از کردهُ خود پشیمان شده باشد. هر چند این مرحله دارای زمانی طولانی بعنوان مثال شمول مرور زمان 20 سال در جنایات است که خود باعث میشود مجرمین در یک بیخوابی 20 ساله بسر برند.توجیه دیگر در شمول مرورزمان در امور کیفری، ایدهُ سهل انگاری و غفلت اجتماع در تعقیب و مجازات مجرمین است. زیرا جامعه حق قانونی خود را به دلیل اینکه دیگر زمان مفیدی برای اعمال آن وجود ندارد به این طریق از دست میدهد. در واقع یکی از دلایل اساسی شمول مرور زمان در امور کیفری مبتنی بر عوامل خارجی است که آن کا هش تحلیل ادلهُ اثبات دعوی میباشد. پرواضح است بر اثر مرور زمان از لحظه وقوع جرم، ادلهُ اثبات یا بطور کلی از بین میرود یا اینکه حداقل از ارزش آن کاسته میشود. بنابراین چندین سال پس از وقوع جرم وجنایت، کشف آثار و ادله اثبات دعوی، جستجوی شهود و کسانیکه به احتمال قوی یا موضوع را فراموش کرده اند یا اینکه خاطره ای مبهم و گنگ از آن بیاد دارند، بسیار مشکل می نماید. مهمتر اینکه، رسیدگی به دعوی کیفری که مدت طولانی از ارتکاب آن گذشته موجبات خطرات اشتباه قضائی را فراهم می آورد. بنابر این برای اجتناب از این وضعیت و با رعایت منافع اجتماع در برقراری عدالت قضائی، شمول مرورزمان میتواند از اینگونه خطاها در امر قضا جلوگیری بعمل آورد

ب) شمول مرور زمان در قوانین کیفری فرانسه

 طبق قانون مدنی فرانسه، اقامه دعوی در یک مهلت خاص قابل اجراست (la prescription de l’action publique)( بر طبق قاعده عمومی، 30 سال وفق مادهُ 226 آئین دادرسی مدنی مگر در مورد تعهدات خارج از قراردادها که این مهلت به 10 سال برابر مادهُ 1ـ2270 مصوّب ژوئیه 1985 کاهش یافته است) و بعد از آن  نیزدیگر نمیتواند مورد رسیدگی قرار گیرد. این است که ما آنرا شمول مرورزمان یا مشمول مرورزمان شدن دعاوی مینامیم.این موضوع در حقوق جزا نیز دیده شده است

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله تعلیم و تربیت از دیدگاه استاد شهید مطهری فا

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تعلیم و تربیت از دیدگاه استاد شهید مطهری فایل ورد (word) دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تعلیم و تربیت از دیدگاه استاد شهید مطهری فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله تعلیم و تربیت از دیدگاه استاد شهید مطهری فایل ورد (word)

مقدمّه
پرورش عقل
دو نوع علم
دعوت اسلام به تعلیم و تربیت
لزوم توأم بودن عقل و علم
فرق تربیت و اخلاق
شکل عبادت و برنامه ها تربیتی
نیت
ارکان نیّت
اهمیّت نیّت
انسان دوستی
محبّت
کار
چکیده
منابع

مقدمه

استاد مطهّری و معناى آزادى

در کلام مطهرى، آزادى سمت و سویى مى یابد که بنا به دلایلى نباید از انسان سلب شود. این عناصر عبارتند از این که بروز و ظهور استعدادهاى آدمى نیازمند فضاى آزاد است. در فضاى بسته و محیط خفقان آمیز و استبدادى و به عبارتى در فقدان آزادى هاى اجتماعى و سیاسى، زمینه اى براى بروز خلاقیت ها و استعدادها به وجود نمی آید. در فضاى مستبدانه اى که بر جامعه حاکم است، چاپلوسان و زبان بازان قدرت مى یابند و آزادگان و آزاداندیشان ذلیل و حقیر مى شوند، چرا که وضعیت موجود، اجازه چون و چرا کردن به خیرخواهان و مصلحان را نمى دهد. تنها آنان که زبان به مدح بگشایند، جایى و مقامى مى یابند و بس

استاد مطهرى آزادى را یکى از لوازم حیات و تکامل ذکر کرده و معتقد است موجودات براى رسیدن به مرحله تکامل و رشد به سه عنصر «تربیت»، «امنیت» و «حریت» نیازمندند

تربیت عبارتست از عواملی که موجود زنده برای تداوم بقاء به آن محتاج است. برای مثال موجود زنده برای رشد و نمو به عناصری چون نور و آب ، غذا و علاوه بر این ها، انسان به تعلیم و تربیت نیازمند است. امنیت، یعنى این که موجود زنده آن چه را در اختیار دارد، همانند حیات، ثروت، سلامت و ; از او سلب نگردد. و آزادى، یعنى «نبودن مانع. انسان هاى آزاد، انسان هایى هستند که با موانعى که در جلو رشد و تکاملشان هست، مبارزه مى کنند. انسان هایى هستند که تن به وجود مانع نمى دهند»

تحلیل مطهرى از آزادى اجتماعى در واقع همان آزادى سیاسى است که امروزه در ادبیات سیاسى به کار مى رود. آزادى سیاسى به طور کلى به نقش مردم در زندگى سیاسى اشاره دارد و مقصود از آن انواع آزادی هایى است که فرد در حوزه اجتماع و در برابر حکومت داراست. از این رو آزادى بیان و حق اظهار نظر، آزادى قلم و مطبوعات، آزادى انتقاد و اعتراض و مواردى از این قبیل در شمار آزادى هاى سیاسى است.مطهرى فقدان آزادى هاى اجتماعى و سیاسى را یکى از گرفتارى هاى بشر در طول تاریخ ذکر مى کند و مى گوید: «یکى از مقاصد انبیا به طور کلى و به طور قطع این است که آزادى اجتماعى را تأمین کنند و با انواع بندگى ها و بردگى هاى اجتماعى و سلب آزادى هایى که در اجتماع هست مبارزه کنند.» ایشان براى اثبات آزادى اجتماعى در دین به آیه 64 سوره آل عمران اشاره مى کند و در تفسیر آن مى‌گوید: «در مقام پرستش، جز خداى یگانه چیزى را پرستش نکنیم، نه مسیح را و نه اهرمن را. و این که هیچ کدام از ما دیگرى را بنده و برده خودش نداند و هیچ کس هم یک نفر دیگر را ارباب و آقاى خودش نداند

 پرورش عقل

 مسئله ی اول که باید بحث کنیم همان مسئله ی پرورش عقل و فکر است در این جا ما دو مسئله داریم: یکی مسئله ی پرورش عقل و دیگر مسئله ی علم

مسئله ی علم همان آموزش دادن است. «تعلیم» عبارتست از یاد دادن. از نظر تعلیم، متعلم فقط فرا گیرنده است و مغز او به منزله ی انباری است که  یک سلسله معلومات در آن ریخته می شود ولی در آموزش کافی نیست که هدف این باشد. امروز هم این را نقص می شمارند که هدف آموزگار فقط این باشد که یک سلسله معلومات، اطلاعات و فرمول در مغز متعلّم می ریزد.هدف معلم باید بالا تر باشد و آن این است که نیروی فکری متعلم پرورش و استقلال بدهد و قوّه ی ابتکار او را زنده کند

دو نوع علم

علم دو علم است: یکی علم شنیده شده یعنی فرا گرفته شده از خارج و دیگر علم مطبوع

علم مطبوع یعنی آن علمی که از طبیعت و شرشت انسان سرچشمه می گیرد علمی که انسان از دیگری یاد نگرفته و معلو م است که همان قوه ی ابتکار شخص است و علم مسموع اگر علم مطبوع نباشد، فایده ندارد

دعوت اسلام به تعلیم و تربیت

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله زندگینامه میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی فایل و

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله زندگینامه میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی فایل ورد (word) دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله زندگینامه میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله زندگینامه میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی فایل ورد (word)

چکیده

مقدمه

سبک هندی و ویژگی های آن

ویژگی های سبک شعر بیدل

1- تصویرهای پارادوکسی

2- چند نمونه از شعر بیدل

3- تشخیص;

4- ترکیبات خاص;

نمونه هایی از شعر بیدل

5- تجرید

7- اسلوب معادله

علل پیچیدگی شعر بیدل

شعر بیدل به دلایل زیر دارای پیچیدگی است

نمونه هایی از همین ترکیبات خاص در شعر بیدل

عرفان

حکایت;

بیدل شاعر اندیشه ها

آثار بیدل

الف- بخش نظم

ب- بخش نثر

1- عامل داخلی

2- عامل بیرونی

بیدل در آسیا میانه

منابع و مآخذ

میرزا عبدالقادر عظیم آبادی متخلص به «بیدل»  یکی از بزرگ ترین و نامدارترین شاعران فارسی گوی سرزمین هند است. متأسفانه بیدل در ایران به دلایل مختلف که در صفحات بعد به آن اشاره خواهیم کرد، گمنام باقی مانده است

وی در سال 1054 هجری قمری در شهر «عظیم آباد[1]» را ایالت پنته دیده به جهان گشود. پدر او میرزا عبدالخالق «نوزاد را »برای ادعا پیش شیخ و مرشد خود میرزا ابوالقاسم ترمذی برد. شیخ برای تولد کودک دو ماده ی تاریخ «فیض قدس» و «انتخاب» را ساخت و کودک را دعای خیر کرد. [2]

به سالی که بیدل زملک ظهور

ز فیض ازل تافت چون آفتاب

بزرگی خبرداد از مولدش

که هم «فیض قدس» است و هم «انتخاب»

 در خصوص انتخاب نام عبدالقادر این گونه حکایت کرده اند: «مولانا کمال، استاد عبدالخالق که از بزرگان سلسله ی قادریه بود به خاطر علاقه ی و افرش به آن سلسله، کودک را عبدالقادر نامید.»

در روایت دیگر آمده است : «پدر بیدل صاحب فرزند نمی شد. نذر کرد که اگر خداوند فرزندی به وی عطا کند نام او را به تیمن وتبرک، عبدالقادر خواهد گذاشت که در واقع بنیانگذار فرقه ی قادریه شیخ عبدالقادر گیلانی است.»

درباره ی نحوه ی انتخاب تخلص «بیدل» حسین آهی در مقدمه دیوان مولانا بیدل دهلوی، صفحه چهار به نقل از کتاب «سفینه ی خوشگو» چنین می گوید : «روزی سَیر دیباچه ی گلستان می نمود، چون بدین مصراع رسید : «بیدل از بی نشان چه گوید باز[3]»از روح پرفتوح قبله ی شیراز استمداد جسته، لفظ «بیدل» را تخلص مبارک قرار داد.» هم چنین علت اشتهارش به دهلوی را ، اقامت طولانی وی در دهلی دانسته اند. پدر عبدالقادر یعنی میراز عبدالخالق از نظامیان شرافتمند و نیاکان او از ترکان جغتایی و از قبیله «برلاس[4]»، بوده که از بخارا به سرزمین هند آمده و در آن سرزمین سکنا گزیده بودند

«هنوز عبدالقادر به پنج سالگی نرسیده بود که پدر در سال 1059 هـ.ق پیام مرگ را دریافت کرد و مادر پرحوصله و با فضلش تربیت یگانه فرزند خود را بر عهده گرفت. سرپرستی و تعلیم مادر قریب یک سال و شش ماه دوام یافت. از بد ایام مادر نیز در سال 1061 هـ.ق در گذشت تا این که عمویش ، میرزا قلندر، مسئولیت پرورش برادرزاده را بر عهده گرفت.»

عموی عبدالقادر مانند پدرش منصب نظامی گری داشت. احتمالاً به خاطر پاسداری از سنت های آباء و اجدادی یا به طور اتفاقی نظامی گری را پذیرفته بود. اما در اصل هوای خدمت صوفیان را داشت; دلپذیرترین سرگرمی وی دیدار از صوفیان بود. با وجد فرصت اندک (شرایط شغلی) برای ملاقات صوفیان رنج مسافرت به شههای مختلف را تحمل می کرد و عبدالقادر را در مسافرت ها با خود می برد

عبدالقادر ، لذتی را که عموی او از دید و بازدید با صوفیان  مصاحبت با آن ها می برد، بعدها در اثر منثور خود «چهار عنصر» به تفصیل بیان کرده است. او زیر نظر عمویش ، میرزاقلندر ، تا سن ده سالگی به مکتب رفت تا این که روزی در مدرسه دعوایی اتفاق افتاد که عمویش شاهد آن بود و به همین خاطر او را از رفتن به مکتب منع کرد. ناخشونودی میرزا قلندر از جو مدرسه موجب شد تا وی از مکتب باز داشتند. تعدادی کتاب نظم و نثر برگزیدند و به وی دادند; و مجبورش ساختند که روزانه از هر کتاب مطالب مهم را گرد آورد و پیش میرزا ببرد

عبدالقادر در مدرسه فقط خواندن و نوشتن را آموخت و پیشرفت های او در واقع به خاطر تلاش و پشتکار خود او و تشویق های نزدیکانش می باشد. «بیدل در سن ده سالگی قرآن را از حفظ داشت و نخستین شعرهای او مربوط به همی دوره است.»

بیدل به چند زبان آنایی کامل داشت و «زبان مادری وی احتمالاً زبان بنگالی بوده، هرچند که او خود زبان اردو و سانسکریت را می داسنته است

از نظر میرزا قلندر این فقط درس و مشق نبود که برای بیدل ضرورت داشت، بلکه برای او «اجرای تمرین های جسمانی و مشق های نظامی نیز ضروری بود، مخصوصاً در شمشیربازی، تیراندازی، اسب سواری ، مشت زنی، زورآزمایی و کشتی کسب مهارت می کرد. عبدالقادر در سن شانزده ، هفده سالگی در هنرهای اجدادی و مشاغل اشراف کاملاً پیشرفت کرده بود; او به توصیه ی عموی خود و پایمردی میرزا عبدالمطلب (از دوستان میرزا قلندر) شغل سپاهی گری را در سال 1069 هجری قمری برگزید.»

بیدل علاوه بر تربیت جسم در کسب علم و معلومات زمان نیز از خود لیاقت نشان داده است. او در الهیات، طبیعیات ، ریاضیات کم و بیش اطلاع داشته و در طبابت، رمل، جفر، تاریخ و موسیقی بسیار ناآشنا بود

همان طور که قبلاً گفته شد اولین جرقه های شاعری در بیدل در سن ده سالگی زده شده است، اما این قریحه در سن شانزده ، هفده سالگی با جدیت بیش تری دنبال شد. او در کنار نظامی گری (منصب خانوادگی) به شعر گفتن نیز پرداخت

سال ها به همین منوال گذشت تا این که هندوستان دچار چنان انقلاب خونین و بحران سنگینی شد که شیرازه ی خانواده ها و خاندان های مختلف از هم پاشید و استان عبدالقادر هم که جماعتی اندک از ترکان برلاس بودند، نتوانستند خود را از این حادثه ی ناگوار رها کنند

این جاست که به ناچار مهاجرت ها شکل می گیرد و بیدل هم از این امر مستثنا نبود. در آن ایام میرزا قلندر به «کالای طاق» نزدیک بنگال که جایی امن بد، چشم دوخته بود. میرزا ظریف ، دایی عبدالقادر به سوی شهر کتک روانه شد و تجارت پیشه کرد. بعد  ای این عبدالقادر را در خانه ی دایی اش ، میرزا ظریف، می بینیم

میرزا ظریف مردی فاصل بود و در نتیجه خیلی زود در شهر کتک به تدریس فقه ، حدیث و عرفان مشغول شد. او و بیدل در آن شهر با شخصی به نام شاه قاسم هولالهی ، آشنا شدند. شاه قاسم علاوه بر تصوف در شعر نیز دست داشت. او در تبدیل  عبدالقادر به «بیدل نقش بسیار مهمی دارد.»

در عالمی که با خود رنگی نبود ما را

بودیم هرچه بودیم او وانمود ما را

مرآت معنی ما، چون سایه داشت زنگی

خورشید التفاس از ما زدود ما را

پرواز فطرت ما در دام بال می زد

آزاد کرد فضلش از هر قبود ما را

اعداد ما تهی کرد چندان که صفر گشتیم

از خویش کاست ، اما برما فزود ما را

                                                                                               (کلیات ، ج 1 ، ص 406)

گردش ایام کم کم جاده ی دهلی را پیش پای عبدالقادر بیدل گشود. بیدل تاریخ هجرت خود را در بخش قطعات به شکل ماده ی تاریخ «راهبرد خدابس» در آورده که به حساب حروف ابجد 1075 قمری می شود

از ملک بهار سوی دهلی

چون اشک روان شدیم بی کس

هم دوش شهود فضل بی چون

همراه حضور فیض اقدس

سال تاریخ این عزیمت

دریاب که «راهبر خدابس»

                                                                                                (کلیات ، ج 1، ص 299)

بیدل که دیگر درخت عرفان در تمام وجودش ریشه دوانیده بود در دهلی با شخصی به نام شاه کابلی آشنا شد. وی همچون مولوی که عاشق شمس بودف شیفته ی شاه کابلی گردید. ولی پس از مدتی محبوب بیدل هم از نظرش غایب شد و در عین آشفته حالی در حدود دو سال در جنگل ها و شهرهای مجاور به دنبال گم شده ی خویش می گشت، اما او را نیافت. سرانجام انزوا طلبید و مدتی در آگره به ریاضت گذرانید و بالاخره پس از پشت سر گذاشتن دوره ای از آشتگی ازدواج نمود

بیدل در آغاز جوانی ، در زمره ی اطرافیان شاهزاده محمد اعظم شاه، سومین پسر او رنگ زیب در امد و منصب لشکری بدو تفویض شد. لیکن وی استعداد شعری خود را در خدمت شاهزاده و بزرگان در گاهش نگذارد. روزی در مجلس محمد اعظم شاه، سخن از شعر و شاعران بزرگ می رفت. بدو گفتند که امروز در سراسر هند بلند مرتبه از میرزا عبدالقادر بیدل در شعر نیست. گفت پس قصیده ای در ستایش من گید تا پایه ی سخنش بدانم و بر مرتبه اش بیفزاییم. چون این سخن به بیدل گفتند، برآشفت و از کار کناره گرفت و از آن به آزادی و قناعت سر کرد

بیدل اگرچه می توانست از راه ستایش پادشاهان و بزرگان به نان و نوایی برسد، اما و آزادگی را بر اسارت برتری داد. در نتیجه تا آخر عمر همیشه فقر گریبان گیر او بود. او ر خاطرات خود می نویسد : «روزی از شدت فقر چنان گرسنه بودم که مرگ را به چشم می دیدم. به پس دیواری مخروبه رفتم تا در آنجا آسوده بمیرم. اما اتفاق شگفتی رخ داد. آن سوی دیوار سکه ای یافتم که می توانست سبب آسودگی چند روزه باشد، سکه را برداشتم و برگشتم.[5]»

درست است که بیدل با مدیحه سرایی مخالف بود، اما این طور نبود که اصلاً شعر در مدرح کسی نگفته و یا دست یاری به طرف هیچ انسان دراز نکرده باشد. او بارها شکرالله خان را که خود او شاعر بوده و با تخلص «خاک» شعر سروده است، مدح گفته و از او درخواست کمک کرده است. در اینجا به یک مورد آن اشاره می کنیم : «در بیست و هفتم جمادی الثانی سال 1096 هجری قمری، بیدل به همراه خانوادهش شهر متهورا را به سبب اغتشاش موجود در آن ترک گفته و به شاه جهان آباد وارد شد. او با مشکل مسکنو مسأله ی عدم بضاعت مالی مواجه بود. لذا طی نامه ای از نواب شکرالله خان طلب یاری کرد. او خانه ی مناسب می خواست که به خود و خانواده اش تعلق داشته باشد. خان فاضل هم خانه ای در اختیار شاعر گذاشت و مقرری ای معادل دو روپیه در روز برای او تعیین کرد. بیدل تا آخر عمر در آن خانه زندگی کرد و بنابر وصیت خود در همان جا نیز مدفون گردید.»

ماگفته پیداست که شاعر بزرگی چون بیدل اگر می خواست شعر خود را وسیله نان و نام کند و از آن نردبانی برای رسیدن به آمال و امیال و ترفیع مقام سازد، کار او به این جا نمی کشید. او قریب سی سال بر پوستین توکل و به خرید مربع نشسته، از زوایه ی قناعت پا بیرون ننهاده; با تمام این احوال بیدل در روز پنج شنبه پنجم ماه صفر سال 1133 هجری قمری حدود ساعت شش صبح، چشم از جهان فروبست و در صحن خانه ی خود به خاک سپرده شد. آخرین اشعار بیدل که از بالینش به دست آمد، رباعی و یک غزل بد

بیدل مثل خیلی از بزرگان دیگر که بعد از فوت شان مریدان و علاقه مندان به زیارت شان می شنابند. «در اخرین عرس[6] او همه شاعرات و صاحب کالان پایتخت حاضر بود.»

علی اصغر حکمت در کتاب خود به نام «نقش پارسی بر احجار هند» صفحه 120 درباره ی قبر بیدل چنین می نویسید

«در نزدیکی پورانا قلعه (قلعه کهنه) در دهلی ، مقبره ی میرزا عبدالقادر بیدل قرار دارد که سال گذشته هواخواهان این شاعر بزرگ در افغانستان اعانه جمع کرده و آرمگاه ظریفی برای او بنا کردند. سردار نجیب الله خانف سفیر کبیر افغانستان در دهلی برای ساختن این بنا زحمت بسیار کشیده اند.»

آقای حکمت در ادامه ، نوشته ی سه سطری روی سنگ قبر را چنین تشریح می کند

«سطر اول : آرمگاه میرزا عبدالقادر در بیدل

سطر دوم : 1054 هـ . ق- 1133 هـ . ق

سطر سوم : این بنا در سال 1374 هـ . ق با اعانت دوستداران افغانی بیدل سررسید.»

ویژگی های سبک شعر بیدل

1- افزونی بسامد (تکرار) تصویرهای پارادوکسی (Paradoxicalimag)؛

2- افزونی بسامد حس امیزی (Synaesthesia)؛

3- افزونی بسامد تشخیص (Personification)؛

4- افزونی بسامد ترکیبات خاص؛

6- افزونی بسامد تجرید (Abstraction)؛

7- افزونی بسامد اسلوب معادله

1- تصویرهای پارادوکسی

پارادوکس معادل تناقض یا متناقض نما در فارسی می باشد و تصویر پارادوکسی تصویری است که در ان دو واژه یا دو ترکیب به لحاظ معنی و مفهوم هم دیگر را نقض کنند. مثل حاضر غایب، سلطنت فقر ، درد بی دردی; و اینک نمونه هایی از شعر بیدل

جامه عریانی ما را گریبان دار کرد

                                                                                                (کلیات ، ج 2 ، ص 67)

«آمیختن دو یا چند حس با هم در کلام به گونه ای که با ایجاد موسیقی معنوی به تأثیر سخن بیفزایند و سبب زیبایی آن شود. مثل خبر تلخ، حرف های بی مزه، خواب شیرین و ; »

چند نمونه از شعر بیدل

صد رنگ ناله در نگه عجز بسته اند

                                                                                               (کلیات ، ج 2 ، ص 209)

می دانیم که رنگ با چشم دیده می شودف لذا مربوط به حس بینایی و ناله با گوش شنیده می شود و مربوط به حس شنوایی است در این جا شاعر به طرز ظریفی آن دو را در کنار هم قرار داده است

توان به دیده شنیدن ، فسانه ای که ندارم

                                                                                               (کلیات ، ج 2 ، ص 433)

در این جا نیز حواس بینایی و شنوایی با هم تداخل پیدا کرده اند. این نکته را باید در نظر گرفت که هرچند حس آمیزی در شعر بیدل از بسامد چشم گیری برخوردار است و یکی از ویژگی های سبکی او ، محسوب می شود و به عنوان یک آرایه علاوه بر افزودن زیبایی به شعر موجب پیچیدگی آن نیز می گردد، اما باید توجه داشت که انگیزه ی آوردن این آرایه در شعر بدیل اندکی با دیگران تفاوت دارد. چرا که در پشت آن یک تفکر فلسفی- عارفانه، نهفته است. «بیدل شاعری است عمیقاً معنی گرا و «مکتبی»، بدین معنی که برای تبین جهان و تمام شئونات هستی و رابطه ی انسان با خدا تفکر چهارچوب دار و منظم راهنما و دلیل شاعر است. و از آن جا که تفکرات و دیدگاه فسلفی- عارفانه شاعر، لاجرم در لفظ و زبان او تجلی می کندف هرگونه بحث و کنکاش در لفظ و زبان و شیوه ی ترکیب سازی شاعر، بدون اعتنا به دیدگاه و باوری که شاعر به ان عشق می ورزد و دم به دم با آن زندگی می کند بحثی ناکام و سردرگم و عقیم خواهد بود. به عنوان مثال در شعر

به هر نقشی که چشمت واشود رنگ صدا بنگر

                                                                                                      (کلیات، ج 2 ، 274)

می بینیم که حواس بینایی و شنوایی به آمیخته و تداخل پیدا کرده اند. اما به راستی بیدل از چه رو ، به این گونه حس آمیزی درست می زند و به ان در سراسر دیوان خود علاقه ی مفرط نشان می دهد. آقای شفیعی کدکنی «میدان دادن شاعر به این تصویرها» را عامل اصلی ابهام شعر بیدل می داند، اما عامل اصلی میدان دادن شاعر به این تصویرها را ذکر نمی کند. در این نمونه شعر از بیدل

به سر رشتهی و هم دیگر مپیچ

که غیر از سخن در جهان نیست هیچ

                                                                                               (کلیات ، ج 3 ، ص 786)

(پس هر نقشی که می بینی حرفی است که می شنوی)

می بینیم که به اعتقاد بیدل، همه ی دیدنی ها در واقع شنیدنی هستند. یعنی بین دو حس بینای و شنوایی در شعر بیدل ، نه ارتباطی زیستاری بلکه ارتباطی فلسفی برقرار است. پس منبع و محرک گرایش بیدل به این گونه تعابیر، مکتب فلسفی است نه وسوسه ی پیچیدن در لفظ و خیال صرف و تلاش برای دامن زدن به ابهام های آگاهانه

3- تشخیص

«به استعاره ی مکینه ای که مشبه به ان «انسان»» باشد، تشخیص یا انسان انگکاری می گویند مثل : گل خندان ، ابرگریان ، آبروی فقر;

آرایه ی تشخیص به عنوان یک اصل عام در همه ی سبک های شعر فارسی و در شعر  همه­ی شاعران وجود دارد ، اما بیدل «اخرین فرد و اوج بهره برداری از تشخیص است، هم به اعتبار بسامد تشخیص و هم به اعتبار پیچدگی آن.»

زدیم دست به دامان عشق از همه پیش

مراد ما شده حاصل زپیشدستی ما

                                                                                                 (کلیات، ج 2، ص 414)

4- ترکیبات خاص

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله دیه فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله دیه فایل ورد (word) دارای 58 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله دیه فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله دیه فایل ورد (word)

پیشگفتار  
خلاصه  
مفهوم دیه و پیشینه‏ ی آن:  
مبحث اول : تبیین مفهوم دیه  
گفتار اول: مفهوم لغوی  
گفتار دوم : مفهوم اصلاحی  
الف : تعریف دیه از نظر فقها  
1-فقهای امامیه:  
2- فقهای عامه  
1-2- حنفی  
2-2-شافعی  
3-2- مالکی  
4-2- فقهای معاصر  
ب. مفهوم دیه از نگاه حقوقدانان  
مبحث دوم : پیشینه‏ی دیه  
گفتار اول : جایگاه دیه در قوانین قبل از اسلام  
الف) عهد باستان  
1ـ دول باستانی مشرق زمین .  
2ـ دول باستان مغرب زمین  
ب) دوران جاهلیت:  
گفتار دوم :‍‌جایگاه دیه در قوانین اسلام  
بررسی ماهیت دیه  
مبحث اول : دیدگاههای مختلف در خصوص ماهیت دیه  
گفتار اول : دیه و ماهیت کیفری  
الف ) قانون بودن مجازات :  
ب) شخصی بودن کیفر:  
ج) رنج ‏آوری:  
د) رسوا کنندگی:  
و)معین بودن:  
گفتار دوم:‌ دیه یا خسارات زدایی  
برای تحقق مسئولیت مدنی در همه حال وجود سه عنصر ضروری است:  
مقایسه دیه با مسئولیت مدنی  
1-دیات و مسئولیت غیر قراردادی  
2-دیات و مسئولیت قراردادی  
1-2- دیات و تعهد به نتیجه  
2-2- دیات و تعهد بوسیله  
گفتار سوم: ماهیت تلفیقی دیه  
مبحث دوم: ماهیت دیه از منظر سیاست جنایی تقنینی و قضایی ایران  
گفتار اول: نگاه مقنن  
الف) مجازات مالی:  
ب. خسارت زدایی  
ج- ماهیت تلفیقی دیه:  
گفتار دوم: انعکاس ماهیت حقوقی در آراء قضایی ایران  
نتیجه گیری  
منابع فارسی  :  
منابع عربی :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله دیه فایل ورد (word)

1-   دکتر محمد عارف مسکونی ، ماهیت حقوقی دیه ، انتشارات دانشور

2-   محمد جعفر جعفری لنگرودی ، ترمینولوژی حقوق ، جلد 4 ، گنج دانش

3-   پروزیر صانعی حقوق جزای عمومی ، گنج دانش

4-   حسینغلی حسینی نژاد ، مسئولیت مدنی ، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی

5-   ابراهیم پاک ، حقوق کیفری اختصاصی ، دانشگاه تهران

6-   ناصر کاتوزیان ، مسئولیت مدنی ، تهران انتشارات دهخدا

7-   محمد مصطفی قلی ، اصول تحقیقات جنایات ، تهران ، بی نا

8-   محمد علی اردبیلی ، حقوق جزای عمومی ، جلد دوم، نشر میزان

9-   دکتر ایرج گلدوزیان ، بایسته های حقوق جزای عمومی . تهران دادگستر

10- دکتر رضا نودیه ، ضمینه حقوق جزای عمومی . تهران گنج دانش

11- دکتر ایرج گلدوزیان ، حقوق جزای اختصاصی ، نشر میزان

12- آرای وحدت رویه ، هیئت عمومی دیوان عالی کشور در امور کیفری و حقوقی

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله دیه فایل ورد (word)

1-   شیخ الاسلام ابی یحیی الانصاری ، فتح الوهاب بشرح منهج الطلاب . جلد

2-   محمد بن احمد بن ابی بکر السرخسی المبسوت ، جلد

3-    امام خمینی ( ره ) ، تحریر الوسیله ، جلد 2 . تهران مکتب علمی اسلامی

4-   شیخ محمد حسن نجفی جواهر الکلام ، جلد 43 . نجف اسلامیه

5-   دکتر علی صادق ابوحیف ، الدیه . پایان نامه دکترای از دانشگاه قاهره

خلاصه

سوال اصلی که پژوهش در صدد پاسخگویی به آن بود، این است که ماهیت دیه چیست؟ آیا دیات مقدره از نظر نوع و میزان به عنوان یک حکم شرعی ‌حکم ثابت است  ویا اینکه میزان  ونوع آن مطابق حکم حکومتی تعیین گردیده است؟ دیگر اینکه نقش زمان و مقتضیات آن بر نوع و میزان دیه کدام است؟ همچنین آیا مجرم نسبت به ضرر وزیان مازاد بر دیه مسؤلیت دارد یا خیر؟

ضرورت انجام این پژوهش از آنجا ناشی می‏شود که هنوز درنظام حقوقی ایران، ماهیت دیه از جنبه‏ی کیفری یا مدنی بودن محل بحث و اختلاف است و این اختلاف صرفاً به مبحث حقوقدانان محدود نمی‏شود ، بلکه پیامدهای بسیاری برای دادگاهها در صدور احکام برجای گذاشته است. فرضیه‎ی این پژوهش این بود که دیه اساساً ماهیت حقوقی دارد و جهت جبران خسارت گذشته است. بررسی ‌آراء و نظرات صاحب نظران حقوقی و فقها و همچنین نگاهی به آرای وحدت رویه‏ی هیأت عمومی دیوان عالی کشور تا حد زیادی به اثبات این فرضیه انجامید . البته به نوعی در این فرضیه تعدیل پدید آمد؛ بدین گونه که مشخص شد که دیه در واقع ماهیت دو وجهی و تلفیقی دارد. یعنی از یک سو، نوعی مجازات است که بر جانی وضع می‏شود و از سوی دیگر با مسؤلیت مدنی ارتباط می‏یابد وجانی آن را برای جبران خسارتی که مجنی علیه وارد آورده است، باید پرداخت کند

از دیگر نتایج این پژوهش این بود که دیه اساساً حکم ثابت شرعی نیست ،‌بلکه با توجه به مقتضیات زمان و مکان ، امکان تغییر در آن وجود دارد. از همین رو، پیشنهاد شده است. که میزان و نوع دیه با توجه به اوضاع و احوال و شرایط تغییر پیدا کند

سوالاتی که دراین پژوهش سعی شده برای آن پاسخی یافت شود براساس  اهمیت و اولویت عبارتند از

1-      اهمیت دیه چیست؟

2-     آیا دیات مقدره از نظر  نوع  ومیزان به عنوان یک حکم شرعی،‌ حکم ثابت است و یا اینکه میزان و نوع آن مطابق حکم حکومتی معین گردیده است؟

3-          نقش زمان و مقتضیات آن بر نوع و میزان دیه کدام است؟

4-          آیامجرم نسبت به ضرر وزیان مازاد بر دیه مسئولیت دارد یا خیر؟

مفهوم دیه و پیشینه ‏ی آن

 از دیه تعاریف متفاوتی ارائه شده است . فقها برای معرفی دیه ،‌الفاظی را به کار گرفته‏اند، که دقیقاً نمی‏توانند بر دیه دلالت داشته باشند، مانند الفاظ ضمان، عقل، ارش ودیه و علت اصلی آن در پیروی آنان از این شیوه‏ها و برداشتی که برای خود دارند به این بر می‏گردد که حقوق‏دانان تفاوتی ماهیت مالی که به عوض از نفس در قتل خطا پرداخت می‏شود و مالی که درحالت سقوط قصاص عمد، ادا می‏شود نگذاشته‏اند نام دیه را بر هر دو اطلاق کرده‏اند.[1]

مبحث اول : تبیین مفهوم دیه

در این مبحث تعریف دیه را از نظر مفهوم لغوی و مفهوم اصطلاحی آن بررسی می‏کنیم و با توجه به اینکه فقها تعاریف مشابهی از دیه ارائه کرده‏اند، توجه به همه آنها در درک مفهومی جامع از جایگاه دیات در فقه بسیار مؤثر است. بنابر این در این بحث، در گفتار دوم تعریف دیه را از نظر فقهای مذاهب اسلامی و فقهای معاصر مورد بررسی قرار می‏دهیم

گفتار اول: مفهوم لغوی

دیه از ریشه « ودی» به معنای راندن و دور کردن است . زبیدی می‏نویسد : « الدیه بالکسر،‌حق القتیل و الهاء عوض من الواد جمله دیات …» دیه به کسر، حق کشته شده‏ها، به جای داد، جمع دیه

دیات به مانند همین معنی را دیگر لغت شناسان از جمله : این منظور در لسان العرب خلیل بن احمد فراهیدی در العین، جوهری در صحاح اللغه و راغب اصفهانی در مفردات آورده‏اند.[2]

جمع دیه دیات است. دیه مصدر است و در اصل« ودی » بوده که « واو» آن را حذف کرده و در عوض « ه » به آخر آن افزوده‏اند

تعریف دیه در قانون مجازات اسلامی: مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنی علیه یا به ولی یا اولیاء دم او داده می شود.ماده

مالی که موضوع دیه است منحصر در شش نوع است . این اموال به تفصیل در ماده 297 قانون مجازات اسلامی آمده و در هر صورت مقدار آن در شرع تعیین شده است

مالی را که به عوض جنابت بر عفو می‏پردازند و مقدار آن در شرع معین نشده است ارش یا حکومت می گویند . م367 قانون مجازات اسلامی

گفتار دوم : مفهوم اصلاحی

در این گفتار ابتدا تعریف دیه را از نظر فقها و سپس از نظر حقوق‏دانان مورد تحلیل و بررسی قرار می دهیم و نظریات فقهای امامیه و فقهای عامه را در این خصوص بیان می نماییم

الف : تعریف دیه از نظر فقها

فقها از دیه تعریف های گوناگونی دارند و هر گروهی از آنان که به مذهب معینی وابستگی دارد، درباره‏ی دیه ملتزم شده است که با مذهب خود وی سازگار است. در این قسمت تعریف هایی از چند مذهب را به طور جداگانه به اختصار مورد بررسی قرار می دهیم

1-فقهای امامیه

اکثر فقهای امامیه، به ویژه گروهی از متقدّمات، تعریفی برای دیه ذکر نکرده و آن را امری بی‏نیاز از تعریف فرض کرده‏اند و شاید این به جهت وضوح معنای لغوی و عدم جعل اصطلاحی جدید برای این کلمه بوده است.[3] اما به هر حال تنی چند از فقهای عظیم الشأن شیعه به ارائه تعریف از دیه مبادرت ورزیده‏اند که به ارائه نمونه‏هایی از آن می‏پردازیم

امام خمینی رضوان ا… علیه -« دیه مالی است که به سبب جنابت کودن بر نفس یا عفو واجب می‏شود و فرقی نمی‏کند که از طرف شارع میزان آن معین شده باشد یا معین نشده باشد. وگاهی دیه فقط بر آنچه معین شده اطلاق می‏گردد و آنچه را معین نشده است ارش یا حکومت نامند ;»[4]

فاضل مقداد در کتاب التنقیح الرائع به هنگام تعریف دیات می‏گوید

« هی جمع دیه بتخفیف الایاء و لا یجوز تشدیدها و سمیت دیه تودی عوضاً عن                النفس ; »[5]

 شهید ثانی در کتاب مالک الافهام: دیه مالی است که به سبب جنایتی که برانسانی آزاد وارد شده، واجب می‏شود خواه این جنایت نسبت به جان شخص واقع شده باشد خواه پایین‏تر از این حد و گاه این لفظ تنها بر مقادیر معین شده ( از طرف شارع) اطلاق شده است و بر سایر موارد لفظ ارش اطلاق می‏شود

2- فقهای عامه

1-2- حنفی

تعریفی که غالب فقهای حنفی از دیه کرده‏اند و شمس الدین سرخسی نیز درکتاب المبسوط همان را بیان کرده به قرار زیر است

لفظ دیه از مصدر اداء مشتق شده است زیرا دیه‏هایی است که در مقابل تلف کردن چیزی که حال شمرده نمی‏شود،‌یعنی نفسی،اداء می‏شود ; )[6]

 2-2-شافعی

فقهای این مذهب نیز غالباً از یک تعریف پیروی کرده‏اند که برای نمونه می‏توان به تعریف ابو یحیی زکریا الانصاری در فتح الوهاب از دیه اشاره کرد

دیات جمع دیه است و آن عبارت است از مالی که به سبب جنایت نفس به نفس و یا نسبت به پایین‏تر از نفس انسانی آزاد واجب می‏شود[7]

3-2- مالکی

فقهای  مذهب مالکی چون فقهای سایر مذاهب اسلامی دیه را تعریف نکرده‏اند و فقط بر آن نام «عقل» نهاده‏اند بدون آنکه هیچ تعریف معینی از آن به دست دهند . اینکه آنچه در جنایت بر نفس و به عوض آن داده می‏شود، عقل نامیده شده، به جهت آن است که معمولاً شترانی را به عنوان دیه شبانه به پیشگاه فراخنای خانه‏ی اولیای مقتول می‏بردند ودربامداد آن شب اولیای مقتول شتران را بسته شده در آنجا می‏یافتند و بدین خاطر دیه به نام عقل مرسوم شده است . چنانچه به کسی که دیه را می‏پردازد « عاقل» گویند و  عاقله نیز ازهمین معنی گرفته شده است . صاحب جواهر درباره‏ی عقل به معنی دیه و مناسبت آن چنین گوید« دیه را از آن جهت عقل نامیده‏اند که  از بی پروایی و جسارت در خونریزی، منع و جلوگیری می‏کند، زیرا یکی از معانی عقل عبارت است از منع»[8] به طور کلی در کتب فقهی مالکیه مباحث مربوط به دیات درکتابی تحت عنوان کتاب العقول طرح شده است.[9]

4-2- فقهای معاصر

تعریف فقهای معاصر با تعاریف فقهای متأخر مذاهب اسلامی درباره‏ی دیه اندکی اختلاف دارد و همچنین فقهای معاصر در میان خود نیز دچار اختلاف شده‏اند و شابد بتوان گفت که اختلاف خود آنان اختلاف لفظی است. اجمالی از تعاریف آنان درباره‏ی دیه به قرار ذیل است

1-امام محمد عبده، دیه را تعریف کرده است: «  آنچه به ورثه‏ی مقتول داده می‏شود،‌عوض از خون او یا عوض از حقی که ورثه در آن دارند.»[10]

2-مرحوم شیخ علی خفیف دیه را چنین تعریف کرده است « دیه مالی است که شارع معین کرده است به عوض نفس یا عضور و از اینجا می‏توان گفت: دیه مالی است واجب شده به سبب جنایت غیر عمدی بر نفس، یا به سبب جنایت بر عضوی از اعضاء یا به سبب جنایت بر بدن»[11]

 ب. مفهوم دیه از نگاه حقوقدانان

حقوقدانان تعریف ‏های گوناگونی از دیه ارائه کرده‏اند. بعضی از آنها مفهوم فقهی از آن را مبنای کار خود قرار داده‏اند و بعضی دیگر به شیوه‏ی خاص خود به تعریف آن پرداخته‏اند

1- دکتر علی صادق ابوهیف ، در تعریف دیه می نویسد :« دیه مالی است که جارح یا قاتل، به مجروح یا وارث مقتول می‏پردازد به عوض خونی که ریخته شده است.»[12]

دراین تعریف فرقی نیست بین مالی که دربرابر جراحت داده می‏شود که آن را فقهای حنفی ارش جراحت نامند وبین مالی‏که در برابرنفس مقتول داده می شود، زیرا به هر دو نام دیه  اطلاق شده است.[13]

2ـ استاد احمد حمری دیه را به طور غیرمستقیم تحت عنوان کیفر بدلی چنین تعریف می‏کند « کیفربدلی از کیفرهایی است که جای کیفر اصلی را می گیرد و آن در صورتی است که کیفر اصلی به سبب شرعی، قابل پیاده شدن نباشد. مثل وجوب دیه هر گاه از قصاص پرهیز شود»[14]

3ـ دکتر رضوان شافعی متعافی دیه را چنین تعریف می کند: « مراد دیه یا تعویض مدنی، شرعاً مالی است که به سبب جنایت بر جان یا عضو شخصی‹ آزاد › واجب شده است» [15] در این تعریف کلمه ی آزاد برای نخستین بار افزوده شده وآن نزد فقهای مذاهب اسلامی از شروط وجوب دیه است

4ـ استاد احمد فتحی بهنسی دیه راچنین تعریف میکند :« دیه، مالی است که در برابر چیز تلف شده‏ای که مال نیست که پرداخت می‏شود و ارش مالی است که به سبب جنایت بر اعضاء واجب می شود»[16]

5ـ دکتور ابو المعاطی حافظ ابو الفتح، دیه راچنین تعریف می کند:« دیه کیفری است مالی که بر جرایم عمدی علیه نفس یا اعضای انسان واجب می‏شود و این در صورتی است که مجنی که علیه یا ولی او ، آن را بخواهد در حالی شروط قصاص آماده باشد و در صورتی که شروط قصاص آماده نباشد به کیفر اصلی بدل می شود »[17]

 مبحث دوم : پیشینه‏ی دیه

دراین مبحث پیشینه ی دیه را در دوران قبل از اسلام و بعد از اسلام مورد تحلیل و بررسی قرار می دهیم

گفتار اول : جایگاه دیه در قوانین قبل از اسلام

در این گفتار جایگاه دیه در قوانین عهد باستان و جاهلیت مورد بررسی قرار می دهیم

الف) عهد باستان

1ـ دول باستانی مشرق زمین

در شرق تمدنهای بسیاری پدید آمده سپس از میان رفته‏اند از جمله هند . ایران . ژاپن . چین

سخن گفتن در مورد همه آنها ممکن نیست از این رو به عنوان نمونه به بررسی قانونگذاری بابل به عنوان نمودی از قانونگذاری شرق قدیم خواهیم پرداخت

قوانین بابلی دیه را می شناختند ولی دیه نسبت به جمیع افراد جامعه بابلی دارای میزان معین و واحدی نبود زیرا این قوانین،‌اصل برابری مردم در مقابل قانون  را به رسمیت نمی شناختند و از این رو مقدار دیه با اختلاف مقام ومنزلتی که مجنی علیه درمیان جامعه وطبقه‏ی خود داشت متفاوت می شد یکی ازمجموعه قوانینی که در بابل به آن پی برده شده بود مجموعه قوانین میزویوتامی بابلی بود که این مجموعه از قوانینی چون  قانون اورنامو، قانون بالالاما و قانون حمورابی به وجود آمده است و علمای آثار باستانی درزمان های مختلف در منطقه بابل درعراق به هر یک از آن قوانین پی برده اند که در لوحه‏هایی از سنگ وگل نوشته شده بود همان طور که گفته شد برخی از شارحان قانون، این قوانین را مجموعه‏ی میزو یو تامی نامیده اند

قانون اورنامو به عنوان نخستین قانون مدون شناخته می‏شود بر خلاف آنچه پیش از این معتقد بودند که قانون حمورابی کهن ترین قانون نوشته ای است که به دست آمده است فقط به 5 ماده از قانون اورنامو پی برده اند و در عین حال سه ماده از آن درباره‏ی دیه هستند درآلت ضرب، آلت کشاندن،آلت شکستن، یکی از آن مواد نص است در اینکه« هر گاه مردی استخوان مرد دیگری قطع کند باید ده شاقل نقره بپردازد». دومی نص است دراینکه« هر گاه مردی استخوان مرد دیگری را با سلاح بشکند باید یک تن نقره بدهد».  ماده سوم تصریح دارد که« هر گاه مردی بینی مرد دیگری را با آلتی قطع کند باید3/2 منا نقره بدهد»[18]و

 2ـ دول باستان مغرب زمین

 درگفتار گذشته تحولات دیه را در مشرق زمین به اختصار مورد بررسی قرار دادیم و در این گفتار دیه را در دوران باستانی مغرب زمین مورد بررسی قرارمی دهیم. برای این منظور دیه در قانونگذاری روم را انتخاب کرده‏ایم

قانون روم از مهمترین قوانین قدیم شمرده می شود واز این جهت منبع تاریخی برای بیشتر قوانین غربی زمان حاضر است. از مشهور ترین قوانین روم، قانون الواح دوازده گانه است که در احکام جرمها درلو حه های پنجگانه اخیر آن وارد شده است. نظام دیه در روم وجود داشت.چه، قانون الواح تصریح دارد بر امکان داشتن سازش و مصالحه که میان مجنی علیه و جانی بر پرداخت مبلغی از مال که جانی به مجنی علیه بپردازد مانند آنجا که از خونخواهی به چیزی دیگر تن می دادند. نظام دیه در دو جرم جنایت بر نفس و سرقت،چند گونه نزد رومیان به اجرا درآمده است.3جرم تعدی به نفس و جنایت برای اشخاص بیش از هر جرم دیگری ویژگی کیفری انتقام را که در کیفرهای دوره‏ای قدیم وجود داشت .برای خود حفظ کرده است. قانون الواح درباره‏ی دیه‏ی نفس،نصی ندارد ولی این عدم نص به این معنی نیست که قانون مزبور نظام پرداخت دیه درحالت قتل را نمی‏شناخته است. بعضی از نویسندگان درمورد این عدم نص در قانون الواح و اینکه آیا درجنایت نفس خونخواهی است  یا پرداخت دیه در حاشیه گفته اند:سبب عدم تصریح برکیفر قتل آن است که در هنگام قانونگذاری این قانون درروم، حکومت قدرتمندی وجود داشته است که خونخواهی و انتقام گیری را منع می‏کرده است و در عین حال همان کیفر یعنی قتل را خود در جنایت بر نفس اعمال می کرده است . [19]

کیفرهای که به وسیله دادگاههای دولتی درباره جانی اجراء می گردید ، یا اعدام بود یا حکم به پرداختن دیه مالی . مقدار دیه ای که دادگاهها درمثل این حالات  به پرداخت آن حکم می کردند سی گاو نر   دو رأس میش بود ه است .[20]و

ب) دوران جاهلیت

[1] . عارف مسکونی – محمد . ماهیت حقوقی دیه ص 22 – انتشارات دانشور – تهران

[2] . سروستانی، ستایش و قیاسی،پیشین،ص

[3] .سروستانی. ستایش و قیاسی، پیشین- ص

[4] . امام خمینی(ره)تحریر الوسیله – ج(2) – تهران . مکتب علمی اسلامی. 1384 ق.ص

[5] . عارفی مسکونی. محمد. ماهیت حقوقی دیه. دانشور ص

[6] . محمد بن احمد ابی بکر السرخسی، المبسوط ،ج

[7]. شیخ الاسلام ابن یحیی الانصاری،‌فتح الوهاب بشرح منهج الطلاب ، ج2 ص

[8] . شیخ محمد حسن نجفی – جواهر الکلام، ج43 ، نجف ، الاسلامیه،‌1377 .ق.ص

[9] . عارفی مسکونی – محمد. ماهیت حقوقی دیه. دانشور. ص

[10] . شیخ محمد عبده، تفسیر المنار ،ج1،مصر: مطبعه المنار،1346،ص

[11] . عارفی مسکونی – محمد. ماهیت حقوقی دیه. دانشور. ص

[12] . دکتر عل صادق ابو هیف،الدیه، پایان نامه دکتری از دانشگاه قاهره(1932 ) ص

[13].عارفی مسکونی . محمد . ماهیت حقوقی دیه . را نشور . ص

[14].محمد عبده. تفسیر المنار ، ج 5 ، قاهره،‌ مطبعه المنار، 1346 ، ص

[15] . همان ،ص

[16] . همان ،

[17] . ابو هیف . پیشین . ص

[18] . منا نزد سومریان واحد وزن بوده و به شصت شاقل بخش می‏شده و وزن منا تقریباً550 گرم است

2 . عارفی مسکونی، محمد، ماهیت حقوقی دیه دانشور.ص

3 سرو ستانی ، ستایش و قیاسی،پیشین ، ص78

[19] . همان،ص

[20] . عوض ،پیشین،ص

3 . عارفی مسکونی، محمد، ماهیت حقوقی دیه ،ص39دانشور. تهران

4 سید منصور میر سعیدی ماهیت حقوقی دیات، تهران،‌نشر میزان .ص

5 . رضا مظلومان ، جرم شناسی،ج2تهران .شهید بهشتی .ص پ

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >