پروژه دانشجویی مقاله اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر مؤلفههای شخ
پروژه دانشجویی مقاله اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر مؤلفههای شخصیت و بالینی فایل ورد (word) دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر مؤلفههای شخصیت و بالینی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر مؤلفههای شخصیت و بالینی فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
روان درمانی یکپارچه
درمان یکپارچه توحیدی
ویژگیهای درمان یکپارچه توحیدی
مؤلفههای معنوی و دینی درمان یکپارچه توحیدی
1 ایجاد فضای حمایتی
2 آیینها و نمادها
3 دعا و مناجات
4 اعتراف و توبه
5 تقوا و خودمهارگری
6 مراقبه و هشیارافزایی
7 ذکر و احساس حضور
اهداف درمان یکپارچه توحیدی 1 اهداف معنوی و دینی
2 اهداف روانشناختی درمان یکپارچه توحیدی
ویژگیهای درمانگر یکپارچه توحیدی
الف. نگرش درمانگر
ب. رویکرد درمانگر
روش تحقیق
مراحل درمان
1پذیرش
2 مشاهده بالینی
3 آموزش مهارتهای زندگی
4 گروه درمانی
5پیگیری درمان
تجزیه و تحلیل نتایج
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر مؤلفههای شخصیت و بالینی فایل ورد (word)
ـ قرآن کریم، ترجمه محمد مهدی فولادوند، تهران، دارالقرآن الکریم، 1376
ـ افروز، غلامعلی، بیجه چرا جانی شد؟، تهران، راه تربیت، 1384
ـ جلالی تهرانی، محمدحسین، «توحید درمانی»، نقد و نظر، سال نهم، ش 3 و 4، 1383، ص 46ـ48
ـ حسینی کلاته، سیدرضا، استاندارد ساختن پرسشنامه تحلیل بالینی کتل (CAQ) در بین زندانیان کل کشور، سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و امنیتی کشور، 1383
ـ دادستان، پریرخ، روانشناسی جنایی، تهران، سمت، 1382
ـ شریفینیا،محمدحسین، ارزیابی تأثیر روش درمان یکپارچه توحیدی در کاهش مصرف مواد مخدر و رفتارهای پرخطر زندانیان زندان مرکزی قم، قم،سازمان زندانها واقدامات تأمینی وامنیتی کشور،1386
ـ شریفینیا، محمدحسین، مقایسه اثر بخشی درمان یکپارچه توحیدی و شناخت درمانی در کاهش رفتارهای مجرمانه و سوء مصرف مواد در زندانیان معتاد زندان قم، پایاننامه دکتری، دانشگاه تربیت مدرس، 1387
ـ عبدی، عباس، آسیبشناسی اجتماعی: تأثیر زندانها بر زندانیان، تهران، مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی نور، 1371
ـ هیئت تحریریه رواندرمانی زندان مرکزی قم، مروری بر درمان یکپارچه توحیدی، قم، سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و امنیتی کشور، 1386
ـ مطهری، مرتضی، انسان کامل، تهران، صدرا، 1364
ـ علی اسماعیلی و اسماعیل بیابانگرد، آمار وروش تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی، تهران، سنجش تهران، 1382
ـ هیئت تحریریه ماهنامه اصلاح و تربیت شهریور، 1376
Arkowitz, H, “Integrative theories of therapy”, In P. L. Wachtel, & S. B. Messer (Eds.), Theories of Psychotherapy of Psychotherapy: Origins and evolution, Washington, DC: American Psycholgical Association,
Corsini, R. J, Handbook of Innovative Therapies, New York, Wiley.chapter30,
Goldfried, M. R., & Costanguay, L. G, “The future of psychotherapy integration”. Psychotherapy, 29, 4-10,
Griffith, E. E., English, T., & May, F. V, “Possession, prayer and testimony: Theraputic aspects of the wednesday night meeting in a black church”. Psychiatry, 43,
Griffith, E. E., Young, J. L., & Smith, D. L, “Therapeutic elements in a black church service”, Hospital and Community Psychiatry, 35,
Kazdin, A. E, “Treatment of antisocial behavior in children: Current status and future directions”,Psychological Bulletin, 102,
Shapiro, D, Mediation: Self Regulation Strategy and Altered State of Consciousness, Chicago, Aldine,
چکیده
درمان یکپارچه توحیدی، یکی از رویکردهای درمانی است که ضمن اصل قرار دادن معنویت، به دنبال آن است که با یکپارچهسازی شخصیت و وحدت بخشیدن به آن در سایه توحید، زمینه انجام جرم و ارتکاب مجدد آن را از بین ببرد و راهی برای بازگشت سعادتمندانه مجرمان به جامعه فراهم آورد
در این تحقیق، اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر مؤلفههای شخصیت و بالینی مددجویان زندان مرکزی قم بررسی شده است. جامعه آماری، از میان 112 نفری که مراحل درمان را پشت سرگذاشتهاند، 42 نفر به صورت تصادفی برگزیده شدند و نتایج پیشآزمون و پسآزمون حاصل از اجرای پرسشنامه تحلیل بالینی کتل، در این افراد مقایسه شد
در پنج مورد از مؤلفههای شخصیت، یعنی ثبات عاطفی، سازگاری، جسارت، ناایمنی روانی و اضطراب، و همچنین ده مورد از مؤلفههای بالینی یعنی خود بیمارانگاری، افسردگی با افکار خودتخریبی، افسردگی همراه با اضطراب، افسردگی با کمبود انرژی، احساس گناه و رنجش، بیحوصلگی و گوشهگیری، پارانویا، اسکیزوفرنیا، ضعف روانی، و بیکفایتی روانی، این روش درمانی اثربخشی معناداری داشته است
کلیدواژهها: درمان یکپارچه توحیدی، مؤلفههای شخصیت،مؤلفههای بالینی، روان درمانی یکپارچه، توحید، معنویت
مقدمه
جرم1 و بزهکاری، از پدیدههای شوم و ناخوشایند حیات اجتماعی انسانهاست که از دیرباز در جوامع بشری وجود داشتهاند. در بررسی همهجانبه این پدیده باید به ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آن توجه شود، اما بیشک یکی از اصلیترین ابعاد آنها که بر سایر جنبهها نیز تأثیر عمیقی دارد، بُعد روانشناختی است
کنکاش در ویژگیهای شخصیتیـ رفتاری بزهکاران نشان میدهد که فرآیند رشد و تحول در زندگی روانیِ بیشتر آنها با مشکلاتی همراه بوده است. پریشانیهای روانی، محرومیتها، ناکامیهای پی در پی، خودمداری و فزونخواهی، پرخاشگری، خصومت و نفرت انباشته شده، نارساییهای تربیتی و یادگیریهای غلط دوران کودکی، نظام خانوادگی آشفته، کمبود محبت و در یک کلام عقدههای روانی، مهمترین عامل گرایش به رفتارهای تبهکارانه و ضداجتماعی است.2
بررسیهای تاریخی ویلسون3 و هرنستین4 (1985) بیانگر آن است که تقریباً در تمام دورههای تاریخی، عوامل روانی یکی از مهمترین علل گرایش افراد به جرم و جنایت به شمار میآید و جوامع مختلف با روشهای گوناگون سعی در کنترل و درمان آنان داشتهاند.5
یکی از روشهایی که در بسیاری از نقاط جهان برای برخورد با مجرم و جلوگیری از جرم استفاده میشود، زندانی کردن مجرمان است. محرومیت از آزادی که در اواخر قرن هیجدهم در نظام قضایی اروپا تثبیت شد، با این هدف انجام شد که واکنش در برابر اعمال بزهکارانه را منطقیتر و انسانیتر از مجازاتهایی کند که پیشتر اعمال میشد. اما دیری نپایید که در قالب اجرا، زندان از حل تضادهای فردی و اجتماعی جرمزا یا افشاکننده جرم، ناتوان از کار درآمد. از آن پس، نهاد زندان همواره با بحران روبهرو بوده است.6
امروزه این پرسش برای بسیاری از کارشناسان مطرح است که آیا سیستم موجود زندان، در تحقق اهداف اصلی آن یعنی دور نگهداشتن جرم از اجتماع به منظور حفظ نظم، آرامش، امنیت و تسلی بخشیدن جامعه موفق بوده است؟
در پاسخ به این پرسش، بسیاری بر این باورند که نباید این واقعیت را فراموش کرد که اگر نظام موجود (حبس به عنوان مجازات) وجود نداشته باشد، رفتار انحرافی به مراتب توسعه بیشتری خواهد یافت، اما اهداف حبس کردن و محرومیت از آزادی به خوبی تحقق نمییابند.7 نگاهی به آمار زندانهای کشور و روند افزایش شمار زندانیان در سالهای مختلف نشاندهنده بحران قابل توجهی است که کارشناسان را به فکر چارهجویی و بررسی گسترده آن انداخته است.8
از سویی بررسیها نشان دادهاند که زندانی کردن تأثیر منفی بر زندانیان دارد و آنان را به اجبار از کانون خانوادگی، شغل و زندگی اجتماعی طرد میکند و زمینه را برای روی آوردن به جرم و جنایت در زندان بیشتر میکند. بهویژه زندانیان جوان که از متخلفان با تجربه شیوههای مختلف جنایت را میآموزند. از سوی دیگر، برخی از کارشناسان بر این باورند که حبس و زندان، که جامعه برای رویارویی با رفتار بزهکارانه از آن بهره میگیرد، صرفنظر از هر نامی که به آن داده میشود، نوعی تنبیه است و این تنبیه غالبا مفید نیست؛ زیرا معمولاً مدت درازی پس از ارتکاب عمل بزهکارانهای که قرار است به شرط بروز آن به کار گرفته شود، فرد مورد تنبیه قرار میگیرد. ضمن آنکه زندانی کردن یکی از پرخرجترین اشکال تنبیه است. نگاهی به آمار موجود نشان میدهد که هزینه نگهداری یک زندانی گاهی به 200 دلار در روز میرسد.9
بنابراین، ضروری است که در جستوجو و معرفی روشی باشیم که بتواند با اثربخشی همهجانبه بر فرد، افزون بر جلوگیری از آثار منفی حبس و محرومیت از آزادی، با ایجاد تغییرات درونی، زمینههای فردی ارتکاب جرم و بازگشت به زندان را از بین ببرد
پس از استقرار روانشناسی به مثابه یک دانش تجربی و ظهور روشهای نوین رواندرمانی، توجه به اصلاح رفتار مجرمانه ابعاد وسیعی یافت؛ بهگونهای که امروزه در سراسر جهان روانشناسان زیادی تمام توان خود را صرف درک و شناخت پدیده جرم و بزهکاری کردهاند و با بررسی تاریخچه زندگی، استفاده از ابزار و روشهای تشخیص بالینی و اجرای روشهای درمانگری، میکوشند به این گروه از آسیب دیدگان اجتماعی کمک کنند.10
از نظر روانشناسان، هدف اصلی درمانگری روانشناختی، تغییر زمینه فردی تکرار اعمال بزهکارانه است و تغییر رفتار مجرمانه هدف غیرمستقیم این نوع درمانگریهاست.11 به بیان دیگر، در الگوی رواندرمانی سعی میشود کل شخصیت مجرم را متحول سازند تا بدین ترتیب زمینههای درونفردی ارتکاب مجدد جرم از بین برود
در سالهای اخیر، برای دستیابی به چنین هدفی در زندانهای ایران، از درمانگری یک پارچه توحیدی بهره میبرند. در این روش درمانی، اعتقاد بر این است که اگر آموزههای الهی و معنوی بهویژه مؤلفه اساسی توحید و ارتباط عمیق و صمیمانه با خداوند متعال با یافتههای روان درمانی ادغام گردد، کارآمدی و پایداری درمان به صورت چشمگیری افزایش مییابد؛ زیرا عنصر توحید بیش از هر عامل دیگری توان انسجامبخشی و یکپارچهسازی شخصیت را دارا میباشد.12
در صد سال اخیر، روانشناسان روشهای اصلاحی و درمانی فراوان و متنوعی را پیشنهاد دادهاند. بهطوری که به گفته کازدین13 (1987) تا آن زمان بیش از 400 روش درمانگری متفاوت پیشنهاد شده بود.14
بهرغم تأثیرهای درمانی غیرقابلانکار این فنون درمانیـ چون اغلب آنها تحت تأثیر یکی از مکاتب روانشناختی معاصر بودهاند و براساس پارادایم جزنگری، به یک یا چند بخش از ابعاد وجودی انسان توجه کردهاندـ در حل معضلات گسترده و فراگیر شخصیتی بزهکاران که همه ابعاد وجودی آنان از فلسفه، هدف و معنای زندگی گرفته تا روابط اجتماعی، ارتباطات میانفردی و الگوهای رفتاریشان را در برمیگیرد، توفیق چندانی نداشتهاند.15
یکی از مهمترین دلایل توفیق نداشتن شیوههای تکمکتبی در درمان کامل و پایدار اختلالات روانی، ناتوانی آنها در توجه هماهنگ و یکپارچه به ابعاد چندگانه زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی انسان در مواجهه با مشکلات روانی و نابهنجاریهای رفتاری است.16 اما از آنجا که انسان یک کل واحد و غیرقابل تجزیه است، سلامت روانی کامل وی هنگامی تحقق مییابد که وحدت و انسجام این سیستم حفظ، و اجزای آن با یکدیگر هماهنگ عمل کنند.17
عدم توجه رواندرمانی سنتی به عنصر معنویت و ارزشهای دینی در فرایند درمان، ناپایداری تغییرهای رفتاری ایجاد شده در دراز مدت و درصد بالای بازگشت به رفتارهای نابهنجار را به دنبال داشته است. توجه روزافزون روانشناسان و درمانگران به این حقیقت موجب شده است تا در دهههای اخیر، درمانگران به روشهای درمان یکپارچه توجه جدی داشته باشد. اکنون آنان در جستوجوی روشهای نوینی هستند که بتوانند با تأثیرگذاری یکپارچه و هماهنگ، کل وجود فرد را تحت تأثیر قرار داده و همه شناختها، عواطف و هیجانات و رفتارهای وی را به صورت منسجم و هماهنگ تغییر دهند تا سلامت روانی فرد تأمین شود. به همین دلیل، به گفته گارفیلد18 و برجین19 (1994) امروزه بیشتر روان درمانگران استفاده از روشهای التقاطی20 و یکپارچه21 را ترجیح میدهند
یکی از این روشهای کلنگر و تلفیقی، روش درمان یکپارچه توحیدی است.22 این روش که تلفیقی از آخرین یافتههای رواندرمانی در حوزههای مختلف، بهویژه فنون انسانینگر و وجودی از یک سو، و آموزههای توحیدی و عرفانی اسلام از سوی دیگر میباشد، با عنوان «روش توحید درمانی»23 در سال 2001 توسط دکتر محمدمحسن جلالیتهرانی در کتابنامه روان درمانیهای نوین24 به ویراستاری ریموند کرسینی معرفی گردید. این روش با تأکید بر ارتقای رشد و تحول انسانی، به فرد امکان میدهد تا با جستوجوی معنای متعالی برای زندگی و تلاش برای درک خویشتن خویش، به توسعه روشی برای زندگی خود بپردازد که منجر به دستیابی مراحل بالاتر رشد و کمال گردد
به گفته کرسینی، توحیددرمانی که از ادغام و یکپارچهسازی نگرش اسلام نسبت به سرشت انسان و نظریه و روش درمان انسانگرا به وجود آمده، برای اولین بار اسلام را به منزله یک شیوه درمانی مطرح کرده است.25 این شیوه درمانی پس از معرفی و به کارگیری در دانشگاه فردوسی مشهدـ در مرکز تربیت و اصلاح زندان مشهدـ نتایج قابلقبولی را به دنبال داشت. به خاطر موفقیتهای به دست آمده، این سبک درمانی به زندانهای سراسر کشور گسترش یافت و اکنون متخصصان در زندانهای همه مراکز استانها، با بهرهگیری از این شیوه در پی اصلاح رفتار مجرمان و جلوگیری از بازگشت مجدد آنها به سوی رفتارهای مجرمانه برآمدهاند.26
براساس این روش، درمان پنج مرحله دارد: پذیرش، مشاهده بالینی، آموزش مهارتهای زندگی، گروهدرمانی، پیگیری درمان. در هر یک از این مراحل، با مداخلات و اقدامات درمانی تلاش میشود که فرد دارای معیارهایی از پیشرفت در درمان شده، و از یک مرحله به مرحله بعد انتقال یابد.27
این پژوهش، برای بررسی تأثیرهای این روش شکل گرفته است. بر اساس این پژوهش، مداخلههای درمانی به سبک یکپارچه توحیدی احتمالاً میتواند بر رگههای شخصیتی افرادی که به خاطر مسائل و نابهنجاریهای رفتاری در زندان هستند، اثربخش باشد. همچنین بررسی میشود که آیا درمانگری یکپارچه توحیدی بر مؤلفههای شخصیت مثل ثبات عاطفی، خودتنظیمی، سوءظن و;، بر مؤلفههای بالینی مثل خودبیماریانگاری، ضعف روانی و; اثربخشی دارد؟ بررسی این موضوع با اخذ پیشآزمون و پسآزمون تست تحلیل بالینی کتل موسوم به CAQ مورد کاوش قرار میگیرد
تاکنون در حوزه روانشناسی مکتب جدیدی با رویکرد اسلامی ظهور نیافته یا به اثبات نرسیده و یا مطرح نگردیده است؛ تنها در دهه اخیر چنین ادعایی مبنی بر وجود یک رویکرد درمانی در حوزه مداخلات و خدمات روانشناختی با عنوان توحید درمانی یا درمان یکپارچه توحیدی پا به عرصه گذاشته است؛ از اینروی، محقق بر آن شد تا این هدف مهم را در نظر بگیرد که اولاً آیا مداخلات درمانی این شیوه، متناسب با رویکرد ادعایی آن میباشد؟! و ثانیاً آیا اثربخشی آن با توجه به اینکه یک رویکرد معنوی و الهی است، میتواند مانند نتایج سایر رویکردها مورد توجه قرار گیرد؟! از اینروی، پژوهش حاضر درصدد است که یافتههای پژوهشی یک درمان و نظریه جدید درمانی که مبتنی بر مبانی اسلامی و توحیدی است را بیازماید و ضمن رسیدن به پرسشهای پژوهشی خود، به دنبال بررسی فرضیههای زیر است
فرضیه اول: درمان یکپارچه توحیدی، بر مؤلفههای شخصیتی مددجویان اثربخشی دارد
فرضیه دوم: درمان یکپارچه توحیدی بر مولفههای بالینی مددجویان اثربخشی دارد
روان درمانی یکپارچه
کلمات کلیدی :
» نظر