سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانلود تحقیق مباحثی از احتمالات فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود تحقیق مباحثی از احتمالات فایل ورد (word) دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود تحقیق مباحثی از احتمالات فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود تحقیق مباحثی از احتمالات فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود تحقیق مباحثی از احتمالات فایل ورد (word) :

تعریف احتمال
اگر بتوانیم احتمالی به هر یک ازپیشامد های ساده موجود در آزمایشی با یک فضای نمونه گسسته تخصیص دهیم آنگاه می گوییم که یک مدل احتمالی برای آزمایش ساخته ایم. تخصیص این عدد (احتمال) که معیاری برای اندازه گیری میزان باور ما در رخ دادن یک پیش آمد ساده است، به نحوی انجام می گیرد که با مفهوم فراوانی نسبی احتمال سازگار باشد. اگر چه فراوانی نسبی تعریف بسیار دقیقی از احتمال به دست نمی دهد، ولی هر تعریفی از احتمال که بخواهد واقعاً به کار گرفته شود باید با معیار ذهنی ما در مورد رفتار فراوانی نسبی پیشامد ها هماهنگ و سازگار باشد.
قبلاً‌دیدیم که فراوانی نسبی یکی از راههایی است که برای تخصیص احتمال به یک پیشامد به کار میرود و ما اینک آن را به عنوان یک اصل می پذیریم. بدین صورت که اگر آزمایشی با فضای نمونه S داشته باشیم و برای هر پیشامد مانند A در فضای نمونه تابع مجموعه ای (A )n را به عنوان تعداد دفعاتی به کار گیریم که پیشامد A در k تکرار آزمایش رخ میدهد، آنگاه بر اساس مفهوم فراوانی نسبی، احتمال پیشامد A عبارت است از:

به عبارت دیگر درصد حدی دفعاتی که پیشامد A رخ میدهد برابر با احتمال پیشامد A است. (اینکه چگونه مطمئن باشیم که نسبت برای هر دنباله بزرگ از آزمایش ها به سمت عدد ثابتی میل میکند یکی از نارسایی های تعریف احتمال با استفاده از مفهوم فراوانی نسبی است. )
در تجزیه و تحلیل مفهوم فراوانی نسبی احتمال دیده میشود که سه شرط باید برقرار باشد:
1. فراوانی نسبی رخ دادن یک پیشامد باید بزرگتر از یا مساوی با صفر باشد و فراوانی نسبی منفی معنایی ندارد.
2. فراوانی نسبی کل فضای نمونه آزمایش باید مساوی یک باشد، زیرا هر یک از نتایج ممکن حاصل از آزمایش نقطه ای در فضای نمونه است، بنابراین هر بار که آزمایش انجام شود فضای نمونه رخ میدهد.
3. اگر دو پیشامد ناسازگار باشند آنگاه فراوانی نسبی اجتماع آنها عبارت از مجموع فراوانی های نسبی هر یک از آنهاست.
مثال 15. در مورد شرط سوم بالا، آزمایش پرتاب تاس را یک بار دیگر در نظر بگیرید. اگر در تکرار این آزمایش در از تعداد کل پرتاب ها عدد یک و در دیگر از تعداد کل پرتاب ها عدد 2 به دست آید،‌آنگاه عدد 1 یا 2 در + از تعداد کل پرتاب ها حاصل شده است.
سه شرط بالا را به عنوان پایه های اساسی و یا اصول دیگر در تعریف احتمال می پذیریم. به عبارت دیگر، اگر یک آزمایش آماری دارای فضای نمونه S باشد و پیشامد A در S تعریف شده باشد، آنگاه تابع مجموعه ای (A)P عددی حقیقی است که احتمال پیشامد A نام دارد.
تابع مجموعه ای P دارای خواص زیر است:

3. برای هر تعداد محدود k از پیشامد های ناسازگار تعریف شده در S داریم:

دانلود این فایل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

دانلود چارچوب مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعریف و تبیین مفهوم فلسف

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود چارچوب مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعریف و تبیین مفهوم فلسفه فایل ورد (word) دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود چارچوب مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعریف و تبیین مفهوم فلسفه فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی ارائه میگردد

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود چارچوب مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعریف و تبیین مفهوم فلسفه فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود چارچوب مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعریف و تبیین مفهوم فلسفه فایل ورد (word) :

مشخصات این متغیر:

منابع: دارد

پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی

تعداد صفحه: 29صفحه

نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

تعریف و تبیین مفهوم فلسفه

بررسی سیر تاریخی فلسفه

از سند ها و مدرک هایی که در دسترس است بر می آید که نخستین مردمی که به فلسفیدن پرداختند مردم هند بودند و قدیم ترین اثر فلسفی انسان، در ودا یعنی سرودهای مذهبی فلسفی هندی ها آمده است. پس از هندی ها مردم چین و پس از آن یونانی ها به فلسفیدن پرداخته اند، که البته ایرانیان بیشتر به علم و اخلاق توجه داشته اند و به همین خاطر اثری فلسفی از آن به جای نمانده است(هومن، 1382: 33-35). نوعی شور، شوق و کوشش را در دوره اول فلسفه با زبان تمثیل و بیانی رمز آلود در سرود ها و سخنان کوتاه در هند، چین و ایران می بینیم. در دوره دوم وقتی به یونان می رسیم با تفاوت هایی روبرو می شویم. اگر نگاه شرقی بیشتر نگاهی است به درون، و آن چه درباره جهان و هستی گفته می شود بر بنیاد نگرش و آزمون درونی و همچنین نام ها و مفهوم هایی است که از این چگونگی های درونی سرچشمه می گیرد؛ نگاه یونانی به بیرون است. او چه بسا آنچه را از نگرش بیرونی به دست آورده است، به سراسر پهنه هستی می گستراند.(نقیب زاده، 1391: 7 - 8). در مجموع، می توان تاریخ فلسفه را در چهار دوره مورد بررسی قرار داد:

1) دوران اول، که تقریبا از 1500 پیش از میلاد شروع می شود و تا ظهور سقراط ادامه دارد. تدوین اوپانیشادهای کهن در هند، ظهور زردتشت در ایران، لائوتسه در چین، و بودا در هند و فیلسوفان پیش از سقراط در یونان در این دوران بوده اند.

2) دوران دوم، که دوران کلاسیک فلسفه است تقریبا از زمان ظهور سقراط آغاز شده و اوج آن در فلسفه افلاطون است.

3) دوران سوم که دوره ی ((بهم بر نهادن )) اندیشه های فیلسوفان شرق و غرب است. خود دارای 5 دوره است. دوره اول از نخستین آکادمی تاپلوتینوس که اوج آن در فلسفه ارسطوست و در هند با دوران ((سوتر))ها مطابقت دارد، دوره دوم از پلوتینوس تا پایان سده پنجم میلادی که در هند با شکوفایی فلسفه ی ناگار جونه همراه است. دوره ی سوم از پایان سده پنجم میلادی تا سال های آغازین سه نهم که دوره ی فرود تاریخ فلسفه به شمار می آید. دوره چهارم، دوره سکولاستیک یا اهل مدرسه که تا پایان سده ی پانزدهم ادامه داشت و دوره پنجم از سده ی شانزدهم تا ظهور دکارت.

 

منابع

 

 

ابراهیمی دینانی، غلامحسین؛ گل محمدی آذر، ابوالفضل(1389). «کاربرد ذهن فلسفی و روش فلسفی عامه در زندگی»، فصلنامه حکمت و فلسفه، شماره سوم، بهار1389(ص40 و 41).

ابوالقاسمی، عباس ؛ مهرابی زاده؛ هنرمند، مهناز؛ نجاریان، بهمن؛ شکرکن، حسین (1383). «اثربخشی روش درمانی آموزش ایمن سازی در مقابل تنیدگی و حساسیت زدایی منظم در دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان»، مجله ی روانشناسی، دوره 8(1)،51-63.

ابولمعالی، خدیجه(1391). پژوهش کیفی از نظریه تا عمل، تهران، نشر علم.

استراوس، انسلم؛ کوربین، جولیت(1385). اصول روش تحقیق کیفی، نظریه مبنایی، رویه ها و شیوه ها، ترجمه بیوک محمدی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

اسمیت، فیلیپ جی (1377). فلسفه آموزش و پرورش(با تجدید نظر و اضافات)، ترجمه دکتر سعید بهشتی فسایی، مشهد، به نشر(انتشارات آستان قدس رضوی)

افروز، غلامعلی (1387). «رسالت دانشگاه ها و قدرت علمی جامعه»، مجله علمی- پژوهشی روانشناسی و علوم تربیتی (دانشگاه تهران)، شماره 4، سال 38، زمستان 1387.

اکورینتی، استلا (1386). آموزش چگونه فلسفی اندیشیدن: درآمدی بر فلسفه برای کودکان، ترجمه ی زهرا صفائیان، www.fekreno.org.

امیری مجد، مجتبی (1386). «بررسی میزان شیوع اضطراب امتحان دانشجویان دانشگاه آزاد ابهر و اثربخشی روش شناختی درمانی در کاهش آن» طرح تحقیق دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر.

باقری، خسرو(1389). درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران(جلد اول)، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.

باقری، خسرو؛ باهمکاری سجادیه، نرگس؛ توسلی، طیبه(1389). رویکرد ها و روش های پژوهش در فلسفه تعلیم و تربیت، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.

بازرگان، عباس(1374). «ارزیابی درونی و کاربرد آن در بهبود مستمر کیفیت آموزش عالی»، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، سال سوم، شماره34، ص 22.

 

بازرگان، عباس(1391). مقدمه ای بر روش های تحقیق کیفی و آمیخته رویکردهای متداول در علوم رفتاری(چاپ سوم). تهران، نشر دیدار.

پوپر، کارل(1350). نقد تاریخگری، ترجمه احمد آرام، تهران، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی.

پیلگرن، آن اس(2014). «دیالوگ فکورانه و تربیت دینی»، همایش فلسفه تربیت دینی و تربیت اخلاقی، چکیده مقالات پنجمین همایش ملی انجمن فلسفه ی تعلیم و تربیت ایران، چاپ سینا کرمان.

 

 

Arnett, J. J. (1997). Young people"s conceptions of the transition to adulthood. Youth & Society, 29(1), 3-23.

Arnett, J. J. (1998). Learning to stand alone: The contemporary American transition to adulthood in cultural and historical context. Human Development, 41(5-6), 295-315.

Arnett, J. J. (2000a). Emerging adulthood: A theory of development from the late teens through the twenties. American psychologist, 55(5), 469.

Arnett, J. J. (2003). "Conceptions of the transition to adulthood among emerging adults in American ethnic groups." New directions for child and adolescent development 2003(100): 63-76.

Arnett, J. J. (2004). Emerging adulthood: The winding road from the late teens through the twenties. Oxford University Press.

Arnett, J. J., & Jensen, L. A. (2002). A Congregation of One Individualized Religious Beliefs among Emerging Adults. Journal of Adolescent Research, 17(5), 451-467.

Bandura, A. (1977). self- efficacy. In V.S Rama chaudram (Ed), Encychopedia of human behavior, vol. (1). 71- 81.

Altunsoy,S. & Cimen, O., Ekici, G.& Atikc, A. D, Gokmen, A.(2010). An assessment of the factors that influence biology teacher candidates’ levels of academic self efficacy. Procedia Social and Behavioral Science. 2,2377-2382.

Stich, S. P. (2006). Beliefs and subdoxastic states. In Jose Luis Bermudez: Philosophy of psychology: Contemporary readings. pp. 559-576. New York: Routledge.

Paul. Sharp, A.M.2003.Gradute philosophy for children courses. NJ: Montclair stst university, Institute for the Advancement of philosophy for children.

Cameron, M. (2007) Learning to Teach: A Literature Review of Induction Theory and Practice.(Wellington: New Zealand teachers council).

Dewey, J. (1916) Democracy and Education. (New York: Mac Milan(

Schunk, D. H. (1996) Self- efficacy for learning and performance, paper presented at the annual meeting of the American Educational Research Association, April, New York.


 

 

 

 

دانلود این فایل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

دانلود مقاله الگوی بررسی رابطه سرمایه فکری و خلاقیت سازمانی (مط

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله الگوی بررسی رابطه سرمایه فکری و خلاقیت سازمانی (مطالعه موردی شرکت سهامی بیمه ایران استان آذربایجان غربی) فایل ورد (word) دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله الگوی بررسی رابطه سرمایه فکری و خلاقیت سازمانی (مطالعه موردی شرکت سهامی بیمه ایران استان آذربایجان غربی) فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله الگوی بررسی رابطه سرمایه فکری و خلاقیت سازمانی (مطالعه موردی شرکت سهامی بیمه ایران استان آذربایجان غربی) فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله الگوی بررسی رابطه سرمایه فکری و خلاقیت سازمانی (مطالعه موردی شرکت سهامی بیمه ایران استان آذربایجان غربی) فایل ورد (word) :

چکیده

سرمایه فکری را میتوان به مجموعهای از داراییهای دانشی متعلق به سازمان تعریف کرد که موجب افزایش ارزش سازمان و بهبود وضعیت آن میشود. سرمایه فکری به عنوان منابع فکری، دانش، اطلاعات و داراییهای فکری در نظرگرفته میشود که منجر به خلق ارزش و سودآوری برای شرکت میگردد. سرمایه فکری شامل سرمایه انسانی، سرمایه ارتباطی و سرمایه ساختاری میباشد. برای رویارویی با تغییرات جدید، سازمانها باید به فراتر از سازگاری با تغییر بیاندیشند به دنبال بهرهگیری از فرصتهای بالقوه باشند.که یکی از پارادایمهای افزایش انعطاف پذیری، سرعت و کیفیت، ایجاد خلاقیت سازمانی است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سرمایه فکری و خلاقیت سازمانی در شرکت سهامی بیمه ایران استان آذربایجان غربی میباشد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و از نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. نمونه آماری پژوهش حاضر شامل کلیهی کارکنان رسمی و قراردادی شرکت سهامی بیمه ایران استان آذربایجان غربی است که تعداد آنها 75 نفر و همگی به طور تمام وقت در استخدام این شرکت میباشند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه سرمایه فکری و خلاقیت سازمانی استفاده شده است. روایی پرسشنامه بوسیله خبرگان تقویت و پایایی پرسشنامه سرمایه فکری با محاسبه آلفای کرونباخ % 79 و پایایی پرسشنامه خلاقیت سازمانی با آلفای کرونباخ % 87 مورد تائید قرارگرفتهاند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و از آزمون فریدمن جهت اولویتبندی ابعاد سرمایه فکری (سرمایه انسانی، ساختاری و ارتباطی) استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داده است که سرمایه انسانی با ضریب همبستگی % 409 و سرمایه ساختاری با ضریب همبستگی % 209 و سرمایه ارتباطی با ضریب همبستگی % 097 دارای بیشترین اهمیت می باشد.

واژههای کلیدی

سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه ارتباطی، خلاقیت سازمانی

-1 مقدمه

عصر کنونی، دوره تحولات شتابنده و غیر قابل پیش بینی است.وضعیت مدیریت در جامعه ما بیانگر عدم توازن میان پیچیدگیهای روز افزون سازمانها و عدم تواناییهای این سازمانها در پیش بینی و مقابله با این تحولات وپیچیدگیهاست.سازمانها برای مقابله با تهدیدات محیطیو استفاده از فرصتهای احتمالی، ناچار هستندظرفیتها و توانمندیهای بپردازند.مسایل و مشکلات مدیریت آن چنان پیچیده و درهم شده است که

تشخیص مشکل به آسانی میسر نیست و ماهیت انسانی سازمانها و پیچیده بودن رفتارهای کارکنان، این پیچیدگی را مضاعف نموده است.در چنین شرایطی سازمانهایی موفق و کامیاب هستندکه ضمن کسب دانش و آگاهی وسیع ازعوامل محیطی برای حفظ بقاء و حیات خود بتوانند زمینه رشد و پویایی و افزایش عملکرد سازمان را بهبود و ارتقا بخشند. محیط کسب و کار مبتنی بردانش نیازمند مدلی است که دارائیهای ناملموس

سازمانی از قبیل دانش و شایستگیهای افراد، نوآوری، رابطه با مشتری، فرهنگ سازمانی، سیستمها و فرآیندها و ساختار سازمانی را در برگیرد.در این وضعیت، رشته نوظهور » سرمایه فکری« توجه روز افزونی را به خود جلب کرده است.در اقتصاد دانش محور، از سرمایه فکری به منظور ایجاد ارزش برای سازمان استفاده میشود و در دنیای امروز موفقیت هر سازمانی به توانایی مدیریت این دارائیها بستگی دارد.امروزه خلاقیت درحکم رمز بقا و کلید موفقیت افراد و سازمانها شناخته شدهاست.تحولات پرشتاب جهانی درعلم و تکنولوژی، صنعت، مدیریت و بهطور کلی ارزشها و معیارها، بسیاری از سازمانها و شرکتهای موفق جهان را برآن داشته که اهداف، گرایش و علایق خود را در جهت به کارگیری خلاقیت هدایت کنند. صاحب نظران خلاقیت را محورحرکت جهانی در قرن21 میدانند.در شرایط متغیر کنونی، خلاقیت ونوآوری شرط بقا و کلید موفقیت سازمانهاست و ضرورت وجود آن در سازمانها تا حدی است که برخی منابع نبود خلاقیت و نوآوری را با نابودی سازمان در دراز مدت یکی دانستهاند.خلاقیت، توانایی نگاه جدید و متفاوت به یک موضوع یا فرآیند شکستن و دوباره ساختن دانش خود در باره یک موضوع و به دست آوردن بینش جدید نسبت به ماهیت آن میدانند.بنابر این در این پژوهش سعی بر آن است که رابطه بین دو متغیر حیاتی برای سازمانهای امروزی بررسیگردد،این دو متغیرحیاتیعبارتند از مدیریت سرمایههای فکری و خلاقیتهای سازمانی.

-2 بیان مساله

امروزه یکی از مهمترین و با ارزشترین سرمایههای هرسازمان سرمایههای فکری است.درسازمانهای دانش محورسرمایههای فکری جایگزین سرمایه-های مالی و فیزیکی شده است .

با افزایش رقابت جهانی و پیشرفت تکنولوژی، سیستمهای حسابداری سنتی با مشکلاتی روبرو شدهاند.یکی از این مشکلات اساسیعدم کفایت و ناتوانی آنها در سنجشوملحوظ نمودن سرمایههای فکری در صورت های مالی شرکتها است.درعصر جدید تنها با تکیه بر سرمایههای فیزیکی و داراییهای مشهود نمیتوان به کارآیی و بهرهوری رسید بلکه در بدبینانهترین حالت تولید هم باید سرمایههای فکری را مد نظر قرار داد تا از این طریق برمزیتهای رقابتی شرکتها افزود.سرمایههای فکری به عنوان سرمایه واقعیو جزء استراتژیک ترین سرمایههای سازمانهای عصرحاضر به ویژه برای مراکز تحقیقاتی و سازمانهای دانش بنیان مطرح میباشند.لذا سازمانهای دانش بنیان جهت کسب مزیت رقابتی پایدار نیازمند شناساییو مدیریت آگاهانه و نظام مند سرمایههای فکری خود می باشند.در اقتصاد امروز دانش بهعنوان مهمترین سرمایه جایگزین سرمایه مالی و فیزیکی

شده است.سرمایه مشهود به داراییهای فیزیکی ومالی سازمان اشاره دارد.ارزش این داراییها به طور ادواری توسط شرکتهای بخش عمومی افشا میشود و بهآسانی بر روی ترازنامه به دست آمده از ثبتهای

مالی این شرکتها یافت میشود. داراییهای فیزیکی میتواند به معنی زمین، ماشینآلات، موجودی کالا، تجهیزات باشد، درحالی که داراییهای مالی به حقوق صاحبان سهام، سودهای انباشته، سرمایه درگردش، پیش پرداخت هزینهها، حسابهای دریافتنیگفته میشود.اهمیت داراییهای نامشهود مانند مهارتهای نیروی کار و سازمان درتعیین سودهای آتی به طور فزاینده-ای در حال افزایش است.علاوه براین، شناسایی کردن این داراییها مشکلتر است و این سختی مربوط به تعیین ارزش آنهاست که از گذشته تا به امروز ادامه داشته است و به همین خاطر است که در بیشتر شرکتها اصلا گزارش نمیشوند.همین امر باعث شده است که این داراییها برای جهان خارج از موسسه، نامرئی باقی بمانندو حتیگاهی اوقات برای کارکنان درون سازمان نیز قابل تشخیص نباشند.توماس استوارت میل یکی از پیشگامان مطالعه در این زمینه، اصطلاح پولی”سرمایه فکری”را برای این داراییها مطرح کرد(دستگیر و محمدی، .(1388
خلاقیت پدیدهایستا که عمیقاً در رفتار انسانها با جهان اطراف خود شکلگرفته است.جهانی که پیش روی ما در حال شکل گرفتن است ایجاب میکند که رویکردهای ما بیش از گذشته با خلاقیت آمیخته شود.

از دیدگاه سازمانی خلاقیت یعنی ارائه فکر و طرحی نوین برای بهبود و ارتقای کمیت یا کیفیت فعالیتهای سازمان مثل افزایش بهرهوری، افزایش خدمات و تولیدات، کاهش هزینهها و ارائه خدمات و تولیدات جدید و بهتر است.در سال 1996 پائول پلیسک مدل تلفیقی فرآیند خلاقیت را معرفی میکند.این مدل شامل 4 مرحله کلی: آمادگی، تصور، توسعه و عمل است.در این مدل فرآیند خلاقیت از مرحله آمادگی یعنی مشاهده نیاز یا مشکل شروع و بعد از تجزیه و تحلیل آن به کمک قدرت تصور و تخیل و ایدههای جدیدی بدون توجه به منابع آن تولید میگردد و سپس ایدههای ایجاد شده با توجه به اهداف و منابع قابل دسترس جمع آوری، تدوین و انتخاب میشود.درمرحله بعد ایده انتخاب شده تقویت و نقاط ضعف آن رفع میگردد تا در مرحله ارزیابی، با اهداف و نتایج مورد انتظار مقایسه گشته ونهایتاً پس از تایید نهایی از مرحله فکر به عمل برسدو این فرآیند همواره تکرار میگردد.به عبارت دیگر همواره شخص در جستجوی مشکلات و نیازهای جدید است تا بعد از شناسایی آنها فرآیند خلاقیت را طیکند.

نیروی انسانی از سرمایههای اصلی سازمان است و تحقق اهداف سازمانی بدون نیروی انسانی ماهر ناممکن است.مدیران با شناخت عوامل و شرایطی که سبب خلاقیت کارکنان میشود و فراهم کردن این شرایط نقش مهمی

در افزایش کارآیی، ظهور و پرورش خلاقیت درمیان کارکنان سازمان ایفا میکنند.خلاقیت نیازمند فضای مناسبی است که ترکیب مطلوبی از عوامل مختلف را در شرایطی معین برای نیل به هدفی خاص به وجود میآورد. در دراز مدت موفقترین شرکتها آنهایی هستند که مدیران آنها برآموزش نیروی انسانی و بالا بردن مهارت کارکنان خود توجه ویژه داشتهاندو انگیزه بهترکار کردن، حفظ کیفیت استاندارد و ایجاد فضا برای رشد خلاقیتهای کارکنان سازمان را فراهم آورند.تلقی مدیران از جوسازمانی برسطح خلاقیت سازمانها تأثیرگذار است.مدیران برای گسترش خلاقیت درسازمان علاوه بر توجه به مهارتهای فردی باید به محیط مناسب برای گسترش خلاقیت نیز توجه داشته باشند.

 

دانلود این فایل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

دانلود تحقیق والیبال فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود تحقیق والیبال فایل ورد (word) دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود تحقیق والیبال فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود تحقیق والیبال فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود تحقیق والیبال فایل ورد (word) :

والیبال درسال 1895 میلادی مطابق باسال 1274 شمسی توسط ویلیام مورگان مدیر Y.M.C.A در هولیک ایالت ماساچوست آمریکا ابداع شد. درابتدا این ورزش مینتونت نام گذاری شده بود ودلیل انتخاب یان نام برای همگام نامعلوم بود. تحت تأثیر محبوبیت فراوان بسکتبال دربین عامه، مورگان تصمیم گرفت برای دانشجویان خود ورزشی را بوجود آورد که بازی ازروی تور انجام گیرد و لذت بخش باشد . مورگان با استفاده ازتوئی توپ بسکتبال که بدلیل سبکی وزن به دستها آسیب نمی رساند بازی را شروع کرد. با وجود اینکه بطور آهسته و کند از Y.M.C.A آغاز شد ولی طولی نکشید که طولی نکشید که درکلیه شهرهای ماساچوست و نیوانگلاند عمومیت یافت.
دراسپرینگ فیلد، دکتر ت-آهالستیگ با مشاهده بازی، مینتونت را به والیبا ل تغییر نام داد، زیرا قصد اساسی از بازی کردن، فرستادن و برگشت دادن (ردو بدل کردن) توپ از روی تور است که کلمه والیبال درمعنا این نیت را مشخص می سازد. با اینکه والیبال درآغاز ورزش سالنی بود و درمحل های سرپوشیده بازی آن انجام می شد و اساساً برای فعالیت های سرگرم کننده پیشه وران و تجّار اختصاص یافته بود ولی کم کم به زمین های روباز کشیده شد و بعنوان یکی ازفعالیت های جالب توجه تابستانی درآمد وبه شدّت تعقیب می شد. درآغاز برای بازی والیبال قوانین خاصی تدوین نشده بود، هرفرد و درهرکشوری بمیل خود و بطریق مختلف با توپ بای میکردند. رفته رفته والیبال درمناطق و نواحی مختلف جهان گسترش می یافت. همچنانکه هر ابداع یا اختراعی درآغاز با نواقص همراه بوده و به مرور زمان تکمیل و رفع نواقص می شود، والیبال نیز ازاین قاعده مستثنی نبود و کم کم قوانین برای این بازی وضع شد وروشها وحرکات تکنیکی جایگزین حرکات قبلی گردید

دانلود این فایل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

دانلود مقاله اثبات واجب الوجود فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله اثبات واجب الوجود فایل ورد (word) دارای 86 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله اثبات واجب الوجود فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله اثبات واجب الوجود فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله اثبات واجب الوجود فایل ورد (word) :

مقدمه
دلایلى که براى اثبات وجود خداى متعال اقامه شده فراوان و داراى اسلوبهاى گوناگونى است و بطور کلى مى‏توان آنها را به سه دسته تقسیم کرد .
دسته اول دلایلى است که از راه مشاهده آثار و آیات الهى در جهان اقامه مى‏شود مانند دلیل نظم و عنایت که از راه انسجام و همبستگى و تناسب پدیده‏ها وجود طرح و هدف و تدبیر حکیمانه کشف و ناظم حکیم و مدبر علیم براى جهان اثبات مى‏گردد این دلایل در عین حال که روشن و دلنشین و خرسند کننده است پاسخگوى همه شبهات و وساوس نیست و در واقع بیشتر نقش بیدار کردن فطرت و به آگاهى آوردن معرفت فطرى را ایفاء مى‏کند .

دسته دوم دلایلى است که از راه نیازمندى جهان وجود آفریدگار بى نیاز را اثبات مى‏کند مانند برهان حدوث که از راه مسبوق بودن پدیده‏ها به عدم و نیستى نیازمندى ذاتى آنها اثبات مى‏شود و سپس به کمک ابطال دور و تسلسل آفریننده بى‏نیاز اثبات مى‏گردد یا برهان حرکت که از راه نیازمندى حرکت به محرک و محال بودن تسلسل محرکات تا بى نهایت وجود خدا بعنوان نخستین پدید آورنده حرکت در جهان اثبات مى‏شود یا دلایلى که از راه ابداعى بودن نفوس و صور جوهریه و عدم امکان صدور آنها از فاعلهاى طبیعى و مادى وجود علت هستى‏بخش و بى‏نیاز اثبات مى‏گردد این دلایل نیز کمابیش نیازمند به مقدمات حسى و تجربى مى‏باشد .

دسته سوم دلایل فلسفى خالص است که از مقدمات عقلى محض تشکیل مى‏شود مانند برهان امکان و برهان صدیقین این دسته از براهین ویژگیهاى خاصى دارند نخست آنکه نیازى به مقدمات حسى و تجربى ندارند دوم آنکه شبهات و وساوسى که در پیرامون دیگر دلایل مطرح مى‏شود به اینها راه نمى‏یابد و به دیگر سخن از اعتبار منطقى بیشترى برخودار است و سوم آنکه مقدمات این براهین کمابیش مورد حاجت در دیگر استدلالات نیز هست مثلا هنگامى که ناظم و مدبر حکیم یا محدث یا محرک اول اثبات شد باید براى بى‏نیازى ذاتى و واجب الوجود بودن او از مقدماتى استفاده کرد که در براهین دسته سوم مورد استفاده قرار مى‏گیرند .

با این همه سایر دلایل مزیتى دارند که دسته سوم فاقد آن است و آن عبارت است از اینکه براهین دسته سوم تنها موجودى را بعنوان واجب الوجود اثبات مى‏کند و اثبات علم و قدرت و حکمت و حتى جسم نبودن و مغایرت او با عالم مادى نیازمند به براهین دیگرى است .
ما در اینجا تنها به ذکر بعضى از براهین دسته سوم بسنده مى‏کنیم و نخست به اثبات واجب الوجود و سپس به بیان صفات وى مى‏پردازیم:
برهان اول

یکى از براهین معروف فلسفى براى اثبات واجب الوجود برهانى است که بنام برهان امکان یا برهان امکان و وجوب نامیده مى‏شود و از چهار مقدمه تشکیل مى‏یابد:
1 هیچ ممکن الوجودى ذاتا ضرورت وجود ندارد یعنى هنگامى که عقل ماهیتش را در نظر مى‏گیرد آن را نسبت به وجود و عدم یکسان مى‏بیند و صرف نظر از وجود علت ضرورتى براى وجود آن نمى‏بیند .
این مقدمه بدیهى و بى‏نیاز از اثبات است زیرا محمول آن از تحلیل مفهوم موضوع بدست مى‏آید و فرض ممکن الوجود بودن عینا فرض نداشتن ضرورت وجود است .
2 هیچ موجودى بدون وصف ضرورت تحقق نمى‏یابد یعنى تا هنگامى که همه راههاى عدم به روى آن مسدود نشود بوجود نمى‏آید و بقول فلاسفه الشى‏ء ما لم یجب لم یوجد به دیگر سخن موجود یا ذاتا واجب الوجود است و خود بخود ضرورت وجود دارد و یا ممکن الوجود است و چنین موجودى تنها در صورتى تحقق مى‏یابد که علتى آن را ایجاب کند و وجود آن را به سر حد ضرورت برساند یعنى بگونه‏اى شود که امکان عدم نداشته باشد این مقدمه هم یقینى و غیر قابل تشکیک است .

3 هنگامى که وصف ضرورت مقتضاى ذات موجودى نبود ناچار از ناحیه موجود دیگرى به آن مى‏رسد یعنى علت تامه وجود معلول را ضرورى بالغیر مى‏سازد .
این مقدمه نیز بدیهى و غیر قابل تردید است زیرا هر وصفى از دو حال خارج نیست‏یا بالذات است و یا بالغیر و هنگامى که بالذات نبود ناچار بالغیر خواهد بود پس وصف ضرورت هم که لازمه هر وجودى است اگر بالذات نباشد ناچار در پرتو موجود دیگرى حاصل مى‏شود که آن را علت مى‏نامند .

4 دور و تسلسل در علل محال است این مقدمه هم یقینى است و در مقاله «احکام علت و معلول» بیان گردید .
با توجه به این مقدمات برهان امکان به این صورت تقریر مى‏شود موجودات جهان همگى با وصف ضرورت بالغیر موجود مى‏شوند زیرا از یکسوى ممکن الوجود هستند و ذاتا وصف ضرورت را ندارند مقدمه اول و از سوى دیگر هیچ موجود بدون وصف ضرورت تحقق نمى‏یابد مقدمه دوم پس ناچار داراى ضرورت بالغیر مى‏باشند و وجود هر یک از آنها بوسیله علتى ایجاب مى‏شود مقدمه سوم .

اکنون اگر فرض کنیم که وجود آنها بوسیله یکدیگر ضرورت مى‏یابد لازمه‏اش دور در علل است و اگر فرض کنیم که سلسله علل تا بى نهایت پیش مى‏رود لازمه‏اش تسلسل در علل است و هر دوى آنها باطل و محال مى‏باشد مقدمه چهارم پس ناچار باید بپذیریم که در راس سلسله علتها موجودى است که خود بخود ضرورت وجود دارد یعنى واجب الوجود است .
این برهان را بصورت دیگرى نیز مى‏توان تقریر کرد که نیازى به مقدمه چهارم ابطال دور و تسلسل نداشته باشد و آن این است مجموعه ممکنات به هر صورت فرض شود بدون وجود واجب الوجود بالذات ضرورتى در آنها تحقق نمى‏یابد و در نتیجه هیچیک از آنها موجود نمى‏شود زیرا هیچکدام از آنها خود بخود داراى ضرورتى نیستند تا دیگرى در پرتو آن ضرورت یابد و به دیگر سخن ضرورت وجود در هر ممکن الوجودى ضرورت عاریتى است و تا ضرورت بالذاتى نباشد جایى براى ضرورتهاى عاریتى نخواهد بود .

نیز مى‏توان آن را بصورت فشرده‏اى تقریر کرد که موجود یا واجب الوجود بالذات است و یا واجب الوجود بالغیر و هر واجب الوجود بالغیرى ناچار منتهى به واجب الوجود بالذات مى‏شود کل ما بالغیر ینتهى الى ما بالذات پس واجب الوجود بالذات ثابت مى‏شود
برهان دوم
برهان دوم برهانى است قریب الماخذ به برهان اول که از سه مقدمه تشکیل مى‏یابد:
1 موجودات این جهان ممکن الوجود هستند و ذاتا اقتضائى نسبت به وجود ندارند زیرا اگر یکى از آنها واجب الوجود باشد مطلوب ثابت‏خواهد بود .
این مقدمه نظیر مقدمه اول در برهان سابق است با این فرق ظریف که در برهان سابق تکیه بر ضرورت وجود و نفى آن از ممکنات بود و در اینجا تکیه بر خود وجود است .
2 هر ممکن الوجودى براى موجود شدن نیازمند به علتى است که آن را بوجود بیاورد این مقدمه عبارت دیگرى از نیازمندى هر معلولى به علت فاعلى است که در مبحث علت و معلول به اثبات رسید و نظیر مقدمه سوم در برهان سابق است با همان فرق که اشاره شد .

3 دور و تسلسل در علل محال است این مقدمه عینا همان مقدمه چهارم در برهان سابق است .

با توجه به این مقدمات برهان به این صورت تقریر مى‏شود هر یک از موجودات این جهان که على الفرض ممکن الوجود هستند نیازمند به علت فاعلى مى‏باشند و محال است که سلسله علل تا بى‏نهایت پیش رود یا رابطه دور میان آنها بر قرار باشد پس ناچار سلسله علل از جهت آغاز به علتى منتهى خواهد شد که خودش نیازمند به علت نباشد یعنى واجب الوجود باشد .

این برهان را شیخ الرئیس در اشارات به این صورت تقریر کرده است موجود یا واجب الوجود است و یا ممکن الوجود اگر واجب الوجود باشد مطلوب ثابت است و اگر ممکن الوجود باشد باید منتهى به واجب الوجود شود تا دور یا تسلسل لازم نیاید و آن را متین‏ترین برهانها دانسته و بنام برهان صدیقین نامگذارى کرده است .
امتیاز این تقریر آن است که علاوه بر اینکه نیازى به بررسى صفات مخلوقات و اثبات حدوث و حرکت و دیگر صفات براى آنها ندارند اساسا نیازى به اثبات وجود مخلوقات هم ندارد زیرا مقدمه اول بصورت فرض و تردید بیان شده است .

به دیگر سخن جریان این برهان فقط منوط به پذیرفتن اصل وجود عینى است که بدیهى و غیر قابل تشکیک مى‏باشد و کسى مى‏تواند این اصل را نپذیرد که بدیهى‏ترین وجدانیات و معلومات حضورى خودش را هم انکار کند و مطلقا وجود هیچ موجودى حتى وجود خودش و فکرش و سخنش را هم نپذیرد .

اما کسى که اصل وجود عینى را پذیرفت به او گفته مى‏شود وجود عینى یا واجب الوجود است و یا ممکن الوجود و فرض سومى ندارد در صورت اول وجود واجب ثابت است و در صورت دوم ناچار باید وجود واجب الوجود هم پذیرفته شود زیرا ممکن الوجود محتاج به علت است و براى اینکه دور و تسلسل لازم نیاید باید سلسله علتها منتهى به واجب الوجود گردد .
در این دو برهان چنانکه ملاحظه مى‏شود تکیه بر روى امکان موجودات است که صفتى عقلى براى ماهیت آنها مى‏باشد و از راه این صفت نیاز آنها به واجب الوجود اثبات مى‏شود و از این روى مى‏توان آنها را به یک معنى برهان لمى تلقى کرد چنانکه در مقاله سابق توضیح داده شد اما محور بحث را ماهیت و امکان ماهوى قرار دادن با قول به اصالت وجود چندان تناسبى

ندارد از این روى صدر المتالهین برهان دیگرى را اقامه فرموده که مزایاى ویژه خودش را دارد و آن را برهان صدیقین نامیده و برهان شیخ را شبیه به برهان صدیقین قلمداد کرده است
برهان سوم

این برهان را صدر المتالهین بر اساس اصول حکمت متعالیه که خود وى آنها را بیان کرده است اقامه فرموده و آن را استوارترین براهین و شایسته نام برهان صدیقین دانسته است این برهان بصورتهاى مختلفى تقریر شده ولى بنظر مى‏رسد که متین‏ترین آنها همان تقریر خود وى مى‏باشد و بیان آن از سه مقدمه تشکیل مى‏یابد:
1 اصالت وجود و اعتبارى بودن ماهیت چنانکه در مقاله«اصالت وجود» به اثبات رسید .

 

2 مراتب داشتن وجود و تشکیک خاص بین علت و معلول بگونه‏اى که وجود معلول استقلالى از وجود علت هستى‏بخش ندارد ([1])
3 ملاک نیاز معلول به علت همان ربطى بودن و تعلقى بودن وجود آن نسبت به علت و بعبارت دیگر ضعف مرتبه وجود آن است و تا کمترین ضعفى در موجودى وجود داشته باشد بالضروره معلول و نیازمند به موجود عالیترى خواهد بود و هیچگونه استقلالى از آن نخواهد داشت ([2])

با توجه به این مقدمات مى‏توان برهان صدیقین را بر اساس مشرب صدر المتالهین به این صورت تقریر کرد .
مراتب وجود به استثناء عالیترین مرتبه آن که داراى کمال نامتناهى و بى‏نیازى و استقلال مطلق مى‏باشد عین ربط و وابستگى است و اگر آن مرتبه اعلى تحقق نمى‏داشت‏سایر مراتب هم تحقق نمى‏یافت زیرا لازمه فرض تحقق سایر مراتب بدون تحقق عالیترین مرتبه وجود این است که مراتب مزبور مستقل و بى‏نیاز از آن باشند در حالى که حیثیت وجودى آنها عین ربط و فقر و نیازمندى است .
این برهان علاوه بر اینکه از مزایاى برهان شیخ برخودار است از چند جهت بر آن نیز برترى دارد .
یکى آنکه در این برهان بر مفاهیم وجودى تکیه شده و از ماهیت و امکان ماهوى ذکرى به میان نیامده است و روشن است که چنین برهانى با اصالت وجود مناسبتر مى‏باشد .
دوم آنکه نیازى به ابطال دور و تسلسل ندارد بلکه خودش برهانى بر ابطال تسلسل در علل فاعلى نیز هست ([3])
سوم آنکه به کمک همین برهان نه تنها وحدت بلکه سایر صفات کمالیه خداى متعال را نیز مى‏توان اثبات کرد چنانکه در جاى خودش اشاره خواهد شد.
خلاصه
1 دلایل وجود خداى متعال را مى‏توان به سه دسته تقسیم کرد:
الف استدلال از آیات الهى و نشانه‏هاى علم و قدرت و حکمت وى در جهان مانند دلیلهاى نظم و عنایت .
ب استدلال از بعضى از صفات مخلوقات بر نیاز آنها به آفریدگار مانند دلیلهاى حدوث و حرکت .
ج استدلال فلسفى خالص مانند برهان امکان و برهان صدیقین .
2 دو دسته اول براى اثبات وجوب وجود و بى‏نیازى مطلق الهى نیازمند به مقدمات براهین دسته سوم مى‏باشند .
3 برهان امکان از چهار مقدمه تشکیل یافته و تقریر آن این است موجودات جهان ذاتا ممکن الوجود هستند ولى چون هیچ موجودى بدون وصف ضرورت و وجوب تحقق نمى‏یابد داراى وجوب بالغیر مى‏باشند و عللى که وجود آنها را ایجاب مى‏کند باید منتهى به واجب الوجود بالذات شوند تا دور و تسلسل در علل لازم نیاید .
4 تقریر دیگر آن این است که مجموعه ممکنات به هر صورتى فرض شوند داراى وجوب بالغیر هستند پس باید وراى آنها موجودى باشد که وجوب بالذات داشته باشد تا در سایه او سایر موجودات واجب بالغیر شوند .
5 تقریر فشرده این برهان آن است که موجود خارجى یا واجب الوجود بالذات است و یا واجب الوجود بالغیر و واجب الوجودهاى بالغیر باید منتهى به واجب الوجود بالذات شوند زیرا هر بالغیرى محتاج به بالذات است .
6 برهان دوم از سه مقدمه تشکیل مى‏یابد و تقریر آن این است موجودات این جهان چون ممکن الوجود هستند نیازمند به علت فاعلى مى‏باشند و سلسله علل باید منتهى به علتى شود که معلول نباشد تا دور و تسلسل لازم نیاید .
7 ابن سینا این برهان را به این صورت تقریر کرده است موجود یا واجب الوجود است‏یا ممکن الوجود و وجود ممکن الوجود باید منتهى به واجب الوجود شود تا دور و تسلسل لازم نیاید .
8 این تقریر علاوه بر اینکه نیازى به بررسى صفات مخلوقات مانند حدوث و حرکت ندارد نیازى به اثبات وجود مخلوق خاصى هم ندارد زیرا نخستین مقدمه آن بصورت فرض و تردید بیان شده است .
9 برهان صدر المتالهین نیز از سه مقدمه تشکیل مى‏یابد و تقریر آن این است اگر در راس سلسله مراتب وجود موجود بى‏نیاز و بى‏نهایت کاملى نمى‏بود سایر مراتب هم تحقق نمى‏یافت زیرا سایر مراتب عین ربط و تعلق هستند و اگر بدون مرتبه

اعلاى وجود تحقق یابند لازمه‏اش این است که غنى و بى نیاز از آن باشند .
10 مهمترین مزایاى این برهان از این قرار است :
الف با اصالت وجود مناسبتر است زیرا در آن از مفاهیم ماهیت و امکان استفاده نشده است .
ب نیازى به ابطال دور و تسلسل ندارد .
ج وحدت و سایر صفات کمالیه خداى متعال هم به کمک آن اثبات مى‏شود.

توحید افعالى
مقدمه
در مقاله گذشته توحید بمعناى نفى شریک در وجوب وجود و نیز بمعناى نفى کثرت در درون ذات را بیان کردیم و ضمنا اشاره‏اى به نفى مغایرت صفات با ذات الهى نمودیم و توضیح آن در بحث صفات الهى خواهد آمد اما شرکى که در میان طوایف مختلف مشرکین شایع بوده و هست‏شرک در خالقیت و بخصوص شرک در تدبیر جهان است و مباحث گذشته براى ابطال آن کافى نیست زیرا ممکن است کسى با پذیرفتن توحید به معناى گذشته معتقد شود که واجب الوجود یگانه تنها یک یا چند مخلوق را آفرید و دیگر نقشى در آفرینش سایر مخلوقات و تدبیر امور آنها ندارد و این امور بوسیله کسانى انجام مى‏گیرد که خودشان واجب الوجود نیستند اما در ایجاد و تدبیر سایر پدیده‏ها مستقل هستند و نیازى به خداى متعال ندارند از این روى لازم است توحید در خالقیت و ربوبیت بطور جداگانه مورد بحث قرار گیرد.
توحید در خالقیت و ربوبیت

فلاسفه پیشین براى اثبات توحید در خالقیت و نفى شریک براى خداى متعال در آفرینش و اداره جهان به این صورت استدلال مى‏کرده‏اند که آفرینش منحصر به آفرینش مستقیم و بى‏واسطه نیست و خدایى که نخستین مخلوق را مستقیما و بى‏واسطه مى‏آفریند افعال و مخلوقات او را هم با وساطت وى مى‏آفریند و اگر صدها واسطه هم در کار باشد باز هم همگى آنها مخلوق با واسطه خداى متعال بشمار مى‏روند و به تعبیر فلسفى علت علت هم علت است و معلول معلول هم معلول و در واقع با اضافه کردن همین مقدمه به براهین اثبات واجب الوجود معلولیت همه جهان را نسبت به وى اثبات مى‏کرده‏اند .

اما بر اساس اصول حکمت متعالیه و مخصوصا با توجه به اصل تعلقى بودن وجود معلول و عدم استقلال آن نسبت به علت هستى‏بخش این مطلب تبیین روشنتر و استوارترى یافت و حاصل آن این است که هر چند هر علتى نسبت به معلول خودش از نوعى استقلال نسبى برخوردار است اما همگى علتها و معلولها نسبت به خداى متعال عین فقر و وابستگى و نیاز هستند و هیچگونه استقلالى ندارند از این روى خالقیت‏حقیقى و استقلالى منحصر به خداى متعال است و همه موجودات در همه شؤون خودشان و در همه احوال و ازمنه نیازمند به وى مى‏باشند و محال است که موجودى در یکى از شؤون هستیش بى‏نیاز از وى گردد و بتواند مستقلا کارى را انجام دهد .

و این یکى از درخشانترین و ارزشمندترین دستاوردهاى فلسفه اسلامى است که به برکت اندیشه تابناک صدر المتالهین به جهان فلسفه ارائه گردید .
همچنین فلاسفه براهین دیگرى را براى توحید در خالقیت و ربوبیت اقامه کرده‏اند که مبتنى بر مقدمات نظرى متعددى است و براى جلوگیرى از اطاله سخن از ذکر و بررسى آنها صرف نظر مى‏شود و تنها به برهانى که در قرآن کریم به آن اشاره شده (لو کان فیهما آلهه الا الله لفسدتا) بسنده مى‏کنیم .

این برهان به چند صورت تقریر شده است و ذیلا تقریرى را که روشنتر و به مفاد آیه نزدیکتر بنظر مى‏رسد مى‏آوریم این تقریر از دو مقدمه تشکیل مى‏شود:
1 وجود هر معلولى وابسته به علت‏خودش مى‏باشد و به دیگر سخن هر معلولى وجود خودش را با همه شؤون و متعلقاتش از علت هستى‏بخش خودش دریافت مى‏دارد و اگر احتیاج به شروط و معداتى هم داشته باشد مى‏بایست وجود آنها هم مستند به علت هستى‏بخش خودش باشد بنا بر این اگر دو یا چند علت هستى‏بخش در عرض هم فرض شوند معلول هر یک از آنها وابسته به علت‏خودش مى‏باشد و هیچگونه وابستگى به علت دیگر یا معلولهاى آن نخواهد داشت و بدین ترتیب ارتباط و وابستگى میان معلولهاى آنها بوجود نخواهد آمد .

2 نظام این جهان مشهود آسمانها و زمین و پدیده‏هاى آنها نظام واحدى است که در آن پدیده‏هاى همزمان و ناهمزمان با یکدیگر ارتباط و وابستگى دارند اما ارتباط پدیده‏هاى همزمان همان تاثیر و تاثرات على و معلولى گوناگون در میان آنها است که موجب تغییرات و دگرگونیهایى در آنها مى‏شود و به هیچ وجه قابل انکار نیست و اما ارتباط بین پدیده‏هاى گذشته و حال و آینده به این صورت است که پدیده‏هاى گذشته زمینه پیدایش پدیده‏هاى کنونى را فراهم آورده‏اند و پدیده‏هاى کنونى هم به نوبه خود زمینه پیدایش پدیده‏هاى آینده را فراهم مى‏سازند و اگر روابط على و اعدادى از میان پدیده‏هاى جهان بر داشته شود جهانى باقى نخواهد ماند و هیچ پدیده دیگرى هم بوجود نخواهد آمد چنانکه اگر ارتباط وجود انسان با هوا و نور و آب و مواد غذائى بریده شود دیگر نمى‏تواند به وجود خود ادامه دهد و زمینه پیدایش انسان دیگر یا پدیده دیگرى را فراهم سازد .

با ضمیمه کردن این دو مقدمه نتیجه گرفته مى‏شود که نظام این جهان که شامل مجموعه پدیده‏هاى بى‏شمار گذشته و حال و آینده است آفریده یک آفریدگار مى‏باشد و تحت تدبیر حکیمانه یک پروردگار اداره مى‏گردد زیرا اگر یک یا چند آفریدگار دیگرى مى‏بود ارتباطى میان آفریدگان بوجود نمى‏آمد و نظام واحدى بر آنها حکمفرما نمى‏شد بلکه هر آفریده‏اى از طرف آفریدگار خودش بوجود مى‏آمد و به کمک دیگر آفریدگان همان آفریدگار پرورش مى‏یافت و در نتیجه نظامهاى متعدد و مستقلى بوجود مى‏آمد و ارتباط و پیوندى بین آنها برقرار نمى‏شد در صورتى که نظام موجود در جهان نظام واحد همبسته‏اى است و پیوند بین پدیده‏هاى آن مشهود است .

در پایان باید این نکته را خاطر نشان کنیم که خالقیت و ربوبیت انفکاک ناپذیرند و پرورش و تدبیر و اداره امور یک موجود جداى از آفرینش او و آفریدگان مورد نیاز او نیست مثلا روزى دادن به انسان چیزى جداى از آفریدن دستگاه گوارش براى او و آفریدن مواد خوراکى در محیط زندگى او نیست و به دیگر سخن اینگونه مفاهیم از روابط آفریدگان با یکدیگر انتزاع مى‏شود و مصداقى منحاز از آفرینش آنها ندارد بنا بر این با اثبات توحید در خالقیت توحید در تدبیر امور و سایر شؤون ربوبیت نیز ثابت مى‏گردد
توحید در افاضه وجود

همچنین معناى دیگر توحید انحصار تاثیر استقلالى و افاضه وجود به ذات مقدس الهى است که شواهد فراوانى در آیات و روایات دارد و با توجه به برهانى که بر اساس اصول حکمت متعالیه براى توحید در خالقیت و ربوبیت اقامه شد بخوبى اثبات مى‏گردد ولى در این زمینه کژاندیشیهایى وجود دارد که باید به آنها توجه کرد و از سقوط در دره‏هاى افراط و تفریط پرهیز نمود .

از یک سوى گروهى از متکلمین اشاعره به استناد ظواهر دسته‏اى از آیات و روایات بکلى سلب تاثیر از علل متوسطه نموده و اساسا منکر علیت و تاثیر براى آنها شده‏اند و خداى متعال را فاعل بى‏واسطه براى هر پدیده‏اى قلمداد کرده‏اند و معتقد شده‏اند که عادت الهى بر این جارى شده که در شرایط خاصى پدیده معینى را بوجود بیاورد و گرنه اسباب و شرایط هیچ تاثیرى در پیدایش آن ندارند .

و از سوى دیگر گروه دیگرى از متکلمین معتزله نوعى استقلال در تاثیر بخصوص در مورد فاعلهاى اختیارى قائل شده‏اند و استناد افعال اختیارى انسان را به خداى متعال صحیح ندانسته‏اند و این یکى از اصلى‏ترین اختلافات بین این دو مکتب کلامى است .

اما فلاسفه هر چند استناد باواسطه همه پدیده‏ها حتى افعال اختیارى انسان را به خداى متعال صحیح مى‏دانستند اما این استناد را تنها بر اساس عله العلل بودن واجب الوجود توجیه مى‏کردند تا اینکه صدر المتالهین تبیین صحیحى از رابطه علیت بدست داد و ثابت کرد که علل متوسطه چون خودشان معلول خداى متعال هستند هیچگونه استقلالى ندارند و اساسا افاضه وجود بمعناى دقیق کلمه مختص به خداى متعال مى‏باشد و سایر علتها بمنزله مجارى فیض وجود هستند که با اختلاف مراتبى که دارند نقش وسایط را بین سرچشمه اصلى

وجود و دیگر مخلوقات ایفاء مى‏کنند بنا بر این معناى عبارت معروف لا مؤثر فى الوجود الا الله این خواهد بود که تاثیر استقلالى و افاضه وجود مخصوص به خداى متعال است و این حقیقتى است که در لسان آیات و روایات بصورت منوط بودن همه چیز حتى افعال اختیارى انسان به اذن و مشیت و اراده و تقدیر و قضاى الهى بیان شده است و در واقع این امور نشان دهنده مراحل مختلفى است که عقل براى استناد پدیده‏ها به ذات مقدس الهى در نظر مى‏گیرد و از یک نظر مى‏توان این بیانات را از قبیل تدریج در تعلیم تلقى کرد زیرا فهمیدن معناى دقیق توحید افعالى براى کسانى که ورزیدگى کافى در مسائل عقلى ندارند میسر نیست و بهترین راه تعلیم آن این است که در چند مرحله انجام گیرد
نفى جبر و تفویض

یکى از شبهاتى که موجب این شده است که معتزله استناد افعال اختیارى انسان را به خداى متعال نفى کنند این است که گمان کرده‏اند در غیر این صورت باید ملتزم به مجبور بودن انسان در مطلق افعالش بشویم و این فرض علاوه بر اینکه خلاف وجدان و بداهت است جایى براى تکلیف و هدایت و پاداش و کیفر باقى نمى‏گذارد و همه آنها محتواى خودشان را از ست‏خواهند داد و بدین ترتیب مساله جبر و تفویض در کلام اسلامى مطرح شده و بحثهاى فراوانى از طرفین در باره آن انجام گرفته که بررسى همه آنها نیازمند به کتاب مستقلى است و در اینجا در حدى که با مساله مورد بحث ارتباط پیدا مى‏کند به آن مى‏پردازیم .

شبهه یاد شده را به این صورت مى‏توان تقریر کرد هر فعل اختیارى فاعلى دارد که با اراده و اختیار خودش آن را انجام مى‏دهد و محال است که فعل واحد از دو فاعل سر بزند و مستند به اراده هر دو باشد اکنون اگر افعال انسان را مستند به اراده و اختیار خودش بدانیم جایى براى استناد آنها به خداى متعال باقى نمى‏ماند مگر از این نظر که خدا آفریننده انسان است و اگر او را نیافریده بود و نیروى اراده و اختیار را به او نداده بود افعال اختیارى وى هم تحقق نمى‏یافت ولى اگر آنها را مستند به اراده الهى بدانیم باید استناد آنها را به اراده انسان نفى کنیم و انسان را تنها موضوعى بى‏اختیار براى تحقق افعال الهى بشماریم و این همان جبر باطل و غیر قابل قبول است .

پاسخ این است که استناد فعل واحد به اراده دو فاعل در صورتى محال است که هر دو فاعل در عرض یکدیگر مؤثر در انجام آن فرض شوند و به اصطلاح فاعل جانشینى باشند اما اگر دو فاعل در طول یکدیگر باشند استناد فعل به هر دوى آنها اشکالى ندارد و استناد به دو فاعل طولى تنها به این معنى نیست که اصل وجود فاعل بى‏واسطه مستند به فاعل باواسطه است بلکه علاوه بر این تمام شؤون وجود او هم مستند به فاعل هستى‏بخش مى‏باشد و حتى در انجام کارهاى اختیاریش هم بى‏نیاز از او نمى‏باشد و دمادم وجود و همه شؤون وجودش را از او دریافت مى‏دارد و این است معناى صحیح لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین و چنانکه قبلا یادآور شدیم فهم صحیح این معنى در سایه درک صحیح رابطه علیت و تعلقى بودن وجود معلول میسر مى‏شود که ابتکار تبیین آن از افتخارات صدر المتالهین بشمار مى‏رود.

 

دانلود این فایل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >