پروژه دانشجویی تحقیق آشنایی با سیستم ایربگ فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق آشنایی با سیستم ایربگ فایل ورد (word) دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق آشنایی با سیستم ایربگ فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق آشنایی با سیستم ایربگ فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق آشنایی با سیستم ایربگ فایل ورد (word) :

آشنایی با سیستم ایربگ (کیسه هوا)
کیسه هوا Air Bag
سالهای بسیار زیادی کمربند ایمنی تنها وسیله محافظت از انسان در خودرو بود. بحث های زیادی در مورد ایمنی سرنشین خودرو به خصوص کودکان وجود داشت و کشورها موظف بودند از قوانین و استانداردهای مربوط به کمربند ایمنی پیروی کنند. امار نشان میدهد کمربندهای ایمنی تا کنون جان صدها هزار نفر را در سوانح رانندگی از مرگ نجات داده اند.
همانندکمربند ایمنی مفهوم ایربگ نیز یا کیسه هوا نیز سالها قبل بوجود امده است. اولین نوعکیسه های قابل باد شدن در خلال جنگ جهانی دوم و در سال 1980 در هواپیماها و هنگامفرود به کار گرفته شد. اما ایربگ های تجاری اولین بار در خودروها مورد استفاده قرارگرفتند. اتومبیلهایی که بعد از سال 1998 تولید شدند همگی موظف به استفاده از ایربگبرای دریافت استاندارد شده اند
لازم است هم در قسمت راننده و هم قسمت سرنشینکناری از ایربگ استفاده شود. امروزه امار نشان داده است که استفاده از ایربگ درتصادف های مستقیم از رو به رو تا 30% احتمال مرگ را کاهش میدهد
بعدها ایربگهای جانبی در صندلی ها و درهای خودرو جاسازی شدند.خودرو های مدرن امروزی دیگر ازتنها 2 ایربگ استفاده نمیکنند بلکه تعداد زیادی ایربگ روبه رو و جانبی در اینخودروها به کار رفته است.همانطور که در سالیان گذشته مطالعات زیادی در مورد کمربندایمنی انجام میگرفت امروزه دولت ها و خودروسازان مطالعات و ازمونهای بسیاری در موردایربگ ها انجام میدهند

قوانین حرکت
قبل از مطالعه جزئیات ایربگ ها باید ابتدا قوانین حرکت را مرور نمائیم.میدانیم اجسام متحرک دارای مومنتوم (اندازه حرکت) هستند.مومنتوم در اثر جرم و سرعت بوجود میاید.
تا هنگامی که نیروی خارجی به جسم وارد نشود جسم در راستای قبلی و با همان سرعت به حرکت خود ادامه میدهد.خودرو از جرمهای متعددی تشکیل شده است .
وزن خودرو و اجسام داخل ان و همینطور مسافرین از ان جمله اند.اگر وسیله ای برای مهار وجود نداشته باشد در هنگام تصادف این اجرام مایل هستند با سرعتی که اتومبیل در حال حرکت بوده است به حرکت رو به جلوی خود ادامه دهند.
کاهش مومنتوم اجسام باید در یک بازه زمانی انجام گیرد.در هنگام تصادف نیروی وارده برای توقف مسافران بسیار زیاد است. همچنین زمان کمی برای اعمال این نیرو وجود دارد. هدف همه وسایل و تجهیزات ایمنی به کار رفته این است که هنگام به کارگیری کمترین اسیب و جراحت ممکن را به فرد وارد نماید.
آنچه ایربگ باید انجام دهد این است که سرعت سرنشین خودرو را به ارامی به صفر برساند تا وی اسیب نبیند. ایربگ فضایی میان راننده و فرمان و سرنشین کنار با داشبورد ایجاد میکند .

غیرفعال نمودن کیسه هوا
برای پاسخ به نگرانی در مورد کودکان و سایر سرنشینان اتومبیل به خصوص سرنشینانی که از نظر جثه کوچکتر هستند از لحاظ قدرت زیاد ایربگ که موجب اسیب یا مرگ انها می شد سازمان NHTSA در سال 1997 قوانینی تصویب کرد که به خودروسازان اجازه میداد از ایربگ های ضعیف تری استفاده کنند. این قانون به شرکتها اجازه داد از ایربگ هایی با قدرت 35%_20% کمتر استقاده نمایند.
علاوه بر این در سال 1998 به فروشندگان و مراکز خدمات خودرو اجازه داده شد تا برای ایربگ ها کلید رددفعال یا غیر فعال قرار دهند تا بتوان در مواقع لزوم ایربگ را از مدار خارج نمود.
دارندگان خودروهایی که در معرض یکی از خطرات زیر هستند میتوانند این کلید را روی خودروی خود نصب کنند:
برای طرف راننده و سرنشین کنار: بستگی به شرایط جسمی افراد دارد.در حالتی که خطر اسیب دیدگی با باز شدن ایربگ افزایش می یابد از این حالت استفاده میکنند.
برای طرف راننده: کسانی که نتوانند فاصله حداقل 10 اینچ را از مرکز فرمان حفظ کنند.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی بررسی خط و نوشتار در گذشته و حال فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی بررسی خط و نوشتار در گذشته و حال فایل ورد (word) دارای 234 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی بررسی خط و نوشتار در گذشته و حال فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

 

چکیده

بشر زمانی که خواست آنچه را می اندیشد نقش کند، قدم به دنیای خط و نگارش گذاشت و به دنبال آن طی حدود بیست هزار سال فرایندی طولانی و سراسر دگرگونی را به کندی و با پیچیدگی پشت سر نهاد.
این مقاله با این هدف نگاشته شده که هرچند اجمالی و گذرا، با کاستی های اجتناب ناپذیر که ناشی از گستره وسیع مطالب در این حوزه بوده، ابتدا رو نوشتی از تاریخ پرفراز و نشیب خط و کتابت در جهان و ایران را به تصویر بکشد، سپس فرضیاتی را در بخش نوشتار مطرح کرده، درستی یا نادرستی انها را مورد بررسی قرار داده و در نهایت نیز پیشنهاداتی در جهت رشد و ارتقای بهره وری فرهنگی از این میراث مکتوب ارائه دهد.


مقدمه

خط و نوشتار در واقع وسیله ای برای ذخیره‌سازی اطلاعات است. در جوامع اولیه، پیش از بهره‌گیری از نوشتار، ذخیره‌سازی اطلاعات به کمک حافظه انجام میگرفت. بسیاری از باستان شناسان بر این عقیده پایبندند که فرایند نوشتار از زمانی شکل ‌گرفت که ماده‌ای برای نوشته شدن وجود داشت؛ به عبارت دیگر، موجودیت نوشته وابسته به موجودیت ماده‌ای بود که بتوان روی آن نوشت. نوع این ماده بر تکامل خط، شکل و اندازه ابزار نوشتار تأثیر داشته است.  همانطور که گفته شد پیشینه نوشتار به معنی عام، حدوداً به 20000 سال می‌رسد و از جمله موادی که نوشتار روی آنها صورت گرفته می‌توان به سنگ، چوب، فلز، پوست، برگ درخت، استخوان، صدف، گِل‌رُس و غیره اشاره کرد.
 انسان ها در غارها برای نخستین بار، تصاویر را بر روی سنگ و دیوار رسم کردند. انها در مرحله نخست تصویرهای واقعی را برای ارتباط ترسیم کردند و با این کار خط تصویری آغاز شد.  از آن پس تقریبا هفده هزار سال طول کشید تا هنر خط و نوشتار، شگفت انگیزترین دستاورد انسان، به صورت تدریجی تکامل یابد.  باستان شناسان معتقدند که احتمالا انسانهای اولیه علامتهای مکتوب را به منظور حفظ حکایتهای خود و تاریخ نویسی ابتدایی به کار گرفته اند.تعداد فراوان تصویر ها وعدم امکان نقش کردن مسائل عاطفی، کمبودهای این روش نگارش بود.کم کم تصویرها شکل ساده تر و نمادین تری به خود گرفتند و برای مفاهیم عاطفی علائمی قراردادی وضع شد. (مثلا نقش دو پا نشانه راه رفتن وچشم اشک آلود نشانه اندوهگینی بود) و در نهایت مجموعه این تلاشها نوعی خط اندیشه نگار را در دسترس نگارندگان قرارداد.
 اهمیت نوشتار در سیر تحول جوامع انسانی به حدّی است که به اعتبار بهره‌گیری یا عدم بهره‌گیری از خط، جوامع انسانی را به دو گروه "دارای خط" و "فاقد خط" تقسیم کرده‌اند.
خط و نوشتار را می‌توان با دو مفهوم عام و خاص مورد اشاره قرار داد. مفهوم عام آن بر هر گونه استفاده از فرایند نوشتار جهت ذخیره‌سازی و انتقال اطلاعات دلالت می‌کند. بدیهی است که نوشتار با این مفهوم، کلیه نگاره‌های ما قبل تاریخ و مفاهیم منقوش بر دیواره غارها، خطوط تصویری و حتی خطوط امروز را نیز در برگرفته در حالی که نوشتار به معنی خاص یعنی مجموعه‌ای از نشانه‌های نوشتاری که بر پایه ویژگی‌های آوایی زبان نظام یافته باشد پدیده‌ای است که امروزه به آن "الفبا" گفته می‌شود. پیشنیه نوشتار با این مفهوم به حدود هزاره سوم پیش از میلاد می‌رسد و از کهن‌ترین سرزمین‌هایی که از آن بهره گرفته‌اند می‌توان به بین‌النهرین، چین، مصر، و یونان اشاره کرد.


منابع و ماخذ

- تاریخ خط، آلبرتین گاور    ، مترجم :عباس مخبر، کورش صفوی
- زبان های خاموش ،فریدریش  یوهان ، ترجمه دکتر یدالله ثمره، دکتر بدرالزمان قریب
- خط و تحول آن در مشرق، علی سامی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله زرتشت و دین ایران فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله زرتشت و دین ایران فایل ورد (word) دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله زرتشت و دین ایران فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله زرتشت و دین ایران فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله زرتشت و دین ایران فایل ورد (word) :

در زمانی از تاریخ که ایران در گیرودار زایش یک نوزاد تمدنی بود که قرار بود درآینده تمدن شکوهمند ایران هخامنشی شود «زَرَت‌اوشترَه پسر پوروش‌ اسپَه» از خاندانِ «اسپیتامَه» در خوارزم (شمال ازبکستانِ کنونی) ظهور کرد. زَرت‌اوشترَه بمعنای شتر زرین است. شتر در خوارزم و بیابانهای آسیای میانه یک حیوان بسیار مفید به شمار میرفت زیرا سواری بود، بارکش بود، شیر برای تغذیه میداد، از گوشتش تغذیه میشد، از پشمش پوشاک و چادر ساخته میشد، و از پوستش فرش و سپر و ابزار میساختند؛ و به این علتها انسانها برای شتر ارج و منزلتی قائل بودند، و برای فرزندانشان اسم شتر را با پسوندهای زیبا برمیگزیدند، و یکی از این نامها «زرت‌اوشتره» (شتر زرین) را پوروشاسپه برای فرزند خویش برگزیده بود. اسب نیز چون یک حیوان سودمند بود، نام فرزندانشان را به آن پیوند میزدند.

نامهائی که پسوند «اسب» دارند (ویشت‌اسپه، اورونت‌اسپه، جام‌اسپه، پوروش‌اسپه، کرش‌اسپه)، همه منسوب به اسب هستند. برای گاو نیز آریائیان احترام خاصی قائل بودند، زیرا هم شیر میداد، هم زمین را شخم میزد هم بار میبرد هم ازگوشتش تغذیه میکردند هم از پوستش پوشاک وکفش و فرش میساختند. از اینرو برای انتخاب نام فرزندانشان انتساب به گاو نیز میمون و خجسته تلقی میکردند، و ما در ایران به نامهائی برمیخوریم که با نام گاو پیوند خورده است؛ از این جمله است گائوماتا که نام معروفترین اصلاح‌طلب تاریخ باستان است. گائومادپان نام یک ایرانی نامدار مدینه دردههء سوم هجری است که نامش را درجریان ترور خلیفهء دوم- عمر- میشنویم. چونکه سگ درمیان ایرانیان یک جانور پسندیده بود برخی از نامهای ایرانی به این جانور نیز منسوب است، و ما نام «اسپَکه» (سگ) را در میان نامهای فرمانروایان ایرانی قبائل اشکیدا (اسکیت) در شمال آذربایجان می‌یابیم. وقتی مجموعه‌ئی از این نامها را در کنار یکدیگر بگذاریم، دیگر دیدن اینکه نام زرتشت با شتر پیوند دارد هیچ شگفتی را برای ما ایجاد نمیکند، و به راحتی میتوانیم قبول کنیم که زرت اوشتره به معنای شتر زرین است و معنای دیگری ندارد، و لازم نیست که- همچون استادان پورداوود و آذرگشسپ- خیال کنیم که چنین نامی نمیتواند برای پیامبر بزرگ ایرانیان برازنده باشد، و بیهوده در تلاش برآئیم که معنای دیگری را برای آن بیابیم.

بزرگ ایرانیان برازنده باشد، و بیهوده در تلاش برآئیم که معنای دیگری را برای آن بیابیم.
پژوهشگران تاریخ ایران باستان دربارهء تاریخ و محل ظهور زرتشت اتفاق نظر ندارند؛ گاه ویرا تا ششهزار سال ق‌م به عقب میبرند، وگاه اورا معاصر داریوش بزرگ میدانند. در اوستای بازنویسی شده در عهد شاپور دوم ساسانی (قرن چهارم میلادی) زرتشت را بنا بر روایات مغان آذربایجان اهل آذربایجان دانسته‌اند و زمان او را قرن هفتم یا ششم ق‌م ذکرکرده‌اند. البته این روایت نمیتواند درست باشد؛ زیرا بی‌تردید زرتشت متعلق به دورانی بسیار دورتر ازاین تاریخ بوده و به زمانی تعلق داشته که هنوز مهاجرت آریائیان به درون ایران آغاز نشده بوده است.

محققان عقیده دارند که لهجه‌ئی که گاتای زرتشت به آن سروده شده از لهجه‌های دوران بسیار دورتر اززمان مادها است؛ و آبادیها و وقایعی که در گاتا ازآنها نام برده شده نشان میدهد که وقایع مربوط به زرتشت درشرق فلات ایران اتفاق میافتاده است. ایرانیان از قرن نهم ق‌م به بعد در غرب فلات ایران با دولتهای عیلامی و آشوری آشنائی داشته‌اند، و اگر آنگونه که روایات مغان آذربایجان ادعا کرده زرتشت از اهالی آذربایجان میبود، اصولا او نیز میبایست از تمدن آشوری دارای اطلاع وافی میبود، و در چنین صورتی حتما میبایست اثر این آشنائی در کتاب او بازتاب می‌یافت. روایات مغ‌ها زمان زرتشت را تا قرن ششم ق‌م به جلو آوردند، و این زمانی بود که دولت ماد در اوج شکوه بود، و زرتشت نیز بنا بر این روایاتِ نادرست در سرزمین اصلی دولت ماد زندگی میکرد. اگر چیزی از حقیقت در این روایات نهفته بود اصولا میبایست زرتشت در سروده‌هایش به دولت ماد و شاه ماد اشاره میکرد؛ در حالیکه اصلا چنین چیزی وجود ندارد و درسخنان او هیچ نشانه‌ئی از تشکیلات سیاسی زمان ماد به چشم نمیخورد. زرتشت از حکومتگران ایرانی با صفتهای «کاوی» و «کرپن» و «اوسیج» یاد میکند،

و تنها فرمانروای مقتدری که او ازوی نام برده است ییما فرزند وی‌وَنگهان (جمشید فرزند هوشنگ) است که به دورانِ ماقبل مهاجرت آریائی‌ها به هند تعلق داشته است. او از ییما به گونه‌ئی یاد میکند که گوئی اندکی پیش از او می‌زیسته و او خانواده‌اش را می‌شناخته است. نام آبادی‌هائی هم که زرتشت درگاتا آورده به هیچ‌وجه درردیف نامهائی که درسلطنت مادها وجود داشت نمیگنجد. روایات سنتی که میگویند که زرتشت از آذربایجان به شرق کشور مهاجرت کرد ازنظر تاریخی هیچ اعتباری نمیتواند داشته باشد. خود زرتشت تصریح دارد که از آغاز کارش در خوارزم بوده و بعد هم به باختر (بلخ) رفته است؛ وچه گواهی بهتر ازگواهی خود زرتشت است؟. منطقهء ظهور زرتشت چنان از غرب ایران و از میانرودان وآسیای صغیر به دور بوده که هیچ نامی از اقوامی که در این سرزمینها میزیسته‌اند به آن منطقه نرسیده بوده است.

در اواخر هزارهء دوم ق‌م تنها ارتباطی که مردم نواحی غربی فلات ایران با شرق فلات داشته‌اند روابط عیلامیها با آن ناحیه بوده که کاروانهای بازرگانی‌شان تا دوردست‌ترین مناطق شرق فلات ایران میرسیده و ساخته‌های تمدنی آنها را به آن مناطق حمل میکرده است. زرتشت حتی وقتی میخواهد از کشور عیلام یاد کند از آن به عنوان «اقلیم هفتم» و «خوانیرَث» نام میبَرد و اشاره میکند که درآن سرزمین بی‌عدالتی حکمفرما است و فرمانش دردست انگره‌منیو است، و حاکمانش پیرو انگره‌منیو هستند. او کاویهائی که درصدد تشکیل اتحادیه جنگها به راه می‌افکندند را به شاهانی تشبیه میکند که در خوانیرث زندگی میکردند و اهورامزدا را نمی‌شناختند و دیواپرست بودند:

شما دیواها ازجنس انگره‌منیواید وکسانیکه ستایشگر شمایند نیز چنینند. شما دیرزمانی است که در خوانیرث دست به کارهائی میزنید که برهمگان معلوم است. شما فرمان میدهید وآنها که توسط شما قدر و منزلت یافته‌اند بد میکنند و از فرمان اهورامزدا و درستکرداری دوری میجویند. شما مردم را ازخوشبختی دور داشته‌اید؛ زیرا که انگره‌منیو شما وگرهماهای فرمانبر شما را از نیکیها دور میدارد و به سوی پیروی از دروغ میرانَد تا بشریت را به نابودی بکشانید».

نام سرزمینهائی که در اوستا آمده هیچکدام در اسناد تاریخی وجود ندارد و بی‌تردید تا قرن ششم ق‌م این نامها به مرور زمان تغییر یافته بوده است. حتی از اقوامی چون «سَکا» و «داهَه» که در قرن هفتم ق‌م قبائل نیرومندی بودند که اولی درناحیهء سیحون ودومی در غرب خوارزم و بیابانهای شرق دریای خزر سکونت داشتند در سروده‌های زرتشت هیچ خبری نیست؛ و او به جای سکاها از قوم «تورَهیا» (توران) سخن میگوید. تورَهیا آن بخش از آریائیان بودند که درقرنهای بعدی قبائل سکائی ازآنها منشعب شدند، و بخشی ازآنها مدتها بعد به درون فلات ایران مهاجرت کردند و ناحیهء «سیستان» (سکستان) به نام آنها شناخته شد.

روایتهای عهد هخامنشی روزگار زرتشت را تا 6000 سال پیش از تشکیل دولت هخامنشی به عقب برده بوده‌اند. این روایات را که برخی از مورخین یونانی بنابر شنیده‌هایشان از ایرانیانِ آن زمان نقل کرده‌اند بهترین گواه بی‌اساس بودن روایت مغان ساسانی است که زرتشت را معاصر اواخر سلطنت ماد و اوائل سلطنت هخامنشی دانسته است. قابل قبولترین بررسیهائی که در بارهء زمان زرتشت به عمل آمده، نشان میدهد که زرتشت در دوره‌ئی از قرنهای 13/ 12 ق‌م درنواحی جنوبی دریاچهء آرال درسرزمین خوارزم ظهور کرده است. یعنی خاستگاه زرتشت در جنوب دریاچهء آرال بوده و اوج فعالیتهای تبلیغیش در بلخ (شمال و شرق افغانستان کنونی) بوده است.

تعالیم زرتشت
جنگهای دنیای باستان عمومًا جنگهای دینی زیر پرچم خدایان بود. مردم جامعه که در اثر تلقینهای رهبران دینی به شدت مرعوب عذاب آسمانی بودند به مجریان چشم و گوش بستهء فرمانهای حکومتگران و رهبران دینی تبدیل شده بودند و با صدور فرمان جهاد در راه خدا در لشکرکشیهای تجاوزگرانه شرکت میجستند و بقصد آنکه مردم اطراف را به اطاعت فرمانروای خویش در آورند و باورهای دینی رهبران خویش را برآنها تحمیل کنند با جان و دل مردم را کشتار و غارت میکردند.

آنچه بهانهء جنگها را به دست حکومتگران تجاوزطلب میداد چندگانگی خدایان و اختلاف باورهای دینی بود که به تبع آن هرکدام از رهبران دینی‌سیاسی گمان میکرد باورهائی که خودش دارد درست و باورهای دیگران باطل است، یعنی تنها خدایان راستین همانا خدایان اویند و دیگر هرچه خدا در جهان مورد پرستش است دروغین و برباطلند و باید از جهان برافتند تا جهان اصلاح گردد. چنین توهمی هزاران سال بر جوامع بشری حکمروائی میکرد و جنگها به راه می‌افکند و ویرانیها به بار میآورد وکشتارهای دسته‌جمعی را به دنبال داشت.

زرتشت مصلحی روشن‌بین وانساندوست و صلح‌طلب و نخستین کس درجهان بود که به این حقیقت توجه نمود که اساس اختلافهای جوامع بشری و ستیزها وجنگها و ویرانیها همانا چندگانگی الوهی و دینی است. او با اندیشهء ازمیان برداشتن اختلافات دینی و چندگانگی الوهی و نزدیک کردن باورهای خداپرستانهء انسانها، و به آرزوی آشنا کردن بشریت با اصول اخلاقی مورد اتفاق همگان، نهضتی را به راه انداخت که نه تنها درجهان زمان او بلکه تا دهها قرن پس ازاو بدیع و منحصر به فرد به شمار رفت.

او که مردی سخنور و شیرین بیان بود، عقائد خویش را به نحوی دلکش و زیبا و همه‌فهم به نظم درآورد و با خواندن سروده‌های زیبای خود به تبلیغ یکتاپرستی و مبارزه با مفاسد ناشی ازتعدد ادیان پرداخت. اوتأکید نمود که درجهان یک خدای واحد نادیدهء آسمانی وجود دارد که آفریدگار و پروردگار ومهرورز ومردم‌دوست وکردگار است؛ و جزاو هرچه را که مردم تحت نام خدا میپرستند و به نام آنها جنگها به راه می‌افکنند، دیوان مردم‌فریب و جنگ‌افروزند که بشریت را به سوی درد و رنج و تباهی سوق میدهند.

زرتشت خویشتن را مبعوث اهورامزدا خواند و اعلام کرد که خدای حقیقی جهان اهورامزدا است که آفریدگار و پروردگار وکارساز و قادر متعال است، و دیگر هرچه خدا نامیده میشود دیوا و دشمن خدا است. او اعلام نمود که اهورامزدا او را برای راهنمائی بشریت به سوی رستگاری برگزیده و به او مأموریت داده تا پیامهای نجات‌بخشش را به همهء مردم روی زمین برساند و راه هدایت را به همه نشان دهد، دشمنیها وجنگها و ویرانگریها و تجاوزها را ازجهان براندازد، و برادری وهمزیستی و صلح و امنیت وآرامش را در جامعه برقرار بدارد. او پیامهایش را بدین نحو به گوش مردم میرساند:

اینک من میخواهم سخن بگویم. شما که نزدیکید و شما که دورید، اگر خواهان تعلیم گرفتن هستید گوش فرادهید و نیک بشنوید. اینک همهء شما اینها را که من میگویم به خاطر بسپارید. ازاین پس بدآموزان و دروغ‌پردازان هیچگاه با فسادکاریهای گفتاری و عقیدتی‌شان حیات اخروی مردم را به شقاوت نتوانند کشید.»
«من دربارهء آن دوگوهر همزادی سخن میگویم که درآغاز آفرینش پیدا شدند. آن یک که فضیلت بود به دیگری که دشمنش بود چنین گفت: اندیشه و عقیده و آموزش و گفتار و رفتار و انفس و ارواح من و تو هیچگاه با هم توافق نخواهند داشت. من از چیزی سخن میگویم که اهورامزدا در این زندگی به من آموخته است. هرکه از شما آنچه را که من می‌اندیشم واعلام میدارم به‌کار نبندد گرفتار درد و رنج خواهد شد. من ازچیزی سخن میگویم که برای زندگی بهترین چیز است … من ازچیزی سخن میگویم که آن ذات اقدس به من یاد داده است، و آن همانا سخنی است که سعادت جاویدان را برای انسانهای میرنده در بردارد. من دربارهء آن ذاتی سخن میگویم که برترین ذات است، و اورا میستایم.»

اینک سخن میگویم با کسانی که گوش شنوا دارند دربارهء آنچه که انسان خردمند باید به خاطر بسپارد، و اهورا و وهومنه را بستاید؛ میخواهم دربارهء رحمتی که مشمول فروغ ایزدی است سخن بگویم- آن رحمتی که شامل حال کسانی میشود که خردمندانه بیندیشند و راستی پیشه کنند.»
بشنوید با گوشهایتان بهترین چیزها را. به آنها با دیدگان روشن‌بین ذهنتان بنگرید تا پیش از آنکه «فرجام بزرگ فرا رسد هرکدامتان بتوانید درانتخاب میان دوراه، تصمیم درست را اتخاذ کنید وآن راهی را برگزینید که سعادت و خوشبختی درآن نهفته است.»

اینک آن دوگوهر نخستین که همزاد بودند و در درون انسان پدیدار شدند یکی بهترین و دیگری بد بود در پندار و گفتار و رفتار. و بین ایندو آنکس که خردمند است راستی را برمیگزیند ولی آنکه نادان است چنین نمیکند. و چون این دوگوهر در آغاز به هم برآمدند، زندگی و مرگ را ایجاد کردند؛ سرانجام، بدترین حیات برای پیروان دروغ خواهد بود و بهترین منش برای پیروان راستی. از این دوگوهر آن یک که خواهان دروغ بود بدترین کردار را برگزید؛ وآنکه بهترین گوهر بود و ازآسمانها جامهء نستوهی برتن داشت راستی را برگزید- و چُنین‌اند همهء کسانی که با کردار شایسته خواهان خشنودی اهورامزدایند. درمیان این دوگوهر همزاد، دیواها (دیوان) راستی را برنگزیدند، زیرا وقتی با هم شدند به هوس هوش‌رُبا مبتلا گشتند و بدترین پندار را برگزیدند، و خشمگینانه جمعیت آراستند تا جهان بشریت را به تباهی و فساد بکشانند.»

فلسفهء بعثت زرتشت را خودِ او درگاتا چنین بیان کرده است: وقتی بسبب رفتار ناشایست دیواپرستانِ مردمفریب، ستم و رنج و فساد درجهان گسترده شد و مردم دست از خداپرستی کشیده فریب دیواها را خوردند وآنها را مورد پرستش قرار دادند، گائوش اوروَن (جهان معنوی که مادر هستی است) دست استغاثه به درگاه اهورامزدا بلند کرد و از بی‌یاوری و بی‌رهبری و بی‌حامی بودن خویش گله کرد و از اهورامزدا استدعا نمود که کسی را بفرستد تا مردم و جهان را از دست دیواها نجات دهد و رنج و فساد را از جهان براندازد. اهورامزدا به «اشا» که فرشتهء عدل و داد بود فرمود تا یکی از بندگان پاکدامن و نیکوکردار را از صفت عدالت و راستی برخوردار سازد و به او یاری کند که با دروغ‌پرستان و خشم‌آوران و ستم‌پیشگان به مبارزه برخیزد. اشا عرض کرد که چنین مأموریتی باید به کسی سپرده شود که نیرومند و باعطوفت و مردم‌دوست و بی‌آزار باشد، تا مردم نیک‌اندیش با او همراهی کنند و در پشت سر او با تبهکاران به مبارزه برخیزند. پروردگار گفت که یکی از بندگان پارسا و نیک‌اندیش را برای انجام این مأموریت برگزیده است و او زَرت‌اوشتره پسر اسپیتامَه است.

با شنیدن این سخن الوهی، «گائوش اوروَن» و «اشا» شاد شدند و با پروردگار عهد کردند که با همهء توان خویش به پاکان و نیکوکاران یاری دهند و ازآنها حمایت کنند. چونکه زرتشت مردی تنها و بی‌یاور وکمتوان بود، به ‌«وهومنه» و «خشَتره» که اولی فرشتهء نیک‌منشی و دومی فرشتهء سلطنت دادگرانه بود دستور رسید که زرتشت را از نیروی خویش بهره‌ور سازند و اورا درراه انجام مأموریتش یاری دهند. برای اینکه سخنان زرتشت درمیان مردم نیک‌اندیش مقبولیت یابد، پرودرگار به او یک بیان شیرین عطا کرد تا بتواند قلوب مردم را به شنیدن رهنمودهایش جلب کند. چون مأموریت هدایت بشر را اهورامزدا به زرتشت سپرد، او خود را را «زئوتا» (رهبر دینی) و «مَنتَران» (موعظه‌گر) لقب داد، و عقائد توحیدیش را به طرزی دلکش و زیبا به نظم درآورد و برای آن درمیان مردم به تبلیغ پرداخت. او صراحتا اعلام کرد که مأموریت دارد راه سعادت را به همگان نشان دهد، نیک‌اندیشی را به همگان بیاموزد، و با بداندیشان و ستمگران مبارزه کند، تا برادری و صلح درمیان همگان برقرار شده ستیزه‌ها ازمیان برود و دردهای جهان مداوا شود. او تصریح کرد که آماده است در راه نشر اندیشه وگفتار وکردار نیکو و در نشان دادن راه درست به بشریت از جان خویش مایه بگذارد و تا آخرین نفس در این راه فعالیت کند.

ما وقتی گاتا را مطالعه میکنیم زرتشت را انسانی می‌یابیم که برای رنجهای بشریت به شدت رنج میکشد و همواره در تلاش است که راهی برای پایان دادن به بدبختیهای مردم بیابد و به آنان نشان دهد و همگان را به رستگاری برساند. و چون میداند که این کار مشکل از عهدهء یک انسان یا حتی یک گروه از انسانها برنمیآید همواره دست دعا به درگاه آفریدگار بلند میکند و ازاو مدد میطلبد، و درعین حال ازاو میخواهد که اینهمه بدبختی و نابسامانی و جنگ و خونریزی و فساد را که درجهان وجود دارد وآسایش وآرامش را ازمردم سلب کرده است از بین ببرد. او احساس میکند که وظیفه دارد که بشریت را از این فلاکتها برهاند، ولی چنین توانی را در خودش سراغ ندارد، و می‌بیند که همهء زورمندان (کاویها، کرپنها، اوسیجها، گرهماها) با تمام توانشان با او مخالفت میورزند، و یاوری از میان انسانها برای خودش نمی یابد؛ و برای همین هم ویرا میبینیم که همواره در اندیشهء یافتن راهی برای انجام مأموریت خویش است و از تنهائی و بی‌یاوری رنج میکشد.

زرتشت را درسروده‌هایش شخصیتی با یک مأموریت جهان‌شمول میبینیم که خود را نجاتبخش بشریت معرفی میکند و به همهء اقوام جهان نظر دارد. در هیچ جای گاتا نمی‌بینیم که زرتشت حتی در یک مورد هم برای رستگاری تنها قبیلهء خودش- قبیلهء اسپیتامه- دعا کرده یا سخن گفته باشد، یا خطاب به آنان گفته باشد که من برای رستگاری شما مبعوث شده‌ام؛ بلکه در همه‌جا خطابش به مردم سراسر گیتی است، و خواهان آن است که همهء مردم روی زمین به مزداپرستی روی آورند و از دیوپرستی دور گردند، تا ستیز و اختلاف و جنگ از میان برود و همهء بشریت در آرامش و آسایش به سر ببرند.
پروردگارا! به ما بگو و با زبان خودت به ما بفهمان که فرجام نیکوکاران چه خواهد بود، تا من بتوانم همهء مردم روی زمین را به راه تو درآورم.»
«من که قلبم را ناظر بر روح خویش قرار داده‌ام، و با نیک‌اندیشی یکی شده‌ام، و به خوبی میدانم که هرکار نیکی را اهورامزدا پاداش خواهد داد، هرچه در توان دارم را در راه آموزش به انسانها برای پیروی از راستی به‌کار خواهم گرفت.»

«پروردگارا ! تو به نیکان گوهر فضیلت داده آنانرا به نیروی تقوا و راستی آراسته‌ئی، ولی بدکاران را خوئی آتشین است و ایندو از یکدیگر متمایزند. همهء کسانی که گوشی شنوا دارند، این حقیقت را درک خواهند کرد و به راه تو در خواهند آمد.»
«پروردگارا ! آیا به زبان خودت و از عمق روح خودت به من یاد خواهی داد که چگونه میشود برای همیشه راه راست و نیک‌اندیشی را در پیش گرفت؟.»

در تعالیم زرتشت موضوعی وجود دارد که در هیچکدام ازدینهای دیگر دیده نمیشود؛ وآن تقدس بخشیدن به آفریدگانِ خوب و مفید اهورامزدا و ستایش آنها است. در اوستا ما سرودهائی را در ستایش خورشید، ماه، ستارگان، رودخانه وآب، درخت، کوه، آتش و دیگر پدیده‌های طبیعی و حتی جانوران سودمندی چون گاو می‌یابیم. این پدیده‌ها در تعالیم زرتشت کم‌وبیش بصورت جلوه‌های ارادهء آفریدگار مطرح‌اند و ستایش ازآنها درحقیقت خویش ستایش ارادهء اهورامزدا، و به بیانی دیگر ستایش ذاتِ اهورامزدا است. اینهایند که ادامهء حیات بشر را به ارادهء باریتعالی ممکن ساخته‌اند؛ پس اینها نعمتهای آفریدگارند و نیکند و شایستهء ستایش‌اند. انسان وقتی این سروده‌ها را میخواند به یاد یک غزل سعدی شیرازی می‌افتد که با این بیت آغاز میشود: به‌جهان خرم ازآنم که جهان خرم ازاواست؛ عاشقم برهمه عالم که همه عالم ازاواست.

سعدی از آن‌رو عاشق همهء جهان است که همهء جهان جلوهء ارادهء خدا است؛ اوکه یک مسلمانِ ایرانی است چنین عقیده‌ئی را در عمق روح و وجدان خویش یافته و به تحقیق آنرا از روزگارانِ دوری به ارث برده و سپس برزبان آورده است. میخواهم بگویم که ستایش پدیده‌های طبیعی درآئین زرتشت زیباترین جلوهء توحید اواست که همه‌چیز را نشأت‌گرفته از اهورامزدا می‌بیند و اورا منشأ همهء نیکیها و خوبیها و راستیها و خوشیها میداند. همهء پدیده‌های طبیعی را اهورامزدا آفریده و به تسخیر بشر درآورده تا بشر توسط آنها به سعادت و خوشی دست یابد و آفریدگار را بهتر بشناسد و اورا بستاید که اینهمه نعمتها را به او ارزانی داشته است. این پدیده‌ها نیز چونکه آفریدگانِ نیک اهورامزدایند باید ستایش شوند و ازراه آنها به ذات باری پی برده شود.

زرتشت را درخلال گاتا انسانی می‌یابیم که نه تنها به انسانها بلکه به همهء آفریدگان عشق میورزد و نه تنها برای انسان بلکه برای همهء موجوداتِ روی زمین خواهان آسایش است. او انسان را موجودی خیرگرا و شرستیز میداند و تصریح میکند که انسان ذاتا نیک‌اندیش و عاشق راستی و عدالت است. زرئشت اساس تعالیمش را بر روی محبت به آفریدگان اهورامزدا قرار داد و مسئولیت اول وآخر انسان را همزیستی مسالمت‌آمیز با هم و حمایت رودخانه وکشتزار و درخت و جانوران اهلی اعلام کرد، و بنابرآن هرگونه تعدی به انسان و حیوان و محصولات و آبادیها را شدیدا نکوهیده آنها را اعمال کسانی نامید که از دیواها فرمان می‌برند تا خوشبختی را از مردم بگیرند و جهان را تخریب کنند. از آنجا که در زمان او کاویها درگیر جنگهای همه‌جانبه با هم بودند و این جنگها ویرانیها و بدبختیها به دنبال میآورد، او نوک پیکان حمله را متوجه کاویها، کرپنها، گرهماها و اوسیجها کرد که به عقیدهء او روح و خرد مردم را به بند کشیده بودند و با به راه انداختن جنگهای تجاوزکارانه و ویرانگر، امنیت را در جامعه از میان برده آرامش را از انسانها سلب کرده چارپایان را نابود کرده و کشتزارها را به ویرانه مبدل میساختند.

او به قصد براندازی آداب و رسوم خشن موجود باهمهء مظاهر دینی روز به مبارزه برخاست و مراسم عبادی آریائیان را که با میگساری و پایکوبی و نعره‌های مستانه و ذبح حیوانات اهلی برای خشنودی خدایانشان همراه بود اعمالی جاهلانه و دیوپرستانه خواند، و قربانی خونین حیوانی را تبهکاری و اعمال ستمگرانه و نابودکنندهء حیوانات سودمند نامید و مورد حملات شدید لفظی قرار داده گفت که این اعمال خشم آفریدگار را برخواهد انگیخت. او همچنین کسانیکه در برابر انسانهای مسالمتجو سلاح برمیکشند و به جنگ برمیخیزند وکشتزارها وآبادیها را تباه میسازند گمراه و دیواپرست و پیرو دروغ خواند و تأکید کرد که اینها گمراهانی‌اند که با این کارهای جاهلانه از دیواها یاری میطلبند و برسر حصول متاع دنیائی آبادیها را ویران میسازند و انسانها را به خاک و خون میکشند. او گفت که کسانیکه جنگ می‌افروزند و آبادیها را تباه میسازند مردمی نابخردند که با کارهای ناروایشان جهان معنوی (گائوش اوروَن) را به فریاد آورده و خشم آفریدگار را برانگیخته‌اند. اوکه به مفاسد میگساری و مستی کاملا واقف بود ضمن تحریم کردن هرگونه نوشابهء مستی‌آور و زائل‌کنندهء هوش انسان، تأکید کرد که کسانیکه نوشابهء مستی‌آور مینوشند و برای خشنودی دیواها و خدایان دروغین به پایکوبی میپردازند و همراه با خروشهای مستانه خون جانوران را به قصد تقدیم به خدایان دروغین بر زمین میریزند، دیواپرستانی‌اند که با خشم آفریدگار جهان روبرو خواهند شد.

به عقیدهء زرتشت مردم ذاتا گرایش به نیکی دارند و از بدی بیزارند؛ و اگر بدآموزی‌های رهبران مردم‌فریب و مدعیانِ دروغین نمیبود همه درست‌کردار وآشتی‌جو ومهرپرور میشدند و با تاب و توانشان در راه آبادانی جهان میکوشیدند. وی تصریح میکند که شر و بدی نه متعلق به جهان انسانها بلکه از آنِ اقلیم هفتم است که اقلیم دیواها است، و دیواها این شر و بدی را گسترانده مردم را با وعده‌های دروغین و فریبا شیفتهء متاع دنیائی کرده در دلهایشان آرزوی جاودانگی نهاده‌اند و به این وسیله به دست این فریبخوردگان خشونت میپراکنند و جهان را به تباهی میکشانند و بشر را به سوی نابودی سوق میدهند. به گفتهء او آنچه مردم را از فطرت خویش بیگانه می‌سازد نیروی دیومنشی است که به درون انسانهای کج‌اندیش حلول میکند و آنها را به دیوهای خشم‌آور و تبهکار وآزمند و کینه‌ورز مبدل میسازد. این نیروی دیومنش که «اَنگرَه‌مَنیو» (منش خبیث) نام دارد ازآغاز آفرینش با بشر زاده شده؛ همانگونه که «سپَنتامَنیو» (منش مقدس) نیز با او زاده شده است. انگره‌منیو همواره انسان را به سوی بدی و فساد سوق میدهد، و سپنتامنیو اورا به طرف نیکی و عدالت رهنمائی میکند. انسان خردمندی که از سپنتامنیو پیروی کند و نیکوکاری پیشه سازد و با کار وکوشش خود جهان را آباد کند، خدا ازاو خشنود میشود و در زندگی اخروی خوشبختی ابدی به او عطا خواهد کرد؛ ولی بی‌خردی که تابع انگره‌منیو شود و با پیروی از فرمان دیواها بدکرداری پیشه کند و امنیت وآرامش مردم را از بین ببرد، در آخرت به بدترین کیفرها و عذاب جاویدان گرفتار خواهد آمد.

آنچه درتعالیم زرتشت توجه محققان را به خود جلب میکند آنست که او برخلاف انبیای سامی خودش را دنباله‌رو یا احیاکنندهء ادیان پیش ازخودش اعلام نمیکند، بلکه با همهء مظاهر دینی موجود به مبارزه برخاسته و به جای آنکه درصدد پالودن آنها باشد درتلاش براندازی آنها است، و مجموعهء تعالیمی که ارائه میکند برای جوامع اطراف او تازگی دارد زرتشت با یک اقدام انقلابی برضد همهء مظاهر دینی شورید و همه را ساخته و پرداختهء دیوانِ مردمفریب خوانده به آنها اعلام مبارزه کرد. یعنی او دینی آورده بود که تعالیمش کاملا انقلابی بود و زندگی عقیدتی مردم را زیرورو میکرد و عدالتی آرمانی را تعلیم میداد که تا آنزمان برای مردم جهان ناشناخته بود.

اصول دین زرتشت
تعالیم زرتشت بر روی سه موضوع اساسی تأکید مکرر دارد: یکی توحید (یکتائی ذات پروردگار اهورامزدا)، دیگر اختیار (آزادی ارادهء انسان درزندگی این‌جهانی)، و سوم معاد (فرجام بشر و زندگی اخروی). درزیر اجمالا به هرکدام از این سه اصل نظری خواهیم افکند تا ببینیم که این تعالیم تا چه اندازه میتوانسته است انسانساز وهدایتگر بوده باشد.

1ـ توحید: زرتشت که اساس تعالیم خویش را بر توحید ناب قرار داده بود تا چندگانه‌پرستی را از جهان براندازد، به طور مکرر تعلیم میداد که هیچ معبودی جز اهورامزدا وجود ندارد، و او تنها ذات شایستهء ستایش و پرستش است. اوصافی که او درگاتا از اهورامزدا بیان میدارد چنین است: اهورامزدا خالق هستی و پروردگار جهان است؛ نگهدارندهء زمین وآسمان و به جریان اندازندهء خورشید و ماه و ستارگان و رودها و بادها و ابرها او است؛ نور و ظلمت و خواب و بیداری و شب و روز را او آفریده است؛ ذات او ازلی و ابدی است و همیشه بوده و همیشه خواهد بود؛ همهء امور گیتی به مشیئت او انجام میگیرد؛ فعال مایشاء است که اراده‌اش همواره در جمیع اشیاء و امور سریان دارد؛ داور نهائی اعمال انسانها است؛ سلطان مطلق و قادر مطلق است؛ برتر از همه‌کس و همه‌چیز است؛ دانای آشکار و نهان است؛ منبع همهء نیکیها و خوبیها است و مهرورز و مهرپرور است؛ رحمتش شامل همگان است؛ حکیم است؛ به ندای بندگانش پاسخ میدهد (مجیبُ‌الدعوات است)؛ نگهبان نیکیها و نیکان است؛ مقدسترین ذات (قُدوس) است؛ او است که به انسانها یاد داده است که فرزندان در اطاعت پدران باشند؛ ایمان استوار را به کسی عطا میکند که با دل و جانش خواهان رضای او باشد؛ وکسانی که خواهان رحمت اویند مشمول رحمت و سعادت جاویدان اخروی خواهند شد؛ زیرا او مراقب رفتار و کردار انسانها است و هر نیک و بدی را از خورد و درشت زیر نظر دارد و هرعملی را- به تناسب- پاداش یا کیفر خواهد داد.

زرتشت تعلیم میداد که همهء مردم روی زمین مخلوق یک خالق و بندگان یک خدایند، و درنتیجه همه دربرابر آفریدگارشان با یکدیگر برابر و درخلقت با یکدیگر برادرند و باید درراه خوشبختی یکدیگر تلاش کنند و همه با هم درراه آباد کردن جهان بکوشند. آباد کردنِ جهان و بهزیستی انسان اساس تعالیم زرتشت بود.

موضوعی که در تعالیم زرتشت ستایش مطالعه‌گران شخصیت وآئین اورا برمیانگیزد آنست که او «خدا» و «حقیقت» را به نحوی مطرح میکند که هردو یکی هستند، یعنی خدا حقیقت است و حقیقت خدا است و تفاوتی میان این دو مفهوم مجرد نیست؛ و انسان میتواند با نیک‌اندیشی و رفتار نیکو به او دست یابد. درجهانی که همهء مصلحان دینی و انبیای قومی برای خدایانشان تصویر مادی و جا و مکان قائل بودند و برایش خانه و مذبح و مجسمه و تصویر میساختند، زرتشت برای نخستین بار خدا را به گونه‌ئی مطرح کرد که یک ذات مجرد و غیرقابل تصور بود و نمیشد شکل و شمایل و جا و مکان برایش قائل شد. درهمه‌جای گاتا چنین نمودار است که تجلی فروغ اهورامزدا را میتوان درژرفای دل هر انسان نیک‌اندیش و خیرخواه و باتقوا یافت و نه درجای دیگر؛ و به عقیدهء زرتشت این تجلی برای مردمِ نیک‌اندیش چنان محسوس است که نیازی به دلیل و برهان ندارد و هر انسانی بالفطره وجود اورا در عمق ذهن خودش احساس میکند.

 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله پدیدهی خشکی فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله پدیده‌ی خشکی فایل ورد (word) دارای 139 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله پدیده‌ی خشکی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله پدیده‌ی خشکی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله پدیده‌ی خشکی فایل ورد (word) :

مفهوم خشکی باید بدانیم که خشکی چیست و چه عواملی باعث بروز آن می‌شود محیطهای خشک از نظر شکل زمین ، خاک ، گونه‌های گیاهی و جانوری ، بیلان آبی و فعالیت‌های انسانی بسیار متنوع‌اند به همین علت نمی‌توان تعریف دقیقی بیان کرد به طور کلی خشکی پدیده‌ای است که در نتیجه کمبود باران حادث می‌شود .اگر چه کمبود باران عامل اصلی خشکی است ولی اگر مدتی باران نبارد و شبنم موجود نباشد تا حدودی مانع از خشکی می‌شود و ممکن است در منطقه‌ای باران باشد ولی احساس خشکی کرد که به آن تبخیر و تعرق می‌گویند .
1/ تبخیر : Evaporation
متصاعد شدن رطوبت زمین و منابع آبی را و همچنین در ایام بارندگی متصاعد شدن رطوبت از سطح گیاهان را تبخیر می‌گویند .
2/ تعرق : Transpiration
به مقدار رطوبتی که گیاهان از زمین می‌گیرند و در فضا متصاعد می‌کنند تعرق گفته می شود .
3/ تبخیر و تعرق : Evopotransipiration
تبخیر و تعرق باعث می گردد که بخشی ازمیزان کل بارش توسط آن از محیط خارج شود . هر چه میزان آن بیشتر باشد شدت نسبی خشکی بییشتر است. بنابراین نتیجه می‌شود که خشکی را نباید صرفاً براساس بارندگی سنجید بلکه باید در چهارچوب رابطه ی بارندگی و تبخیر و تعرق محاسبه کرد . تبخیر و تعرق به دو عامل حرارت و باد بستگی دارد . هر چه حرارت بیشتر شود تبخیر و تعرق افزایش می‌یابد معمولاً در حالت سکون هوا تبخیر و تعرق ابری اطراف گیاه ایجاد می‌نماید که مانع از تبخیر و تعرق بیشتر می‌شود روابط متعددی برای سنجیدن خشکی وجود دارد خشکی معمولاً تابعی از دما و بارندگی است که شاخص خشکی penman شاخص مناسبی برای خشکی اقلیمی است . و از رابطه‌ی زیر به دست می آید .
Ai=Aridity index
بارندگی = P = Ai شاخص خشکی
تبخیر و تعرق ETP

این شاخص با در نظر گرفتن رطوبت هوا ،‌تشعشع خورشید و میزان سرعت باد محاسبه می شود به وسیله‌ی این شاخص مناطق خشک را به سه دسته زیر تقسیم میکنند .
1) خیلی خشک Hyper - Arid
اگر ضریب خشکی کمتر از 05/0 باشد به آن منطقه خیلی خشک اطلاق می شود . 2/4 درصد کل زمین‌های خشک دنیا را در بر می‌گیرد . مناطقی هستند فاقد پوشش گیاهی ،‌میزان بارش سالیانه .
در این مناطق کمتر از 100 میلی‌متر است میزان بارش بسیار نامنظم است به طوری که در دوره‌های طولانی بارندگی در حد صفر است و بعضاً درختچه‌های پراکنده در آن مشاهده می‌شود و گاهاً زندگی شبانی در آن مشاهده می شود .
2) خشک Arid
ضریب خشکی بین 05/0 تا 2/0 است .
6/14 درصد کل زمینهای خشک دنیا را در بر می گیرد .
پوشش گیاهی طبیعی به طور پراکنده وجود دارد .
کشاورزی با آبیاری در آن امکان پذیر است .
میزان بارندگی 250 تا 100 میلی‌متر است .
3) نیمه خشک Semi – Arid
ضریب خشکی بین 2/0 تا 5/0 است .
2/12 درصد کل زمین‌های خشک دنیا را در بر می‌گیرد .
میزان بارندگی 250 تا 400 میلی‌متر است .
دارای پوشش گیاهی درختی ،درختچه‌ای ، بوته‌ای ، علفی است .
کشاورزی در آن امکا‌ن‌پذیر است دامپروری و زندگی ساکن شهری در آن دیده می‌شود . به طور کلی اراضی دنیا جزء اراضی خشک محسوب می‌شود .
اقالیم مناطق خشک :
ویژگی‌های مناطق خشک
گرمای شدید و بارندگی پراکنده و ناکافی است در واقع یک نوع ناهمگونی در آب و هوا به چشم می‌خورد . که در نتیجه‌ی اختلاف درجه‌ی حرارت فصل بارندگی و درجه‌ی خشکی پدید می آید . اقالیم مناطق خشک شامل سه دسته
1/ اقلیم مدیترانه‌ای Mediterranean
2/ اقلیم گرمسیری ( استوایی ) Tropical
3/ اقلیم قاره‌ای continental

اقلیم مدیترانه‌ای :
بارندگی در زمستان انجام می‌پذیرد ، تابستان گرم و خشک است و در تابستان بارندگی وجود ندارد طول مدت خشکی متجاوز از 5 ماه است . گیاهان دارای برگهای گوشتی یا اسکلروفیلی sclerophily و دارای ریشه‌ی عمیق هستند تا ضمن کاهش تعرق آب اعماق زمین را جذب کنند آتش سوزی با رعد و برق در مناطق با اقلیم مدیترانه‌ای وجود دارد زیرا گیاهان خود قادر به زاد آوری نیستند و آتش می گیرند و دوباره به وجود می آیند با پراکندگی بذر که تجدید حیات است .

اقلیم گرمسیری (‌استوایی )
بارندگی در طول سال و هر روز متجاوز از mm100 وجود دارد در این مناطق فصل وجود ندارد گونه‌ها اعم از پهن برگ و سوزنی برگ همیشه سبز هستند در ناحیه‌ی نیمه گرمسیری باران‌های موسمی وجود دارد .
هر چه از مناطق استوا دورتر می شویم فصل بارندگی کمتر می‌شود و زمستان‌ها طولانی‌تر می شود .

اقلیم قاره‌ای
معمولاً پراکنش بارندگی در تمام طول سال یکنواخت و کم است به همین علت فصل رشد در تمام طول سال ادامه دارد .

علل خشکی :
1/ بارندگی کم 2/ باد در خشکی نقش اساسی دارد .
عوامل موثر در خشکی متعدد است .
1- طولانی شدن کمبود بارندگی به مرور یک منطقه را می‌تواند به بیابان تبدیل کند .
2- نحوه‌ی توزیع بارندگی در خشکی یک منطقه تاثیر فراوان دارد به آن رژیم بارندگی می‌گویند اگر این توزیع در تمام طول سال حالت یکنواخت داشته باشد وضع هوا و سیمای طبیعی متفاوت خواهد بود .
3- از تابش نور خورشید زاویه‌ی تابش اشعه‌ی خورشید اهمیت بسیار دارد در استوا اشعه‌ی خورشید عمود به سطح زمین میتابد و گرمای بیشتری تولید می‌کند در نتیجه تبخیر و تعرق بیشتر می‌شود هر چه از این منطقه به قطب شمال و جنوب نزدیک شویم اشعه افقی‌تر می‌تابد و گرما کمتر و تبخیر و تعرق نیز کمتر می‌شود .
4- گردش زمین به دور خورشید نیز در ایجاد خشکی موثر است حرکت زمین سبب بروز جریان‌های هوایی در روی کره‌ی زمین می‌گردد که باعث می شود مراکز فشار هوا ریزش باران در خارج از مدار 15 تا 45 درجه‌ی شمال استوا و در خارج 20 تا 35 درجه‌ی جنوب استوا ببارد . و مناطق خشکی در این مناطق ظاهر شود .
5- بادها باعث می‌شود که هوای مطلوب از روی مناطق خشک عبور کرده و بعضاً باعث بارندگی می شوند ضمن این که در تبخیر و تعرق نیز نقش اساسی دارند .
6- دوری از اقیانوس‌ها و دریاها رطوبت هوای بالای اقیانوس‌ها معمولاً در اقیانوس‌ها و خشکی ‌های اطراف آن می‌ریزند . و کمتر به مناطقی عمیق‌تر نفوذ می‌کنند .
7- وجود ارتفاعات اغلب مانع نفوذ هوا و عبور آن می‌شود و ابرها به علت سردی مناطق کوهستانی جذب آن شده به صورت برف می ریزند مانند سلسله جبال البرز که رطوبت خزر را می‌گیرد و سلسله جبال آند در آمریکای جنوبی باعث تشکیل صحرای پاتاگونی می‌شود سلسله جبال هیمالیا در آسیا باعث تشکیل صحرای قره قوم و قزل قوم می‌گردد .

پوشش گیاهی مناطق خشک :
بسیار محدود و پراکنده است . با وجود این دارای سه فرم گیاهی زیر است :
1/ گیاهان یکساله با دوره‌ی رشد کوتاه Ephemerals annuals
2/ گیاهان گوشتی چند ساله Succulants perennials
3/ گیاهان غیر گوشتی چند ساله none succulents perennials

گیاهان یکساله با دوره‌ی رشد کوتاه :
این گیاهان بعد از بارندگی و مناسب شدن شرایط از نظر رطوبت حرارت و میزان شوری بستر ظاهر می‌شوند . و دوره‌ی زیست آن‌ها کوتاه است و در یک فصل مراحل رشد خود را انجام می‌دهند . این گیاهان در دوران خشکسالی که ممکن است چندین سال طول بکشد به شکل بذر زندگی می‌کنند .

گیاهان گوشتی چند ساله :
این گیاهان قادرند آب را در اندام‌های خود ذخیره کنند این ویژگی به علت تکثیر و توسعه بافت پارانشیمی ساقه و برگ‌ها و خصوصیات فیزیولوژیکی آنهاست که میزان تعرق کمتری دارند مانند کاکتوس‌ها .


گیاهان غیر گوشتی چند ساله :
این گونه‌ها بیشترین تنوع را در میان گونه‌های مناطق خشک دارا هستند و به شرایط نامساعد مقاوم هستند و شامل انواع گراس‌ها ، بوته‌ها ،‌درختان و درختچه‌ها می باشند روش این گیاهان به سه شکل زیر ظاهر می شود .
1/ همیشه سبز در تمام طول سال گیاه سبز و از نظر بیولو‍ژیک فعال می باشد . مانند زیتون olea europea کهور prosopis spicigera
2/ خزان کننده در فصل خشک
کنارchirsti ziziphus spina از نظر بیولوژیکی گیاه جهت جلوگیری از تبخیر و تعرق در فصل خشک در خواب به سرمی‌برد و به خزان می رود .
3/ خزان کننده در فصل سرد
این گیاهان جهت جلوگیری از یخ زدگی در زمستان خزان می‌کنند مانند
اقاقیا Robinia pseudaacacea

ویژگی‌های گیاهان خشک پسند :
گیاهان مناطق خشک جهت مقابله با شرایط خشکی منطقه از نظر فیزیولوژی و مورفولوژی و سیستم فتوسنتز از خصوصیات خاصی برخوردارند که بتوانند شرایط خشکی را تحمل کنند و در برابر آن بر دباری نشان دهند .
در زیر به تعدادی از این خصوصیات اشاره می‌شود :
توسعه سیستم ریشه‌ای
رشد اصلی ریشه‌ها می‌تواند به صورت عمودی ، افقی یا به هر دو صورت باشد و ارتباط زیادی به شرایط خاک منطقه دارد . نفوذ ریشه تا عمق بیش از 15 متر برای بسیاری از گونه‌ها غیر عادی نیست مانند گونه‌ی کهور Haloxilon , prosopis در خاکهای کم عمق ریشه‌ها به طور افقی در زیر خاک رشد می‌کنند . بعضی از گونه‌های خشکی پسند یا خشکی گرا در پاسخ به بارندگی کم و یا درخلال دوره‌های تشکیل شبنم در زیر سطح خاک ریشه‌های سطحی تولید می‌کنند .
برخی از گونه‌ها زمانی که در معرض هجوم تپه‌های شنی قرار می گیرند تولید ریشه از ساقه‌های مدفون شده در زیر شن نموده و حداکثر استفاده را از شرایط ایجاد شده می‌برند مانند کلیر (cappais decidva) و یا اسکبنیل calligonum بعضی از گیاهان نیز دارای ریشه‌های غده‌ای بوده و در آن آب و مواد غذایی ذخیره می‌کنند از این گیاهان که در مناطق استوایی در معرض آتش سوزی قرار می گیرند و زنده می‌مانند به عنوان مثال Venoniade serterum را می‌توان نام برد .
به ریشه این گیاه xylopodium گفته می‌شود در بعضی از گونه‌های مناطق خشک همانند دم گاوی smirnovia که بر روی تپه‌های شنی می‌رویند برای مقابله با فرسایش بادی و جلوگیری از ریشه کن شدن گیاه دارای سیستم ریشه‌ای مشبک می‌شوند که مانند کلافی دانه‌های شن را در بر می گیرند و به حفاظت خاک کمک می‌کنند.
نسبت ریشه به ساقه
رشد جوانه ها به وسعت رشد ریشه‌ها نبوده و نسبت ساقه به ریشه یک به سه ونیم تا یک به شش و گاهی بیشتر است .
کاهش سطح تعرق
کاهش سطح تعرق در اثر ریزش و یا لوله شدن برگ‌ها صورت می گیرد و یا برگ‌ها به شکل خار در می‌آ‌یند .
کاهش فعلی سطح تعرق گیاه
زمانی که محیط خشک می شود و میزان تعرق بالا می‌رود این گیاهان قادرند با ریزش برگ‌های خود باعث کاهش میزان اتلاف آب از گیاه شوند .
سازگاری خاص در گونه‌های همیشه سبز
چرمی بودن برگها و براق بودن بعضی از برگ‌ها باعث انعکاس نور شده و از گرم شدن زیاد سطح برگ جلوگیری می‌کنند .
بعضی از گیاهان از لایه‌ی ضخیم مومی شکل پوشیده می‌شوند به این گیاهان اسکلروفیلی می‌گویند که خاص مناطق مدیترانه‌ای است مانند : olea europea زیتون Quercus suber بلوط چوب پنبه‌ای .
کوتیکولی شدن Cuticularization تشکیل لایه مشمع مانند در سطح برگها از جنس کوتین .
کوتینی شدن برگ‌ها cutinization اشباع سازی دیوارهای سلولی از ماده‌ی کوتین که یک لایه‌ی ضد آب با تارهای موئین فراوان ایجاد می کند .
فرم خاص روزنه‌ها
تو رفتگی آن‌ها در شیارهایی که از کرک و مو پوشیده شده است که مانع از تبخیر می‌گردد.
سیستم فتوسنتز برگ‌ها
گیاهان مناطق خشک جهت مقابله با گرمای شدید و خشکی محیط دارای سیستم فتوسنتزی خاص می شوند تا در روزهای گرم بتوانند روزنه‌های خود را بسته نگه دارند تا از تغییر و تعرق جلوگیری به عمل آورند و رطوبت را در خود حفظ کنند . مثلاً گیاهان برای انجام عمل فتوسنتز صبح عمل می‌کنند .


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی نقش و تاثیر توسعه کشاورزی به پیشرفت صنعتی فایل ور

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی نقش و تاثیر توسعه کشاورزی به پیشرفت صنعتی فایل ورد (word) دارای 185 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی نقش و تاثیر توسعه کشاورزی به پیشرفت صنعتی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی نقش و تاثیر توسعه کشاورزی به پیشرفت صنعتی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی نقش و تاثیر توسعه کشاورزی به پیشرفت صنعتی فایل ورد (word) :

انسان برای تامین نیازهای روزمره خود را پیش رو داشت. ابتدا شکار و استفاده از گیاهان خودرو و سپس به مرور زمان و با فرا گرفتن فنون اولیه کشاورزی اقدام به تهیه مایهتاج خود نمود. با توجه به خطراتی که در شکار حیوانات انسان را تهدید می کرد، لذا تمایل به سمت کشاوزی بیشتر و بیشتر شد تا جایی که در گذشته ای نه چندان دور، بیشتر مردم عدی در کره زمین پیشه کشاورزی را برگزیدند. کشاورزان با سه عامل زمین، نیروی کار و آب روبرو هستند که اهمیت هر سه مورد به نوع خود بسیار مهم بوده و می باشد.
امروزه با مکانیزه شدن صنعت کشاورزی نوع محصولات و تنوع فصلی آنها و نیز مقدار تولید آنها تفاوتهای بسیاری بوده است با استفاده از ابزار آلاتی مانند کمباین، تراکتور و دستگاههای مخصوص شخم زنیف سم پاشی های هوایی و نیروی انسانی کمتری درگیر کشاورزی می شود که این امر موجب کاهش هزینه تولید در مجموع، و از طرف دیگر افزایش بیکاری را سبب می شود.
امروزه کشاورزی سنتی در مقایسه با سالهای گذشته بسیار کمتر شده است. اکثر کشاورزان یا کوچ کرده و به شهرهای بزرگ آمده اند و یا آنهایی که توان مالی داشته اند با سیستم های امروزه خود را وقف داده و از سیستم های نوین آبیاری و ماشین آلات کشاورزی استفاده می کنند.
در سالهای اخیر با استفاده از تکنولوژی نانو، تولید محصولات فصلی، در تمام فصول امکانپذیری شده است که این امر بمنزله انقلابی در کشاورزی به حساب می آید. از این رو می توان گفت دیگر می توان کشاورز را به همان دیدگاه قدیم نگریست بلکه نیازمند توجه و دیدگاه علمی و دقیق می باشد
پروژه دانشجویی نقش و تاثیر توسعه کشاورزی به پیشرفت صنعتی فایل ورد (word)
هدف پژوهش:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین کشاورزی، صنعت و تاثیر متقابل آنها بر یکدیگر وضعیت کشاورزی فعلی ایران و نیز بررسی از جنبه اقتصادی مکانیزه کردن کشاورزی می باشد.
اهمیت مسئله (نظری علمی):
با توجه به اینکه نیاز انسان به مواد غذایی پایانی ندارد و نیاز انسان به غذا از نیازهای اساسی محسوب می شود، و نیز بیشتر نیاز از طریق محصولات کشاورزی برآورده می شود و همچنین کمبود زمین های قابل کشاورزی و اینکه بیشتر سطح زمین را آب فرا گرفته است، همه و همه بر اهمیت توجه به کشاورزی می افزاید، کشور ما ایران نیز که بیشترین سطح آنرا بیابان و کوه فرا گرفته استف و زمین های قابل کشت بسیار کمی دارد.
از سوی دیگر وضعیت آب و هوایی ایران و نیز تنوع فراوان محصولات کشاورزی و مزایایی که از قبل آن حاصل می شود مانند نیز کاهش هزینه های وارداتی، ایجاد اشتغال و جلوگیری از مهاجرت اهمیت دارد.
سوال ها یا فرضیه های پژوهش:
توسعه کشاورزی و پیشرفت صنعتی، رابطه مستقیم دارند.
استفاده از صنعت در کشاورزی موجب تسریع توسعه کشاورزی می شود.
توسعه کشاورزی، همپای توسعه صنعت، توجیه اقتصادی دارد
پیشرفت کشاورزی و استفاده از تکنولوژی در آن موجب شکوفایی اقتصادی کشور می شود.
تعریف علمی متغیرهای مورد بررسی:
(متغیر های مستقل)f= متغیر تابع
متغیرهای مستقل شامل پیشرفت در کشاورزی، تاثیر کشاورزی در اقتصاد و عوامل وابسته به کشاورزی می باشد و متغیر وابسته صنعت و توسعه صنعت می باشد.
مقیاس اندازه گیری نسبی است (توسعه صنعت)، با توجه به اینکه متغیرها وابسته هستند، مقیاس اندازه گیری در این پژوهش نسبی است.
مشخص کردن نقش متغیرها
در این پژوهش: پیشرفت، در کشاورزی متغیر مستقل و توسعه صنعت به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار می گیرد.
طرح پژوهش:
در بررسی این پژوهش ابتدا وضعیت کشاورزی ایران مورد بررسی قرار می گیرد و سپس رابطه میان صنعت و کشاورزی مورد بررسی قرار می گیرد و در پایان میزان تاثر گذاری کشاورزی بر صنعت مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد.
جامعه و گروه نمونه مورد بررسی:
جامعه و گروه بررسی شده، جمعی از دانش آموختگان اقتصاد کشاورزی، مهندسین کشاورزی و مزرعه داران می باشند.
روش نمونه برداری:
با توجه به اینکه این پژوهش، یک پژوهش و تحقیق مکاشفه ای است، لذا جامعه آ‌ماری ما از مزرعه باران ودانش آموختگان اقتصاد کشاورزی استفاده شده است که با توجه به کم بودن تعداد آنها و عدم دسترس مناسب به آنها، به صورت انتخاب شده تعیین شده اند.
ابزار گرد آوری داده ها:
در این محقق برای گرد آوری داده ها از روش مصاحبه و منابع کتابخانه ای و آماری استفاده شده است اصلی ترین و روش گرد آوری مصاحبه با دانش آموختگان کشاورزی و اقتصاد کشاورزی می باشد و نیز استفاده از آمار سایتهای جهاد کشاورزی و وزارت بازرگانی می باشد. با توجه به نوع پژوهش، پرسشنامه امکانپذیر نبوده و بیشتر مصاحبه صورت می گرفته است.
روش تجزیه و تحلیل داده ها:
در این پروژه برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی به آزمون فرضیه ها پرداخته شده است.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   46   47   48   49   50   >>   >