پروژه دانشجویی مقاله رابطه هماهنگی بین استراتژی سطح کسبوکار و ا

پروژه دانشجویی مقاله رابطه هماهنگی بین استراتژی سطح کسبوکار و استراتژی بازاریابی با عملکرد سازمانی فایل ورد (word) دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله رابطه هماهنگی بین استراتژی سطح کسبوکار و استراتژی بازاریابی با عملکرد سازمانی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله رابطه هماهنگی بین استراتژی سطح کسبوکار و استراتژی بازاریابی با عملکرد سازمانی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله رابطه هماهنگی بین استراتژی سطح کسبوکار و استراتژی بازاریابی با عملکرد سازمانی فایل ورد (word) :
رابطه هماهنگی بین استراتژی سطح کسبوکار و استراتژی بازاریابی با عملکرد سازمانی
سؤال اصلی تحقیق. تاثیر هماهنگی استراتژیهای بازاریابی با استراتژیهای سطح کسب و کاربا در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچ
گونه است؟
سؤالات فرعی تحقیق عبارتند از:
1- تاثیر هماهنگی استراتژیبازاریابی نوع اول با استراتژیهای کسب و کار نوع اول با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
2- تاثیر هماهنگی استراتژیبازاریابی نوع اول با استراتژیهای کس
ب و کار نوع دوم با در نظرگرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
3- تاثیر هماهنگی استراتژیبازاریابی نوع اول با استراتژیهای کس
ب و کار نوع سومبادر نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
4- تاثیر هماهنگی استراتژیبازاریابی نوع اول با استراتژیهای کسب و کار نوعچهارم بادرنظرگرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
5- تاثیر هماهنگی استراتژیبازاریابی نوع دوم با استراتژیهای کسب و کار نوع اول با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
6- تاثیر هماهنگی استراتژیبازاریابی نوع دوم با استراتژیهای کسب و کار نوع دوم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
7- تاثیر هماهنگی استراتژیبازاریابی نوع دوم با استراتژیهای کسب و کار نوع سوم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
8- تاثیر هماهنگی استراتژیبازاریابی نوع دوم با استراتژیهای کسب و کار نوع چهارم
با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
9- تاثیر هماهنگی استراتژیبازاریابی نوع سوم با استراتژیهای کسب و کار نوع اول با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
10- تاثیر هماهنگی استراتژیبازاریابی نوع سوم با استراتژیهای کسب و کار نوع دوم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
11- تاثیر هماهنگی استراتژیبازاریابی نوع سوم با استراتژیهای کسب و کار نوع سوم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
12- تاثیر هماهنگی استراتژیبازاریابی نوع سوم با استراتژیهای کسب و کار نوع چهارم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
13- تاثیر هماهنگی استراتژیبازاریابی نوع چهارم با استراتژیهای کسب و کار نوع اول با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
14- تاثیر هماهنگی استراتژیبازاریابی نوع چهارم با استراتژیهای کسب و کار نوع دوم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
15- تاثیر هماهنگی استراتژیبازاریابی نوع چهارم با استراتژیهای کسب و کار نوع سوم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
16- تاثیرهماهنگی استراتژیبازاریابی نوع چهارم با استراتژیهای کسب و کار نوع چهارم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
فرضیههای تحقیق
رابطه بین متغیر تعدیل کننده(چرخه حیات محصول)و استراتژیهای بازاریابی در تحقیقات قبلی توسط واکر و همکاران(2003)بررسی شدهاست،بدین صورت که برای هر مرحله از چرخه حیات محصول استراتژیهای خاص آن مرحله انتخاب میشود. در این تحقیق از نتایج تحقیقات آنها استفاده شده و سپس فرضیه هاجهت بررسی هماهنگی بین استراتژیهای بازاریابی و کسبوکار تدوین شدهاند.
فرضیه اول ـ استراتژی بازاریابی نوع اول به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع اول هماهنگتر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود میبخشد.
فرضیه دوم ـ استراتژی بازاریابی نوع اول به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع دوم هماهنگتر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود میبخشد.
فرضیه سوم ـ استراتژی بازاریابی نوع اول به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع سوم هماهنگتر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود میبخشد.
فرضیه چهارم ـ استراتژی بازاریابی نوع اول به شرط تناسب با چرخه حیات مح
صول با استراتژی کسب و کار نوع چهارم هماهنگتر است و این هماهنگی ع
ملکرد را بهبود میبخشد.
فرضیه پنجم ـ استراتژی بازاریابی نوع دوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع اول هماهنگتر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود میبخ
شد.
فرضیه ششم ـ استراتژی بازاریابی نوع دوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع دوم هماهنگتر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود میبخشد.
فرضیه هفتم ـ استراتژی بازاریابی نوع دوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع سوم هماهنگتر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود میبخشد.
فرضیه هشتم ـ استراتژی بازاریابی نوع دوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع چهارم هماهنگتر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود میبخشد.
فرضیه نهم ـ استراتژی بازاریابی نوع سوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع اول هماهنگتر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود میبخشد.
فرضیه دهم ـ استراتژی بازاریابی نوع سوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع دوم هماهنگتر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود میبخشد.
فرضیه یازدهم ـ استراتژی بازاریابی نوع سوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع سوم هماهنگتر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود میبخشد.
فرضیه دوازدهم ـ استراتژی بازاریابی نوع سوم به شرط تناس
ب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع چهارم هماهنگتر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود میبخشد.
فرضیه سیزدهم ـ استراتژی بازاریابی نوع چهارم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع اول هماهنگتر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود میبخشد.
فرضیه چهاردهم ـ استراتژی بازاریابی نوع چهارم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع دوم هماهنگتر است و این هماهنگ
ی عملکرد را بهبود میبخشد.
فرضیه پانزدهم ـ استراتژی بازاریابی نوع چهارم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع سوم هماهنگتر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود میبخشد.
فرضیه شانزدهم ـ استراتژی بازاریابی نوع چهارم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع چهارم هماهنگتر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود میبخشد.
رابطه بین تدوین، اجرا و کنترل (و یا ارزیابی) استراتژیهای بازاریابی
سطح استراتژیک استراتژیهای بازاریابی در قلمرو کلی
استراتژیهای بازاریابی در قلمرو چرخه عمر محصول
استراتژیهای بازاریابی در قلمروعوامل آمیخته بازاریابی
سطح عملیات اقدامات عملیاتی ویژهای که در رابطه با هر یک از عوامل آمیخته بازاریابی باید انجام شود.
افرادی که مسئول اجرای اقدامات عملیاتی فوق هستند.
زمان اجرای این اقدامات عملیاتی
بودجه لازم برای اجرای این اقدامات عملیاتی
نقاط مرجع استراتژیک بازاریابی(Marketing SRP’s)
نقاط مرجع استراتژیک بازاریابی توضیحات مراحل چرخه عمر محصول متناظر
SRP اول ـ میزان رقابت (میزان کنترل) زیاد تعداد رقبا زیاد، کنترل کم بر عوامل (انعطافپذیری)، محصولات متمایز رشد و بلوغ
کم تعداد رقبا اندک، کنترل شدید بر عوامل، محصولات استاندارد معرفی و
افول
SRP دوم ـ محور تمرکز، داخل یا خارج بازارهای فعلی داخل حفظ بازار کنونی، حفظ سهم بازار فعلی، اشاره به کارایی سازمان دارد. بلوغ و افول
خارج کسب بازار جدید، افزایش سهم بازار، اشاره به اثربخشی سازمان دارد. معرفی و رشد
گونهشناسی استراتژیهای بازاریابی براساس نقاط مرجع استراتژیک
محیط خارجی کانون توجه محیط داخلی
خارج از بازارهای فعلی محور تمرکز داخل بازارهای فعلی
استراتژیهای مرحله بلوغ:
الف ـ برای شرکتهای پیشگام:
1 ـ استراتژی دژ یا دفاع از موقعیت،
2 ـ دفاع از طریق هجوم کاذب،
3 ـ مقابله، 4 ـ توسعه بازار،
5 ـ انقباض یا عقبنشینی استراتژیک
ب ـ برای شرکتهای پیرو:
1 ـ حمله مستقیم، 2 ـ جهش بلند،
3 ـ حمله از اطراف، 4 ـ محاصره،
5 ـ حمله چریکی الف ـ استراتژی حفظ سهم بازار
ب ـ استراتژیهای تمدید رشد فروش:
1 ـ استراتژی افزایش نفوذ،
2 ـ افزایش میزان استفاده،
3 ـ توسعه بازار
استراتژیهای مرحله ورود به بازار (معرفی): استراتژیهای مرحله افول:
1 ـ استراتژی نفوذ در بازار انبوه
2 ـ استراتژی نفوذ در بازار بسیار خاص
3 ـ ورود موقت به یک بازار و عقبنشینی سریع از آن 1 ـ استراتژی برداشت
2 ـ استراتژی حفظ
3 ـ استراتژی بازمانده سودآور
4 ـ استراتژی بازار بسیار خاص و کوچک
روابط استراتژیک سیستم بازاریابی با سایر سیستمهای سطوح استراتژی
سطح استراتژیک رابطه 5
سطح عملیاتی اقدامات عملیاتی بازاریابی
فصل سوم- روش تحقیق
1-3- نوع روش تحقیق
1-1-3- نوع تحقیق برمبنای نتیجه
2-1-3- نوع تحقیق برمبنای هدف
3-1-3- نوع تحقیق برمبنای نوع دادهها(کمیت پذیری متغیر مورد بررسی)
2-3- جامعه آماری
3-3- نمونه آماری و روش نمونهگیری
4-3- روش و ابزار جمعآوری دادهها و اطلاعات
1-4-3- نحوه تنظیم پرسشنامهها
2-4-3- روایی (اعتبار) پرسشنامهها
3-4-3- پایایی (قابلیت اعتماد) پرسشنامهها
5-3- روش تحلیل آماری دادهها و استفاده از رایانه
1-5-3- روشهای آمار توصیفی
2-5-3- روشهای آمار استنباطی
فصل چهارم- تحلیل دادهها و آزمون فرضیههای تحقیق
بخش اول- تحلیل توصیفی دادهها
1 ـ چرخه حیات محصولات
2- استراتژی بازاریابی
1-2- ویژگیهای شناختی پاسخگویان پرسشنامه استراتژی بازاریابی
3- استراتژی سطح کسب و کار
1-3- ویژگیهای شناختی پاسخگویان پرسشنامه استراتژی سطح کسب و کار
4- جدول فراوانی متقاطع استراتژیهای بازاریابی و سطح کسب و کار
5- تحلیل دادههای مربوط به ارزیابی عملکرد
بخش دوم- تحلیل استنباطی و آزمون فرضیهها
1ـ انتخاب آزمون آماری مناسب
1-1- آزمون تصادفی بودن دادهها
2-1- آزمون نرمال بودن توزیع دادهها
2- آزمون فرضیهها
نتیجه نهایی جهت انتخاب آزمون آماری مناسب
شماره گروه در خصوص میزان عملکرد آیا دادهها تصادفیاند؟ آیا دادهها از توزیع نرمال برخوردارند؟ حوزه آماری آزمونها نوع فرضیه تعداد گروهها (براساس نوع استراتژی سطح کسب و کار) آزمون آماری مناسب
محصول ـ بازارهای گروه اول (مرحله معرفی) بله بله پارامتری اختلاف معنادار بین میانگین گروهها 4 تجزیه و تحلیل واریانس یک عامله
محصول ـ بازارهای گروه دوم (مرحله رشد) بله بله پارامتری اخت
لاف معنادار بین میانگین گروهها 4 تجزیه و تحلیل واریانس یک عامله
محصول ـ بازارهای گروه سوم (مرحله بلوغ) بله خیر ناپارامتری اختلاف معنادار بین میانگین گروهها 4 کروسکال ـ والیس
محصول ـ بازارهای گروه چهارم (مرحله افول) بله بله پارامتری اختلاف معنادار بین میانگین گروهها 4 تجزیه و تحلیل یک عامله
جمع بندی آزمون فرضیههای تحقیق
شماره فرضیه نتیجه آزمون فرضیهها توضیحی دوم تا چهارم رد شد. استراتژی بازاریابی نوع اول (مرحله معرفی) با استراتژی سطح کسب و کار نوع اول (فرصت جو) هماهنگتر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود میبخشد.
فرضیههای پنجم لغایت هشتم فرضیه ششم رد نشد ولی فرضیههای پنجم، هفتم و هشتم رد شد. استراتژی بازاریابی نوع دوم (مرحله رشد) با استراتژی کسب و کار نوع دوم (تحلیل گر) هماهنگتر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود میبخشد.
فرضیههای نهم لغایت دوازدهم فرضیه یازدهم رد نشد ولی فرضیههای نهم، دهم و دوازدهم رد شد. استراتژی بازاریابی نوع سوم (مرحله بلوغ) با استراتژی کسب و کار نوع سوم (مدافع تمایز طلب) هماهنگتر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود میبخشد.
فرضیههای سیزدهم لغایت شانزدهم فرضیه شانزدهم رد نشد ولی فرضیههای سیزدهم تا پانزدهم رد شد. استراتژی بازاریابی نوع چهارم (مرحله افول) با استراتژی کسب و کار نوع چهارم (مدافع کم هزینه) هماهنگتر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود میبخشد.
جمع بندی نتایج به دست آمده از آزمون فرضیههای تحقیق در نمایش فوق، روابط موجود در چارچوب مفهومی تحقیق را تأیید نموده است و میتوان این چارچوب را به عنوان یک الگوی نظری ارائه نمود.
فصل پنجم- نتیجهگیری و ارائه پیشنهادها
الف ـ نتایج به دست آمده از آزمون فرضیههای تحقیق
ب ـ نتایج بررسی پیشینه و مباحث نظری تحقیق(17مورد)
ج- پیشنهادهای نظری و کاربردی(4مورد)
د- پیشنهادهایی برای تحقیقات بعدی(12مورد)
نوآوریهای ارائه شده در این رساله عبارتند از:
1- الگوهای هماهنگی استراتژی های بازاریابی با سایر استراتژی های سطوح سازمان را در سه گروه دسته بندی نموده است که این دسته بندی قبلاً انجام نشده است.
2- هماهنگی بر مبنای نقاط مرجع استراتژیک به عنوان یک الگوی نوین برای هماهنگی بین استراتژی های بازاریابی و استراتژی سطوح سازمان معرفی شده است.
3- استراتژی های بازاریابی برمبنای نقاط مرجع استراتژیک
گونه شناسی شده است.
4- استراتژی های سطح کسب و کار برمبنای نقاط مرجع استراتژیک گونه شناسی شده است.
5- مراحل چرخه حیات محصولات برمبنای نقاط مرجع استراتژیک مرتب شده است.
6- در شناسایی استراتژی های بازاریابی از پرسشنامه محقق ساخته استفاد شده است.
7- رویکردهای اندازه گیری عملکرد به شیوه جدیدی دسته بندی شده اند.

کلمات کلیدی :
» نظر