پروژه دانشجویی مقاله آشنایی با بورس های بین المللی فایل ورد (wor

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله آشنایی با بورس های بین المللی فایل ورد (word) دارای 60 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله آشنایی با بورس های بین المللی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله آشنایی با بورس های بین المللی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله آشنایی با بورس های بین المللی فایل ورد (word) :

بورس و بورس بازی از زمان های دور مورد توجه سرمایه داران و تاجران بوده است. در این بین تبادلات ارزی با سابقه ای به اندازه تاریخچه اختراع پول برای خود پیشینه معاملاتی دارد. از سال 1876 تا جنگ جهانی اول پایه ارزش هر ارز، بر مبنای پشتوانه طلا باعث ثبات نسبی ارزها در مقابل یکدیگر بود قبل از این تاریخ دولت ها و کشورها همیشه سعی در تضعیف ارز خود را داشتند و این مساله عموما منجر به تورم و ناکارآمدی اقتصاد ها می شد. پس از جنگ جهانی دوم (1944) توافقنامه ای با نام برتن وودز (Bretton Woods) ایجاد شد که بر مبنای آن کشورهای امضا کننده متعهد شدند ارزش پول خود را در ارزش ثابتی در برابر دلار نگه داری کنند و نرخ مرجع دلار نیز، 35 دلار برای هر اُنس طلا تعیین گردید. در این توافقنامه هیچ کشوری مجاز نبود به خاطر منافع تجاری ارزش ارز خود را بیش از 10 درصد در مقابل سایر ارزها کاهش دهد. این سیستم که برای ایجاد ثبات پولی بین المللی ایجاد شده بود با کاستی ها، نابسامانی ها و جلوگیری از به جریان افتادن سرمایه ها همراه بود. سرانجام در سال 1971 توافقنامه برتن وودز باطل گردید و از سال 1973 ارزش ارزهای کشورهای مهم صنعتی در بازارهای بین المللی شناور اعلام شد. در ابتدا، آزاد سازی ارزش ارزها بعد از سال 1973 اغلب روند کند تغییرات قیمت در بین ارزها را به دنبال داشت ولی آزادسازی کمک شایانی به ارزش گذاری ارزها بر مبنای عرضه و تقاضای بازارهای بین المللی انجام داد. به مرور با کاهش مقررات، آزاد شدن بازار و فعالیت بازیگران در بازارهای مالی جهانی، کاراترین بازاری که تا به حال بشر به خود دیده به وجود آمد. امروزه دولت ها، بانک ها، شرکت های تجاری، سوداگران و مردم عادی پنج گروه عمده شرکت کنندگان بازار تبادلات ارزی هستند و در این بین از دهه 1990 به این سو با پیشرفت تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی روند نظارت بر بازارهای جهانی، اجرای سفارش ها، تحلیل فرصت های مالی و گسترش این بازار سرعتی بیش از پیش پیدا کرده است

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی تحقیق اوتیسم فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق اوتیسم فایل ورد (word) دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق اوتیسم فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق اوتیسم فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق اوتیسم فایل ورد (word) :

اوتیسم
اوتیسم(درخودماندگی) یک بیماری روانی است که از ارتباط افراد با دنیای خارج جلوگیری می‌کند. به نظر می‌رسد قربانیان در دنیای خودشان به سر می‌برند و تا‌‌کنون پزشکان نتوانستند آنها را درک کنند.این بیماری اولین بار در سال میلادی نام‌گذاری شد و پزشکان هنوز پیشرفت‌های بسیار کمی از آن موقع در بیماری آنها کرده‌اند.بر طبق امار از هر کودک بین دو تا چهار نفر اوتیسمی(در‌خودمانده) متولد می‌شوند.اغلب اوقات قربانیان توانایی‌ صحبت کردن،خواندن یا نوشتن را ندارند.اما آنچه که در مورد این بیماری بیشتر غیر عادی است این واقعیت است که از سویی دیگر بسیاری از این کودکان توانایی استفاده از مغزهاییشان در راه‌‌ و روشهایی گوناگون را دارند که تقریبآ فوق بشری هستند. یکی از مهارت‌های عادی این نخبگان درخودمانده محاسبه تقویمی است به این معنا که می‌توانند بگویند که در روزی از هفته در تاریخ خاصی چه اتفاقی می‌افتد.برای نمونه جکی که ساله است هنگامی که اولین بار شروع به سخن گفتن کرد می‌توانست این کار را در سالگی انجام دهد وی توانایی این را داشت که با کمی تردید به شما بگوید چه روزی از هفته اول آوریل بود.اما اگر از او پرسید که چگونه این کار را می کنی به شما خواهد گفت:نمی‌دانم.
Leslie lemke کافی است تنها یکبار گوشه ای از یک موسیقی را گوش کند،سپس می‌تواند آن را در نت روی پیانو بدون اشکال اجرا کند.او هرگز هیچ تمرین موسیقی را به طور رسمی ندیده است. او نابینا است و تنها با بهره‌هوشیIQ است.و نوعی از اکثریت نخبگان در خور مانده است که بهره‌هوشی آنان پاینتر از حد معمول است.
اگر شما از ریچارد مسیر هر اتوبوسی در را در منطقه شهری لندن بپرسید،فورآ به شما جواب خواهد داد.
stephen wiltshire استعداد هنری استثنایی دارد و مانند Leslie lemke و ریچارد این استعداد را با حافظه قابل توجه‌ای ترکیب می‌کند و بعضی وقت‌ها می‌تواند ساعاتی پس از دیدن ساختمان‌ها آنها را با دقتی هنرمندانه نقاشی کند.
نخبگان دیگر می‌توانند محاسبات ریاضی شگفت‌انگیزی را در سرشان حمل کنند اما نمی‌توانند شماره‌های ساده را به خاطر بسپارند.شاید عجیب‌ترین چیز این باشد کهدرصد موارد ثبت شده مرد هستند.آنچه که کسی نمی‌داند این است که‌چرا گستره مهارت‌های نخبگان محدود است که شامل موارد زیرند:
نظر برخی براین‌است که انسان‌های در خود مانده از مشکل خود رنجی نمی‌برند بلکه این خانواده ‌های آنها هستند که احساس طردشدگی می‌کنند.این نظر جنجالی توسط اندکی از پزشکان مورد قبول است.موضوعی که سبب تمرکز ویژه رسانه‌ها شد بعد از گرفتن اسکار داستین هافمن برای اجرای عالیش در فیلم مرد بارانی بود که به عنوان یک نخبه در خود مانده بازی می‌کرد.این فیلم سبب افزایش آگاهی عمومی از این بیماری شد.تا امید آن برود که پول بیشتری به تحقیق روی این بیماری و یافتن درمانی برای آن هر‌چه زودتر اختصاص یابد بارون کوهن (Baron-Cohen)، سرپرست گروه تحقیقات اوتیسم در دانشگاه کمبریج میگوید : تقریبا تمام افراد سالم دارای ترکیبی از هر دو نوع مهارتها هستند اما زنان و مردان در مقدار تسلط هر جنبه به دیگری تفاوت دارند. او متوجه شده است که کودکان و بزرگسالان مبتلا به اوتیسم و گونه نه چندان حاد آن به نام سندرم اسپرگر (Asperger)، قادر به تشخیص احساسات دیگران نیستند و به طور غریبی مستعد طبقه بندی کردن بوده و تمرکزی وسواس گونه بر اشیایی چون کلید برق و شیر آب دارند.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله اخلاق نیک و بد در قرآن فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله اخلاق نیک و بد در قرآن فایل ورد (word) دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله اخلاق نیک و بد در قرآن فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله اخلاق نیک و بد در قرآن فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله اخلاق نیک و بد در قرآن فایل ورد (word) :

مقدمه

عوامل شکل گیرى آن فضایل و رذایل، آثار و نشانه ها، نتایج و عواقب خوب و بد هر یک، و بالاخره طرق مبارزه با رذایل اخلاقى و کسب فضایل را مورد بررسى قرار دهیم. هنگام ورود در این بحث، در فکر فرو رفتیم که با استفاده از کدام نظم و ترتیب در این بحث پرتلاطم وارد شویم!
آیا باید روش فلاسفه یونان را در تقسیم اخلاق به چهار بخش(حکمت، عدالت، شهوت و غضب) قناعت کنیم؟ در حالى که نه هماهنگ با آیات قرآن است که ما در این بحثها در سایه آن حرکت مى کنیم و نه فى حدّ ذاته خالى از نقیصه یا نقیصه هاست که در جلد اول به آن اشاره شد.

آیا فضایل و رذایل را طبق حروف الفبا ترتیب دهیم و بحثها را به این صورت پیش ببریم، در حالى که روش الفبایى در این گونه مسایل غالباً از روش منطقى جدا مى شود و بحثها ناهماهنگ مى گردد.
آیا به سراغ سایر مکتبهاى شرق و غرب در مسایل اخلاقى برویم و نظم بحث را از آنها بگیریم؟! در حالى که هر کدام براى خود مشکل یا مشکلاتى دارند و اضافه بر این، ممکن نیست هماهنگ با تفسیر موضوعى قرآن در زمینه اخلاق گردد.

ناگهان به لطف پروردگار و با یک الهام درونى روش تازه اى به نظر رسید که برخاسته از خود قرآن و با الهام گرفتن از آن باشد و آن اینکه: مى دانیم قرآن مجید قسمت مهمّ مباحث اخلاقى و عملى را در لابلاى شرح تاریخ گذشتگان و اقوام پیشین آورده و به خوبى مجسّم ساخته است که هر کدام از این رذایل و فضایل چه بازتابهاى وسیع و گسترده اى در جوامع انسانى دارد و عاقبت کار آنها به کجا مى رسد و انصافاً قرآن از این نظر داد سخن داده که مسایل اخلاقى را در بوته آزمایشهاى عینى و خارجى قرار داده است تا نتیجه گیرى از آن براى هر خواننده و شنونده اى بسیار سریع و عمیق باشد!
به همین دلیل فکر کردیم بهتر است معیار نظم مباحث را با توجّه به شرایط ویژه اى که بر بحثهاى ما حاکم است، همان تواریخ قرآن مجید و معیارهاى حاکم بر آن بدانیم.

به تعبیر دیگر: نخست به سراغ داستان آفرینش آدم و حوّا و وسوسه هاى شیطان و دور شدن آنها از بهشت مى رویم و رذایلى که سبب پیدایش ماجراى عبرت انگیز طرد شیطان از بساط قرب خداوند و محروم شدن آدم و حوّا از بهشت شد را در طلیعه بحث قرار مى دهیم.
مى دانیم شیطان به خاطر «استکبار» و «خودخواهى» و «خود برتر بینى» و سپس «لجاجت» و «تعصّب» از سجده بر آدم خوددارى کرد و از درگاه خدا رانده شد و آدم(علیه السلام) و حوّا به خاطر «حرص» و «آز» تسلیم وسوسه هاى بى منطق دشمن خود ـ شیطان ـ شدند و در دام او افتادند.

بعد نوبت به داستان «هابیل» و «قابیل» و صفات زشتى که انگیزه قتل هابیل شد مى رسد و به همین ترتیب به سراغ داستان نوح و ماجراهاى دیگر تاریخى، مخصوصاً ماجراى قوم بنى اسرائیل و موسى(علیه السلام) مى رویم و در آینه زندگى انبیاى الهى فضایل و آثار آن را مى بینیم و در زندگى اقوام منحرف که گرفتار انواع مجازاتهاى الهى شدند آثار رذایل را مشاهده مى کنیم.
این روش هم جالب و شیرین است و هم با بحثهاى قرآنى سازگارتر مى باشد. اضافه بر این به بحثهاى فضایل و رذایل جنبه عینیّت مى بخشد و آنها را در صحنه حسّ و تجربه قرار مى دهد.

تکبر و استبداد
نخستین صفت از صفات رذیله که در داستان انبیاء و آغاز خلقت انسان به چشم مى خورد و اتّفاقاً به اعتقاد بسیارى از علماى اخلاق، امّ المفاسد و مادر همه رذایل اخلاقى و ریشه تمام بدبختیها و صفات زشت انسانى است، تکبّر و استکبار مى باشد که در داستان شیطان به هنگام آفرینش آدم(علیه السلام) و امر به سجود فرشتگان و همچنین ابلیس براى او آمده است.
داستانى است بسیار تکان دهنده و عبرت انگیز، داستانى است بسیار روشنگر و هشدار دهنده، براى همه افراد و همه جوامع انسانى.
قابل توجّه اینکه پیامدهاى سوء تکبّر و استکبار نه تنها در داستان آفرینش آدم دیده مى شود که در تمام طول تاریخ انبیاء ـ طبق آیاتى که خواهد آمد ـ نیز نقش بسیار مخرّب آن آشکار است.
امروز نیز در جوامع انسانى مسأله استکبار، سخن اوّل را در مفاسد جهانى و نابسامانى هاى اجتماعى بشر مى زند و بلاى بزرگ بشریّت در عصر ما نیز همین استکبار است که بدبختانه همه در آتش آن مى سوزند و فریاد مى کشند، ولى کمتر کسى در فکر چاره است!

تفسیر و جمع بندى
بلاى بزرگ در طول تاریخ بشر
آیات قرآن مجید مملوّ است از بیان مفاسد استکبار و بدبختى هاى ناشى از تکبّر و مشکلاتى است که در طول تاریخ بشر از این صفت مذموم در جوامع انسانى به وجود آمده، تأثیر این صفت رذیله در پیشرفت و تکامل انسان در جهات معنوى و مادّى بر هیچ کس پوشیده نیست و آنچه در آیات بالا آمده در واقع گلچینى از آیات ناظر به این موضوع است. در آیه اول و دوم سخن از ابلیس و داستان معروف او به میانآمده، در آن هنگام که خداوند به همه فرشتگان دستور داد که به خاطر عظمت آفرینش آدم(علیه السلام)سجده کنند ـ

و ابلیس در آن زمان به خاطر مقام والایش در صف فرشتگان جاى گرفته بود ـ همگى سجده کردند جز ابلیس که در برابر این فرمان خدا سرپیچى کرد و استکبار ورزید و از کافران شد، و به دنبال این سرپیچى صریح و آشکار و حتّى آمیخته به اعتراض نسبت به اصل فرمان خدا، فرمود از آن مقام و مرتبت فرود آى! تو حق ندارى در آن جایگاه تکبّر کنى! بیرون رو که از افراد پست و حقیر خواهى بود.(وَ اِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَهِ اسْجُدُوا لاِدَمَ فَسَجَدُوا اِلاّ اِبْلِیْسَ اَبى وَاسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرِیْنَ; قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَمَا یَکُونُ لَکَ اَنْ تَتَکَبَّرَ فِیها فَاخْرُجْ اِنَّکَ مِنَ الصّاغِرِینَ)(1) در حقیقت این نخستین گناهى است که در جهان به وقوع پیوست، گناهى که سبب شد فردى همچون ابلیس که سالیان دراز ـ و به تعبیر امیر مؤمنان على(علیه السلام) در خطبه قاصعه شش هزار سال خدا را عبادت کرده بود ـ به خاطر تکبّر یک ساعت تمام اعمال و عبادات او بر باد رفت(و از آن مقام والا که همنشین با فرشتگان و مقام قرب خدا بود یکباره سقوط نمود).

(اِذْ اَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِیلَ وَ جَهْدَهُ الْجَهِیدَ، وَ کانَ قَدْ عَبَدَاللهَ سِتَّهَ آلافِ سَنَه; عَنْ کِبْرِ ساعَه واحِدَه)(2) در این داستان عبرت انگیز نکات بسیار مهمّى در باره خطرات تکبّر نهفته شده و از آن به خوبى استفاده مى شود ککه این صفت رذیله ممکن است سرانجام به کفر و بى ایمانى منتهى گردد، چنانکه در آیات بالا آمده بوداَبى وَاسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرِیْنَ(3).
همچنین این داستان نشان مى دهد که ابلیس به خاطر حجاب خطرناک کبر و غرور از واضحترین مسائل بى خبر ماند، چرا که هنگامى که زبان به اعراض در برابر خداوند سبحان گشود عرض کرد:قالَ لَمْ اَکُنْ لاَِسْجُدَ لِبَشَر خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصال مِنْ حَمَأ مَسنُون; «گفت: من هرگز براى بشرى که او را از گل خشکیده اى که از گل بد بویى گرفته شده است آفریده اى، سجده نخواهم کرد»!

در حالى که پر واضح است که شرف آدم به خاطر آفرینش از گل بدبو نبود، بلکه به خاطر همان روح الهى بود که قرآن در سه آیه قبل از آیه فوق به آن اشاره کرده است:فَاِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحى فَقَعُوا لَهُ ساجِدینَ; «هنگامى که (آفرینش آدم را نظام بخشیدم) و کار او را به پایان بردم و در وى از روح خود(یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم، همگى براى او سجده کنید».(2) حتّى ابلیس نتوانست برترى خاک را از آتش درک کند، خاکى که منبع تمام برکات و پیدایش حیات و محل زندگى انسانها و انواع معادن و منابع و حتّى منبع ذخیره آب و ذخیره مواد آتش زاست، لذا با خیره سرى گفت: «خَلَقْتَنى مِنْ نار وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طین; (من چگونه او را سجده کنم در حالى که) مرا از آتش آفریده اى و او را از خاک»!

اضافه بر این، بسیارى از افراد هستند که گرفتار لغزش و خطا مى شوند، ولى هنگامى که به اشتباه خود پى بردند باز مى گردند و توبه و اصلاح مى کنند، ولى تکبّر و استکبار، از امورى است که حتّى اجازه بازگشت بعد از بیدارى را نیز به انسان نمى دهد، به همین دلیل شیطان هنگامى که متوجّه خطاى خود شد توبه نکرد، زیرا کبر و غرور به او اجازه نداد سر تسلیم و تعظیم در برابر پدیده بزرگ آفرینش(انسان) فرود آورد، بلکه بر لجاجت خود افزود و سوگند یاد کرد که همه انسانها را ـ جز عباد مخلصین خداوند ـ گمراه سازد و به این نیز بسنده نکرد، از خدا عمر جاویدان خواست تا این برنامه زشت و انحرافى را تا پایان جهان ادامه دهد!
به این ترتیب کبر و خودخواهى و خود برتر بینى مایه لجاجت، حسد، کفر، ناسپاسى در برابر حق و ویرانگرى و فساد خلق خدا شد.

و به این ترتیب، شیطان ـ همان گونه که مولاى متّقیان امیر مؤمنان على(علیه السلام) در خطبه قاصعه مى فرماید ـ پایه استکبار و تعصّب را در زمین گذاشت و با عظمت خداوند به مبارزه برخاست!«فَعَدُوُّ اللهِ اِمامُ الْمُتَعَصِّبِینَ وَ سَلَفُ الْمُسْتَکْبِرِینَ الَّذِى وَضَعَ أَساسَ الْعَصَبِیَّهِ وَ نازَعَ اللهَ رِداءَ الْجَبْرِیَّهِ وَادَّرَعَ لِباسَ التَّعَزُّزِ، وَ خَلَعَ قِناعَ التَّذَلُّلِ; این دشمن خدا پیشواى متعصّبان و سرسلسله مستکبران جهان است که اساس تعصّب را پى ریزى کرد و با خداوند در مقام جبر و تیتش به ستیز و نزاع پرداخت و لباس استکبار را بر تن پوشید و پوشش تواضع و فروتنى را فروگذارد».(1)

و درست به همین دلیل خدا او را ذلیل و خوار و پست کرد، همان گونه که امیر مؤمنان على(علیه السلام) در ادامه همان خطبه مى فرماید:«اَلا تَرَونَ کَیْفَ صَغَّرَهُ اللهُ بِتَکَبُّرِهِ وَ وَضَعَهُ بِتَرَفُّعِهِ فَجَعَلَهُ فِى الدُّنْیا مَدْحُوراً، وَ اَعَدَّ لَهُ فِى الاْخِرَهِ سَعِیراً؟!; آیا نمى بینید چگونه خداوند او را به خاطر تکبُّرش، تحقیر کرد و بر اثر بلند پروازى بى دلیلش، وى را پست و خوار نمود، از همین رو او را در دنیا مطرود ساخت و آتش برافروخته دوزخ را در آخرت براى او مهیّا نمود».(2) کوتاه سخن اینکه: هر قدر بیشتر در داستان ابلیس و پیامدهاى تکبّر او اندیشه مى کنیم به نکات مهمترى در باره خطرات تکبّر و استکبار دست مى یابیم. در سوّمین آیه به داستان نوح(علیه السلام) که نخستین پیامبر اولوا العزم و صاحب شریعت بود رسیم، این داستان نیز نشان مى دهد که سرچشمه کفر و لجاجت و بت پرستان زمان او مسأله استکبار بود.

هنگامى که شکایت آنها را به درگاه خدا مى برد عرض مى کند: (بارلها!) من هر زمان آنها را دعوت کردم که ایمان بیاورند تا آنها را بیامرزى انگشتان خود را در گوشهاى خود قرار داده و لباسهایشان را به خود پیچیدند و در مخالفت لجاجت ورزیدند و به شدّت استکبار نمودند.(وَاِنِّى کُلَّما دَعَوْتُهُم لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا اَصابِعَهُمْ فِى آذانِهِمْ وَاسْتَغْشَوا ثِیابَهُمْ وَ اَصَرُّوا وَاسْتَکْبَرُوا اسْتِکْباراً) باز در اینجا مى بینیم که استکبار و خود برتر بینى سرچشمه کفر و لجاجت و دشمنى با حق گردید.

بلاى استکبار در میان آنها به حدّى بود که از شنیدن سخنان حق که احتمالا مایه بیدارى آنها مى شد وحشت داشتند، انگشت در گوشها مى گذاردند و لباس به سر مى کشیدند، مبادا امواج صوتى نوح(علیه السلام) وارد گوش آنها شود و مغزشان را بیدار کند! این دشمنى و عداوت با سخن حق دلیلى جز تکبّر شدید نداشت.
همانها بودند که به نوح(علیه السلام) خرده گرفتند و گفتند: چرا گروهى از جوانان با ایمان و تهیدست اطراف تو را گرفته اند؟ و از آنها به عنوان اراذل و انسانهاى بى سر و پا یاد کردند و گفتند: تا اینها در اطراف تو هستند، ما به تو نزدیک نمى شویم!

آرى تکبّر و خودخواهى بلاى عجیبى است، همه فضایل را مى سوزاند و خاکستر مى کند.
در واقع صفت رذیله استکبار عامل اصلى اصرار و لجاجت آنها بر کفر همان تکبّر و خود برتر بینى بود تا آنجا که از ترس تأثیر سخنان نوح(علیه السلام) انگشت در گوششان مى کردند و جامه بر سر مى افکندند مبادا حرف حق را بشنوند.

جالب اینکه این عمل دلیل بر آن بود که آنها به حقّانیّت دعوت نوح(علیه السلام) و تأثیر سخنان وى ایمان داشتند، وگرنه دلیلى نداشت که انگشت در گوش بگذارند و جامه بر خود بپیچند.
این احتمال نیز وجود دارد که پیچیدن لباس بر خود براى این بود که نه آنها نوح(علیه السلام)را ببینند و نه نوح آنها را، مبادا دیدن آن پیامبر موجب تمایل به او گردد و مشاهده آنها به وسیله نوح موجب شناسایى آنها براى تکرار دعوت گردد.

بالاخره حالت «عُجب» و «خود بزرگ بینى» موجب شد که هشدارهاى نوح(علیه السلام)را تا آخرین لحظات که فرصتى براى نجات داشتند نادیده بینگارند و حتّى کمترین احتمال صدق را براى گوینده این هشدارها قائل نشدند، لذا هنگامى که نوح(علیه السلام)کشتى مى ساخت گروه گروه که از کنار او مى گذشتند او را به باد تمسخر مى گرفتند، ولى نوح(علیه السلام)باز به آنها هشدار داد و گفت:«;اِنْ تَسْخَرُوا مِنّا فَاِنّا نَسْخَرُ مِنْکُمْ کَما تَسْخَرُونَ; اگر (شما امروز) ما را مسخره مى کنید، ما همین گونه در آینده شما را مسخره خواهیم کرد(ولى در آن روز که در میان امواج طوفان سراسیمه به هر سو مى روید و فریاد مى کشید و التماس مى کنید و هیچ پناهگاهى ندارید!»(1)

اصولا یکى از نشانه هاى مستکبران این است که همیشه مسائل جدّى را که در مسیر خواسته ها و منافع آنان نیست به بازى و شوخى مى گیرند و همیشه مسخره کردن
مستضعفان جزئى از زندگى آنان را تشکیل مى دهد و بسیار دیده ایم که در مجالس پر گناه خود به دنبال فرد با ایمان تهیدستى مى گردند که او را به اصطلاح ملعبه و مَضْحکه خود سازند و بدین وسیله تفریح کنند!
آنها به خاطر همین روح استکبار، خود را عقل کل مى پندارند و به گمان اینکه ثروت انبوه آنان که از طرق حرام به دست آمده، نشانه هوشیارى و کاردانى و لیاقت آنان است به خود اجازه مى دهند دیگران را تحقیر کنند.
در چهارمین آیه زمان نوح(علیه السلام) را پشت سر مى گذاریم، به عصر قوم عاد و پیامبرشان حضرت هود(علیه السلام) مى رسیم، در اینجا باز مى بینیم عامل اصلى بدبختى، همان استکبار است، مى فرماید: «امّا قوم عاد بناحق در زمین استکبار جستند و گفتند: چه کسى از ما نیرومندتر است؟ آیا آنها نمى دانستند خداوندى که آنها را آفریده از آنان قوى تر است؟! آنها(به خاطر این پندار) پیوسته آیات ما را انکار مى کردند»،(فَاَمّا عادٌ فَاسْتَکْبَرُوا فِى الاَْرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ اَشَدُّ مِنّا قُوَّهً اَوَلَمْ یَرَوا اَنَّ اللهَ الَّذى خَلَقَهُمْ هُوَ اَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّهً وَ کانُوا بِآیاتِنا یَجْحَدُونَ)

باز مى بینیم در اینجا صفت رذیله استکبار سبب شد که به راستى خود را قوى ترین موجود جهان بدانند و حتّى قدرت خدا را فراموش کنند و در نتیجه آیات الهى را انکار نمایند و میان خود و حقّ مانع بزرگى ایجاد کنند.
جالب اینکه آیه بعد از آن(آیه 16 سوره فصّلت) نشان مى دهد که خدا براى تحقیر این متکبّران لجوج آنها را به وسیله تندبادى شدید و هول انگیز در روزهاى شوم پرغبارى(که اجساد آنها را مانند پر کاه به این سو و آن سو پرتاب مى کرد) مجازات نمود!
آرى تکبّر، حجابى است که به انسان اجازه نمى دهد حتّى برترى قدرت خدا را بر نیروى ناچیز خودش ببیند و باور کند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی تحقیق در مورد ایران در دوره سلطنت رضاشاه فایل ورد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق در مورد ایران در دوره سلطنت رضاشاه فایل ورد (word) دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق در مورد ایران در دوره سلطنت رضاشاه فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق در مورد ایران در دوره سلطنت رضاشاه فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق در مورد ایران در دوره سلطنت رضاشاه فایل ورد (word) :

ایران در دوره سلطنت رضاشاه

رضاخان و اصلاحات
ایران در دوره سلطنت رضاشاه (پهلوی اول)
در این دوره که شانزده سال به طول انجامید، شیوه های گوناگونی در اداره امور به کار رفت. در آغاز به ظاهر جنبه های مشروطه خواهی و دین پروری و ملت خواهی چیره بود و دکتر مصدّق و مدرّس و آزادیخواهان دیگری از تهران و برخی از شهرها به مجلس راه یافتند. اما بسیاری از آزادیخواهان یا در نظام جدید ادغام می شدند یا از سیاست و مبارزه بر ضد دیکتاتوری نظامی وابسته، کناره گیری می کردند و سلطنت جدید، که اجرا کننده قرارداد منحوس 1919 م بود، در سال های اول مجلس (کانون قانونگذاری)، قشون (ابزار تسلط بر سراسر کشور) و اقتصاد (منابع نفتی و ادغام آن در اقتصاد مسلّط جهانی) را قبضه کرد. به همین دلیل با گشایش مجلس هفتم تا سیزدهم، هیچ گاه انتخابات آزاد انجام نشد و

نمایندگان در واقع دست نشاندگان قوّه مجریّه کشور بودند و قانون و قانونگذاری مبتنی بر قدرت مداری و دیکتاتوری و به مرور استبداد بود. تشکیل ارتش و اجرای قانون نظام وظیفه عمومی، به منظور تمرکز قدرت سیاسی کشور و سرکوبی هر نوع جنبش مردمی بود و نوآوری های نظامی، که بی تردید برای کشور لازم و سودمند بود، تحت الشعاع خواسته های

سلطنتی قرار می گرفت. در اصلاحات و سازندگی کشور همچون احداث خط آهن سراسری (از خلیج فارس به دریای مازندران) نه تنها مسیر راه های تاریخی و بازرگانی ایران مدنظر نبود، بلکه مصالح بیگانگان را در اعزام نیروهای نظامی (انگلیس) به شمال در صورت پیشروی روس ها تأمین می کرد. اسکان عشایر، آسیب های فراوانی بر دامداری کشور وارد کرد. شاه بیشتر جنبه یک پارچگی کشور را در امر نظامی در نظر می گرفت و این امر با متحدالشکل کردن لباس و کشف حجاب سنّتی زنان،‌ به بهانه‌ گسترش تمدّن و تجدّد بر هویت ملّی و

تنوع قومی ایرانیان نیز زیان هایی وارد آورد. مکانیزه کردن کشاورزی و حتی ایجاد دانشکده کشاورزی در نظام ارباب – رعیّتی سابق، گره گشا نبود و تملّک سرزمین های حاصل خیز کشور، خاصّه در شمال که رضاشاه خود پیش قدم بود، قدرت و شوق تولید را در کشاورزان ایران از بین می برد. در ترویج صنایع غیر وابسته تلاشی صورت نمی گرفت. دانشگاه ها و مراکز فرهنگی جدید، چه بسا در ارتقای روابط سالم فرهنگی و دانش عمومی تأثیرگذار بودند، اما بیشتر با هدف پاسخگویی به نیاز حکومت، به فعالیت مشغول بودند.

در این دوران، مفاهیم مشروطیت و قانون اساسی و زندگی مبتنی بر روش های دموکراتیک، که تازه در کشور پیدا شده بود، از میان رفت. بسیاری از رجال برجسته ملی و سیاسی کشور و عالمان مذهبی و شخصیت های منطقه ای به نفع سلطنت متمرکز نظام رضاشاهی، یکی پس از دیگری یا از صحنه خارج شدند یا به صورت آشکار و پنهان به قتل رسیدند.
راه رضاخان به سوی سلطنت نه صرفاً با خشونت، نیروی مسلح، و توطئه های نظامی، بلکه با همدستی علنی با گروههای مختلف در درون و بیرون مجالس ملی چهارم و پنجم هموار شد. این گروهها از چهار حزب سیاسی تشکیل می شدند: محافظه کاران از حزبی با اسم بی مسمای حزب اصلاح طلبان، اصلاح طلبان از حزب تجدد رادیکالها از حزب سوسیالیست و انقلابیون از حزب کمونیست. حزب اصلاح طلبان وارث اعتدال پیشین بود در برنامه های محافظه کارانه مشابهی ارائه می داد.

مدرّس روحانی برجسته که پیوسته می گفت دین از سیاست جدا نیست احمد قوام که از خانواده ملاکین بزرگ بود و سیداحمد بهبهانی پسر مجتهد مشهور و چند تن دیگر که از زمینداران و ثروتمندان بداند … (ایران بین دو انقلاب ص 110)
زمینه اجتماعی
سلطنت خاندان پلهوی با تاج گذاری رضاشاه در اردیبهشت ماه 1304 ش. آغاز شد. وی در سال 1299 ، آن گاه که وزیر جنگ بود، طی کودتایی قدرت را در دست گرفت. (کاتوزیان، 1982: 89-92). قصد او ساختن یک دولت ملی متمرکز جدید تحت عنوان «ایران نوین» بود. او جنبش نوسازی را در ایران مستبدانه پیش برد و کوشید همه اقتدارهای سنتی را سرکوب کرده، حکومتی مقتدر ایجاد کند. به عنوان یک نظامی، همه قدرت های محلی، نظیر زمین داران و خان ها را سرکوب کرد و از طریق تأسیس نظام های جدید قضایی و آموزشی، حوزه

وظایف مدیریتی رهبران مذهبی را محدود ساخت و آنان را از صحنه کنار زد. در جهت کشف حجاب و متحدالشکل کردن لباس مردم، حتی تلاش کرد تا لباس مخصوص علما را نیز تغییر دهد که البته در این کار موفق نشد. از طرف دیگر، رهبران مذهبی کوشش نمودند نظام آموزشی خویش را تقویت کنند و برای کاهش برخورد با دولت از دخالت در امور سیاسی اجتناب نمایند. عدم مداخله در سیاست موجب شد تا محمدرضا شاه که از سال 1320 تا 1357 ش. در ایران حکومت کرد، در مقایسه با پدر رفتاری ملایم تر – البته نه حمایت گر – نسبت به نهاد مذهبی داشته باشد. برای مثال، وی در آغاز سلطنت خویش، بنا به درخواست علما، ممنوعیت عزاداری در ماه محرم و ممنوعیت حجاب را لغو کرد. رضاشاه از طریق برنامه های

نوسازی خود، بسیاری از نقش ها و اکثر اقتدار رسمی سازمان مذهبی را از آن ستاند. آلگار برنامه های نوسازی رضاشاه را از دیدگاه مردم مذهبی چنین بیان می کند:
شانزده سال سلطنت پهلوی اول انصافاً می تواند به یک دوره دشمنی فراوان نسبت به نهادهای فرهنگ اسلامی توصیف شود. آنچه از نظر نویسندگان غربی، همراه با تأیید، «اصلاحات» و «نوسازی» خوانده می شود، از طرف بسیاری – اگر نگوییم اغلب ایرانیان – اهانتی سنگین به فرهنگ، سنت ها و هویت آنان تلقی می شد (آلگار، 1991: 739).
برای مثال می توان به تغییر نظام قضایی کشور اشاره کرد. رضاشاه نمی خواست علما را از دادگاه ها براند؛ بلکه در پی آن بود که با اعمال نظارت کامل بر نظام قضایی، آن را تحت کنترل حکومت درآورد. دیگر اصلاحات فرهنگی نیز در پی آن اعمال شدند که وی می خواست از حیطه اقتدار مذهب، به نفع گسترده اقتدار سیاسی جدید بکاهد. (جنبشهای اجتماعی معاصر ایران، سعید زاهد ص 155)

در دوران حکومت وحشت نظامی رضاخان – البته با صورتی شبه غربی و مدرن – همان روشنفکرانِ اشراف زاده و تحصیل کرده در غرب بار دیگر زمام امور را در حکومت رضاخان بدست گرفتند. این افراد به عنوان عوامل دولت استعمارگر انگلستان به انواع خیانت های سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی در جهت تضعف و تحریف و حتی نابودی اندیشه سیاسی اسلام مبادرت ورزیدند. رضاخان با یک فریب و مکر فکری و تاریخی – که وضع جامعه عقب مانده آن زمان ایران ایجاب می کرد – با طرح اندیشه «تجدّد» و تشبّه به کشورهای مترقی غرب و نفی دروغین پدیده «تحجّر» و «استبداد» ، به مخالفت با شعائر و مظاهر اسلامی پرداخت. تحجر و استبداد، قرن ها با شدت و ضعف در برخی ابعاد فکری و اجتماعی، عامل عقب ماندگی

کشور ایران، خصوصاً در مقایسه با کشورهای نیرومند و پیشرفته غربی گردیده بود و رضاخان وجود مظاهر اسلامی را زمینه استبداد و از عوامل عقب ماندگی ایران توهم می نمود. در این جهت او به ایجاد تحولاتی ضروری و اجباری – علی رغم خواست و اعتقادات مردم – از جمله «کشف حجاب» و دایر کردن «مراکز فساد و فحشاء» (در کنار ایجاد برخی تأسیسات شبه مدرن غربی از جمله تأسیس راه آهن، دانشگاه، و چند کارخانه …) مبادرت ورزید. با توجه به روند اجتماعی و سیاسی ایران شیخ شهید آیت ا… فضل ا… نوری پیشتر وجود آن

مفاسد غیر اخلاقی را در آینده نزدیک پیش بینی کرده بود: «چیزی نگذرد که حُریت مطلقه رواج و منکرات، مُجاز و مسکرات، مُباح و مُخدرات، مکشوف و شریعت، منسوخ و قرآن، مهجور شود». با چنین روندی رضاخان زمینه آزادی نفسانی را به منظور سست نمودن اعتقادات اسلامی مردم در جامعه ایران، با اعمال نوعی استبداد مدرن و فریبنده فراهم نمود. با این همه وی از اعطای آزادی سیاسی، فکری و اجتماعی خودداری نمود و این بزرگترین عامل شکست و تناقض سیاست رضاخان در مدرنیزه کردن جامعه ایران بود. در حالی که مدرنیزه کردن جامعه همچنان که ما در تاریخ نوین تحولات فکری و سیاسی جهان غرب شاهد ظهور و ارتباط میان پیشرفت مادی و اندیشه آزادی و دمکراسی سیاسی و اجتماعی هستیم حاصل

ظهور و حضور اندیشه ی آزادی فکری، اجتماعی و سیاسی همراه با ایجاد نهادهای فرهنگی و مدنی جامعه مدرن می باشد. (درآمدی بر نظریه انقلاب اسلامی ص 31)
سومین جنبش اجتماعی صد ساله اخیر ایران، جنبش ملی شدن صنعت نفت است. هدف این جنبش، همان طور که از نام آن برمی آید، ملی شدن صنعت نفت بود و چنان نبود که ایدئولوژی موجود آن، کاملاً اسلامی باشد؛ بلکه برخی از توجیهات خود را مدیون احزاب دنیاگرا بود. علی رغم شرکت آیت الله کاشانی و پیروانش در این جنبش، شخصیت ها، سازمان ها و احزاب ملی و دنیاگرا نیز در میان کنشگران آن، به خصوص در آخرین مرحله جنبش، قرار داشتند. این جنبش براساس نظریه پیش گفته مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. توصیف مناسب این جنبش با استفاده از اطلاعات دست دوم تاریخی که عمدتاً توسط برخی از تاریخ نویسان داخلی ارائه شده است، کارایی نظریه ما را تأیید می کند و بر قابلیت تعمیم آن به سومین جنبش عمده سیاسی ایران معاصر صحه می گذارد. (جنبشهای اجتماعی معاصر ایران، سعید زاهد، ص 153)

قراردادهای امتیازی از قدیمی ترین قراردادهای نفتی هستند و تا دهه های پنجاه و شصت در قرن بیستم که قراردادهای نوع دوم و سوم معمول شد، بر روابط نفتی ایران با دولت ها و شرکت های نفتی خارجی حاکم بودند و تا پیش از دهه 1970 م و اوج گیری حرکت های ملی گرایانه، تعیین کننده مناسبات و مبادلات مربوط به نفت بودند. در این نوع قرارداد، بعلت به عنوان مالک منابع نفتی، میزان نفتی مشخصی را به شرکتی واگذار می کرد و شرکت مذکور برای عملیات اکتشاف، توسعه، بهره برداری و … سرمایه گذاری می کرد. در عوض، مبلغ یا درصدی از درآمد را بابت حق زمین یا بهره مالکانه و مالیات یا سود به دولت می پرداخت. از ویژگی های مهم این قراردادها، تسلط کامل شرکت های نفتی بر ثروت های ملی، مدت طولانی آن ها و وسعت بسیار زیاد ناحیه امتیازی است. (نفت و تحولات سیاسی، سیدمحسن گلدانساز، ص 4)
ملی شدن صنعت نفت و مصدق – نقش مصدق در اصلاحات اقتصادی
(ملی کردن صنعت نفت)

محمدرضاشاه با قبول مشروطیّت و قانون اساسی و وعده رسیدگی به تعدّی های گذشته، پادشاهی خود را با توافق متفقین آغاز کرد و کابینه محمدعلی فروغی (ذکاءالملک) عهده دار استقرار موقعیت جدید حکومتی در ایران شد.

پس از پایان عمر مجلس سیزدهم، که نمایندگان آن به شیوه های دیکتاتوری سابق انتخاب شده بودند زمان انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملّی فرا رسید و با آن که کشور در اشغال قوای بیگانه بود و قدرت های خارجی و عوامل داخلی آنها توان دخالت در انتخابات را داشتند، تنها شخصیت برجسته سیاسی که از دوران مشروطیّت باقی ماند و به خوشنامی و پاکدامنی و مخالفت با استبداد و دیکتاتوری رضاخانی شهره بود، دکتر محمد مصدّق بود که نماینده اول مردم تهران شد. این انتخاب، در سیاست ایران آن روزگار، به منظور گزینش زمامدار ملّی برای احقاق حقوق عمومی و استقلال و دموکراسی بود.

دکتر مصدّق در همان آغاز مجلس با اعتبارنامه سیّدضیاءالدّین طباطبایی که از عوامل اصلی کودتای 1299 ش بود، مخالفت کرد و این امر حاکی از مخالفت با سلطنت رضاشاه هم بود و با آن که مجلس به نمایندگی سیّدضیاء رأی داد، اما دکتر مصدق به مثابه نماد مخالفت با دیکتاتوری وابسته رضاخانی شناخته تر می شد. او در مخالفت با دکتر میلسپو، مستشار آمریکایی و اختیارات او در قانون گذاری و مخالفت با کمیسیون سه جانبه و تشریح «سیاست موازنه منفی» و طرح قانون تحریم امتیاز نفت، راه سلطه هر دو قدرت شمالی و جنوبی را در امور سیاسی و اقتصادی ایران بست. و به رغم کارشکنی های حزب توده، که کانون تبلیغاتی شوروی بود و گروه های متعدّد وابسته به سیاست های غربی، درباره تخلیه آذربایجان و مخالفان قانون، شجاعت و کاردانی خود را آشکار کرد، به گونه ای که فزون بر راهنمایی چند نماینده مجلس پانزدهم خاصّه، در مخالفت با قرارداد الحاقی گس – گلشاییان در کابینه

ساعد در آستانه انتخابات دوره شانزدهم (مهر 1328) با تشکیل «جبهه ملی ایران» حرکت جدید و کم و بیش سازمان یافته ای را برای پاسداری از استقلال و تمامیّت ارضی کشور، حفظ آزادی و مردم سالاری و برپایی نظام مبتنی بر قانون و عدالت پدید آورد. این جبهه که پس از شناخته شدن ماهیّت حزب توده (وابستگی به شوروی، موافقت با جدایی آذربایجان از ایران، دفاع از دادن امتیاز نفت شمال به شوروی و راهپیمایی در تهران با حمایت قشون سرخ و خواسته های کافتارادزه) و فراماسونری و وابستگان سیاست های غربی در جامعه

مشروعیت سیاسی و ملی داشت، با پشتیبانی عالمان دینی، به ویژه آیت الله کاشانی، محبوبیت تاریخی پیدا کرد و دکتر مصدق رهبر جبهه ملی ایران و نماینده مجلس شانزدهم در مخالفت با تصمیمات مجلس مؤسسان دوم، حراست از آزادی و حقوق مردم را گوشزد کرد و در مخالفت با کابینه رزم آرا (تیر 1329 ش) کوشش های شبه کودتایی نظام سلطنتی را برملا ساخت و با صدور اعلامیه هایی به نام «جبهه ملی ایران» با طرح ماده واحده رزم آرا که به نوعی همان نقشه کمیسیون سه جانبه بود، به مخالفت برخاست و سرانجام با فرا رسیدن زمان مناسب با کمک همکاران پارلمانی خود و اعضای رهبری جبهه ملی ایران طرح ملی کردن صنعت نفت را پیش کشید و به رغم دسیسه های گوناگون دشمنان خارجی و عوامل داخلی آنها، سرانجام ملی شدن صنعت نفت را در سراسر کشور، در مجلس شورای ملی (24 اسفند) و مجلس سنا (29 اسفند 1329 ش) به شرح زیر توسط فراکسیون وطن (جبهه ملّی) پیشنهاد کرد و به تصویب رسید:

«به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تأمین صلح جهانی امضا کنندگان ذیل پیشنهاد می نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور و بدون استثنا ملی اعلام شود. یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره برداری در دست دولت قرار گیرد» (روحانی، 1352، ص 109).

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله ترجمه شده سود تحقق یافته و تغییرات در قیمت

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله ترجمه شده سود تحقق یافته و تغییرات در قیمت بازار دارائی های مالی به همراه متن انگلیسی فایل ورد (word) دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله ترجمه شده سود تحقق یافته و تغییرات در قیمت بازار دارائی های مالی به همراه متن انگلیسی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله ترجمه شده سود تحقق یافته و تغییرات در قیمت بازار دارائی های مالی به همراه متن انگلیسی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله ترجمه شده سود تحقق یافته و تغییرات در قیمت بازار دارائی های مالی به همراه متن انگلیسی فایل ورد (word) :

سود اندازه گیری شده در حسابداری (عواید یا سود خالص ) سود اقتصادی بالا نیست . در عوض اندازه گیری سود به میزانی است که در زمان سرمایه گذاری انتظار می رفت به آن نائل شود (یعنی سود تحقق یافته ) . به عبارت دیگر ، اجرای یک سرمایه گذاری بر اساس حقایق واقعی است که قابل مقایسه با انتظارات پیش بینی شده است . چون یک سرمایه گذاری بر طبق

انتظارات وجوه نقد بوجود می آید طبیعی است که حقیقت تحقق یافته با انتظارات وجود نقد واقعی مقایسه شود . سود تحقیق یافته به منظور حسابداری ، سنجش عملکرد بر اساس واقعیت جریانات نقدی است که با تخصیص بر اساس مبنای تعهدی تنظیم گردد این مفهوم می گوید که عملکرد یک سرمایه گذاری توسط تغییرات ارزش دارائی های نگهداری شده اندازه گیری نمی شود بلکه بر اساس تحقق جریانات نقدی که قبل از تحقق مورد انتظار بوده تا نبوده اندازه گیری می گردد . در موارد سرمتایه گذاری حقیقی در عملیات تجاری سود بر حسب جریانات نقدی که از فعالیت های تجاری مثل فروش تولیدات ناشی می شود اندازه گیری می گردد، بدون توجه به تغییرات در ارزش دارائی های عملیاتی .
استانداردهای قدیمی حسابداری (موسوم به حسابداری هزینه تاریخی ) که بر آوورد دارائی ها را موقوف کرده وبجای آن هزینه را بین دوره ها تخصیص می دهند شدیدا در رابطه با مفهوم سود تحقیق یافته می باشد . به عبارت دیگر درمورد سرمایه گذاری در دارائی های مالی بطور کلی

جریانات نقدی حاصل از سرمایه گذاری ،بدون انتظار برای فروش تحقق می یابند . تغییرات درارزش (معادل با ارزش بازار) دارائی های مالی برخلاف دارائی های عینی ،خود به معتی تحقق جریانات نقدی می باشند .همانطور که ذکر شد جریانات نقدی آتی مورد انتظار از دارائی های مالی می

توانند به جریانات نقدی فعلی درهر زمان و به قیمت بازار تبدیل شوند که معادل جریانات نقدی آتی است وقتی قیمت برای همه یکسان باشد یک تغییر در قیمت بازاری دارائی های مالی ،نتیجه سرمایه گذاری قبل است که می توان آنرا به عنوان سود تحقق یافته درنظر گرفت ، حتی اگر هنوز به پول نقد تبدیل نشده باشد . البته استانداردهای مرسوم حسابداری و شیوه ها بطور کلی یک معامله فروش را به عنوان شرط لازم تحقق نتایج درمورد سرمایه گذاری های مالی درنظر دارند همچنین درمورد سرمایه گذاری های واقعی .یعنی درصورتیکه جریانات ورودی و خروجی دارائی های مالی درجریانات نقدی به عنوان یک شرط لازم برای تحقق گنجانده شوند ،تغییرات درقیمت بازاری شان بوجود نمی آید .مثلا وقتی کالا بجای برخی دارای های مالی فروخته شود سود سرمایه گذاری واقعی بصورت تحقق یافته است حتی اگر فروش نقد نباشد .از طرف دیگر وقتی قیمت بازاری یک دارائی افزایش یابد ،نتیجه تازمانی که بصورت نقد در نیاید بطور تحقق یافته فرض نمی گردد. می توان گفت اظهار نظر درمورد اینکه آیا دارائی های مالی با پول نقد یکسان است یا درموارد مختلف سرمایه گذاری واقعی و مالی متفاوت بوده است . این مطلب به خودی خود موضوع مبنای تحقق نیست بلکه بیشتر مساله تفسیر وتعبیر آن است . چنین تفسیری از تحقیق سود ،مانعی مهم درراه اداره تخصیص سود وضرر ارزیابی دارائی های مالی است که محدود به فعالیت های تجاری نیستند .به نظر میرسد که FASB برای رهائی از این محدودیت معیار جدید «تحقق پذیر» اتخاذ کرد . البته دارائی های عینی در تجارت هم گاهی اوقات بازارهائی دارند که میتوانند به پول

نقد تبدیل شوند وبنابراین اغلب «تحقق پذیرند» . مگراینکه قیمت عادلانه دارائی های عینی درنظر گرفته شده و معنی وسیعتری از جریانات نقدی آنرا تصحیح می کند .با توجه به اینکه دارائی های مالی بطور آزاد می توانند فروخته شوند ،هیچ تفاوتی بین تغییر درقیمت بازار در طی دوره نگهداری موجودی و تغییر در موجودی از طریق فروش وجود ندارد . دراین مفهوم تغییرات قیمت بازاری دارائی های مالی مساوی با تحقق جریانات نقدی است . اگر لازم باشد چنین موقعیتی با یک فروش واقعی تقویت شود ،این شرط مغایر با نقش سود تحقق یافته ای است که هدف آن اثبات انتظار پیش بینی شده توسط حقایق بوقوع پیوسته است . به این ترتیب ،سود و ضرر ارزیابی دردارائی

های عملیاتی عینی مستثنی می کند . چنانکه بحث شد اندازه گیری سود تحقق یافته ، که یک حرفه قدیمی در حسابداری شرکت است لزوما مانع ارزیابی دارائی های مالی به قیمت عادله و تخصیص سود و ضرر برآیند در صورت سود و زیان نیست . طبق مفهوم سود اقتصادی ، تغییر در ارزش باید نه تنها برای دارائی های مالی بلکه برای دارائی های عملیاتی عینی نیز تخصیص یابد . اگر مفهوم افزایش ارزش پذیرفته شود از تغییرات درارزش بازار نمی توان چشم پوشی کرد حتی وقتی از سر قفلی چشم پوشی می شود . اگر چنین ارزیابی مجدد دارائی های عینی در حال حاضر در نظر گرفته نشود ،ما باید توجه بیشتری به مفهوم سود تحقق یافته داشته باشیم و عمیق تر آنرا مورد بحث قرار دهیم . همانطور که گفتیم ،بزرگترین مساله از چنین نقطه نظری اندازه گیری بازار به بازار دارائی های مالی است که محدود به فعالیت های تجاری اند و نمی توانند آزادانه فروخته شوند .

Realized income and changes in market price of financial assets
The income measured in accounting (net income or earnings) is not the economic income mentioned above. Instead, measure of income captures the extent to which th

e results expected at the time of the investment have been achieved (i.e., realized). In other words, the performance of an investment is measured based on the ex post facts that can be compared with the ex ante expectation. Since an investment is made in expectation of cash flows, it is natural that the ex post fact to be compared with the expectation is the actual cash flows. The realized income for accounting purposes is measurement of performance based on the fact of cash flows, adjusted by allocation

on the accrual basis. This concept implies that performance of an investment is not measured by changes in the value of
a

ssets held, but measured based on the realization of cash flows that were expected or not expected before the fact. In cases of real investments in business operations, income is measured in terms of cash flows arising from business activities such as sales of products, regardless of changes in the value of operating assets. Conventional accounting standards (so-called historical cost accounting) that avoid value assessment of assets and instead allocate the cost among periods is inextricably linked with such concept of realized income. On the other hand, in cases of investment in financial assets, in general, cash flows as results of the investment are realized without waiting for sales. Changes in the value (equal to market value) of financial assets, unlike cases of physical assets, themselves have the same meaning with realization of cash flows. As already mentioned, future cash flows expected to arise from financial assets can be changed into the present cash flows at any time and at a market price that is equivalent to the future cash flows. When this price is same to anyone, a change in the market price of financial assets is already an achieved result of investment and therefore can be considered as realized income, even if it is not yet converted into cash through sales. However, conventional accounting standards and practices have generally considered a sales transaction as the requisite for realization of the results, in cases of financial investments as well as in cases of real investments. That is, while inflows and outflows of financial assets are included in cash flows as a requisite for

realization, changes in their market prices are not. For example, when goods are sold in exchange for some financial assets, the income on the real investment is considered as realized even if it is not cash sales. On the other hand, when the market price of a financial asset has increased, the result has not been deemed as realized until it is

converted into cash. We can say that judgment about whether financial assets are identical to cash has been made differently between in cases of real investments and in cases of financial investments. This is not a matter of the realization basis itself but rather a matter of its interpretation. Such an interpretation about realization of income has been a significant obstacle to recognition of valuation gains or losses of financial assets not bound to business activities. It appears that the FASB
intended to become free from such restriction when it adopted the new criteria of “realizable” instead of “realized”5). However, physical assets used in business also sometimes have markets where they can be converted into cash and therefore they are often “realizable” in that meaning.Unless fair value measurement of physical assets is intended, it would have been enough to make the concept of realization separated from sales transactions and refine it in line with a broader sense of cash flows Anyway, with regards to financial assets that can be sold freely, there is no difference between the change in market price during the holding period and the change in stock through a sale. In this meaning, changes in the market price of financial assets are the same as realization of cash flows. If such a case is required to be backed up with an actual sale, it is a requirement alien to the role of realized income whose aim is to affirm the ex

ante expectation by the ex post facts. Considering in this way, valuation gains or losses on financial assets would be, in principle, included in the realized income that excludes valuation gains or losses on physical operating assets. As the discussion above shows, m

easurement of realized income, which is a traditional business in corporate accounting, does not necessarily preclude valuing financial assets at fair value and recognizing the resultant gains or loss in income statement. If anything, under the concept of economic income, changes in the value should be recognized for not only financial

assets but also physical operating assets. If the appreciation concept is adopted, changes in market value cannot be neglected even when goodwill can be neglected. If such revaluation of physical assets is not considered at present, we should give more attention to the concept of realized income and discuss about it in depth. As mentioned below, the largest issue from such viewpoint would be mark-to-market measurement of financial assets that are bound to business activities and therefore cannot be freely sold.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   151   152   153   154   155   >>   >