پروژه دانشجویی مقاله ‏اثر عناصر آلیاژی بر میکروساختار و استحکام

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله ‏اثر عناصر آلیاژی بر میکروساختار و استحکام چدن خاکستری فایل ورد (word) دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله ‏اثر عناصر آلیاژی بر میکروساختار و استحکام چدن خاکستری فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله ‏اثر عناصر آلیاژی بر میکروساختار و استحکام چدن خاکستری فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله ‏اثر عناصر آلیاژی بر میکروساختار و استحکام چدن خاکستری فایل ورد (word) :

اثر عناصر آلیاژی بر میکروساختار و استحکام چدن خاکستری

خلاصه:
آزمایشات ریخته گری برای تولید چدنهای خاکستری باترکیباتی در محدوده(درصد وزنی):
Fe–32C–wCu–xMo–yMn–zSi که w = 0.78–179, x = 0.11–117, y = 0.68–234 و
z = 1.41–232 انجام شده است.

این عناصر کلیدی بطور سیستماتیک در طی ریخته گری ماسه ای بصورت میلگردهای با قطر 30-mm برای ارزیابی تاثیرشان بر توسعه میکروساختار و خواص مکانیکی،تغییریافتند.معلوم شد که محدوده میکروساختارها از پرلیت کامل تا ترکیبی از آستنیت باقیمانده و فریت بینیتی به اصطلاح آسفریت (ausferrite) تولید شدند و یک همبستگی خطی مستدل بین کسر حجمی شکستن و

استحکام آسفریت مشاهده شد. ترکیب بهینه خواص مکانیکی در یک آلیاژ با ترکیب تقریبی Fe–32C–10Cu–07Mo–055Mn–20Si بدست آمد که 100% آسفریت بدون کاربیدهای آلیاژی تولید شد. این آلیاژ یک میکروساختار و خواص مکانیکی قابل مقایسه با چدن خاکستری آستمپر شده بدون مشکلات زیاد همراه با آستمپرینگ داشت.

کلمات کلیدی: چدن خاکستری، میکروساختار، ریخته گری و آسفریت

1- مقدمه
چدن خاکستری یک گروه وسیع از آلیاژهای ریختگی آهنی است که معمولا” بوسیله یک میکروساختار از گرافیت ورقه ای (flake graphite) در یک زمینه آهنی مشخص می شود. آن اساسا” یک آلیاژ Fe–C–Si شامل مقادیر کوچکی از عناصر آلیاژی دیگر و بیشترین آلیاژ ریختگی مورداستفاده و با تولید جهانی سالیانه 6 میلیون تن است که چندین برابر دیگر فلزات ریختگی است[1].

میکروساختار چدن خاکستری معمولا” شامل گرافیت ورقه ای و یک زمینه پرلیت و یا فریت است که خواص مکانیکی، قابلیت ماشینکاری و غیره به آن بستگی دارد. چدنهای خاکستری معمولی، زمینه پرلیتی و استحکام کششی در محدوده 140 تا 400 Mpa دارند. وسیله اصلی برای بهبود خواص مکانیکی، کاهش کربن معادل است که درصد گرافیت را کاهش و پرلیت را افزایش می دهد. جدول(1) انواع تجاری چدن خاکستری و خواص مکانیکی مربوط به آنها را نشان می دهد.
برای بهبود خواص چدن خاکستری، تحقیق بر روی گسترش میکروساختار آسفریت بیش از 40 سال انجام گرفته است[6-2]. یک بهبود مهم ویژه در خواص، نتیجه ای از گسترش چدن خاکستری

آستمپر شده است[7-3]. چدنهای خاکستری آستمپر شده به مهندس چاره هایی با ترکیبات فرایندی/موادی معمولی پیشنهاد می دهد[7]. از طریق آستمپرینگ، زمینه فریتی یا پرلیتی، چدن خاکستری به یک ساختار سوزنی شامل 70 تا 80% فریت بینیتی بدون کاربید و آستنیت باقیمانده 20 تا 30% تغییر می یابد. چنین ساختاری به اصطلاح آسفریت است[6]. نشان داده شده است که چنین ساختار زمینه ای، یک چدن خاکستری با یک ترکیب منحصر بفرد از استحکام، مقاومت سایشی، جذب صدا و یا لرزش و تافنس شکست بالا را تولید می کند[6و7].

یک عملیات حرارتی معمولی آستمپرینگ چدن خاکستری، آستنیته کردن در دمای 840–900 C برای چند ساعت بر اساس ترکیب و ضخامت ریختگی و آستمپر کردن در 230–425 C است[6و7].
در حالی که این برنامه زمانی عملیات حرارتی تولید چدن خاکستری با یک محدوده عالی از خواص ، به انرژی قابل ملاحظه و فضای تولید نیاز دارد و ممکن است باعث آلودگی محیطی بعلاوه اکسیداسیون و ترک در اجزا شود. این مشکلات ، تولید گسترده چدن خاکستری آستمپر شده را محدود کرده اند، بنابراین تحقیق بر روی گسترش چدن خاکستری آسفریتی را بوسیله ریخته گری مستقیم وادار می کنند[5]. کار حاضر قصد دارد نشان دهد که چگونه تغییرات سیستماتیک در اضافه کردن آلیاژی به یک چدن خاکستری معمولی در طی ریخته گری می تواند یک آلیاژ با میکروساختار فریت بینیتی-آستنیتی (آسفریتی) با خواص مکانیکی قابل مقایسه با چدن خاکستری آستمپر شده را تولید کند.

 

جدول(1): ترکیب و خواص مکانیکی کلاسهای مختلف چدن خاکستری

Class Total carbon (wt.%) Total silicon (wt.%) Tensile strength (MPa) Transverse load on test bar (kg f) Hardness (HB)
20 3.40–360 230–250 152 839 56
25 – – 179 987 174
30 310–330 210–230 214 1145 210
35 – – 252 1293 212

2- تجربی
2-1- مواد و روش ریخته گری
هدف اصلی از کار حاضر تعیین تاثیر عناصر آلیاژی کلیدی بر توسعه میکروساختاری چدن خاکستری و اثرآن بر خواص مکانیکی بود. آزمایشات ریخته گری با استفاده از یک ترکیب آلیاژی اصلی حاصله از آمیژانها (جدول2) و بوسیله تغییر سیستماتیک عناصر آلیاژی که عمده آنها : Mo, Mn, Si, Cu بود، انجام گرفت. ترکیب اصلی نشان داده شده در جدول2 مربوط به آلیاژ کلاس 35 (جدول1) است. جدول2 همجنین نشان می دهد که چگونه Mo, Mn, Si, Cu بطور سیستماتیک از این ترکیب اصلی تغییر می یابند.

چدن خاکستری اصلی در یک کوره القائی در دمای 1500 C ذوب شد که آمیژانها به مذاب برای تولید ترکیب مطلوب، اضافه شدند. از طریق ترکیب کردن در دمای 1480-1520 C ، یک قسمت از مذاب با ترکیب مورد نیاز با یک ملاقه ریخته شد که با 5/0 درصد وزنی از آلیاژ 75Si–25Fe تلقیح شد. برای نمونه های متالوگرافی، قالبهای ساخته شده از ماسه سیلیکای خشک مخلوط با رزین

به همراه فالبهایی برای نمونه های تست مکانیکی تولید شده با سیلیکای خشک اما مخلوط با خاک رس و با یک رنگ گرافیتی با زمینه آب، رنگ شد. هر دو نوع قالب با همان مشخصات سرد کردن در طی ریخته گری بعلاوه همان میکروساختار تولید شد[9]. دمای ریختگری 1380-1420 C بود. در ادامه ریخته گری، همه فالبهای نمونه ها در هوا با دمای اتاق، خنک شدند.
2-2- متالوگرافی و خواص مکانیکی

میلگردهای استوانه ای با 120 mm× 30mm و 350mm×30mm برای آزمایش متالوگرافی و تست مکانیکی ، به ترتیب، با استفاده دومی برای تعیین تنش شکست متقاطع و تست ضربه شارپی ریخته گری شدند[9]. نمونه ها برای تعیین تنش کششی نهایی (UTS) از نیمه پایین از هر نمونه شکسته متقاطع، ماشینکاری شدند. برای یک ترکیب مفروض، سه نمونه ریخته گری شدند و

میکروساختار خواص مکانیکی تعیین شدند. با ادامه گرفتن ریخته گری، نمونه ها برای متالوگرافی نوری عمود بر محور طولی میلگردهای استوانه ای قرار گرفتند و با دنبال کردن خواص مکانیکی، سطوح شکست با استفاده از میکروسکوپ الکترونی Hitachi S4500 مورد آزمایش قرار گرفتند. اندازه گیری های کسر حجمی از میکرو اجزای زمینه (فریت، پرلیت، آسفریت، مارتنزیت و گرافیت) با استفاده از Adobe Photoshop 6.0 به همراه میکروسکوپ نوری Nikon Epiphot 200 با camera DXM 1200 Nikon digital انجام گرفت.

برای هر نمونه، شش مورد اتفاقی با بزرگنمایی 100 با کسر حجمی از میکرو اجزای تعیین شده بوسیله متالوگرافی کمی، مورد تحلیل قرار گرفتند.
جدول(2): محدوده آلیاژهای مورد استفاده در این کار(درصد وزنی)

Cu Si Mn Mo C
عنصر
<0.005 1.41 0.55 <0.005 3.2 ترکیب آلیاژ اصلی
032, 053Mo 1.0Cu 1.0Cu 1.0Cu ترکیب آلیاژهای کنترلی
055Mn 0.32Mo 0.32Mo 0.55Mn
2.0Si 1.05Mn 1.80Si 2.0Si
0.78-1.79 1.41-2.32 0.68-2.34 0.11-1.17

ترکیب آلیاژی اصلی در ردیف2 آمده است و آلیاژهای کنترلی در ردیف3 آمده است و عناصر آلیاژی در این آلیاژهای کنترلی بصورت ردیف6 تغییر می یابد.
3- نتایج و بحث
3-1-تاثیر عناصر آلیاژی بر توسعه میکروساختاری
3-1-1- مولیبدن(Mo)

برای یک ترکیب اصلی ثابت Fe–32C–10Cu–055Mn–20Si ، مولیبدن به مذاب در محدوده x = 0.11–117 (wt.%) اضافه شد. تاثیر مولیبدن بر توسعه میکروساختاری در جدول3 و شکل1- الف نشان داده شده است که آن می تواند در بزرگتر از 062%Mo دیده شود که یک زمینه میکروساختار 100% آسفریت بدون تغییر در شکل گرافیت را تولید کند. میکروگرافهای SEM و نوری آلیاژ شامل 062%Mo در شکل2 با نشان دادن توزیع یکنواخت نوع گرافیت ورقه ای E (شکل2-الف) در یک زمینه و (شکل2-ب) آمده است. برای مقادیر کم Mo ، پرلیت به شکل لایه ای شبیه به پرلیت در فولاد تولید می شود در حالی که برای مقادیر بالاتر Mo ، آسفریت بصورت توزیع سوزنی فریت در زمینه آستنیت تولید می شود. مقدار Mo بیش از 095% برای تولید کاربید مولیبدن در مرزهای سلول یوتکتیکی معلوم شد.

3-1-2- منگنز و سیلیسیم
3-1-2-1- Fe–32C–10Cu–yMn–zSi. : آزمایشات ریخته گری محدود بر روی آلیاژ بدون مولیبدن بوسیله افزایش Mn و Si تا 275 و 29% ،به ترتیب، انجام گرفت[9]. در غیاب Mo ، آسفریت در طی ریخته گری تولید نشد و یک ساختار پرلیتی با کسر حجمی کم از مارتنزیت تولید شد.

3-1-2-2- Fe–32C–10Cu–032Mo–yMn–zSi. : برای این آلیاژ، اثر Mn و Si در محدوده 068-234 و 141-232% ، به ترتیب، بر تشکیل میکروساختار آسفریت در جدول4 با اثر ترکیب بر میکروساختار در شکل3 نشان داده شده است. نتایج نشان می دهد که با حضور 032%Mo ، هم Mn و هم Si تشکیل آسفریت را تقویت می کنند و مقادیر Mn و Si بیشتر از 102 و 141% ، به ترتیب، برای تولید زمینه میکروساختار شامل 95% آسفریت و تقریبا” 5% مارتنزیت لازم است. شکل4

میکروساختار ریختگی چدن خاکستری شامل 125%Mo و 20%Si را با نشان دادن 95% آسفریت و تقریبا” 5% مارتنزیت (ناحیه خاکستری سیاه در منطقه مرکزی شکل4) و بدون گرافیت ورقه ای E را ارائه می دهد.که آن شبیه ناحیه های مارتنزیت است چنانچه در شکل4 نشان داده شده، یک نتیجه از جدایش در آلیاژ ریختگی است بنابراین ناحیه های اشباع برای تبدیل به فریت بینیتی در طی سرد کردن ناتوان هستند اما به مارتنزیت تجزیه می شوند. برای یک مقدار Si مفروض (141-232%) ، مقادیر Mn بزرگتر از 152% ، بینیت کمتری، مارتنزیت و مقداری آستنیت تولید شد(جدول4).

شکل(1) : تاثیر Mo بر Fe–32C–10Cu–055Mn–18Si ( a : ارائه فازها در میکروساختار b,c : خواص مکانیکی)

دول(3) : اثر Mo بر میکروساختار ریختگی xMo–055Mn–20Si Fe–32C–10Cu–

گرافیت ورقه ای ساختار زمینه (%) Mo%
درصد نوع پرلیت بینیت آستنیت
75 E 100 0 0 0.11
8.2 E 100 0 0 0.22
7.9 E 94.5 4.7 0.8 0.31
7.5 E 80.2 16 3.8 0.40
6.8 E 28 50.9 21.1 0.51
6.5 E 5 68.2 27.8 0.62
6.7 E 2.3 69 28.7 0.73
6.4 E 0 68.1 31.9 0.95
6.1 E 0 68.7 31.3 1.17

شکل(2) : a : نوری و b : میکروگراف SEM از چدن خاکستری ریختگی شامل 062%Mo با نمایش توزیع گرافیت ورقه ای و زمینه کاملا” آسفریت.

شکل(3): اثر Mn و Si بر کسر حجمی آسفریت در چدن خاکستری ریختگی(032%Mo-1.0%Cu)

جدول(4) : افزودنی های آلیاژی و ارائه فازها در نمونه های متالوگرافی از آلیاژ Fe–32C–10Cu–032Mo–yMn–zSi

مارتنزیت(%) پرلیت(%) بینیت(%) آستنیت(%) Si% Mn%
1-2 98 0 0 1.41 0.68
1-2 98 0 0 1.63
1-2 98 0 0 1.85
1-2 98 0 0 2.10
1-2 98 0 0 2.32
1-2 98 0 0 1.41
1-2 98 0 0 1.63
1-2 98 0 0 1.85
1-2 98 0 0 2.10
1-2 98 0 0 2.32
3.1 78 13.1 5.7 1.41

42 412 400 146 163
18 273 504 205 185
23 158 616 203 210
15 87 687 211 232
55 613 230 102 141
49 75 654 222 163
43 56 680 221 185
42 48 684 226 210
54 17 699 230 232
228 0 502 170 141
335 0 505 165 163
344 0 556 100 185

342 0 564 94 210
223 0 572 95 232
933 0 0 67 210
926 0 0 74 232

همه آلیاژها شامل گرافیت ورقه ایE هستند.

شکل(4) : میکروگراف نوری با نمایش میکروساختار آسفریت در Fe–032Mo–10Cu–125Mn–20Si با نشان دادن ناحیه مارتنزیتی(قسمت مشکی).
3-1-3- مس
برای یک ترکیب اصلی ثابتFe–32C–055Mn–20Si ، مولیبدن به مذاب با غلظت 032 و 053% اضافه شد و سپس به همراه Cu در محدوده 078-179% تغییر یافت. تاثیر Cu بر توسعه میکروساختار در جدول5 داده شده است. واضح است که یک مقدار کم Mo (0.32%) ، آسفریت را تولید نمی کند در حالی که 053%Mo برای تولید افزایشی کسر حجمی از آسفریت(0-959%) با افزایش مقدار Cu کافی است. این گرایش ها عموما” شبیه به دیگر عناصر آلیاژی هستند.
3-2- مورفولوژی آسفریت

آسفریت برای تشکیل در طی ریخته گری مستقیم چدن خاکستری بوسیله کنترل افزودنی های آلیاژی Mo, Mn, Si, Cu نشان داده شده است. این ترکیب معمولا” شامل فاز خشن پر مانند، معمولا” به اصطلاح فریت بینیتی [7-3]، جاسازی شده با ذرات آستنیت باقیمانده ( شکل2) است. با استفاده از پراش X-ray و میکروسکوپ الکترونی عبوری نشان داده شده است[9] که یک فاز

BCC بدون کاربید است. بعلاوه، پراش بازپخشی الکترونی با دقت بالا high-resolution electron backscatter diffraction) ) (HR-EBSD) در یک FEGSEM [11] نشان داده است که و در آسفریت از نظر کریستالوگرافی بوسیله رابطه جهت Kurdjumov–Sachs به هم مربوط می شوند: {1 1 1}//{0 1 1} و (0 1 1) //(1 1 1) که مشخصات کریستالوگرافی همچون آسفریت دارد که در چدن داکتیل آستمپر شده تشکیل می یابد[12].

3-3- روش تجزیه آستنیت
چندین نفر نشان داده اند که افزودنی های آلیاژی به چدن خاکستری بطور موثر ترتیب استحاله را برای تولید یک محدوده از میکروساختارها اصلاح می کنند.برای مثال، Hayrynen و همکاران [5] ، Mo و Cu را در چدن خاکستری Fe-C-Si تغییر دادند و نشان دادند که میکروساختار کاملا” آسفریتی می تواند در اندازه های کوچک تولید شود که در اصل، نیاز به آستمپرینگ را حذف می کند. کار حاضر همچنین نشان داده است که تغییر سیستماتیک مقادیر Mo, Mn, Si, Cu در طی ریخته گری می تواند محدوده وسیع از میکروساختارهای ریختگی (پرلیت کامل، مارتنزیت یا آسفریت با مقادیر آلیاژی بالا همچنین تولید کننده کاربیدهای آلیاژی) را تولید کند.

جدول(5): اثر Cu بر میکروساختار ریختگی Fe–32C–wCu–xMo–055Mn–20Si

گرافیت(%) پرلیت(%) بینیت(%) آستنیت(%) Cu(%) Mo(%)
6.8 100 0 0 0.91 0.32
6.5 100 0 0 1.26
6.6 100 0 0 1.40
7.1 97 3.0 0 1.48
7.5 95.9 4.1 0 1.65
7.8 96.8 3.2 0 1.72
6.3 86.5 10.9 2.6 0.78 0.53
6.2 33.8 48.6 12.3 0.98
6.7 31.6 55 13.4 1.05
6.9 22.3 58.6 19.2 1.14

73 115 65 235 136
71 88 682 23 175
78 47 681 278 179
ترتیب عمومی استحاله در چدن خاکستری ریختگی طی سرد شدن پیوسته تا دمای محیط شبیه به آنچه که بوسیله آستمپرینگ تولید می شود است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله خجالت و کمرویی فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله خجالت و کمرویی فایل ورد (word) دارای 54 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله خجالت و کمرویی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله خجالت و کمرویی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله خجالت و کمرویی فایل ورد (word) :

خجالت و کمرویی

مقدمه
آسوده بودن ; خجالتی نبودن! میلیونها انسان ها در این رویا به سر می‌برند و توانای انجام امور بدون شرمساری؛ به گونه ای که مدام رفتار خود را تعدیل نکنیم و احساس ننمائیم که دیگران همواره مراقبمان هستند. با نهراسیدن از سوء قضاوت دیگران احساس حقارت نکردن و خود را شکست خورده ندانستن ; آری اینهمه رویای شگفت انگیزی است. شرمساری همواره ناشی از عدم توانائی در کنارآمدن با اجتماع خانواده و زندگی حرفه‌ای است.

این مسئله کاملاً قابل درک است، زیرا یک شخص خجول از تطبیق خود با شرایطی که برای او خطرناک می نماید، ناتوان است. بدبختانه فروانند مردمان خجولی که می پندارند درد ایشان درمان ناپذیر است. گاه حتی بر این مسئله قاطعانه اعتقاد پیدا می کنند. ممکن است به کرات به ایشان چنین گفته شده باشد، حتی ممکن است به ایشان پند داده باشند که برای رفع این نتیجه از نیروی اراده استفاده کنند که البته بی فایده بوده است. اگر فرد فعالی را به راه رفتن ترغیب کنید، بدیهی است که به راه خواهد افتاد. لیکن اگر دزد معمولی را به راه رفتن تشویق کنید، تنها چندگامی به پیش خواهد رفت و آنگاه نفس بریده و مایوس برزمین خواهد نشست.

پس باید شیوه‌های دیگری پیدا کرد. پیش از همه، باید بدانیم خجالت چیست و از کجا سرچشمه می‌گیرد. باید دریافت که چه چیزهایی انسان را از رشد طبیعی خود بازمی دارد. باید دقیقاً بفهمیم که در تعلیم و تربیت و پرورش مذهبی و حیاتی جنسی فرد چه چیزهایی موجود بوده که ایجاد ترمز کرده است. یک فرد خجول باید بیاموزد که خود را تجزیه و تحلیل کند و دلایل شرمساری اش را بجوید. اگر وی ریشه های آن را بیابد، در واقع خود را در مبارزه با آن به خوبی مسلح نموده است و دیگر در مقابل این دشمن پنهان خود را دربند نمی بیند. آن را به درستی شناسایی می کند و از زندگی خود ریشه کن می سازد. همه کس مشتاق آن است که به حالتی از تعادل مطلوب دست یابد و با دنیا در صلح و آشتی بسربرد، زیرا تمیز می دهد که تعادل و آرامش از امور بدیهی و طبیعی زندگی است. اما شخص خجول زندگی را انکار می کند، چرا که می ترسد. او زندگی را انکار می کند، چون همواره در حالت اضطراب آلودی که ساخته است، غوطه ور است، از عهده هیچ کاری برنمی آید، جز انداختن تقصیر همه چیزها برگردن بخت بد یا شرایط نامطلوب.

آیا به هدر رفتن قابلیت های عظیم مدام خجول به رغم تمام هوش و زکاوتی که ممکن است دارا باشد، تاثیرانگیز نیست؟ زندگی به پیش می رود، اما افراد خجول گیج و مبهوت برجای می مانند و با این باور که موفقیت و شکست هایشان اجتناب پذیر است، خود را تمام شده می پندارند. گذشته از این آنچه آنان را به چنین نتیجه گیری ناخوشایندی رهنمون می شود، عدم درک دیگران از حالات روحی آنان است که غالباً با آن روبرو می شوند. تمام انسان ها طالب آرامش خیالند و تمام انسان ها در جستجوی شادی اند. هدف این کتاب نشان دادن راه رهایی به آنان است که در اسارت قیود شرمساری گرفتار آمده اند.

فصل اول
چه احساسی دارید؟
از احساس آرامش تا ترس
آیا وقتی در خانه است کاملاًً احساس آرامش می کند؟ همه چیز رو به راه است و مشکلی در میان نیست. او زیر لب برای خود زمزمه می کند، صدا و رنگ چهره اش طبیعی است و از هیچ بابتی نگرانی ندارد؟ اما به آقایx یک ساعت بعد توجه کنید. آقای x از خانه بیرون می رود و به خیابان شلوغی قدم می نهد، حال او مجبور است از مقابل رستورانی عبور کند، آقای x که تاکنون آسوده و بی خیال گام برمی داشت و اندکی نیز قوز کرده بود، ناگهان قدمی اندازد و شق و ورق قدم برمی دارد، لیکن حالش تغییر می کند. کلام‌هایش چندان مطمئن به نظر نمی رسد.

سپس حالتش از نو تغییر می‌کند، شانه هایش را به عقب می برد و سینه سپر می کند، به گونه ای مبارز می طلبد چانه اش را جلو می دهد و چهره اش حالتی سفت و متکبر به خود می گیرد. آقای x در حالیکه دماغش را به سوی آسمان گرفته است، به پیش می رود، گرچه مردمی که بر میزهای رستوران نشسته اند، به او که می گذرد بدون توجه نگاه می کند. عصر آن روز آقای x قرار ملاقاتی با برخی از دوستان خود دارد. او به اتاقی وارد می شود که در آن ده تن دیگر پیش از او حضور به هم رسانیده اند.

سلام و تعارف، دست دادن ها و سلام و احوالپرسی به پایان می رسد، یکبار دیگر او احساس می کند که مردم در حال تماشای اویند، مگر او به تازگی مقاله ای ننوشته است که سرو صدای زیادی به پاکرده است؟ رفته رفته آرامش از او سلب می شود و یک نوع ترسی مبهم از اعماق وجودش بیرون می زند و او را در خود می گیرد. اما همه چیز هنوز روبه راه به نظر می‌رسد. هنوز هیچ نشانه حرفی هشداردهنده به چشم نمی خورد.

آقای x می نشیند، به گفتگو می پیوندد، لبخندی می زند و سرتکان می‌دهد و سکوتی برقرار می شود.
سپس صدای میزبان به گوش می رسد که می گوید:
دوست ما آقای x حالا برای ما درباره ی مقاله ای که اخیراً نوشته اند، صحبت می کنند، مقاله ای که آنچنان هیجان برپا کرد! همه ساکت مانده‌اند،میزبان می نشیند «دوست ما ;؟». آقای x با خود می گوید: «آیا این دوست من است ; ؟و حالا باید صحبت کنم؟ به همین راحتی؟ بدون هیچ هشداری؟ ولی من که ابداً خودم را آماده نکرده ام؟ من ;» عاقبت از جا بلند می شود. ده ها جفت چشم با دقتی خودبخودی به او خیره می شوند. مردان سینه صاف می کنند و زنان لبخند می زنند. همه منتظرند! آقای x خشک وحشتزده برجا مانده است. با وحشت متوجه می شود که حتی موضوع مقاله اش را نیز فراموش کرده است، آن همه مقاله ای که خوب از چند و چونش آگاه بود، زیرا خود آن را نوشته و بیش از ده بار بازنویسی‌اش کرده بود!

آقای x سخت می کوشد ولی چیزی به یادش نمی‌آید، غده ای راه را بر گلویش می بندد، ولی ناگهان کورسوئی در ذهن پدیدار می گردد، طرح اجمالی اولین پاراگرافی که نوشته بود، را شروع می کند، سخن می گوید، احساس می کند مملوج مانده است، پرده ای از مه در مقابل دیدگانش به اهتزاز درمی آید. حالت غریبی دارد، کلماتش پیش از آنکه بین شوند، می‌گریزند، او ماشین وار حرف می زند، لبهایش خشک است و دستهایش ابتدا به آرامی و سپس به شدت می لرزد، دستهایش را در جیب هایش می‌برد تا لرزش لفزون شونده ی آن را پنهان کند، قلبش به تاپ تاپ افتاده است.

حاضرین به دهان او چشم دوخته اند و چشم ها به روی او ثابت مانده است. آن ها لبخند می زنند! اما برای آقای x هیچ شکی وجود ندارد که لبخندهایشان ریش خندی بیش نیست. آنها دارند به کودنی او می خندند، او اطمینان دارد که تنها دارد وراجی می کند که هیچ چیز شایان توجهی برای هیچ کس دربرندارد.
آنگاه احساس بیچارگی و حقارت می کند و خود را بسی بی مقدار می‌بیند. ولی مگر او همان فرد معروف، ثروتمند و جالب نیست؟ اما این چیزها، دیگر در اینجا به حساب نمی آیند. عضلاتش منقبض می شود و پاهایش به ماده ای لاستیکی بیشتر شباهت دارد و هنگامی که زبانش را روی لبهایش می دواند تنها خشکی آن را احساس می کند.

بالاخره تمام می شود، با خود می گوید یک دقیقه بود یا یک قرن؟ اما او در این باب عقیده ای ندارد، حتی نمی داند چه گفته است. در تمام آن مدت فقط احساس می کرد که چون آدمکی در غرقاب اضطراب فرو رفته و یخ‌زده است و همزمان می خواست هرچه تندتر از مهلکه فرار کند. بالاخره تمام شد. مهمانان بلند می شوند و خوشامدگویی شروع می شود، رفته رفته سر راست می کند، لیکن خشمگین از خود، از آن چیزی که هنگان حرف‌زدن در میان جمع گریبانش را گرفته بود، احساس خستگی می کند.

مطلب از چه قرار است؟
این مرد از حاضر شدن در جمع می هراسد، چه کسی می تواند ادعا کند که گاه به گاه با این عارضه ی دردآور دست و پنجه نرم نکرد است، چه بسیارند کسانی که در جمع کنترل خود را از دست می دهند وئ همواره با آن فرصت ها را! اینان از چه می ترسند؟ چرا می ترسند؟ آیا در آرامش خانه شان نیز از ترس ها و خودباختن ها رنج می برند؟ نه پس این دیگران هستند که موجب پریشانی آنها می شوند. این منطقی به نظر می رسد، «ولی ترس از صحنه» چیست؟ این دیگران کیانند و قدرتشان در کجا نهفته است؟

چه هنگام شما در معیت جمع احساس ناراحتی می کنید؟
بسیاری خواهند گفت:
– وقتی که مجبوریم داخل جایی شوم که دیگران تماشایم می‌کنند.
– وقتی که مجبور به صحبت شوم، حتی اگر از امر بسیار متعارفی می باید سخن گفت.
– وقتی با دیگران به خوردن مشغول شوم.

– وقتی که توجه کسی به من جلب شود مسخره است، اما برایم راحت تر است اگر بتوانم از پشت یک پرده با دیگران صحبت کنم.
– وقتی با جنس مخالف روبرو می شوم.
– وقتی با من شوخی شود.

– وقتی مجبورم بلند شوم و با جمعی خداحافظی کنم و بروم، این مسئله آنقدر برایم عذاب آور است که ترجیح می دهم همان جا، جا خوش کنم.
– وقتی که مجبورم با آنچه شخص گفته است، مخالفت کنم.
– وقتی که مجبورم یک عقیده ی شخصی را بیان کنم و دیگران در سکوت به حرف هایم گوش می دهند و بسیاری از این قبیل ; .

خجالت
مردمان خجول مخالفتی نخواهند داشت اگر بگوئیم کج فهمی هایی که در اثر این مشکل بروز می کند، می تواند باعث یک شرمساری باشد! و نگرانی و درد سر را بیش از پیش گرداند. فرد خجول می داند که دیگران از پریشانی اش آگاه اند و این مسئله آشکارا وضع را خراب تر می کند و موجب اضطراب بیشتر می گردد و چه بسا پی آمدهایی ناگوار به بار آورد. البته باید دانست که شرم و حیای معقول فاقد همان عوارض ظاهری حالت بحرانی ترس از صحنه را است.

عوارض بالینی خجالت :
آیا تا کنون برخی از این عوارض را در میان جمع و یا وقتی در حضور گروه خاصی از مردم هستید تجربه کرده اید؟
1- انقباض عضلانی و یا انقباض سینه
2- سستی و لرزش پاها
3- خشک شدن دهان

4- عرق ریزی مفرط
5- سفت و سخت شدن بدن، حرکات توأم با تردید
6- احساس قلب گرفتگی
7- لرزش پا و دست و لب
8- احساس اینکه صورتتان سرخ شده یا رنگتان پریده است

9- منجمد شدن افکار و اندیشه ها
10- به طور غیر معمولی تند و سخن گفتن و تسلط سخن را از دست دادن.
آیا در چنین شرایطی برخی از عوارض زیر را تجریه کرده اید؟
1- این احساس که از دیگران فرو دست ترید و همه کس از بالا به شما نگاه می کند؟
2- پرخاشجویی ناگهانی به طوریکه حرکات اغراق آمیزی در جهت دفاع و حمایت از آنچه گفته اید انجام می دهید؟
3- این احساس مبهم که شما در مورد چیزی مرتکب گناه شده‌اید؟

4- این احساس که دیگران از شما خوششان نمی آید و فقط نقائص شما را می بیند؟
5- این احساس که دیگران با شما مهربانند.
6- این احساس که ما فوق شما ابداً به فکر شما نیست؟
7- این احساس که زیر دستتان مسخره تان می کنند؟
8- این اعتقاد که یک کلام تشجییع کننده همه چیز را عوض خواهد کرد؟
9- ناتوانی در پاسخ به ستایش و تمجید به همان خوبی که به جملات پاسخ می گویید؟

10- ترس از مخالفت با دیگران و بیان عقاید خود؟
11- این احساس مبهم که شما بیش از حد مودب ، فروتن و خوشایند هستید؟
12- این احساس که نیرویی توصیف آن نیستند پیوسته با شماست؟
13- این احساس که در معرض خطر هستید؟
14- یک ترس مداوم از مسخره به نظر آمدن احساسی که می گوید شمال همیشه دست و پا چلفتی هستید؟
15- احساس این که لبخند دیگران در واقع بدین معناست که آنها از روی دلسوزی و در حقیقت به دست و پا چلفتی بودن شما می‌خندند؟
16- این احساس که برای شما غیر ممکن است خودتان باشید چرا که می ترسید تأثیر ناگواری به دیگران بگذارید.
17- این احساس که همه چیز در اطرافتان در حال خارج شدن از کنترل است و دیگر هیچ کنترلی روی خود ندارد؟

18- حتی اگر به برخی از این سوالات جواب مثبت داده باشید می توان شما را فردی از خیل عظیم خجولان به شمار آورد در چنین صورتی چه باید بکنید؟

اثرات خجالت
خجالت می تواند نابود کننده ی زندگی ها باشد ، می تواند در راه پیشرفت مانعی جدی بوجود آورد ، ذهن را از رشد باز دارد ، موجب یک نوع سرکوب ذهنی می شود. چه بسیارند کسانی که به رغم توانایی شان در صعود به جایگاههای رفیع زندگی تمام کوشش ها شان به واسطه خجالت مانده است. چه بسیار مردمان هوشمندی که به واسطه خجالت یا پس از ابراز عقایدشان از بدست گیری رهبری جریانات مختلف فکری و ابراز وجود باز مانده اند.

شخصی به من گفت: خجالتی بودن یعنی همیشه ترسان بودن یعنی در مقابل هر چه دیگران می گویند بله گفتن. گاه یعنی سعی و تلاشی طاقت فرسا برای آنکه دیگران ما را ترسو به حساب نیاورند و من وقتی با دیگرانم، تمام هوش و حواسم را از دست می دهم . هرگز جرأت نمی کنم آنچه را می دانم بر زبان اورم و به خود فرصتی بدهم! و به همین دلیل در نظر دیگران فاقد شجاعت کافی برای ابراز عقایدم ظاهر می شوم زیرا ابراز عقیده، شجاعت کافی می خواهد و من از این جسارت بی بهره ام در حضور ما فوق فلج می شوم و برای پنهان کردن این احساس تنها کاری که از عهده‌ام بر می آید این است که دهانم را ببندم و تکان دادن سر آنچه را که می گوید موافقت کنم و سپس با مدتها خود را از نظر اخلاقی ملامت کنم و به خودم می گویم که دفعه ی بعد نشان خواهم داد ! ولی دفعه‌ی بعد نیز اوضاع از همین قرار است. چهل سال دارم در تمام این مدت شرم و خجالت مثل سایه با من بوده است. با دیگران بودن کابوس من است.

خجالت برایم یک وسواس دائمی ، یا در واقع یک نوع روش زندگی شده است فکرش را بکنید. اگر خجالتی نبودم چه کارها که نمی توانستم بکنم! به این ترتیب، می بینید که چگونه خجالت زندگی بسیاری از مردم را ناشاد می‌کند. آنها از یک طرف ، همیشه در رویای دوست پیدا کردن هستند لیکن از سوی دیگر، خود را منزوی می کنند و از نزدیک شدن و برقراری رابطه که بیش از کسی دیگر به آن نیازمندند. غفلت می ورزند.چرا؟
به خاطر این که از ابراز و بیان احساسات سرباز می زنند و به همین دلیل همواره در رنج و عذاب به سر می برند. قبل از اینکه به بقیه ی موضوع بپردازیم لازم است به اثرات اساسی خجالت اشاره کنیم:

1- دشواری حرف زدن:
مردم خجول معمولاً از دشواری یا دردناک بودن تنفسی شکایت دارند. و این به این دلیل انقباض سینه است که در نتیجه کلمات ضعیف و لرزان و پر افت و خیز اداء می شود تارهای صوتی کشیده می شوند و آهنگ صدا تغییر می کند و اغلب تیز و زیر می شود(اگر چه فراوانند خجولانی که صدایی سنگین و یک نواخت پیدا می کنند) بعضی از آنان نامفهوم و با لکنت حرف می زنند زیرا عضلات صورتشان سفت شده و نمی گذارد به طرز شایسته‌ای کلمات را تلفظ کند.

2- انقباض عضلات:
همه می دانیم که خجولان معمولاً در جمع دست و پا چلفتی هستند، دست و پاهایشان را گم می کنند ، به اسباب و اثاثیه می خورند، لیوان را روی سفره واژگون می کنند، بشقاب غذا از دستشان رها می شود و امثال آنها. گذشته از این ، آدم خجالتی می پندارد یا در مواقعی اطمینان دارد که دیگران تنا کارشان این است که او را تماشا کنند آنوقت پاهایش مثل چوب می شود و شروع به لرزیدن میکند.
3- گنگی هواس:
برخی از مردمان خجول چه می گویند؟
الف) این احساس را دارند که اشایی را که لمس می کنند دیگر ادراکی نسبت به آن ندارند.
ب) فکر میکنند که اگر کسی مرا بزند احساس نمیکنم.
ج) به جز آنچه از آنها می هراسم ، دیگر نه چیزی می بینم و نه می‌شنوم.
آخرین اظهار نظر در واقع کلید مسئله را به دست می دهد این کاملاً دست است که فرد خجول همه چیز را به جز آنچه او را می ترساند رها میکند. این یکی از ویژگیهای عمده ی یک حمله ی عصبی است. یک متکلم خجالتی پی در پی فراموش می کند که قبلاً درباره ی این یا آن موضوع صحبت کرده است یا نه.

4- اثرات روانی

ترس از ناکفایتی:
به طور کلی فرد خجول انسان لایقی است که احساس نیاز نومیدانه ای دارد به این که دیگران لیاقت او را تحسین کنند اما چه رخ می دهد؟ احساس اضطرابی که در او به وجود می آید باعث می شود که تا آنجا که می تواند از معرکه فرار کند. چرا؟ چون در واقع می خواهد از اضطراب خود بگریزد همین و بس، از طرف دیگر از شکست اجتماعی هراسان است مدام در این ترس به سر می برد که مبادا دیگران او را دست کم بگیرند و همین ترس باعث می شود که مثل پروانه ای که در حباب چراغ گرفتار آمده بر جای خود میخ کوب شود.

از آنجایی که چنین فردی فلج شده است نمی تواند کنترلی بر اوضاع داشته باشد زیرا همان طور که پیش تر گفته ایم او به جز آنچه موجب ترسش می شود هیچ چیز دیگر نمی بیند و هوشیاری اش را نسبت به همه چیز از دست می‌دهد او در مقابل حمله (حمله ای که می پندارد از چهار جهت به سوی او آغاز شده است ! ) خود را بی دفاع وضعیت می‌بیند. او به رغم آنچه می خواهد هر چه سریع تر از محلکه فرار کند اما به دلیل اضطراب وحشتناکی که در درون او بر انگیخته شده است و دم به دم فزونی می‌گیرد از اقدام به فرار عاجز می ماند.به کرات دیده شده است که مردمان خجول به ناگاه همه چیز را رها میکنند و بدون هیچ مقدمه‌ای فرار را بر قرار ترجیح می دهند حال می خواهد وسط غذا خوردن باشد یا در حینت گفت و گویی که سوالی مستقیماً آنها را هدف می‌گیرد. این مسئله غالباً در مورد کودکان خجول فراوان مشاهده می‌شود.

طبقه بندی
خلق و خوی انسانی را می توان تحت 6 عنوان طبقه بندی کرد اما غالب افراد خجول در یکی از سه طبقه بندی زیر قرار می گیرند:
1- حساس ، مشکل پسند و باریک بین است و به طور غیر معقولی دیده است. خیلی زود پریشان می شود و فوق العاده درونگر است. شخصتی سخت عاطفی ودشوار دارد و مهمتر از همه فرد حساس (فاقد قدرت قاطعیت است و بیشتر حالت انفعالی دارد.)

2- سخت وابسته ، بسیار بی ثابت و عاطفی و اعمالش بر حسب انگیزه های آنی و مهمتر از همه غیر عامل است.
3- بی پروا ، خونش زود به جوش می آید ، جاه طلب و خشن است و به هیچ مصالحه و سازشی با خود و دیگران تن نمی دهد. عاطفی و ایدآلیست است لیکن الگوی بی ژروا (فعال) به شمار می‌رود. بیش تر افعال خجول و خجالتی در این سه گروه قرار میگیرند البته مقصود، بیش تر مردمانی است که خجالت ذاتی شان بخشی از طبیعت و شخصیت ایشان است نه کسانی که بر حسب شرایط خاصی اعتماد به نفس خود را از دست می دهند.

خجالت ذاتی ندرتاً بخشی از صاحبان خلق و خو را تشکیل می دهند:
1- بداخلاق
2- بلغمی مزاج
3- دموی مزاج
4- بی تفاوت (بی عاطفه)
5- غیر قابل توصیف (اغیر قابل طبقه بندی)

نتیجه گیری
1- اغلب مردمان خجول را افراد حساس و سخت وابسته تشکیل می دهند.
2- خجالت یکی از وجوه ممیزی ذاتی افراد حساس و بسیاری از افراد سخت وابسته است.
3- با این همه، بسیاری از افراد خجول و احساساتی اند و نه سخت وابسته.

فصل دوم
مظاهر کم رویی

هنگامیکه برای امتحان شفاهی حضور ژیدا می کنم آرامش استاد باعث می شود روحیه ام را از دست بدهم. با اینکه تمام درسم را کاملاً خوانده ام ولی ناخودآگاه دچار فراموشی می شوم. به مغزم بیش تر فشار می اورم ولی آن را مانند چاهی عمیق ولی خالی از آب می بینم. سردرگمی و هراس، دستهایم عرق می کند ، ژاهایم ناخودآگاه می جهند. آخرین امتحانم واقعاً یک فاجعه بود چون در وسط سوالات استاد مجبور به ترک جلسه شدم . استاد اخراجم کرد و دو دانشجوی دیگر مجبور به حمایت از من شدند. مدت بود یأس بزرگی بر من غلبه کرده بود. همواره با عوارض جسمی (ترس از صحنه) معمولاً اثر روانی نیز بوجود می آید.

1- شخص خجول مطلقاً – یا خیلی کم- از چیزهایی که در هنگام حمله اتفاق افتاده است بیاد می آورد.
2- در مدت حمله اعمالش ناخودآگاه و یا نیمه هوشیارانه است.

کمرویی کاذب
انسان خجول از حالت کمرویی خویش متنفر است و در نتیجه درصدد یافتن علت آن بر می آید و گاهی هم موفق می شود.
1- چون دارای لکنت زبان هستم و احساس خجالت می کنم
2- به واسطه ی داشتن گوش هایی به شکل خود است خجول هستم.
3- ما فقیر بودیم ولی به مدرسه‌ای می رفتم که تعداد زیادی از دانش‌آموزانشان، والدین ثروتمند داشتند.
4- جثه‌ی کوچک من باعث خجالت من است.
5- دارای پیشانی پر از جوش و پرستی بد هستم.
6- پاهای بزرگی دارم که منظره ی ناخوشایندی کاملاً بد در نظر همه آشکار است.
7- دست های بزرگی دارم که دارای ناخن‌هایی بد منظره است.

8- از کاری که در خلوت انجام می دهم شرم دارم و احساس می‌کنم همه‌ی افراد حاضر از آن اطلاع دارند.
9- من خیلی چاق و فربه هستم.
10- همیشه در هنگام دستور دادن به زیر دستان دچار ترس می شوم برای اختنای این کم رویی متوسل به خشونت می شوم ولی همیشه از این نگرانم که نتوانم آن طوری که همه از یک مدیر انتظار دارم عمل کنند و قادر نباشم از حیثیتی که یک مدیر از آن لذت می‌برد برخوردار شوم در اینگونه اوقات ترجیح می دهم به جای دستور دادن، دستور بگیرم.

این‌ها بیان گر چه چیزی هستند؟ همانطوری که گفتم شخص خجول درصدد یافتن علت کم رویی خویش است البته این امری طبیعی است ولی متأسفانه از هر ده بار بررسی موضوع نه مورد آن به بیراهه می رود. دلایلی را که این اشخاص برای کمرویی‌اشان متذکر شده‌اند دلایلی حقیقی و اصلی نیست بعداً به این موضوع بر خواهیم گشت ولی این اندازه می توانم بگویم که اگر این اشخاص از بدو امر به شیوه‌ای متعارف رشد یافته باشند هرگز حتی علی رغم کوتاهی، چاقی، بد پوستی بود نشان دو ردیف قربانیان کمرویی قرار نمی گرفتند اما شخصی که گفت: من تصور می کنم که دیگران از اموری که من در خلوت انجام می دهم مطلعند.

انگشت روی دلیل اصلی کمرویی‌اش قرار داده است که در ضمن با حالت خجالتش بی ربط بوده و مربوط به احساس و فکر دائمی گناه می‌باشد. من دوباره این موضوع نیز مجدداً بحث خواهم کرد و متوجه خواهیم شد که مشکل کم رویی به آن ‍‍‍آسانی که عده‌ی زیادی فکر می کنند نیست.

آیا کمرویی یک بیماری است
بدون هیچ درنگی می گویم «بله». در اکثر موارد نوعی بیماری است. کمرویی اساساً عوارض یک بیماری روانی است. آنهایی که واقعاً خجول هستند این حرف مرا تأئید می کنند آنها می دانند که این بیماری برایشان شکست به ارمغان می آورد و باعث می شود در مواقعی که مبارزه‌ای لازم باشد نتوانند اقدامی کنند و این چنین است که در نظر کسانی که دارای شهامت و شجاعتی هستند بصورت افرادی بزدل و احمق جلوه‌گر می شوند

بسیاری از افراد کمرو نمی توانند برای خود دوستانی پیدا کنند. عده ای از آن‌ها برای همیشه مجرد باقی می مانند ، عدهای زندگانی بی نشاط و تنهایی را می‌گذرانند در معنای کار دچار آسیبهای شدید می شوند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله زنان طلاق و فرزندانشان فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله زنان طلاق و فرزندانشان فایل ورد (word) دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله زنان طلاق و فرزندانشان فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله زنان طلاق و فرزندانشان فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله زنان طلاق و فرزندانشان فایل ورد (word) :

زنان طلاق و فرزندانشان

کودکان قر بانیان بی گناه طلاق هستند آنها در مرکز و کانون مبارزه و کشمکش بر سر موضوعاتی مانند حق حضانت حمایت های مالی و برنامه ملا قات قرار می گیرد
دشوار تر از همه زمانی است که باید بین افرادی که به آنهاعشق می ورزند خط جدایی بکشند .
طلاق به گونه های مختلف بر کودکان تاثیر می گذارد :

والدین به آنها نمی اندیشند با از دست دادن سبک زندگی که می شناخته اند مواجه می گردند طلاق به مفهومی دیگر یعنی ملاقاتهای آخر هفته با پدر زندگی با مادر مضطرب وآشفته وکاهش منابع مالی برای گذراندن امور زندگی .

این شرایط واقعیتهائی است که نمی توانید آنها را تغییر دهید اما می توانید محبت و حمایتهای غیر مشروط خود را در اختیار کودکانتان قرار دهید تا بتوانید با شرایط جدید خو بگیرند.
به دلیل واکنشهای گوناگون فرزندانتان نسبت به طلاق ممکن است بعضی اوقات توانایی خود را به عنوان “مادر”مورد تردید قرار دهید .این واقعیت می تواند بویژه زمانی رخ دهد که همسر سابق شما ناگهان در خصوص هر چه که برای کودکانتان انجام می دهید انتقاد کنید .

این معمولا یک جنگ قدرت است که می تواند اعتماد به نفس شما را به عنوان یک مادر از بین ببرد .این مسئله را جدی نگیرید صحبت کردن با مادران دیگر می تواند هم در باز یافتن قدرت عمل به شما وهم در خصوص برخورد با استرس تربیت و پرورش کودکان به شما کمک کند .

پرورش کودکان ماهیتا وفی نفسه امری دشوار می باشد وطلاق می تواند مجموعه جدیدی از قواعد و مقررات را به وظایف مادر بیفزاید .
علاوه بر پر داختن به مسائل عاطفی کودکانتان شما باید مقررات خاص کودکانتان (کودکان) و امور رفاهی آنها نیزدست و پنجه نرم کنید . یک برنامه خوب می تواند در کاهش فشارها ی عصبی کودکان به شما کمک کند.همانطور که خود را برای مسئله طلاق آماده می کنید

پرشسهای زیر را مد نظر قرار دهید :
– وضعیت حضانت کودکان چگونه خواهد بود ؟
– آنها دو چند وقت یکبار باید پدرشان را ملاقات کنند؟
– چقدر نفقه دریافت خواهید کرد واگر همسر سابقتان نفقه را پرداخت نکند چه اتفاقی خواهد افتاد؟
– مهم تر از همه چگونه می توانید از نظر عاطفی با کودکانتان سازگار شوید؟

وقتی که دچار سر در گمی و پریشانی می شوی به یاد داشته باش که تو مقاوم تر وقوی تر از آنی هستی که می اندیشی تو وفرزندانت سرانجام از این مشکلات نجات پیدا خواهید کرد.
لذا دستورالعمل های ذیل به شما بینش بیشتری در رابطه با مشکلات پس از طلاق ارائه می کند .

راههای مقابله با استرس ناشی از طلاق

آیا استرس ناشی از طلاق شما را به فردی زود رنج عصبی و پریشان تبدیل کرده است ؟
اگر نمی توانید تمامی استرس های ناشی از این پدیده را فوری ریشه کن کنید می توانید راهکارهای مقابله با این فشارها را یافته وبه تدریج به آرامشی که نیاز دارید دست یابید.
1_ استراحت و تغذیه مناسب.

اولین گام تعدیل میزان خواب استزیرا پس از رخداد طلاق “فرایند خواب” آشفته می شود بنابراین بدن و ذهن وقتی بهترین عملکرد را دارند که به اندازه کافی استراحت کرده باشید . داشتن رژیم غذایی خوب با مصرف مقدار زیادی سبزیجات وویتامینهای تکمیلی از بهترین کارهایی است که می توانید برای بهبود بخشیدن به تمرکز حواس و کاهش فراموشی انجام دهید.

2_ مراقبت از خود .
زنان بخش عظیمی از زندگی خود را صرف مراقبت از دیگران می کنند به گونه ای که بعضی اوقات فراموش
می کنید چگونه از خود مراقبت نمایند جالب است بدانید که مراقبت ابتدا از “خود”می تواند به ما انرژی و انگیزه بیشتری برای مراقبت ازدیگران بدهد . به خودتان اهمیت دهید .حتی چیزهای کوچک مثل یک فنجان قهوه یا یک مشکلات پس از یک روز سخت می تواند در رهایی از استرس به شما کمک کند .
زمان و مکانی را به خود اختصاص دهید تا بتوانید روح خود را تغذیه کنید .خود را از استرس ها و فشارها دور نمایید تا بتوانید به تعادل برسید . آنچه که برایتان لذت بخش است از قبیل مطالعه گلکاری صنایع دستی یا فعالیتهای دیگر را انجام دهید.

3_ انجام تمرینات بدنی وورزش برای کاهش استرس.
با آنکه فکر می کنید وقت ندارید اما زمانی را برای ورزش در نظر بگیرید پیاده روی کنید واز مناطر زیبا لذت ببرید. این کار ضمن تقویت روحیه به شما انرژی می دهد واز تجمع هورمونهای عصبی که در زمان استرس در بدن ترشح می شود جلو گیری می نماید.

تمرین نفس عمیق هم می تواند در کسب آرامش به شما کمک کند آهسته و عمیق نفس بکشید تا این که شش های شما از هوا پر شود پس از 4 تا5 بار عمل دم وبازدم احساس راحتی بهتری خواهید داشت. یوگا نیز روش مفیدی است برای کمک به آرامش ودور شدن از دسترس میباشد .
در مسیر خود یک نوار موسیقی آ رامش بخش بخرید وبیاورید که چگونه آرام باشید همچنین می توانید به گروه های جدیدی از دوستان و همکلاسی بپیوندید.

4_ پر کردن محیط اطراف خود با دوستان .
استرس ناشی از طلاق می تواند باعث انزوای بعضی از زنان شود.بدانید داشتن دوست می تواند یکی از منابع لذت در زندگی باشد شما می توانید احساسهای خودتان را با آنها در میان بگذارید وقتی نیاز دارید گریه کنید بخندید ویا با دوستانتان شوخی کنید .با افرادی که مثبت هستند در تماس باشید روحیه خوب به دیگران منتقل می شود و می تواند به شما در بدست آوردن چشم انداز مثبت کمک کند . حتی که خوشحال نیستید لبخند بزنید تا اینکه بخشی از از طبیعت شما بشود.
5 _آسان گرفتن زندگی.

بیاموزید که چگونه شکستهای گذشته را فراموش کنید.خود را درخصوص آنچه که می بایست انجام می دادید سرزنش نکنید .از ملامت کردن خود دست بردارید .چرا که نمی توانید گذشته را تغییر دهید .

از آن درس بگیرید و آینده خود را به افکار مثبت و فعالیتهای مناسب متمرکز کنید .به آنچه که دیگران راجع به تو فکر می کنند ماننداهمیت داشتن خانه ای تمیز کودکان بدون نقص وکامل یا تلاش برای کسب ارتقاء شغلی ممکن است در حال حاضر برای شما خیلی مناسب نباشد .

به کودکانتان اجازه دهید خود لباسهایشان را انتخاب کنند.گهگاه غذاهای حاضری بخورید تا این که مجبور به آشپزی و شستن ظرفها نباشید.ازکودکانتان بخواهید در نظافت خانه و بیرون بردن زباله ها به شما کمک کنند .در خواست کمک ممکن است در شما احساس عجیبی بوجود بیاورد اما گاهی به شما در کسب آرامش نیز کمک می کند.
6_ ایجاد تغییرات جدیدواساسی.

تغیرات جدیدی در زندگی خود ایجاد کنید که شما را از استرس وعدم تمرکز دور کند .شما می توانید روی نیازهای واقعی خود متمرکز شوید .لیستی از آنچه برایتان مهم است .
مانند اهمیت شغلی سلامتی فرزندان و سایر نیازهای اساسی زندگیتان را فراهم نمایید.مهمترین وظایف زندگی را مشخص نموده و آنها را به قضاوت کوچک تقسیم کنید به نحوی که بتوانید ازعهده آنها در مدت یک ساعت یک روز یا یک هفته بر آئید.

7_ سازماندهی جدید درزندگی.
جهت کاهش استرس به نوعی در اطراف خود تغییراتی ایجادنمائید.تغییر در تزئینات منزل مسیر راهی که از آن به محل کار می روید و یا سایر فعالیتهای دیگر میتوانید به نوعی در تغییر حالات خلق شما موثر باشد .رفتن به یک رستوران جدید برنامه ریزی جدید برای رفتن به مسافرتی کوتاه می تواند جزءاین تغییرات باشد .
برای اطلاعات بیشتر در خصوص کاهش استرس می تواند
به کتاب مدیریت استرس در یک دقیقه (60 ثانیه) مراجعه نمائید .این کتاب اطلاعاتی در خصوص نحوه مدیریت که استرس وغلبه بر آن دراختیار شما قرارمی دهد .

مقابله ازخشم ناشی از طلاق.
بعد از رخداد طلاق ممکن است به شدت نسبت به همسر سابقتان خشمگین باشید.ممکن است فکر کنید اگر او نبود زندگیتان این قدر بد نمی شد رها کردن آزادانه خشم به بهداشت روان شما وپس از طلاق کمک می نماید.راههای زیر برای رهایی شما از استرس خشم ضروری است :
1 _خشم خود را بیرون بریزید.

“به همسر سابقت بگو که او چه آدم تاسف انگیزی است؟ چگونه او به تو بی احترامی کرد و رفتار نامناسب داشت ؟
خوب حالا این گفتگو را انجام بده یک تکه کاغذ بگیر وروی آن هر چیزی که می خواهی راجع به او بگویی بنویسی وهمه خشمت را که در درون تو جمع شده رها کن
به او بگوکه چگونه به احساسات تو آسیب رساند وتو در این ازدواج چه قدر سختی کشیدی.از این که به نوشتن ادامه میدهی تعجب نکن و اجازه بده که از کاغذهای بیشتری استفاده کنی در این مرحله مهم ترین قسمت این است که نامه را به او ندهی این عمل مجددا تاثیری که او بر زندگی تو داشته است را تشدید میکند بعدا آنها را بسوزان ویا دوربریز. اجازه بده که خودت خشم ورنجت را رها کنی.تو خشم خود را ابراز کرده اید وحالا هم آماده ای که آنچه را به تو گذشته درک و به سمت آینده حرکت کنی.”

2 _ از این واقعه تجربه بیشتری بدست آورید.
تو می توانی از این رخداد بینش بیشتری بدست آوری .به عبارتی این واقعه به تو کمک می کند که ارتباطات آینده را تصحیح کنی. به این نکته فکر کن اولین مکانیکه او را ملاقات کردی چه جاذبه ای داشت شاید در آن روز او مردی قوی خوش تیپ و پولدار بود.وبرای تو امنیت مصاحبت به همراه داشته است وتو نیز او را دوست داشتی ودر این رابطه به دنبال منافعی (مادی معنوی) بودی احساس های مهمی در درون تو وجود دارد که باید به آن بپردازی.وباید بدانی که نگرانی های زیادی از پدیده طلاق در ازدواج وانتخاب تو تاثیر گذاشته است.
3 _آینده نگری.

دانستن اینکه او چه نقشی در مشکلات زندگی مشترک با تو داشته آسان است اما توباید خودت را نجوبی شناسی و سهم خود را درایجاد مشکلات مشخص نمایی.
اعتراف وپذیرش نقاط ضعف خود بخش مهمی در این بیان است.اغلب زنان در ذهن خود شاهزاده سوار بر اسبی را تصور می کنند که او را به ترک خود سوار کرده و دیگران نیز اورا درک می کند . منتها این ها خیالی بیش نبوده و با واقعیت موجود فاصله دارد.لذا سهم و نقش زن در این انتخاب مشخص نشده است.
بهتر است اعتراف کنی که خود نیز در این انتخاب نقش داشته مثلا به دنبال قدرت بودی.یا به جهت منافع اقتصادی این ازدواج را انتخاب کردی .حال که دردور نمایی از زندگی خصوصی ات نقش خود را مشاهده می نمایی.دوباره قدرتمند می شوی و می توانی بر کل زندگیت کنترل یابی واز موقعیت جدید نامناسب (مثلا پیشنهاد جدید برای یک ازدواج مجدد نامناسب اجتناب کنی).

به جای این که خشم و نفرت را به درون خودت بر گردانی در ابتدا مسئولیت رفتار هایت را بپذیری شاید تو می توانی سنتی در گذشته بهتر عمل کنی ولی حالا آن زمان گذشته است وتو بایستی درحال حاضر با قدرت تمام فقط به آینده حرکت کنی.
ساختاروعزت نفس

معمولا عزت نفس فرد بید از واقعه طلاق آسیب می بیند.اعتماد به نفس خود را دوباره بازسازی کنید.به نگرش هایتان تمرکز کنید زیرا که نگرش یک بیان صادقانه و مستقیم از مغزوتفکراست.با تمرکز مثبت بر آنها می توانید احساس بهتری نسبت به خود و زندگیتان گذاشته باشید.
– آن چیزی که مناسب است قبول کن .

وقتی عزت نفس تو پائین می آید به راحتی آسیب پذیر میشوی ولذا تفکر تو تفکریک فرد شکست خورده است از موفقیتهای خودت در گذشته لیستی تهییه کن وبابیان اینکه من چه فرد خوبی می توانم باشم این آسیب را کاهش بده زمانی را بخاطر بیاورکه مردم راجع به موفقیتها وعزت نفس بالای تو صحبت می کردند.
لغاتی مانند”خوشحال”تیز و انعطاف پذیرو;را در مورد خودت بکار ببر و خود راهی همانطور که دوست داری باشی تصور کن.مرور کردن فهرست لغات اغلب به بازسازی عزت نفس تو کمک می کنند تو همانی هستی که فکر می کنی.

مثبت بیندیش:
همزمان با مرور لغات مثبت رابا (جملات منفی درونی مثل “من نمی توانم آن کار را انجام بدهم یا من اصلا خوب نیستم”)جملاتی با مفهوم عزت نفس بالا مانند “من می توانم انجام بدهم “من موفق هستم”)جایگزین کنید.در مرحله اول ممکن است این تمرین مسخره آمیز یا سرگرم کننده باشد اما اگر شما این گفتگوهای درونی را هرروز تمرین کنید ذهنتان این عبارات متمرکز می شود وباور جدیدی که با این ویژگیها واقعیت دارد در شما رشد می کند. رها کردن گذشته:
اشتباهات گذشته را دور بریز.تو نمی توانی نتایج را تغییردهی بنابراین سعی کن آنها را به عنوان یک تمرین جهت یادگیری در خاطر بسپاری.تو می توانی آن چیزی را که نیاز داری جبران کنی و سپس با خودت عهد ببندی که زندگی جنبه ها و رویدادهای متفاوتی داردودر آینده من می توانم آن ها را بهتر کنترل کنم.حتی وقتی اشتباهی را در آینده هم مرتکب شدی بیشتر از اندازه خودت را سرزنش نکن.به خاطر این شعار که من دیگر نباید شکست بخورم اجازه نده که عزت نفس تو آسیب ببیند.این را بپذیر که دیگران نیز روزهای بدی داشته اند و این روزها می گذرد.به این که چه نکات مثبتی در زندگیت وجود دارد تمرکز کن.

بی نقض بودن را رها کن:
با این تفکر که نیاز داری هر کاری را بی عیب و نقص انجام دهی عزت نفس خود آسیب میرساند.یک فهرست از بایدهایی که در ذهن خود داری تهیه کن و خودت را در آن کاملا ببین.وبه جای آن تصمیم بگیر که چه ویژگیهایی مناسب هستند.بدین ترتیب نگرانی را از خودت دور کن.تصمیم بگیر مسیری را که انتخاب می کنی متناسب با نیازهای واقعی تو باشد نه اینکه باید آنرا انتخاب کنم.خودت را همانگونه که هستی بپذیر.

تغییرات در زندگیت بدون تاخیر آغاز کن:
اگر دوست داری تغییرات در زندگیت ایجاد کنی امروز و فردا نکن.سریعا تغییرات آغاز و با این کار خود را از درگیریهای ذهنی رها ساز.چرا که این درگیریها عزت نفست را کاهش می دهد.دقت کن که به چه تغییراتی نیاز داری آنها را به بخشهای کوچکی تقسیم کن مثلا اهداف روزانه را طبقه بندی کرده و همه آنها را به پایان برسان.یک نتیجه خوب یک اساس موفقیت مستمر عزت نفس تورا افزایش خواهد داد.در نهایت می توانی در یک جهت مثبت حرکت کنی و مستاصل هم نباشی.
با دیگران ارتباط بر قرار کن:

یکی از راههای مناسب این است که تو بیشتر وقت خود را با دوستانی صرف کنی که اعتماد به نفس بالایی دارند.آنها می توانند بحث شادی تو شوند هم چنین می توانند دور نمایی از زندگی برایت ترسیم کنند.دوستان خوب همیشه یک یاور مطمئن در کنار تو هستند.وقتی تو را تحسین می کنند آنها را باور کن.از تحسین و ستایش کردن افراد و یا انجام کاری خوب برای دیگران هراس نداشته باش کمک به دیگران می تواند عزت نفس تورا بالا ببرد و تو را از این خود فرو گرفتکی رها سازد.

طلاق و فرزندان
وضعیت عاطفی فرزندان طلاق:
وقتی که طلاق رخ می دهدو فرزندان نیز در این ماجرا درگیر هستند طبیعتا مشاجرات و جروبحثهایی بین شما و فرزندانتان اتفاق خواهد افتاد.کودکان احساس های مختلفی از جمله خشم طرد شدگی و ضعف در سازگاری که ناشی از فقدان روابط خانوادگی میباشد را تجربه می کنند.فرزندانی که پدرانشان را از دست می دهند ممکن است ترس از بی وفایی مادر را ابراز نکنند.ممکن است احساس کنند که اگر کسی آنها را درک نکنند بقیه زندگی را چگونه ادامه بدهند.متاقبا ممکن است احساس انزوا و گوشه گیری در آنها افزایش یافته به بازیها

مدرسه و دوستان علاقه ای نشان ندهند.و در مجموع از زندگی لذت نبرند.نکته مهم این است که آنها را از نظر هیجانی و به احساساتشان توجه کنیم.فرزندان طلاق تمایل به سرزنش کردن دارند و تلاش می کنند که کودکی خوب و کامل باشندبه این امید که ارتباط والدین را محکم کنند.از طرف دیگر ممکن است رفتارهای نامناسب از خودشان دهند مثل داشتن اطاق کثیف و نامرتب یا کسب نمره های بد.فقط به خاطر اینکه پدر آنها را ترک نکند.مهمترین نکته این است که به آنها گفته شود طلاق به علت تعارضی که والدین با یکدیگر دارند رخ میدهد.به آنهاا طمینان بدهید که بچه ها علت فروپاشی خانواده نیستند و والدین آنها را همانگونه که هستند دوست دارند.

درست است که به هنگام فرایند طلاق سطح بالایی از خشم استرس و ناراحتی را تجربه می کنید ولی توصیه می شود که با صبر و شکیبایی و صادقانه به سؤالات کودکانتان پاسخ دهید.
در ذیل تعدادی از سؤالاتی که ممکن است از سوی کودکان(فرزندتان)در خصوص طلاق مطرح شود نمونه ای از پاسخ مناسبی که می توانید ارائه نمائید آمده است:
1-اگر شما دیگر علاقهای به پدر نداری این بدین معنا است که ما نیز باید علاقه ای به او نداشته باشیم؟ به او توضیح دهید که که عشق بزرگترها با عشق بین والدین و فرزندانشان متفاوت است بنابراین عشق شما به آنها هرگز قطع نمی شود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله انگلیسی دورمانیتورینگ زمان واقعی بیماران قل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله انگلیسی دورمانیتورینگ زمان واقعی بیماران قلبی با ترجمه فارسی فایل ورد (word) دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله انگلیسی دورمانیتورینگ زمان واقعی بیماران قلبی با ترجمه فارسی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله انگلیسی دورمانیتورینگ زمان واقعی بیماران قلبی با ترجمه فارسی فایل ورد (word)

1پیشگفتار    
2مواد و روش ها    
3عملکرد سیستم    
4نتایج    
5 نتیجه گیری    

 

References

1. Scalvini S, Zanelli E, Volterrani M, Castorina M, Giordano A, Glisenti F. [Potential cost reductions for the National Health Service through a telecardiology service dedicated to general practice physicians]. Ital.Heart J. 2001; 2 (10 Supply):1091-97. 2. Scalvini S, Zanelli E, Domenighini D et al. Telecardiology community: a new approach to take care of cardiac patients. “Boario Home-Care” Investigators. Cardiologia 1999; 44 (10):921-24. 3. Andrew S, Computer Networks, Third Edition, Chapter 3-4, Tanenbaum, 1996. 4. Koichi Shimizu, Telemedicine by Mobile Communication. IEEE Engineering in Medicine and Biology, pages 32-44. Department of Biological Systems Engineering, Graduate School of Engineering, Hokkaido University, Sapporo, 1999. 5. Jochen H. Schiller, Mobile Communications chapter 4, 2000. 6. J. Wheat; R. Hiser; J. Tucker; A. Neely; A. McCullough, Designing a Wireless Network, Syngress Publishing,

Real-time remote monitoring cardiac patients at distance

Y Jasemian, E Toft, L Arendt-Nielsen Center for Sensory-Motor Interaction, Department of Health Science & Technology, Aalborg University, and Department of Cardiology, Aalborg Hospital Aalborg, Denmark

Introduction

Patients with heart arrhythmia usually need to be monitored and controlled in hospital for one to several days. These patients are treated to reach on normalizing their heart arrhythmia or achieve an average heart frequency. Sometimes it is necessary to monitor some heart patients in longer period of time to provide more certain documentation for the treatment’s correctness, but the patients often are released from the hospital to give the priority to other heart patients on the waiting list, whom need to be hospitalised immediately. Furthermore, some of heart medicaments are effective only when the patients have minimum activity, namely, when they are hospitalised, but these medicaments are not so effective at home, where the patients have normal or higher activity level. There are two main issues of interest to deal with. Firstly, the heart patients should be monitored in more natural environment, in their real daily lives, while they are using their heart medicine for a better test and evaluation of the treatment efficiency. Secondly, the hospitalisation should be reduced in order to lower the expenses of the health care system and reduce the patient’s waiting time. The most need, and the most obvious place to impact healthcare costs, is providing homecare services1; 2. The rational behind of the present study is that by integrating a real-time telemedicine system in home healthcare policy an improvement in disease management can be achieved; considerable amount of money can be saved and resources can be used effectively. The present study takes an interest in investigating the possibilities for development and implementation of a real-time wireless telemedicine system using modern communication technologies, in order to monitor heart patients in real-time, while he/she is doing his/her daily activities at home or outdoors in neighbourhood

1.پیشگفتار

   بیماران بی نظمی ضربان قلب معمولا نیاز دارند تا تحت معاینه اندازه گیری ضربان قلب قرار گیرند و چند روزی در بیمارستان تحت کنترل باشند. این بیماران درمان میشوند تا بی نظمی ضربان قلبشان به حالت معمول در بیاید یا به ضربان قلب متوسط دست پیدا کنند. گاهی ضروری ست که ضربان قلب بعضی بیماران در دوره زمانی طولانی تری اندازه گیری شود تا اسناد کتبی خاص بیشتری برای صحت درمان مهیا گردد. ولی عمدتا بیماران از بیمارستان مرخص میشوند تا نوبت به دیگر بیماران قلبی که در لیست انتظار هستند برسد، کسانی که نیاز دارند تا سریعا بستری شوند. به علاوه بعضی از روشهای درمان قلب تنها زمانی اثر بخشند که بیماران کمترین فعالیت را دارند، غالبا وقتی در بیمارستان هستند. اما این روشهای برای زمانی که در خانه هستند اثربخشی ندارند، جایی که بیمار سطح معمول و بیشتری از فعالیت را داراست

   دو مسئله وجود دارد که باید حل شود. اولا بیماران قلبی باید ضربان قلبشان در محیطی طبیعی تر، در زندگی واقعی و روزانه آنها اندازه گیری شود، وقتی که آنها دارند داروهای قلبشان را مصرف میکنند برای یک آزمون و ارزشمندی تاثیرات درمانی بهتر. دوما بستری کردن بیمار باید کاهش یابد تا سیستم مراقبت سلامتی کاهش یابد و زمان انتظار بیمار هم کاهش یابد

    بیشترین و آشکاراترین محل برای تاثیر روی هزینه درمان، مهیا کردن سرویس مراقبت خانگی ست. زمینه منطقی تحقیق حاضراین است که با تلفیق یک سیستم درمان از راه دور زمان – واقعی دربیمه امنیتی مراقبت های خانگی به یک بهبود در مدیریت بیماری می توان رسید؛ مقدار قابل توجهی پول می تواند ذخیره شود و منابع به صورت موثری استفاده شود

تحقیق حاضرامکانات برای پیشرفت و اجرای سیستم درمان از راه دور بی سیم زمان – واقعی با استفاده از تکنولوژی ارتباطات مدرن، برای مانیتورکردن قلب بیمار درزمان واقعی زمانی که او در حال انجام کارهای روزانه درخانه یا بیرون از خانه در محله است

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله کار و کوشش در اسلام فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله کار و کوشش در اسلام فایل ورد (word) دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله کار و کوشش در اسلام فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله کار و کوشش در اسلام فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله کار و کوشش در اسلام فایل ورد (word) :

کار و کوشش در اسلام
(1176 کلمه مجموعاً در این متن موجود است)
(942 بار خوانده شده است)
کار و کوشش در اسلام
گردآوری و نگارش: سوسن مسچی
86/4/28
در اسلام به مسئله کار و کوشش اهمیت بسیار داده شده و یکی از ارکان بزرگ سعادت بشر، در این جهان و جهان آینده بشمار آمده است.
قرآن کریم در متجاوز از هشتاد آیه، شرط سعادت و نیکبختی انسان و دست یافتن او به بهشت را دو چیز میداند:
1ـ ایمان.
2ـ کار شایسته ((عمل صالح)).
دانشمندان در تعریف کار سخنانی گفته اند ولی عرف مردم کار را چنین تعریف میکنند؛
کار عبارت از هر چیزی است که احتیاج بصرف وقت و تحمّل زحمت برای نیل بمقصد و هدفی داشته باشد.
بنابراین هر عملی که برای رسیدن به هدفی از انسان سر زند عرف آنرا کار می نامد.
مهندسی که برای تهیه نقشه ساختمانی خطوطی روی کاغذ ترسیم میکند، او هم کار می کند. نقّاشی که با صرف وقت و استمداد از فکر خود، مناظری از طبیعت در روی تابلوئی منعکس می کند او هم کاری انجام می دهد، نگهبانی که کنار خیابان برابر ساختمانی ایستاده و فقط نگاه و مراقبت میکند، او نیز بکاری مشغول است.
این قبیل افراد را جامعه بیکار نمی خواند و همه این اعمال را کار می داند اما کسی را که بدون داشتن هدف و مقصدی در پیاده رو خیابان قدم میزند یا کسی را که قلم بدست گرفته و بدون هدف، کاغذی را خط خط می کند، بیکار می نامد، و این قدم زدنهای تفریحی و خط کشی های تفنّنی را کار نمی شناسد.
با توجه به مثالهای بالا، دانسته میشود که جامعه، کار را منحصر به فعالیت های جسمی و تلاشهای مادی نمی داند. مثلا کسیکه در دادگاه به یک واقعیّتی اعتراف کند که به خودش زبان وارد شود ولی حقّی به صاحبش برسد، جامعه می گوید کار بزرگی کرده است.
استادی که برای دانشجویان تدریس می کند

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   351   352   353   354   355   >>   >