دانلود مقاله قید در نگارش فایل ورد (word)
دانلود مقاله قید در نگارش فایل ورد (word) دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله قید در نگارش فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله قید در نگارش فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله قید در نگارش فایل ورد (word) :
بنام آنکه جان را فکرت آموخت
مبهمات و ادوات استفها می : در بعضی ضمائر استفهامی علامت جمع وجود دارد مانند : کدامها ؟ ـ (چه؟ـ کو؟) برای غیر معدود است . (چند) برای اشیاء معدود که دارای افراد باشند بکار می رود . کلمات (چه؟ ـ چند؟) صورت جمع هم دارند به صورت : (چه ها؟ ـ چندان ـ چند ها ) .
قیدها: قید مقدار ـ مؤلف ساختمان واژه زبان فارسی امروز مینویسد :« از نظرملاک قاموسی، واژه بسیطی که تنها قید مقدار باشد در زبان فارسی نداریم ، لذا باید با ملاکهای قاموسی ، انواع قید مقدار را بررسی کنیم . واژه «هیچ» می تواند قید مقدار منفی باشد که در این صورت در زیر ساخت آن « مقدار هیچ بود» وجود دارد . از این جهت است که آن را قید مقدار نامیده اند … » از نظر ملاک معنائی مؤلف مزبور می نویسد : «قید مقدار ، اندازه انجام فعل را می رساند ودر جواب (چه اندازه؟ ـ چقدر؟ ـ چه مقدار ) و ترکیبات دیگری که این معنا را برساند میآید. ولی چون این ملاک کافی نیست،می باید از ملاک نحوی هم استفاده نمود » .
از نظر ملاک نحوی : «قید مقدار می تواند صفت یا فعل یا قید دیگری را مقید سازد . چون تنها بشکل واژه نمی توان مقوله آنرا تعیین کرد بلکه باید محلی راهم که در ساختمان جمله اشغال می کند در نظر گرفت . بالطبع ملاک نحوی تعیین هویت قید مقدار مؤثرتر از ملاک معنائی آن است …» .
دسته دیگری از قید های مقدار از «اسم مقدار + یاء نکره» درست شده است . مانند : «ذره ای احسان ندارد ـ انگشتانه ای آب نداد ـ خردلی ارزش قائل نشد» یا اینکه از «صفت مشترک با قید + یاء نکره » درست شده باشد . مانند : «کمی مراقب باش ـ اندکی درس بخوان » یا اینکه از« قیدهای مقدار اشاره ای » یعنی با کلماتی از قبیل « این ـ آن ـ چنین ـ چنان ـ همین ـ همان + اسم اندازه (اندازه ـ حد ـ مقدار ـ قدر)» درست شده باشد مانند : «این اندازه تنبلی می کند که … ـ آن حد آزار می رساند که …» یا اینکه از« صفت مبهم چند + ضمیر اشاره ای درست شده باشد » مانند : « چندان بخور که بدن احتیاج دارد » یعنی آنچنان مقدار بخور که …
قید تدریج : دسته ای از قید مقدار را قید تدریج نام نهاده اند . قید تدریج از دو قید مقدار مکرر درست شده است . مانند: «اندک اندک بخورـکم کم بنوش ـ گام گام جلو برو ـ تکه تکه تمیز کن » . یا اینکه از « حرف اضافه (به) + تدریج » درست شده است . مانند: « بتدریج این کاررا تمام کن» .
پسوند : در زبان فارسی پسوند اشتقاقی (ـُ م) در آخر کلمه های شمار می چسبد و شمارهای ترتیبی را تشکیل می دهد . مانند : یکم ـ دوم ـ سوم . این پسوند دو الو مورف دارد یکی (اُم) ودیگری (وُم) . اولی با کلمه هایی می آید که به (کنسن) ختم شده باشند.مانند : چهارم ـ پنجم ـ ششم . اما دومی با کلمه هایی می آید که با (ویل) ختم شده باشند . مانند :
دوم ـ سوم .
شناسایی کلی دستگاه عدد در زبان فارسی : و اینک برای شناسائی دستگاه عدد از نظر زبانشناسی ، مقاله جامع آقای دکتر هرمز میلانیان را درباره « دستگاه عدد در زبان فارسی» با اندک اختصاری عیناً نقل می کنیم:
«انسان مفهوم (عدد) را به دو گونه بیان میکند : الف ـ به گونه نوشتاری که در این صورت با (رقم نویسی) سرو کار داریم . ب ـ به گونه گفتاری در زبان که در آن صورت با (عدد گویی) سروکار داریم . دستگاههای «رقم نویسی» محدود، و امروزه جهانی هستند . مهمترین آنها دستگاه «رقم نویسی عربی» که در حقیقت از هندیان گرفته شده و دستگاه دیگر که توانائی و کاربرد بسیار محدود تری دارد ، دستگاه «رقم نویسی رومی» است . مثلا عدد بیست و چهار :
در دستگاه رقم نویسی عربی (هندی) ـ 24یا24 .
در دستگاه رقم نویسی رومی ـ XXIV .
… اما به تعداد زبانهای جهان ، دستگاه عدد گوئی متفاوتی وجود دارد . به عبارت دیگر هر زبانی دستگاه عدد گوئی ویژه خود را داراست و گویندگان زبانهای متفاوت که امروزه از دستگاه رقم نویسی یکسانی استفاده می کنند هنگام بیان ، آن را به طور خودکار ، به دستگاه عدد گویی زبان خود انتقال می دهند . برای مقایسه عدد گویی فارسی با نظام رقم نویسی عربی بطور مثال اگر برای نمونه به (رقم مرکب 3 2 1) برخورد کنیم در فارسی آن را به صورت «صدو بیست و سه» خواهیم خواند ولی اگر می خواستیم عیناً این نظام را در « عدد گویی» فارسی تقلید کنیم به جای «صد و بیست و سه» باید می گفتیم ( سه ـ دو ـ یک یا یک ـ دو ـ سه) ولی در حقیقت این نیز کافی نیست . زیرا در دستگاه رقم نویسی عربی ، یکی از مهمترین اصول ، ارزش مکانی یا مرتبه هر رقم بسیط درون رقم مرکب است . یعنی بیان دقیق 123به شیوه نظام رقم نویسی مورد بحث در زبان فارسی باید به صورت زیر درآید : « سه در مرتبه یکان ، و دو در مرتبه دهگان ، یک در مرتبه صدگان… » .
دستگاه رقم نویسی عربی ( هندی) نیز مانند هر دستگاهی ( واز آن میان زبانهای بشری) دارای یک محور جانشینی است و یک محور همنشینی . محور جانشینی آن فهرست ارقام بسیطی است که در هر« مرتبه» باید یکی از آنها را به جای دیگران انتخاب کرد . این محور یا فهرست عبارت است از : 0ـ 1ـ 2 ـ 3 ـ 4 ـ 5 ـ 6 ـ 7 ـ 8 ـ 9 . هریک از ارقام بسیط بالا برحسب مکان یا مرتبه خود در رقم مرکب ارزش متفاوتی می یابد . برای نمونه اگر رقم (1) را در نظر بگیریم در صورتی که اولین رقم از سمت راست باشد معادل « یک» و اگر دومین رقم باشد معادل « ده» واگر سومین رقم باشد معادل « صد» … الی آخر خواهد بود . جای خالی رقمها را با « صفر» پر می کنند . ترکیب ارقام بسیط با یکدیگر محور همنشینی رقم نویسی عربی را بوجود می آورد ومفهوم کلی ریاضی یک رقم مرکب حاصل جمع مفهوم ارقام آن درهر «مرتبه» است :
123 – 3 + 20 + 100
بدینسان این دستگاه ، دستگاهی است ده عضوی که با وارد کردن ارزش مکانی (مرتبه) در ترکیب ارقام با یکدیگر (روی محور همنشینی) و استفاده از عمل جمع به بیان مفاهیم نامحدود عددی نایل می شود . زبانهای بشری به سبب ماهیت آوائی خود نمی توانند از ارزش مکانی اعداد بسیط در صورتهای مرکب استفاده کنند . درحالی که صورت مکتوب ارقام ، جای کمی را می گیرد وبا یک نگاه دستگیر می شود .
عدم استفاده از ارزش مکانی در زبان به عدم وجود « صفر» در دستگاههای عدد گوئی منجر می شود . البته « صفر» به عنوان « اسم عدد» در هر زبانی وجود دارد ودر بیان عملیات ریاضی از آن استفاده می شود ولی به عنوان عضو دستگاه عددهای زبانی ـ با جایی در محور جانشینی یا همنشینان ـ عدد اصلی یا ترتیبی وجود ندارد ودر ساختمان اعداد مرکب زبان به کار نمی رود . برای نمونه در فارسی می شود گفت : « دو کتاب خریدم » یا « کتاب دوم را خواندم » ولی نمی شود گفت : « صفر کتاب خریدم» یا « کتاب صفرم را خواندم » . در محور جانشینی اعداد فارسی ودر نتیجه در ترکیبات آنها روی محور همنشینی نیز واژه « صفر» بکار نمی رود.
کلمات کلیدی :
» نظر