سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانلود مقاله آمــار جامعه شناسی فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله آمــار جامعه شناسی فایل ورد (word) دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله آمــار جامعه شناسی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله آمــار جامعه شناسی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله آمــار جامعه شناسی فایل ورد (word) :

آمــار جامعه شناسی

مقدمه
تردیدی نیست که هر گونه تحول اساسی در فرهنگ جامعه ابتدا باید از معلمان، مربیان و راهنمایان تعلیماتی آغاز گردد ، زیرا بدون دسترسی به معلمان شایسته و با صلاحیت نمی توان به توفیق در امر تعلیم و تربیت امیدوار بود. به عقیده کارشناسان تعلیم و تربیت یکی از شرایط اساسی برای بهره وری جوامع ،دارا بودن نظام تعلیم و تربیت مطلوب و به تبع آن، معلمانی است که صلاحیت قرار گرفتن در این جایگاه را داشته با شند . زمانی جامعه پیشرفت می کند که معلمان از ویژگی های لازم برای ایفای این مسئولیت خطیر برخوردار با شند .

بزرگان واندیشمندان تعلیم وتربیت نیز معتقدند: « معلمی حرفه ای است مستلزم دانش ها و مهارتها از انواع مختلف ¬ـ گرایش ها و عادت های فکری، که می تواند درست مانند هر شغل دیگری مطالعه و تحصیل شود . برخی افراد مربی بهتری نسبت به دیگران می شوند ،اما اگر به هنرآموزش و پرورش به عنوان موضوعی برای مطالعه و نمرین و نه به عنوان یک هدیه الهی که در بدو تولد به بعضی اعطا و از عده ای دریغ می شود توجه گردد همه می توانند اصلاح شوند .»
مقدمه این گام کوچکی است در جهت بررسی پیشرفت تحصیلی دانشجو معلمان و میزان علاقه مندی آنها به حرفه معلمی .
به این امید که نتایج حاصله گامی مؤثر به سوی بهبود بخشیدن مهارتهای علمی و عملی ستارگان درخشان آسمان تعلیم و تعلم باشد .

تعریف موضوع
اکنون مسأله تعلیم و تربیت و این که چه افرادی و با چه میزان صلاحیت و توانایی ،مجری و عهده دار این مسئولیت حساس هستند از عمده ترین مسائل اغلب جوامع در حال توسعه به ویژه جامعه کنونی ماست .
از آن جایی که سیر تکاملی نبوغ بشری و در پی آن پیشرفت علوم و تکنولوژی حدود و مرزهای جغرافیایی را پشت سر گذاشته به سوی دهکده ای شدن جهان حرکت می کند ، میتوان یکی از اساسی ترین محورهای صلاحیتهای معلمی ـ بعد از توانایی در برقراری درست ارتباط کلامی و رفتاری ـ را سطح علمی معلمان دانست.

در این پژوهش بر آن شدیم که به بررسی پیشرفت تحصیلی دانشجو معلمان و رابطه آن با علاقه مندی به حرفه معلمی بپردازیم .
بیان مسئله :
شکی نیست که نگرش معلم و صلاحیتهای او به شغل معلمی یکی از عوامل بسیار مؤثر در آمادگی و کارآیی او خواهد بود زیرا نگرش تعیین کننده رفتار فرد است. اعتقاد به این اهمیت ، ضرورت تحقیق را آشکار می سازد. بدیهی است که اگر شرایط لازم برای جذب دانش آموزان باهوش و مستعد و دارای ویژگی های لازم فراهم گردد، این قبیل فراگیران به رشته های معلمی تمایل پیدا می کنند و در نتیجه روند آموزش و پرورش از نظر کیفی و کمی بهبود می یابد. معلم هر اندازه دارای رفتار انسانی مطلوب باشد ، ولی از نظر علمی ضعیف و ناتوان تلقی شود، مورد قبول شاگردان واقع نخواهد شد. شخصیت متعادل ، همراه با تسلط علمی معلم ، او را از نظر شاگردان با ارزش و اعتبار می سازد .

تسلط بر محتوا و موضوع درس باعث می شود که دانش آموزان به آموختن درس علاقه و انگیزه مطالعات روانشناسی زیادی نشان دهنده نقش مهم و مؤثر علاقه در ایجاد انگیزه و پیدا کننده حرکت است. حرفه ظریف و زیبا و حساس معلمی شاید بیش از هر شغل و حرفه دیگری به داشتن علاقه از جانب متعلمان نیازمند باشد.
لذا بر آن شدم که به پژوهش درباره پیشرفت تحصیلی دانشجو معلمان بپردازم ، تا به وجود یا عدم وجود رابطه بین سطح علمی و علاقه به حرفه معلمی دانشجویان پی ببرم.
پیشینه تحقیق
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور :
از آن جایی که مراکز تربیت معلم در خارج از کشور به سبک و شیوه این مراکز در ایران نمی باشند. لذا پژوهش های انجام شده در این مراکز به عنوان پیشینه تحقیق ذکر نمی شود.

تحقیقات انجام شده در داخل کشور:
1- طرح پژوهش با عنوان تاثیر مراکز تربیت معلم در علاقه مندی دانشجویان به شغل معلمی از مریم خلیل وند در استان لرستان. در این تحقیق استنتاج شده است 1/58% از دانشجویان با علاقه شغل معلمی را انتخاب کرده اند.
9/81% دانشجویان اظهار داشته اند که مراکز تربیت معلم در بهبود کار آنان تاثیر مثبتی داشته و 6/80% دانشجویان روشهای تدریس مدرسان را در ارزیابی هایشان از شغل معلمی مثبت دانسته اند.

2- طرح پژوهش با عنوان « بررسی ویژگی ها و صلاحیتهای دانشجو معلم » از منیره دلداده محبوب در خرداد ماه 80 انجام شده است که اهم نتایج بدست آمده گویای این مطلب است که بین اظهارات دانشجویان رشته های مختلف از نظر میزان تاثیر مراکز تربیت معلم تفاوت معنی داری وجود دارد.
و نیز بین اظهارات دانشجویان رشته های مختلف از نظر انگیزه آمدن به مرکز تربیت معلم تفاوت معنی داری وجود دارد.
3- طرح پژوهشی با عنوان « بررسی صلاحیت دانشجو معلمان مرکز تربیت معلم امام خمینی گرگان » از سارا صدیقی بهار 1380

اهمیت موضوع
هر جایی که تعلیم وتربیت به طور صحیح صورت می گیرد با این هدف است که روح وذهن بشر نیرومند شود. روند حیات بشری در هرجایی با دو زمینه پست وعالی پا یه گذاری شده است که اولی عبا رت است از یک زندگی طبیعی و حیوانی ودیگری حیاتی معنوی ومتوجه به درجات بالاتر تربیت باید انسان را به آن حد تعالی برساند که بتواند به خاطر یک زندگی والا و با عظمت، حیات پست وحیوانی را که در تنگنای شهوات قرار دارد اسیر ومنکوب کند. یک چنین فرآیند تربیتی که این هدف را دنبال می کند در اصطلاح زبان آلمانی «تربیت فرهنگی یا روحی و معنوی »نیز نامیده می شود جامعه ای که نوجوانان و جوانان آن آرزومند پوشیدن جامه پرصلابت معلمی باشند، در برابر همه هجمه های فرهنگی مصون و سالم خواهند ماند. جامعه ای که با بلند اندیشی و جامع نگری رایزنی و مشورت با اهل نظر، انجام اقدامات فرهنگی و اجتماعی و اتخاذ تدابیر روان شناختی بتواند در میان کودکان و نوجوانان و جوانان هوشمند نگرش پویا و بازخوردی غنی و قوی نسبت به منزلت و مقام معلمی ایجاد کند، بالفعل و بالقوه شایسته ترین و لایق ترین نیروی انسانی مولد را در اختیار خواهد داشت. لذا پرداخت به وضعیت تحصیلی و رفتاری معلمان که مجریان اهداف آموزش و پرورش به شمار می آیند ، یک ضرورت غیر قابل انکار است.

هدف تحقیق
هدف از این پژوهش تعیین پیشرفت تحصیلی دانشجو معلمان مرکز تربیت معلم دختران شهید هاشمی نژاد مشهد با نوع نگرش آنها به حرفه معلمی است.
اینکه ارتقا سطح علمی دانشجو معلمان تاثیر مثبتی در نگرش و منش آنها از حرفه معلمی دارد و بالعکس
چرا که می دانیم مدرسه و رأس آن معلم کار آمدترین نقش را در فرهنگ سازی و فرهنگ پذیری نسل جوان جامعه دارد.

سؤالات تحقیق
1- نگرش دانشجو معلمان نسبت به شغل معلمی چگونه است؟
2- دانشجو معلمان از چه میزان پیشرفت تحصیلی برخوردارند؟
3- میزان تحصیلات والدین دانشجو معلمان در چه سطحی است؟
4- آیا دانشجو معلمان در حد مطلوبی از امکانات آموزشی مرکز تربیت معلم استفاده می کنند؟
5- آیا قطعی بودن استخدام دانشجو معلمان در انتخاب شغل معلمی مؤثر بوده است؟

فرضیه ها
ـ بررسی نوع نگرش دانشجو معلمان نسبت به شغل معلمی.
ـ بررسی میزان پیشرفت تحصیلی دانشجو معلمان.
ـ بررسی میزان تحصیلات والدین دانشجو معلمان.
ـ بررسی میزان استفاده از امکانات آموزشی مرکز تربیت معلم توسط دانشجو معلمان.
ـ بررسی میزان تاثیر قطعی بودن استخدام دانشجو معلمان در انتخاب شغل معلمی.

تعاریف اصطلاحی:
دانشجو معلم: دانشجویی که به طور شبانه روزی در مرکز تربیت معلم مشغول به تحصیل باشد مرکز تربیت معلم : سیستم مدیریتی و قوانین و مقرراتی که حاکم بر مرکز است.
امکانات : به کلیه واحدهای موجود در مرکز تربیت معلم اعم از : کتابخانه ، آزمایشگاه، تکنولوژی و واحدهای آموزشی اشاره دارد .
استخدام : پذیرش دانشجو به عنوان کارمند رسمی سازمان آموزش و پرورش در قبال اخذ تعهد نامه کتبی و محضری.

تعاریف عملیاتی،
پیشرفت تحصیلی : از بررسی معدل ترم دانشجویان به معیاری جهت سنجش پیشرفت تحصیلی رسیدیم.
نگرش : از بررسی نتایج آزمون نگرش سنج شغلی لیکرت ، برای هر دانشجو نمره ای به دست آمده ، که در نهایت از مقایسه این نمره با میانگین تست فوق نگرش دانشجو، اعم از مثبت یا منفی، تعیین شده است.

 جامعه شناسی آموزش و پرورش 1
جامعه شناسان قرن بیستم از چشم اندازهای گوناگونی رابطه تعلیم و تربیت و جامعه شناسی را مورد توجه قرار داده اند که مشهورترین آن ، دیدگاه «کنش گرایی» است دورکریم (1917-1858) که یکی از جامعه شناسان شهیر اروپایی است، از تاریخ 1902 تا 1917 ، استاد تعلیم و تربیت و جامعه شناسی در دانشگاه پاریس بود. از نظر او تعلیم و تربیت از جامعه بر می خیزد و برای آن است که افراد را جهت تامین نیازهای جامعه تربیت کند دورکریم ، وظیفه عمده ، آموزش و پرورش را انتقال هنجارها و ارزشهای اجتماعی می داند.

او عقیده دارد که جامعه در صورتی می تواند به بقای خود ادامه دهد که بین اعضای آن تجانس و مشابهتهای لازم وجود داشته باشد. جامعه با انسجام و یگانگی اجتماعی شکل می گیرد و متکی بر احساسات و کار مشترک است . افراد جامعه تحت تاثیر هنجارهای اجتماعی که حاصل زندگی جمعی است، قرار می گیرد . به نظر دورکریم وظیفه جامعه شناسی ، مطالعه هنجارها و کنشهای اجتماعی است و وظیفه آموزش و پرورش تحکیم روابط و ارزشهای حاکم بر جامعه است. در غیر این صورت افراد و در نتیجه جامعه دچار بی هنجاری می شوند تعلیم و تربیت ، بویژه آموزش تاریخ ، این رابطه را بین فرد و جامعه برقرار می کند. علاوه بر این دورکیم، معتقد است که آموزش مهارتهای ویژه ، برای حرفه و اشتغال افراد ضرورت دارد.

جرج هربرت مید (George Herbert Mead)
مید با نظرات دورکیم موافق بود. وی نسبت به اثر روانی جامعه بر انسان ، توجه خاصی مبذول می داشت. به نظر او تفکر و منش فرد از فعالیتهای اجتماعی ،بویژه از طریق ارتباط متقابل با سایر افراد جامعه ، مایه می گیرد.
به عقیده مان هیم (1947-1893) جامعه بافتی کلی دارد که انسان در آن زندگی می کند و سازنده ، فکر و دانش و رفتار است به نظر او زمانی می توانیم تعلیم و تربیت را درک کنیم که بدانیم کودکان را برای چه جامعه ای تربیت می کنیم.1

تالکوت ، جامعه شناس معاصر آمریکایی هم ، مانند دورکیم نسبت به تعلیم و تربیت دیدگاه کنشی دارد. در نوشته های او در طی دهه 1950 آمده است که پس از اجتماعی شدن اولیه کودک توسط خانواده ، نهاد مدرسه ادامه اجتماعی کردن او را به عهده می گیرد. به طور کلی مدرسه به مثابه پلی بین خانواده و اجتماع عمل می کند و کودک را برای زندگی بزرگسالی آماده می سازد. در داخل خانواده ، معیارهای رفتار با کودک ، و قضاوت درباره او بر اساس معیارهای ویژه خانوادگی است. اما در جامعه وسیعتر ، با معیارهای جامعتر و کلی تری با او رفتار می شود . در این میان ، مدرسه کودک را برای انتقال از معیارهای محدود و خانوادگی به معیارهای جامعتر اجتماعی، آماده می کند.

ایوان ایلیچ معتقد است که تعلیم و تربیت باید استعدادهای بالقوه را به گونه ای شکوفا سازد که فرد بتواند کشف کند، خلاقیت داشته باشد، قدرت ابتکار و تشخیص او تقویت شود و آزادانه تواناییهای خویش را اعتلا بخشد. 1
قرن بیستم قرنی است که طی آن، انقلابهای عمیقی به وقوع پیوسته است ودر این میان تعلیم وتربیت به نحو فزاینده ای نقش مهم خود را در تقویت وشکل دادن به تحولات ایفا کرده است .در بسیاری از کشورها این دگرگونیها با سرنگون ساختن قدرتهای موجود و ویرانی پاره ای از اعمال و رفتار منشی همراه بوده است. ضرورت ایجاب می نمود که تحولات تازه قرن بیستم و تأثیر آنها بر جوانانی که در حال رشد بودند،تعبیر وتفسیر شود.

آموزش و پرورش توانسته است عشق دانش اندوزی را در انسان اعتلا بخشد و او را به جستجوی شرایط بهتر اجتماعی ـ اقتصادی سوق دهد.
در طلیعه قرن بیستم، تعلیم و تربیت رسمی به ندرت برای اکثریت مردم جهان وجود داشت.
سه چهارم جمعیت جهان در سرزمینهایی به سر می بردند که ماهیت کشاورزی داشتند. وتعلیم و تربیت هزاره های قبلی، تأثیر چندانی بر آنها نگذا شتند.
احتمالا در سال 1900 هفتاد درصد ساکنان جهان، بالاتر از15 سال داشتند و نودوپنج درصد مردم کشورهای توسعه یافته، بیسواد بودند. تیم قرن بعد، یعنی در سال 1950 رقمهای فوق به ترتیب به 44 درصد و 64 درصد کاهش یافت و در سال 1970 درصدهای بیسوادی به ترتیب به 34 درصد و 50 درصد تنزل کرد.
در کشورهای توسعه نیافته، آهنگ رشد آموزش کند بود.

تا سال 1900 ،وظیفه اصلی معلم آن بود که کلاس خود را با قدرت و شایستگی اداره کند.برای این کار معلم بایستی می توانست با استفاده از روشها و فنون تدریس، بطور واضح و کامل، دانش آموزان را گروهی تعلیم دهد. معلم وظیفه داشت تا دانش آموزان را در نوع ونحوه یادگیری راهنمایی کند. منابع یادگیری عبارت بود از معلم وکتابهایی که توسط او انتخاب ومعرفی شد. آموزش و پرورش پیشرو که بیش از هر نهضتی توانست در دهه اول قرن بیستم حاکمیت مطلق معلم را در کلاس درس تضعیف کند و روابط مناسبتر و اساسی تری بین معلم و شاگرد برقرار سازد، بدون سابقه قبلی به وقوع نپیوست. قبل از قرن بیستم نظریه پردازانی در صحنه تعلیم وتربیت بودند که گامهای نخستین را در ایجاد تحولات برداشتند.

پروفسور کانل (1980) معتقد است که در کوران قرن بیستم، تعلیم و تربیت جهانی از سه مرحله قابل تشخیص گذر کرده است.1- مرحله بیداری (1916-1900)
از سال 1890 تا جنگ جهانی اول، تعلیم و تربیت از لحاظ تئوری وعمل در حال جنبشی عمومی بود.
1-Awakeing
فشار نیروهایی از قبیل توسعه صنعتی، بلند پروازیهای طبقه متوسط وناسیونالیسم موجب گردید که امکان بهره گیری وسیعتر ازآموزش وپرورش : برای تحقق بخشیدن این خواسته های نو ظهور مورد توجه قرار گیرد. از اینرو وظایف جدیدی برای تعلیم وتربیت کشف شد.روشهای تازه ای برگزیده شد، وتغییرایی منطبق با موقعیت جدید بوجودآمد.

2- مرحله توجویی(1945-1916)
در این دوره اهداف و آرمانهای آموزش و پرورش مدوّن گشت ،رابطه بین جامعه و تعلیم و تربیت به دقت مورد ملاحظه قرار گرفت ،و گنجینه ای از دانش و تجربه اندوخته شد و در مقیاسی وسیع به کار رفت .همچنین در زمینه اهداف :محتوا و روشهای تدریس ،تغییراتی اساسی ایجاد شد .
3ـمرحله «نوسازی و گسترش » 2 تعلیم و تربیت (1975-1945)
به دنبال جنگ جهانی دوم ، دوره ای برای نوسازی تعلیم و تربیت وجود داشت و نظراتی که در دهه های 1920و 1930 درباره آموزش و پرورش ارائه شد .به شیوه ای جدید و به گونه ای که پاسخگوی نیازهای مبرم نیمه اول قرن بیستم باشد ،سازمان یافت ،این دوره را می توان دوره ای برای برنامه ریزی دانست .در این دوره مناطق توسعه نیافته جهان با سرعت به سوی بیداری

1واژه « نوجویی » با توجه به محتوای مطالب ، معادل واژه Aspirationبه کار رفته است.
ملی می شتافتند و در پی آن بودند تا از تعلیم و تربیت ، به عنون وسیله ای برای اسنجام اجتماعی و قدرت اقتصادی استفاده کنند. بخش دوم این مرحله را می توان گسترش تعلیم و تربیت در کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته دانست. در این دوره پژوهشهای وسیعی برای نوسازی برنامه های مدارس و انطباق آنها با دگرگونیهایی که در علوم ، تکنولوژی و سازمان اجتماعی به وقوع می پیوست ، طراحی شد.
به نظر نویسنده این کتاب ، امان الله صفوی ، مرحله چهارمی نیز وجود دارد.

4- مرحله پختگی (2000-1975)
به اعتقاد مؤلف این کتاب ، سالهای بعد از 1975 را می توان دوران پختگی تعلیم و تربیت دانست که تا سال دو هزار میلادی همچنان ادامه خواهد داشت. کوششهایی که در دوره های پیش از آن به عمل آمده است گنجینه دانش و تجربه انسان را در زمینه تعلیم و تربیت غنی و بارور ساخته است. دیگر دوران آزمایش و خطا بسر آمده و آموزش و پرورش در عین حال که خود علم مستقلی شده است ، با بهره گیری از سا یر علوم وفنون در مسیر کمال وپختگی گام برمی دارد . البته ،پیشرفتهایی که نصیب آموزش و پرورش قرن بیستم شده است ، بیشتر 1: تعلیم وتربیت جهانی در قرن بیستم.
به اصول ، روشها و فنون آن مربوط می شود . هنوز بسیاری از مسائل حل ناشده اجتماعی و انسانی وجود دارند که بار مسئولیت آنها بردوش آموزش و پرورش سنگینی می کند.
در اوایل 1 قرن بیستم ، با پیدایش شهرهای بزرگ ، جامعه جدیدی درحال تکوین بود .به این معنی که تجارت و صنعت کلان به وجود آمد، کارگران نیمه با سواد به شهرها مهاجرت می کردند، و ملتها به طور روز افزونی به استقلال نایل می آمدند. جامعه جدید، جامعه ای پیچیده، پویا و اغلب غیر مسئول بود، این جامعه می بایستی به جامعه ای قابل درک ، کار آمد، و آزاد منش تبدیل می شد. از اینرو، روند رشد یابنده ای به وجود آمد که به موجب آن تعلیم و تربیت را وسیله ای برای تحقق این هدف به حساب می آورد. مدرسه می بایستی اهمیت پیوندها و روابط اجتماعی خود را درک می کرد و ارزش واقعی خود را در کارآیی اجتماعی اش می دانست. کار آیی اجتماعی دارای سه مفهوم بود. نخست اینکه ، مدرسه وظیفه داشت در دانش آموزان خود ، آگاهی عمومی سیاسی و اجتماعی به وجود آورد تا بر اساس آن بتواند در بین مردم وحدت ملی و مشی آزاد منشی بر قرار سازد.
دوم اینکه ، برنامه مدرسه می بایست با نیازهای جامعه ارتباط بیشتری می یافت و با خواسته های طبقات مختلف اجتماعی مطابقت پیدا می کرد. سوم اینکه ، تعلیم و تربیت می بایست به پیشرفت دولت منتهی می گشت و به عنوان وسیله ای برای پیشبرد رفاه اجتماعی به کار می رفت. 1
کانت می نویسد : «در بین ابداعات بشر دو تا از بقیه مشکل تر است ، هنر مملکتداری و حکومت و هنر تعلیم و تربیت ».
تربیت در لغت به معنی نشو و نما دادن ، زیاد کردن : برکشیدن و مرغوب یا قیمتی ساختن است. در این معنی اخیر ، تربیت از حد افراط و تفریط بیرون آوردن و به حد اعتدال سوق دادن باشد.2
بنابراین ، تربیت محصول مراقبتی است که از نشو و نمای آدمیزاد در جریان رشد وی یعنی سیر به سوی کمال ،بعمل می آید. تأدیب طبیعت حیوانی آدمی را به طبیعت انسانی تبدیل می کند.
بزرگان در باب تعلیم و تربیت گفته اند : «به عیان مشاهده می افتد که کودکان و جوانان به پرورش و مجالست کسانی که به خلقی موسومند، و یا به ملابست افعال ایشان ، آن خلق فرا می گیرند، هر چند بیشتر به خلقی دیگر موصوف بوده اند.»1

امکان تربیت آدمی باید باتوجه به آثاری که معمولاً بر تربیت صحیح افراد مترقب شده و می شود بررسی گردد. دکتر هوشیار می نویسد: «آشنایی با اصول رفتار شاگرد پس از خروج وی از دستگاه آموزش و پرورش ، درجه تاثیر اصولی را که مطلوب فن آموزش و پرورش از طرف و منظور آموزگار از جهتی دیگر است در زندگی آینده افراد و اجتماعات معین می کند و از این راه بر شخص محقق آشکار می گردد که تا چه اندازه می توان در روحیه افراد و در ملل و جوامع بشر نافذ بود و آنها را تربیت کرد.براستی آدمی نه تنها تربیت پذیر است بلکه تنها مخلوقی است که به تعلیم و تربیت نیازمند است. تیازآدمی به تعلیم وتربیت بدین معنی است که اگر از برکات ان محروم بماند، فرصتی قیمتی از او فوت شود وچیزی ارزنده را برای همیشه از دست داده است.

پس، در زندگی آدمی،دو دوره کاملا متمایز وجود دارد: در دوره اول که از تولد تا حدود پانزده سالگی طول می کشد، آدمیزاد هنوز از بسیاری جهات ناتمام است وکیفیت زندگیش به چگونگی مراقبتی که از رشدش بعمل می آید بستگی دارد، در دوره بعد که از لحاظ ادراک معقولات و قوه تمیز و اندیشه واراده به کمال رسیده است، از هر جهت مسئول اعمال ورفتار خویش می باشد ـ معذلک، کارائیش در این دوره اخیر یعنی آدمیتش در زندگی فردی واجتماعی بستگی به این دارد که تا چه حد در دوره نخست در پرتو تعلیم وتربیتی که دریافت داشته است توانسته با شد، امکانات بالقوه خود را به فعل در آورد. اگر در تربیتش غفلتی صورت گیرد یا کوتاهی شود و به تصادف واگذار گردد، خواه ناخواه از آدمیت دور و به بهائم نزدیک می شود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر