پروژه دانشجویی تحقیق در مورد علم چیست فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق در مورد علم چیست فایل ورد (word) دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق در مورد علم چیست فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق در مورد علم چیست فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق در مورد علم چیست فایل ورد (word) :

علم چیست

از زمانی که اسنان به رشد و تکامل مغزی رسید و سیر تکاملی رشد مغزی را تا حدی که بتواند از آن استفاده کند، طی کرد، متوجه شد که در بیشتر کارها می تواند از نیروی عقل خود استفاده کند. انسانهای غارنشین توسط قوه عقل خود تشکیل کومون هایی را برای شکار می دادند و به صورت دسته جمعی شکار می کردند و شکار را به وسیله دام های ابتدایی

گرفتار می کردند. افرادی که از سلامت مغزی و بهتر و استعداد بیشتری برخوردار بودند، سرپرستی و هدایت گروه ، قبیله یا دسته خود را به عهده می گرفتند و در زندگانی عادی خود نیز از موفقیت های بیشتری برخوردار می شدند. از سویی دیگر با توجه به این که ریشه علم به تعقل باز می گردد، بازدهی این کار منجر به پدید آمدن فنون مختلف شد. هر شخصی با استفاده از قوه تعقل خود شغل خاصی را برای ادامه زندگی به وجود می آورد. کسانی که معالجه انسانها را به عهده داشتند ، حرفه پزشکی را به صورت تدریجی به وجود آوردند. شکارچیان رمز و راز شکار را در نزد خود حفظ می کردند و می دانستند که این رموز زاییده تعقل شکارچیان زیرک بوده است و می تواند آنها را در امر شکار یاری دهد.

فیزیک و ورزش
فیزیک علمی است که در مورد ساختار ظاهری مواد تشکیل دهنده و شکل و فرم آنها صحبت می کند. همچنین از نیروهای مختلف و چگونگی تولید آنها و همچنین در مورد قوانین و نیروهای طبیعی و نقش آنها بر مصنوعات بشری و کارهای روزمره یک انسان صحبت می کند. در ظاهر فیزیک علمی است که با مسائل پیچیده ریاضی در هم آمیخته شده است، مثلاً در بکارگیری بعضی نیروها ، فرمول های مختلف بکار گرفته شده است. فیزیک شاخه ای از علم است که به بررسی پدیده های طبیعی می پردازد تا الگوهایی برای آنها بیابد. فیزیکدانان به پژوهش درباره همه چیز، از اتم ها گرفته تا کهکشانها ، از اسباب بازی ها گرفته تا آبمیوه گیری ها ، از موسیقی گرفته تا لوله کشی و ; می پردازند. فیزیک دانان رابطه های بین

ماده و انرژی ، ذره ها و موج ها را بررسی می کنند. فیزیک علمی است که ماهیت ماده و انرژی و رابطه آنها را بررسی می کند. برخی از فیزیک دانان به تحقیق در آزمایشگاهها می پردازند. آنان غالباً پیش از آنکه بتوانند آزمایش موردنظر خود را انجام دهند ناگزیر می شوند وسایل و تجهیزات موردنیاز خود را طراحی کنند. پژوهش های فیزیک دانانی که در آزمایشگاه کار نمی کنند نیز به همین اندازه دارای اهمیت است. آنها نظری ، نظریه های خود را بر شالوده داده های تجربی بنا می کنند. تلاش توأم فیزیک دانان نظری و تجربی ، دانش بشر درباره

جهان فیزیک را به موفقیت امروزه رسانیده است. بعضی از نتیجه های تجربی از لحاظ نظری به طور کامل درک نشده اند و برخی از نظریه ها ، نتیجه هایی را پیشگویی می کنند که هنوز در آزمایشگاهها دیده نشده اند.

هنوز مطالب زیادی درباره ماده و انرژی هست که شناخته نشده اند. فیزیک هم نظریه و هم آزمایش را در بر دارد. در آغاز پدیده های فیزیکی به رده هایی تقسم می شدند. این رده ها شامل گرما، الکتریسیته، مکانیک ، مغناطیس ، نور ، صوت و در این اواخر رده دیگری نیز به این رده ها اضافه شده است که پیشرفت های فیزیک در قرن بیستم را در بر می گیرد و فیزیک نوین نام دارد. امروزه در کنار این رده بندی که کماکان به کار می رود، علم فیزیک به صورت دیگری نیز به مباحث مختلف تقسیم بندی می شود. به این ترتیب که هر مبحث به بخش ویژه ای از جهان می پردازد و دیده های مهم موجود در آن بخش و رابطه های بین آنها و علت و معلول ها و اثرات آنها را بررسی می کند. این تقسیم بندی علم فیزیک شامل مبحث های فیزیک ذرات بنیادی ، فیزیک هسته ای ، فیزیک ماده چگال ، اختر فیزیک و ; می باشد.

فوتبالیستی را در نظر بگیرید که هنگام ضربه زدن به توپ فقط از عضلات دوقلوی ساق پای خود استفاده می کند. این فوتبالیست هنگام ضربه زدن به توپ از دو عضله استفاده می کند و اگر قدرت وارد کردن انرژی این دو عضله را 100 نیوتن درنظر بگیریم توپ او با سرعت مثلاً 40 کیلومتر در ساعت حرکت خواهد کرد. حالا فوتبالیست دیگری را درنظر بگیرد که هنگام ضربه زدن علاوه بر استفاده از عضلات ساق پای خود ، از عضلات ران نیز استفاده می کند. این شخص علاوه بر اینکه از عضلات بیشتری استفاده می کند نیروی بیشتری را بر روی توپ وارد می کند ( 200 نیوتن ) در نتیجه سرعت توپ او با 60 یا 80 کیلومتر در ساعت حرکت خواهد کرد. و در نهایت شوت او برای دروازه بان حریف مشکل ساز خواهد بود.

می بینید که استفاده بسیار ساده و پیش پا افتاده ای از علم فیزیک مثال بالا یک فوتبالیست را از نظر قدرت شلیک توپ به حد بالایی می رساند. پس می توان نتیجه گرفت که علم در ورزش بی تاثیر نیست . برای توجه بیشتر مثال زیر را درنظر بگیرید: اسکی بازی را درنظر بگیرید که حدود 60 کیلوگرم وزن داشته و در مسابقه اسکی مارپیچ المپیک شرکت کرده است، قانون نیروی ثقل و وزن که در فیزیک به صورت تئوری در کتاب ها مطرح شده است این شخص را بر اثر نیروی کشش زمین و نیروی گرانش و طبق فرمول زیر نیروی خاصی را بر او وارد می کند. و او را از کوه به سمت پائین می کشد و نیرویی که هر دو جرم را به سمت یکدیگر می کشاند نیروی گرانش نام دارد و نیز ربایش زمین را بر یک جسم ، وزن آن جسم یا نیروی گرانش گویند و می دانیم که وزن با جرم فرق میکند نتیجتاً وزن این اسکی باز طبق قانون زیر برابر است با 60 کیلوگرم و نیروی وارد شده بر او برابر است با:

W = 60 (Kg) ×10 (n/Kg) = 600 N
ورزشکار دیگری را درنظر بگیرید که وزن او اصطلاحاً 100 کیلوگرم باشد و نیروی وارد شده بر او برابر است با:
W = 100 (Kg) ×10 (n/Kg) = 1000 N
نیرویی که شخص دوم را به سمت پایین می کشد، حدوداً 400 نیوتن از نیروی شخص اول بیشتر است. درنتیجه سرعت نفر دوم نیز به مراتب بیشتر خواهد شد. بنابراین شانس موفقیت نفر دوم در صورتیکه دارای فاکتورهای مشترک دیگر مثل داشتن اسکی هایی با کیفیت یکسان و غیره ، برای پیروزی در مسابقه بیشتر است . اکنون که تا حدی به نقش علم فیزیک و تأثیر موثر آن بر ورزش آشنا شدید وقت آنست که شاخه های مختلف آن را بررسی کرده و نقش هر کدام را در ورزش روشن کنیم.
راستی تکنیک چیست؟

تکنیک پیاده شدن اصول و مبانی و مربوط به ورزش و انجام دادن حرکت درست و موثر مربوط به هر رشته ورزشی می باشد. تکنیک یعنی نشان دادن عملی مبانی تئوری که مربی یا آموزگار ورزش برای ورزشکار بیان کرده است. تکنیک با علم فیزیک در ارتباط است. تکنیک زاییده شاخه های مختلف فیزیک می باشد. تکنیک یعنی به کارگیری فکر در ورزش. ورزشکار تکنیکی کسی است که زیرک و باهوش می باشد. و از فکر خود بهتر بتواند در ورزش استفاده کند ، در ورزش بوکس یکی از تکنیک های مطرح و مثر این است که بوکسر ضربه هوک خود را از انتهای کتف و با استفاده از چرخش کمر بر حریف وارد کند. در این تکنیک کوچک ولی مهم چن نکته علمی در مورد فیزیک نهفته است:

1 ) هنگامی که بوکسر ضربه خود را به وسیله کتف با شوک می زند از اصل اهرم استفاده می کند و از کتف خود به عنوان اهرم استفاده می کند تا بتواند نیروی بیشتری مضاعف بر نیروی بازو و مساعد بر حریف وارد کند.
2 ) چرخش کمر و ایستادن روی پنجه پای عقب در هنگام ضربه هوک قانون برایند نیروها را تداعی می کند. بوکسر ین چرخش یک نیروی مضاف را بر نیروی بالاتنه می افزاید. در ورزش اسکی تکنیکی به نام شوس ( حالت تخم مرغی ) وجود دارد. این تکنیک دقیقاً برای رفع نیروی شاره هوا به کار می رود. زیرا در این حالت اسکی باز حالت آئرودینامیکی موثر و زیبا را در بدن خود به نمایش گذاشته و بهسرعت خود می افزاید و با زمان کمتری مسافت را می پیماید.
قوانین حرکت
بیشتر رشته های ورزشی براساس پیموده شدن مسافت برای ورزشکار با سرعت بیشتر سنجیده می شوند. مسابقه هایی مثل دو میدانی ، دوچرخه سواری ، اتومبیل رانی ، قایق رانی و ; که در آنها ورزشکار مسافت تعیین شده را می پیماید سرعت در پیروزی ورزشکار عامل اصلی می باشد. جهان پر از اجسامی است که نسبت به هم در حرکتند. حرکت و سرعت بعضی از این اجسام که ساخته دست انسانند مانند اتومبیل ها ، دوچرخه ها ، اسکی ، لوژ ، موتور ، قابل کنترل اند و برای میادین ورزش بکار می روند ثبت و اندازه گیری سرعت براساس واحد زمان مساوی است با برنده شدن. حرکت ها با همدیگر فوق می کنند. حرکت بر روی خط ( حرکت یک بعدی ) نوعی حرکت ساده است ولی حرکت بر روی منحنی ( حرکت دو بعدی ) مانند حرمت بر مسیر دایره ای پیچیده تر است.

قوانین حرکت در ورزش به صورت شتاب افزایش سرعت چگونگی برقراری تعادل در حرکت در روی مسیر منحنی ترمزهای اضطراری و کلاً افزایش رکورد سرعت در واحد زمان نمایان شده است. سرعت عبارت است از : جا به جایی متحرک درواحد زمان و با فرمول زیر محاسبه می شود.
XI مکان اولیه ، TI زمان اولیه X2 مکان ثانویه ، T2 زمان ثانویه

مثال : در یک مسابقه شنای 100 متر شناگری طول 00/50 متری استخر را در یک رفت و برگشت در مدت 00/56 ثانیه پیموده است. اگر بتوانیم سرعت شناگر را در هنگام رفت و هنگام برگشت جداگانه حساب کنیم ضعف او را در مسیر نشان داده ایم زیرا با افزایش و کاهش سرعت ضعف او نمایان خواهد شد.
زمان رفت 27 ثانیه زمان برگشت 29 ثانیه

این ورزشکار در هنگام رفت سرعت بیشتری داشته است و هنگام برگشت سرعت او کم شده است. با یک فرمول ساده اما مهم مربی می تواند شاگردان خود را از نظر رفتار سرعتی در هنگام تمرین یا مسابقه به خوبی کنترل کند و نکته های لازم را به موقع در مورد نحوه ی حرکت و سرعت ورزشکار به او بگوید وضعف ورزشکار را در مسیرها بررسی کند.
شیمی و ورزش

شیمی بخشی از ورزش نیست. شیمی در روزگار فعلی در ورزش دخیل بوده و گاه گاهی به کمک ورزش می شتابد. هنگامی که یک تیرانداز در زمان گذشته با کمان چوبی و سنگین خود به سوی هدف تیراندازی می کرد نمی دانست علم شیمی می تواند موادی را بسازد که در ساخت کمان به کار می رود و آن را سبک تر می کند و هدف تیرانداز را دقیق تر می نماید. مربیان بدون آنکه با ساختار شیمیایی مواد غذایی نیروزا مثل عسل ، جوانه گندم و ; آشنا باشند این مواد غذایی را با شاگردان خود توصیه می کردند. اسکی بازان با شناسایی ساختار شیمیایی واکس های گوناگون و تاثیر برف های مختلف ( از نظر دما ) بر آنها این واکس ها را برای لیز کردن بیشتر کف اسکی به کار می برند.
شیمی در قسمت های مختلفی از شاخه های خود به کمک ورزش شتافته است که عبارت است از :

1 ) شیمی مواد غذایی و فراغذایی ( مواد نیروزا ، ویتامین های مصنوعی ، پروتئین های موجود در بازار)
2 ) شیمی موادپیتروشیمی ، طبیعی ، مواد ترکیبی ساخته شده عصر نوین. این مواد در وسایل ، لباس ها و ابزار به کار گرفته شده ورزش به کار رفته اند و صنعت و سایل ورزش را تحت تاثیر خود قرار داده اند.

3 ) و بخش های دیگر شیمی مثل خاک معدن ، شیمی مولکولی ، شیمی اتمی و غیره که به صورت غیرمستقیم در ورزش دخیل بوده است.
شیمی مواد به کار رفته در وسایل ورزشی

شیمی موادی که در وسایل ورزشی به کار گرفته می شوند به دو بخش مواد طبیعی و مواد مصنوعی و ساخت دست بشر تقسیم می شوند. شیمی مواد طبیعی از دیرباز نزد انسان شناخته شده بود و انسان می دانست و می توانست بعضی از تغییر و تحول مواد مثل زنگ زدن آهن را حدس بزند. وسایل ورزشی که با مواد طبیعی درست می شوند ساخت شان آسان است و نیازی به شناسایی فرمول موادآنها نیست به دلیل این که به صورت تجربی کارآیی آنها طی قرن ها و عصرهای گذشته شناخته شده است ، انسان گذشته بسیاری از وسایل و سلاح های خود را از مواد طبیعی درست می کردند بدون آنکه فرمول آن مواد را بدانند. مثلاً همه می دانیم که چوب درخت گردو بسیار مقاوم می باشد و یا این که آلومینیوم در اثر رطوبت و هوازدگی زنگ نمی زند. در عصر نوین به کارگیری مواد طبیعی بدون آنکه در ساختار شیمیایی آن تغییر و تحول ایجاد نشده باشد وکاملاً فکر غیر معقول می باشد و می شود گفت به کارگیری این چنین موادی به طور کامل در وسایل ورزشی منسوخ شده است.

آن چه که مطرح می باشد و قابل بحث و دارای ارزش اقتصادی رکوردی و علمی می باشد شیمی مواد مصنوعی مثل مواد پتروشیمی می باشد امروزه دانشمندان شیمی با تلاش شب و روز خود در آزمایشگاههای شیمی موادی می سازند که دارای کیفیت عالی از نظر کارآیی در حجم ، رنگ ، وزن ، خاصیت انعطاف قابلیت تحمل گرما و سرما، قابلیت تحمل فشار و ضربه می باشند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی تحقیق در مورد تجزیه و تحلیل کلام فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق در مورد تجزیه و تحلیل کلام فایل ورد (word) دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق در مورد تجزیه و تحلیل کلام فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق در مورد تجزیه و تحلیل کلام فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق در مورد تجزیه و تحلیل کلام فایل ورد (word) :

چکیده
این مقاله، با تکیه بر اصول سخن کاوی و با استفاده از آرای هلیدی و حسن ، به بررسی عوامل انسجامی در دو سوره نمل و فجر می پردازد و از آنجایی که در ترجمه این کتاب آسمانی (قرآن)، بافتار و نظام متنی از اهمیت خاصی برخوردار است به مقایسه و بررسی این عوامل در ترجمه فارسی آنها می پردازد.
پس از بررسی و مقایسه عوامل انسجامی، نتایج ذیل به دست آمد:

1ـ عوامل انسجامی موجود در متن سوره ها، با عوامل انسجامی موجود در ترجمه، مطابقت کامل ندارند.
2ـ عوامل انسجامی انسجامی ارجاع در متن دو سوره و ترجمه آنها، بیشترین کاربرد را دارد.
واژگان کلیدی:

تجزیه و تحلیل کلام، انسجام ، گره های انسجامی، قرآن مجید

1ـ مقدمه
سالهاست که دانشمندان اسلامی و ایرانی، به مطالعه و پژوهش در خصوص قرآن مجید به عنوان کلام وحی الهی پرداخته اند. امروزه زبان شناسان و دانشمندان علوم قرآنی اثبات کرده اند که دستیابی به مفاهیم و معانی دقیق قرآنی، مستلزم توجه به نظام ارتباطی کل قرآن و کشف تمام روابط داخلی که متن قرآن را تشکیل می دهند می باشد. این روابط معنایی که امکاناتی برای پیوستن اجزای متن به یکدیگر است و در واقع، فصل ممیز متن از غیر متن است همان انسجام متن می باشد.

توجه به بافتار و نظام متنی در ترجمه متون مذهبی بالاخص قرآن، بسیار اهمیت دارد و کوچکترین تغییر در این عناصر منجر، به تحریف پیام و دخالت در محتوای آشکار آن می شود و همچنین باعث تغییر در تاثیـــر ادراکی این متـــون می گردد.

بنابراین این پژوهش، با تکیه بر آرای هلیدی و حسن در خصوص انسجام متن (1976) با یافتن عوامل انسجامی موجود در متن قرآن در دو سوره نمل و فجر و مقایسه این گره ها با ترجمه فارسی آن ها، بر این نکته اذعان می دارد که این متن دارای انسجام است و درک صحیح ارتباطات موجود بین قسمت های مختلف متن قرآن و مطالعه این ارتباط در ترجمه فارسی، به درک بیشتر و صحیح تر آن منجر می گردد.

2ـ روش تحقیق:
روش تحلیل داده ها، توصیفی و تحلیلی است به عبارت دیگر، برای تجزیه و تحلیل آیات دو سوره و معانی آن از روش تحلیل محتوا استفاده می شود که در آن محتوای آشکار پیام ها به طور کمی و نظام دار توصیف می گردند.
3ـ فرضیه های تحقیق:

1ـ عوامل انسجامی موجود در سوره های نمل و فجر، با عوامل موجود در ترجمه فارسی متفاوت اند.
2ـ عامل انسجامی ارجاع در متن قرآن کریم، بیشترین کاربرد و عوامل انسجامی تکرار در ترجمه، بیشترین کاربرد را دارد.
4ـ جامعه آماری

جامعه آماری تحقیق تمامی آیات دو سوره نمل و فجر به همراه ترجمه آنها می باشد.
5ـ محدودیت های تحقیق:

قرآن کلام وحی و معجزه الهی است و. دستیابی به مفاهیم عمیق قرآن و ارتباطات کلامی و نحوی و لغات و آیات، نیازمند موشکافی های دقیق علمی است که از سطح تحریر این پژوهش فراتر می رود.

از طرفی دیگر، مجهز بودن زبان قرآن، عربی، به امکاناتی چون اعراب و بنا و حروف عامل که زبان انگلیسی و حتی فارسی نیز از آن بی بهره است روابط و گره هایی از کلمات و معانی بوجود می آورد که الگوی معرفی شده توسط هلیدی و حسن در توصیف آنها، عاجز است.
مسئله دیگر انواع ترجمه های قرآنی می باشد که به صورت تحت اللفظی، معادل، محتوای (معنایی) آزاد و تفسیری و ساختاری (ارتباطی) ارائه شده اند؛ اینکه کدام یک از این انواع ترجمه در نمایاندن عوامل انسجامی و میزان کاربردشان مطابق با متن قرآن موفق ترند، نیاز به تحقیق بسیار گسترده تر دارد.
6ـ بحث و بررسی

ساختار نظری این تحقیق در حوزه گفتمان و زبان شناسی متن و بر اساس آرای هلیدی و حسن در خصوص انسجـــام متـــن می باشد که در این قسمت معرفی می گردند.

6ـ 1: گفتمان و تجزیه و تحلیل کلام:
نقش گرایان معتقدند که زبان وسیله ارتباط میان انسان هاست و مطالعه و توصیف آن، باید صور اشکال زبانی را در رابطه با ایفای این نقش ارتباطی بررسی کند. شاخه ای از زبان شناسی که در این رابطه، ظهور کرده به سخن کاوی یا تحلیل گفتمان معروف است. آنچه در تحلیل گفتمان اهمیت دارد، بررسی کاربرد زبان ـ چه در صورت گفتاری و چه در صورت نوشتاری ـ است. در این بررسی ها، واحد زبان فراتر از کلمه و جمله یعنی متن و کلام است.

هلیدی و حسن (1976) متن را واحد زبانی می دانند که دارای تمامیت معنایی است (و می تواند گفتاری یا نوشتاری باشد). ایشان اظهار می دارند که مشخصه اولیه ای که تعیین می کند، یک سری از جملات تشکیل متن می دهند یا نه؟ بستگی به روابط انسجامی دارد که در بین جملات وجود دارد. این روابط انسجامی، باعث خلق بافتار می شوند. بافتار، اساسی برای یکپارچگی و همبستگی معنایی در متن است و متن بدون بافتار، فقط گروهی از جملات منفرد و بدون ارتباط با یکدیگر است. البته بافتار به چیزی بیشتر از حضور روابط معنایی انسجام نیاز دارد و بایستی از پیوند در معانی حقیقی نیز برخوردار باشد.
6ـ2 گره های انسجامی:
انسجام یک مفهوم معنایی است و در جایی رخ می دهد که تعبیر و تفسیر عنصری در کلام بستگی به تعبیر و تفسیر عنصر دیگری داشه باشد.
برای مثال: در این جمله برای تعبیر کلمه them، باید به جمله قبلی مراجعه کرد.
wash and core six cooking apples. put them into a fireproof dish
انسجام تا حدودی، بوسیله گرامر و تا اندازه ای از طریق واژه، بیان می شود. بنابراین انسجــام به دو صورت دیـــده می شود:
الف: انسجام دستوری (ارجاع ، جانشینی و حذف )
ب: انسجام واژگانی (تکرار و هم آیی )
البته گره انسجام دیگری به نام پیوند در مرز بین این دو گره قرار دارد. این نوع تقسیم بندی از انسجام به صورت دستوری و واژگانی، بدان معنا نیست که انسجام رابطه ای صرفا صوری است و معنا در آن، نقشی ندارد. انسجام، رابطه معنایی است و مانند دیگر مولفه های معنایی در سیستم واژگانی ـ دستوری مصداق پیدا می کند.
اصطلاح گره به روابط موجود بین یک عنصر و مرجعش اشاره دارد. هر قطعه از متن را می توان برحسب تعداد و نوع گره هایش، مشخص کرد. مفهوم گره باعث شده است تا تجزیه و تحلیل متن بر حسب ویژگی های انسجامی و شرح و تفسیر نظام الگوهای بافتاری متن، امکان پذیر باشد.
6ـ2ـ1 ارجاع
عناصری که به لحلظ معنایی به جای آنکه، خودشان قابل تعبیر باشند، برای تعبیرشان باید به چیز دیگری مراجعه کرد، عناصر ارجاعی هستندو در زبان انگلیسی به شخصی ، اشاره ای و مقایسه ای تقسیم می شوند.
ارجاع شخصی، شامل ضمایر شخصی، صفات ملکی، ضمایر ملکی و صورت های تعمیمی one و ones می باشد. هلیدی و حسن (96: 60) کلماتی چون there و here و now و then که زمان و مکان را نشان می دهند و the و these و those و that و this را که به موفعیت چیزی در فرآید، اشاره دارند، ارجاع اشاره ای نامیده اند. آنها ارجاع مقایسه ای را بدین صورت طبقه بندی کرده اند. ]96: 76[

Same همانندی
Such مشابهت کلی
Other تفاوت

More شمارشی جزئی مقایسه ای
Less وصفی

در آیات زیر، عناصر مشخص شده ارجاعی هستند
ِفاَدخلی فی عبادی: در صف بندگان من درآی. (آیه 29، سوره فجر)
فَلَمّا جآءَتهُم آیاتُنا مُبصرهً قالوا هذا سحرٌ مبین: چون آیات ما در حالیکه بینا کننده بود آنها را آمد، گفتند این سحری روشن است.
6ـ2ـ2 جانشینی:

برای جلوگیری از تکرار عنصر ویژه ای در متن به کار می رود. و در انگلیسی به سه صورت رخ می دهد:
1ـ جانشینی اسمی (one – same) 2ـ جانشینی فعلی do
3ـ جانشینی بندی (so – not) مثال: Has Barbara left I think so
6ـ2ـ3 حذف:
در حذف، به جای تکرار یک سازه نحوی، صفر جایگزین می شود و برای تعبیر عنصری که حذف شده، باید به بخش های دیگر متن مراجعه کرد. هلیدی و حسن ]76: 144[ حذف نیز به سه نوع صورت می گیرد.
1ـ حذف اسمی 2ـ حذف فعلی 3ـ حذف بندی

6ـ2ـ4 پیوند:
هلیدی و حسن پیوندها را در 4 مقوله تقسیم بندی کرده اند الف) افزایشی and ب) تباینی yet ج) علی so د) زمانی then.
6ـ2ـ5 انسجام واژگانی:
هلیدی و حسن ]76: 274[ این انسجام را به دو گروه کلی تقسیم می کنند
الف) تکرار ب) باهم آیی
آنها نمودار زیر را در این ارتباط ارائه داده اند.
بازگویی مثال: آیه 50 سوره نمل: و مَکَروا مَکراً وَ مَکرنا مَکراً
هم معنایی مثال: قَوم: رَهط
تکرار
فراگیرنده مثال: هُدهُد ـ طَیر
انسجام واژگانی اسم های عام مثال: امرَاَه ـ رَجُل
با هم آیی مثال: سموات و الارض
7ـ تحلیل داده ها:
7ـ1 الگوی تجزیه و تحلیل انسجام
گره های انسجامی و انواع آنان، بر اساس طرح هلیدی و حسن، رمزگذاری می گردند. آنها بر اساس طرحی قراردادی به رمزگذاری عناصر انسجامی می پردازند. بدین صورت که برای هر عنصر انسجامی، اولین حرف آن را رمز می گیرند:
R= reference L= lexical s= substitution c= conjunction E= ellipsis
در این پژوهش برای رمزگذاری گره ها، حروف اختصاری فارسی مورد استفاده قرار گرفته است. جدول زیر نامگذاری انواع گره ها را نشان می دهد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله تاریخچه و قوانین والیبال فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تاریخچه و قوانین والیبال فایل ورد (word) دارای 47 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تاریخچه و قوانین والیبال فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله تاریخچه و قوانین والیبال فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله تاریخچه و قوانین والیبال فایل ورد (word) :

تاریخچه و قوانین والیبال

مشخصات بازی والیبال
والیبال یک ورزش تیمی است که توسط دوتیم روی یک زمین، بازی می شودکه بوسیله یک توربه دوقسمت شده. هدف بازی این است که توپ راازبالای توربه زمین حریف بفرستند، وازانجام این عمل توسط حریف ممانعت به عمل آورند. تیم برای برگرداندن توپ مجازبه زدن سه ضربه می باشد.
منطقه بازی:

منطقه بازی شامل زمین بازی ومنطقه آزاد می باشد، می بایست به شکل مربع مستطیل وقرینه باشد.
ابعاد:
زمین بازی به شکل مربع مستطیل به ابعاد 9×18 متر، بوسیله یک منطقه آزادحداقل به پهنای 3 متر احاطه شده است. فضای بالای منطقه آزادبازی ومنطقه بازی بایدازهرگونه مانعی آزادباشد. فضای آزادبایدحداقل به اندازه 7 مترارتفاع داشته باشدازسطح زمین.
برای مسابقات جهانی ورسمی fivb منطقه آزادبایدبه اندازه حداقل 5 مترازخطوط کنار و 8 مترازخطوط انتهایی باشد. فضای بالای منطقه آزادبازی بایدبه اندازه حداقل 5/12 مترارتفاع ازسطح زمین داشته باشد.

برای قهرمانی جهان بزرگسالان وبازیهای المپیک اندازه منطقه آزادباید حداقل 6 مترازخطوط کنارو 9 مترازخطوط انتهایی باشد.
سطح زمین بازی کردن:

سطح زمین بازی باید صاف، افقی ویکنواخت باشد.
برای مسابقات جهانی fivb فقط سطح پوشیده ازچوب یاموادمصنوعی مجازاست، هرگونه کف پوش بایدقبلاً توسط fivb تأییدشده باشد.
درزمین های سرپوشیده سطح زمین بازی بایدبه رنگ روشن باشد. برای مسابقات جهانی fivb رنگ سفید برای خطوط الزامی است.
خطوط زمین:

پهنای تمامی خطوط زمین 5 سانتیمتراست. رنگ آنهابایدروشن ومتفاوت ازرنگ زمین ودیگرخطوط باشد.
خطوط محدودکننده:
دوخط کناری ودوخط انتهایی محدوده زمین بازی رامشخص می گرداند. هردوخط کناری وانتهایی درداخل ابعادزمین بازی کشیده شده است.
خط مرکزی:
خط مرکزی یاوسط، زمین بازی رابه دوزمین مساوی 9×9 مترتقسیم می کند. این خط در زیر تور ازوسط خط کناری یک طرف به وسط خط کناری طرف دیگرکشیده می شود.
خط حمله:
درهرطرف زمین یک خط حمله که درفاصله 3 متری موازی خط مرکزی است منطقه جلوی حمله رانشان می دهد. برای مسابفات جهانی fivb خط حمله بصورت نقطه چین ازخطوط کناری ادامه دارد، بوسیله 5 خط کوتاه 15 سانتیمتری به پهنای 5 سانتیمتر، بفاصله 20 سانتیمترازهمدیگرکشیده می شود جمعاً به طول 175 سانتیمتر.
منطقه جلو:
درهرطرف زمین محدوده منطقه جلوازخط مرکزی تا لبه خارجی خط حمله وحاشیه پشت خط حمله منطقه جلودر آن طرف خطوط کناری تاپایان منطقه آزاددرنظرگرفته می شود.
منطقه سرویس:

منطقه سرویس به پهنای 9 متردرپشت هرخط انتهایی است. ازپهلوبوسیله دوخط کوتاه محدوداست. طول هرکدام 15 سانتیمتر، بفاصله 20 سانتیمترپشت خط انتهایی درامتدادخطوط کناری. هردوخط کوتاه جزء منطقه سرویس هستند.
منطقه تعویض:
حدودمنطقه تعویض بوسیله دوخط حمله تا میز منشی را شامل می شود.
منطقه گرم کردن:

برای مسابقات جهانی ورسمی fivb مناطق گرم کردن، تقریباًبه اندازه 3×3 متر، درطرف نیمکت هرتیم درگوشه های خارج ازمنطقه آزادمشخص می گردد.
منطقه جریمه:
منطقه جریمعه تقریباً به اندازه یک متردریک متر درپشت نیمکت هرتیم تعیین شده است. این منطقه باخط 5 سانتیمتری به رنگ قرمزمشخص شده وباقراردادن دوصندلی دراین محل مجهزگردیده است.
درجه حرارت:

حداقل درجه حرارت نبایدپائین تراز 10 درجه سانتیگراد(50 درجه فارنهایت)باشد. برای مسابقات جهانی fivb ، حداکثر درجه حرارت نباید بالاتراز 25 درجهسانتیگراد(77 درجه فارنهایت) وحداقل نباید پایین تراز 16 درجه سانتیگراد(61 درجه فارنهایت) باشد.
نور:
برای مسابقات جهانی ورسمی fivb میزان نوردرمنطقه بازی بایداز 1000 تا 1500 لوکس باشدوازارتفاع یک متری بالای سطح منطقه بازی اندازه گیری شود.
ارتفاع تور:
بطورعمودی دربالای محورخط مرکزی به ارتفاع 43/2 متربرای مردان و24/2 متربرای زنان قراردارد. اندازه گیری ارتفاع آن ازمرکززمین بازی انجام می شود. ارتفاع تور(بالای دوخط کناری) بایدبه همان اندازه ونبایستی ازارتفاع رسمی بیش از 2 سانتیمترتجاوزکند.

مشخصات تور:
توربه پهنای یک متر طول 50/9 متراست. ساخته شده ازشبکه های مربع شکل ورنگ سیاه. به سرتاسربالای تور یک نوارافقی به پهنای 5 سانتیمتراست، تهیه شده ازکرباس سفیدبطوردولا دوخته شده است.
نوارهای کناری:
دونوارسفیدبطورعمودی به دوکنارتوربسته می شود بطوریکه کاملاً بالای خط کناری هرطرف قرارگیرد. آنها 5 سانتیمتر پهنا ویک مترطول دارند وقسمتی ازتورمحسوب می شوند.

آنتن:
آنتن میله ای قابل انحنا است. به طول 80/1 متروقطر 10 میلیمتر،*ازفایبرگلاس یاموادمشابه ساخته شده است. دوآنتن به قسمت خارجی نوارهای کناری طرفین ومخالف هم به توربسته می شوند. 80 سانتیمترهرآنتن که بالاتر ازلبه بالائی تورقراردارد به قسمتهای 10 سانتیمتری بادورنگ مختلف ساخته ، ترجیحاً قرمز وسفید. آنتن ها قسمتی ازتورمحسوب می شوند وحدود فضای مجاز جانبی عبورتوپ راازبالای تورمشخص می سازند.
میله ها:

میله های نگهدارنده تور بفاصله 5/0 تا 1 متردرمحلی خارج ازخطوط کناری هستند. طول آنها 55/2 متراست. برای کلیه بازیهای جهانی ورسمی fivb میله های نگهدارنده توربفاصله 1 متری درمحلی خارج ازخطوط کناری هستند.(میله ها گرد وصاف وبدون سیمی درزمین نصب می گردند).
استانداردهای توپ:

موادچرم مصنوعی وترکیبات رنگ توپ که درمسابقات بین المللی رسمی استفاده می شودباید مطابق استانداردهای fivb باشد.
محیط آن 65 تا 67 سانتیمترووزن 260 تا 280 گرم است. فشارداخلی باید 30/0 تا 325/. کیلوگرم برسانتیمترمربع باشد.

تولد والیبال

والیبال ورزش مورد علاقه سربازها در جنگ جهانی دوم بود. ورزش والیبال که در ابتدا مینتونت (Mintonette) نامیده می‌شد در سال 1895 – یعنی چهار سال پس از تولد بسکتبال – توسط فردی بنام ویلیام جی. مورگان ابداع شد. مورگان متولد سال 1870 در شهر نیویورک بود که پس از تحصیل در کالج جوانان مسیحی مسئولیت تهیه برنامه‌های ورزشی برای سلامتی و تندرستی مردان به او واگذار شده بود.

او این بازی را با ترکیب بازی‌های بسکتبال، تنیس و هندبال ایجاد کرد و هدفش طراحی ورزشی بود که برای افرادی که تمایل به تحرک کمتری دارند، مناسب باشد.
قوانین بازی در ابتدا بسیار ساده بود چرا که بیشتر از آن که شبیه ورزش باشد، یک تفریح محسوب می‌شد اما به تدریج پس از آن که این ورزش در کشورهای دیگر – به خصوص فیلیپین – نیز علاقه‌مندانی یافت، لزوم تدوین قوانین رسمی برای آن احساس شد.
تور اولیه‌ای که برای این بازی در نظر گرفته شده بود با ایده از تنیس، 2 متر انتخاب شد و با توپ بسکتبال شبیه به بازی هندبال انجام می‌شد. این ورزش تا سال 1900 توپ مخصوصی برای خود نداشت و با هر توپی – از جمله توپ بسکتبال – آن را بازی می‌کردند. هدف هر تیم آن بود که توپ را در زمین حریف فرود بیاورد و در این راه توپ در دست یاران خودی می‌چرخید. در سال 1912 امتیازهای هر گیم 21 تعیین شد و ارتفاع تور نیز بیشتر شد.

فیلیپینی‌ها اولین قانون مدون برای این بازی را در سال 1916 تهیه کردند و به دنبال آن در سال 1928 اتحادیه والیبال ایالات متحده آمریکا تشکیل شد و به وضع قوانین این ورزش اقدام کرد.

تاریخ والیبال

تحت تأثیر محبوبیت فراوان بسکتبال در بین عامه، مورگان تصمیم گرفت برای دانشجویان خود ورزشی را به وجود آورد که بازی از روی تور انجام گیرد و لذت بخش باشد. مورگان با استفاده از تویی توپ بسکتبال که به دلیل سبکی وزن، به دست‌ها آسیب نمی‌رساند، بازی را شروع کرد. با وجود این که به طور آهسته و کند از Y.M.C.A آغاز شد ولی طولی نکشید که در کلیه شهرهای ماساچوست و نیوانگلند عمومیت یافت. در اسپرینگ فیلد، دکتر ت. آهالستیگ با مشاهده بازی، مینتونت را به والیبال تغییر نام داد، زیرا قصد اساسی از بازی کردن، فرستادن و برگشت دادن (رد و بدل کردن) توپ از روی تور است که کلمه والیبال، در معنا، این نیت را مشخص می‌سازد. با اینکه والیبال در آغاز ورزشی سالنی بود و در محل‌های سرپوشیده انجام می‌شد و اساسا برای فعالیت های سرگرم کننده پیشه‌وران و تجار اختصاص یافته بود ولی کم‌کم به زمین‌های روباز کشیده شد و به عنوان یکی از فعالیت‌های جالب توجه تابستانی درآمد و به شدّت پیگیری می‌شد.

 

در آغاز برای بازی والیبال قوانین خاصی تدوین نشده بود، هر فرد و در هر کشوری به میل خود و به طریق مختلف با توپ بازی می کرد. رفته‌رفته والیبال در مناطق و نواحی مختلف جهان گسترش می‌یافت.

کم‌کم قوانینی برای این بازی وضع شد و روش‌ها و حرکات تکنیکی جایگزین حرکات قبلی گردید. در سال 1900 پذیرفته شد که امتیازات هر ست بازی 21 پوئن (امتیاز) باشد. در سال 1912 سیستم چرخش به تصویب رسید. در سال 1917 پذیرفته شد که هر ست بازی 15 امتیاز باشد. در سال 1918 تعداد بازیکنان هر طرف زمین 6 نفر پیشنهاد شد، که مورد قبول عامه قرار گرفت. در سال 1921 موافقت شد که هر تیم با حداکثر سه ضربه توپ را به طرف دیگر بفرستد. در سال 1923 اندازه زمین بازی 9×18 متر تعیین شد.

 

به مرور در سال‌های بعد، قوانین فراوانی برای این بازی وضع شد و در بسیاری از قوانین قبلی نیز تغییراتی حاصل گشت. هم‌اکنون نیز هر چهار سال یک بار در کنگره جهانی والیبال تغییراتی در قوانین بازی به تصویب می‌رسد. از جدیدترین و مهمترین قوانین مانند تغییر روش امتیازگیری به رالی، سقف امتیاز 25 برای ست‌های اول، دوم، سوم و چهارم و امتیاز 15 برای ست پنجم و افزودن بازیکن آزاد،

 

اولین کشور خارجی که والیبال را پذیرفت، کشور کانادا و به سال 1900 بود. اساسا نهضت Y.M.C.A (سازمان جوانان مسیحی) در معرفی این ورزش به دیگر کشورهای جهان و گسترش آن، سهم فراوانی دارد.

 

بازی والیبال در پایان سال 1900 به هندوستان و در سال‌های 1905 به کوبا، 1909 به پورتوریکو، 1910 به فیلیپین، 1912 به اورگوئه، 1913 به چین و 1917 به ژاپن و به تدریج از سال 1914 به بعد توسط سربازان آمریکایی و مستشاران و اشخاص دیگر به کشورهای اروپایی از قبیل فرانسه، چکسلواکی، لهستان، شوروی، بلغارستان معرفی شد و گسترش یافت.

پذیرش این ورزش در اروپا در ابتدا کند بود. فرانسه، چکسلواکی و لهستان سه کشوری بودند که قبل از دیگران اقدام به تشکیل فدراسیون ملی والیبال در کشور خود نمودند. شوروی که در سال 1923 اقدام به تأسیس انجمن ملی والیبال نمود، برای پیشرفت و دگرگونی آن فعالیت زیادی به عمل آورد. شوروی از کشورهایی است که در پیشرفت تکنیک و تاکتیک والیبال و تنظیم قوانین در جهان سهم به سزایی دارد و همواره از قدرت‌های بزتر این ورزش بوده است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله مفهوم و مصادیق شرط نامشروع فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله مفهوم و مصادیق شرط نامشروع فایل ورد (word) دارای 130 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله مفهوم و مصادیق شرط نامشروع فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله مفهوم و مصادیق شرط نامشروع فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله مفهوم و مصادیق شرط نامشروع فایل ورد (word) :

مفهوم و مصادیق شرط نامشروع

عهد و پیمان از قدیم الایام مورد توجه و احترام انسانها بوده است و تاکنون نیز این سنت دیرین، پابرجاست. شرط ضمن عقد نیز به عنوان یکی از مصادیق عهد و پایبندی به آثار و عواقب آن که در واقع تجلی اراده طرفین است همواره مورد تاکید شرع و قوانین عرفی بوده است اما این بدان معنی نیست که اعمال اراده و خواست د وطرف معامله هیچ مرز و چهارچوبی نداشته باشد کنترل اراده ها و تمایلات سرکش تمام نشدنی و سیری ناپذیر با ابزار قانونی بی تردید موجب مفیدتر واقع شدن قراردادها در زندگی حقوقی و روابط اقتصادی جاری در جامعه است.

یکی از ابزارهای محدودکننده و کنترل کننده اراده افراد در مورد شرط لزوم همگامی آن با شرع و قانون به معنی عام است. در این بخش طی دو فصل مفهوم و مصادیق شرط نامشروع مورد بررسی قرار می گیرد. به طوری که در فصل اول شرط نامشروع از دیدگاه فقه امامیه و قانون مدنی و در فصل دوم مصادیق عملی شرط نامشروع در قراردادها را مورد مطالعه قرار خواهیم داد.

فصل اول

مفهوم شرط نامشروع از دیدگاه فقه امامیه و قانون مدنی
یکی از مسائلی که فقها در ضمن مباحث مربوط به عقود د گاه در رساله های مستقل به آن پرداختند مبحث شرط نامشروع است شرط نامشروع از منظر علماء به شرطی اطلاق می‎شود که بر خلاف کتاب و سنت باشد. در این فصل برآنیم تا در دو مبحث مشروحا به توضیح این امر بپردازیم در مبحث اول شرط نامشروع از دیدگاه فقه و در مبحث دوم مفهوم شرط نامشروع از دیدگاه قانون مدنی را به تفضیل به بحث خواهیم نشست.

مبحث اول

مفهوم شرط نامشروع ازدیدگاه فقه امامیه
شرع مقدس اسلام اگر چه بر اصول مسلمی مبنی بر لزوم پایداری مومنین بر تعهدات وفاداری آنان به شروط خویش پایه ریزی شده است لیکن لازمه وفاداری به شرط را مشروع بودن آن دانسته است. از اینرو چنانچه درعقد شرطی درج شود که با شرع مخالفت داشته باشد آن شرط فاسد است.
باید دانست که در صورت مشروعیت شرط براساس اصل لزوم پایبندی به عهود چنانچه وفاء به شرط مستلزم انجام فعلی باشد. انجام آن واجب و اگر مبتنی بر ترک عملی باشد ترک فعل مشروط بر مشروط علیه لازم می‎شود. اما اگر مفاد شرط انجام فعل نامشروعی باشد مانند شرب خمر و یا ترک عمل واجبی باشد مانند ترک نفقه زوجه دائمی بدون عذر موجه، چنین شرطی به واسطه

مخالفت با شرع مفاسد می‎باشد. اما چنانچه موضوع شرط از اموری باشد که شارع آن را نهی ننموده و در مورد آن امری نیز نداشته باشد اشتراط آن اعم از اینکه فعل باشد و یا ترک فعل جائز است زیرا چنین شرطی مخالف کتاب و سنت نیست. به عبارت دیگر هر شرطی که دلیلی از سوی شارع بر وجوب یا ترک آن نباشد مانعی در اشتراط آن وجود ندارد.

در خصوص مشروع بودن شرط یعنی لزوم عدم مخالفت آن با کتاب و سنت روایاتی از ائمه معصومین سلام الله علیهم وارد شده است که بعضی از آنها عینا نقل می‎شود:
1- محمد بر یعقوب عن عده من اصحابنا سله بن زیاد و احمد بن محمد جمیعا عن ابن محبوب عن عبدالله بن سنان عن ابن عبدالله (ع) قال: «سمعته من اشترک شرکا مخالفا للکتاب الله فلایجوز له و لا یجوز علی الذی اشترک علیه و المسلومن عند شروطهم مما و افق کتاب الله عزوجل»

عبداله بن سنان از امام صادق نقل نموده که حضرت می فرموده: کسی مجاز نیست که شرطی مخالف کتاب و سنت مورد اشتراط قرار دهد همچنین کسی مجاز نیست که چنین شرطی را بپذیرد. مسلمان باید به شروط مورد توافق خود در آنچه که موافق کتاب و سنت است پایبند باشند
2- و باسناده (محمد بن یعقوب) عن الحسین بن سعید بن النصر بن سوید عن عبدالله بن سنان عن ابن عبدالله (ع) قال: «المسلمون عن شروطهم الاکل شرط خالف کتاب الله عزوجل فلایجوز»
اما صادق علیه السلام می فرمایند: مسلمین باید به شروط مورد اشتراط خود وفادار باشند مگر در صورتی که آن شرط مخالف کتاب و سنت باشد که دراین صورت عمل به شرط جائز نیست.
3- صحیحه نبوی عن ابی عبدالله (ع): «من اشترک شرکا سوی کتاب الله عزوجل فلایجوز ذلک ولاعلیه»

امام صادق ازنبی مکرم اسلام نقل فرمودن که: جائزنیست که کسی بر خلاف کتاب خداوند متعال شرطی را مقرر نماید همچنین مشروط علیه نیز مجاز نیست که چنین شرطی را بپذیرد.
4- موثقه اسحاق بن عمار عن امیر المومنین علیه السلام: «من شرط لامراته شرطا. فلیف به لهافات المسملین عن شروطهم. الا شرطا حرم حلالا اواحل حرما»
امیر المومنین فرمودند: کسی که شرطی را به نفع همسرش (درضمن عقد مقرر می دارد) باید به آن وفا کند زیرا مسلمین به شروط خود پایبندند مگر اینکه به واسطه آن شرط حرامی حلال و یا حلالی حرام گردد.

گفتار اول

مفهوم لغوی و اصطلاحی «شرط»
«شرط» درلغت لازم گردانیدن امری یا چیزی در بیع یا درهر عقدو پیمانی، ملزم ساختن یا ملزم شدن به چیزی در هنگام معامله است و همچنین گفته شده است شرط به معنی الزام و تعلیق چیزی به چیز دیگری است که جمع آن شروط می‎باشد بعضی ازعلماء حقوق شرط را به شرایط نیز جمع بسته اند.

در ترمینولوژی حقوق شرط اینکه تعریف شده است:
حقوق مدنی:
الف) امری است محتمل الوقوع درآینده که طرفین عقد یا ایقاع کننده حدوث اثر حقوقی عقد یا ایقاع را کلا یا بعضا متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع نمایند.
ب) وصفی که یکی از طرفین عقد وجود آنرا در معامله تعهد کرده باشد بدون اینکه آن وصف محتمل الوقوع در آینده باشد.
فقه:
در فقه «شرط» به معنی مطلق تعهد (اعم از ضمن عقد یا بطور مستقل و جدای از عقد) است به همین جهت شرط را به دو قسم تقسیم می کنند شرط ضمن عقد و شرط ابتدایی.

اصول فقه:
در اصطلاح اصول فقه شرط عبارت از هر امری است که وجود آن برای تحقق امر دیگری لازم باشد و در تعریف آن می گویند «الشرط مایلزم من عدمه و لایلزم من وجوده الوجود» یعنی شرط عبارت است از چیزی که اگر نباشد مشروط به وجود نمی آید ولی اگر شرط به وجود آید به تنهایی برای ایجاد مشروط کافی نیست.

علماء علم حقوق از جهات مختلف واژه شرط را دارای معانی متفاوت دانسته اند چنانکه بعضی شرط را در مفهوم مدنی امر محتمل الوقوع در آینده دانسته اند که طرفین عقد یا ایقاع کننده حدوث اثر حقوقی یا ایقاع را متوقف برحدوث آن امر محتمل الوقوع می کنند. همچنین آنرا وصفی دانسته اند که یکی از طرفین عقد وجود آنرا در مورد معامله تعهد کرده باشد بدون اینکه آن وصف محتمل الوقوع مربوط به آینده باشد که این معنا ناظر به شرط صفت است. همچنین در معنای فقهی شرط را به معنی مطلق تعهد اعم از ضمن عقد یا به طور مستقل و جدای از عقد می دانند و از منظر علم اصول فقه شرط عبارت است از چیزی که اگر نباشد مشروط به وجود نخواهد آمد اما اگر موجود باشد به تنهایی برای ایجاد مشروط کافی نیست.

 

آنچه مسلم است اینست که واژه شرط معانی گوناگونی دارد لیکن در اصطلاح یکی از دو معنای ذیل را افاده می‎کند.
1- امری است که وقوع واقعه یا عمل یا واقعه حقوقی خاص به آن بستگی داشته باشد به عنوان مثال مطابق ماده 190 قانون مدنی وجو دقصد و رضا اهلیت، موضوع و جهت مشروع، شرط صحت معامله هستند بدون اینکه هیچکدام از آنها با درستی و نفوذ عقد ملازمه داشته باشند.
2- شرط، توافقی است که برحسب طبیعت خاص موضوع آن را با رضایت طرفین در شمار توابع عقد دیگری در آمده است شرط بدین مفهوم خود بر دو قسم است.

2-1) شرطی که بر حسب طبیعت موضوع آن خود التزامی مستقل نبوده و ناگریز باید از توابع عقد دیگری باشد مانند شرط صفت که مربوط به اوصاف معامله اصلی است.
2-2) گروه دیگر شرطهایی هستند که می توانند بعنوان قرارداد مستقل مورد توافق قرار گیرند. ولی دو طرف بنا به ملاحظاتی انرا تابع عقد ساخته اند و نام شرط بر آن نهاده اند. مانند وکالتی که ضمن عقد نکاح شرط می‎شود در این فرض آنچه مورد تراضی است عقدی مرکب از دو قرارداد است با این قید که یکی از آن دو جنبه اصلی و دیگری جنبه فرعی دارد آنچه بعنوان نظریه (شرط ضمن

عقد) شهرت یافته است معنای اخیر شرط است یعنی التزامی که ضمیمه تعهدهای اصلی عقد دیگر شده است که حدود و شرایط آن تعهدات را کامل ساخته یا آنها را تعدیل کرده است.
از دیدگاهی دیگر شرط دارای دو کاربرد مصطلح است یکی اصطلاح مورد استفاده علماء علم نحو که عبارت است از جمله ای پس از حرف شرط واقع می‎شود و دارای ادات مخصوصی است دوم اصطلاح مورد استفاده دانشمندان علوم عقلی است که به اعتقاد آنان شرط عبارت است از امری که نبودن آن نبود حاصل آید ولی وجود آن مستلزم وجود مشروط نیست.
قانون مدنی ایران تعریف مشخصی از شرط ندراد اما هر گاه در حقوق مدنی سخن ا

ز شرط به میان‌ می آید مقصود یکی از دو معنای ذیل است:
1- امری است که ساختمان اصلی عقد یا تاثیر یکی از اعمال حقوقی و یا وقایع حقوقی به آن وابسته است بعنوان مثال ماده 190 قانون مدنی اشعار می دارد که:
«برای صحت هر معامله شرط ذیل اساسی است»:
1- قصد طرفین و رضای آنها
2- اهلتی طرفین
3- موضوع معین که مورد معامله است
4- مشروعیت جهت معامله

ملاحظه می‎شود که هر کدام از امور مذکور به منظور تشکیل ساختمان اصلی عقد شرط اساسی محسوب می‎شوند و در صورت فقدان هر کدام از آنها عقد وجود خارجی نخواهد یافت و یا ماده 47 قانون مرقوم که می گوید:
«در حبس اعم از عمری و غیرقبض شرط صحت است» واژه شرط به همین معناست بطوری که وجود خارجی واقعه حقوقی عمری و امثال آن وابسته به آن است.
2- توافقی است که بر حسب طبیعت خاص خود از توابع عقد دیگری قرارگرفته است مانند شرط صفت که به موجب طبیعت خاص خود همواره از لوازم عقد اصلی است و یا بر اساس تراضی طرفین تابع عقد اصلی قرار داده شود مانند وکالت که ممکن است به اراده متعاملین تابع عقد بیع یا عقد نکاح و یا دیگر عقود منظور شود. در این قسمت ذکر یک نکته جهت پیشگیری از وقوع اشتباه ضروری است و آن این است که باید دانست «شرط» و «قید» دو اصطلاح متفاوت و دارای آثار متفاوت

هستند تفاوت اصلی این دو مفهوم در عدم استقلال قید از مقید و استقلال نسبی شرط از تعهد اصلی است بعبارت دیگر وجود مقید منوط به وجود قید است درحالی که وجود تعهد اصلی وابسته به شرط نیست بعنوان مثال اگر در ماده 190 قانون مدنی معلوم بودن موضوع معامله را قید موضوع معامله بدانیم و نه شرط آن چنانچه قید وجود نداشته باشد مقید هم وجود نخواهد داشت یعنی اگر موضوع معامله مجهول باشد اساسا آن معامله وجود قانونی ندارد. در حالی که شرط یک چیزی عبارت است از ایجاد یک تعهد تبعی ضمن تعهد اصلی مانند شرطی که در ضمن عقد ‌آورده می‎شود

بدین ترتیب شرط به معنی الزام و التزامی است که جنبه تبعی و فرعی به خود گرفته و در ضمن عقد واقع می‎شود.
شرطی که در ضمن عقد مورد توافق قرار می‎گیرد آنگاه که از ناحیه مشروط له به آن نگریسته می‎شود بعنوان یک الزام مورد نظر است و زمانی که از نظر مشروط علیه به آن می نگریم به معنی التزام می‎باشد که به مقتضای آن می بایست یا حقی را به دیگری منتقل نماید یا فعلی را به نفع دیگری انجام دهد و یا از انجام عملی خودداری نماید.

اراده مشترک طرفین در هنگام انعقاد عقد مجموعه هماهنگ و یکپارچه ای را ایجاد می‎کند و آنچه در این مجموعه گنجانده می‎شود اعم از تعهدات اصلی و یا تعهدات فرعی و تبعی را باید جزیی از عقد دانست زیرا متعاملین قصد ایجاد مجموعه واحدی را نموده اند بنابراین بحث درباره شروط ضمن عقد نمی تواند امری جدا و کاملا مستقل ازعقد به حساب آید اما از آنجا که در حقوق همواره از شرط به عنوان یک امری تبعی نامبرده می شود و بین عقد و شرط و انگیزه اصلی بودن عقد و فرعی

محسوب شدن شرط فاصله ایجاد شده است خود نظریه خاصی را بوجود آورده است. رابطه عقد و شرط علی الخصوص در آنجا که یکی از آن دو مبنا به دلایلی فاسد باشند یکی از مباحث بحث انگیز و پیچیده حقوقی را تشثکیل می دهد.

گاهی قراردادی قابلیت این که به تنهایی و مستقلا واقع شود را دارد لیکن بنا به مصالحی بصورت شرط در ضمن عقد دیگری آورده می‎شود تا از امتیازات عقد اصلی استفاده نماید مثلا چنانچه عقد اصلی لازم باشد از آن کسب لزوم نموده و در شمار توابع آن درآمده و زندگی حقوقی خود را سپری نماید و چ بسا قراردادی در درون خود از چند قرارداد بالقوه مستقل تشکیل شده باشد که قرارداد بعنوان مرکز ثقل ایفاء نقش نماید. به عنوان مثال قراردادی به منظور طراحی و ساخت یک مجموعه ورزشی بین دو طرف به امضاء می رسد کارفرما بجهت اینکه از تخصص مقاطعه کار استفاده بیشتری ببرد ضمن عقد اصلی به او وکالت می دهد که زمین مناسبی را برای ایجاد کارگاه

خریداری نموده و مواد اولیه مورد نیاز را نیز فراهم نماید. مقاطعه کار نیز به منظور تحصیل سود بیشتر وکالت را می پذیرد و در اینجا که عقد وکالت می توانست بطور مستقل منعقد شود اکنون در قالب شرط از توابع عقد اجازه در آمده است و طبیعتا مقاطعه کار امین و نماینده کارفرما است ولیکن در این مجموعه کارفرما دیگر نمی تواند او را از وکالت عزل کند

زیرا وکالت بصورت شرط ضمن عقد لازم در آمده است. از یک سو شرط جزیی از عقد محسوب می‎شود و از سوی دیگر چون عقد لازم لازم الوفا است به تبع عقد اصلی نمی توان از مفاد شرط نیز سرپیچی نمود. بنابراین سرنوشت وکالت که از عقود جائز است و بطور طبیعی و به تجویز قانون هرگاه طرفین تمایل داشته باشند می توانند آن را فسخ یا اقاله نمایند به قرارداد اصلی پیوند خورده است بطوری که با انحلال عقد اصلی از بین می‎رود و تا زمانی که مقاطعه کاری موجود باشد وکالت نیز باقی خواهد ماند و الزام آور خواهد بود.
همانگونه که گفته شد شرط ضمن عقد همواره تابع عقد اصلی است این گونه رابطه آثار مهمی را در بر دارد که به مهمترین آنها ذیلا اشاره می‎شود.

1- پیش از اینکه طرفین عقد اصلی را بر هم زنند هیچ کدام از آنها حق فسخ شرط را ندارد هر چند که شرط مورد نظر از عقود جائز بوده و در قالب شرط آمده باشد نظیر عقد وکالتی که در ضمن عقد بیع به صورت شرط ضمن عقد مورد توافق قرار گرفته است به این توضیح که هر گاه عقد وکالت که عقدی جائز است بصورت شرط در ضمن عقد بیع آورده شود تا زمانی که قرارداد بیع پا برجا باشد نه وکیل حق استعفا دارد و نه موکل می تواند وکیل را عزل نماید مگر آنجا که شرط به سود یکی از طرفین و ایجاد التزام ناشی از شرط برای یکی از طرفین باشد نه هر دو طرف معامله مثلا وقتی در ضمن عقد نکاح زوجه به زوج وکالت می دهد که ملک زوجه را مجانا به خود انتقال دهد چون ایجاد

التزام برای یک طرف و به سود طرف دیگر است زوج می تواند از این حق صرف نظر نماید.
2- در صورتی که عقد اصلی بنا به جهتی فسخ یا اقاله شود شرط ضمن آن نیز به تبع عقد از بین خواهد رفت مثلا اگر در ضمن عقد نکاح شرط شود که زوجه در انتقال ملک مشخصی به خود یا دیگری که متعلق به زوجه است وکیل باشد با از بین رفتن علقه زوجیت میان زن و شوهر عقد وکالت نیز از بین می‎رود اما اگر انحلال عقد تبعی نیازمند تشریفات خاصی باشد با از میان رفتن عقد اصلی شرط ضمن عقد فاسد نمی گردد مثلا اگر در ضمن عقد اصلی انحلال عقد نکاح بصورت شرط

آورده شود با انحلال یا اقاله عقد اصلی نکاح از بین نمی رود زیرا بر هم زدن نکاح صرفا از طریق طلاق و با رعایت تشریفات آن امکان پذیر است.
3- هر گاه ثابت شود که عقد اصلی از ابتدا بنا به دلایلی باطل بوده است. شرط ضمن آن نیز باطل خواهد بود.
4- انحلال یا فساد شرط سبب فساد عقد اصلی نخواهد شد مگر در صورتیکه شرط فاسد از شروط مفسد باشد یعنی شرط خلاف مقتضای عقد باشد یا موجب مجهول شدن عوضین باشد و با باعث نامشروع شدن جهت معامله گردد.
با توجه به آن بیان شد بطور خلاصه می توان گفت که شرط تعهدی است که در ضمن تعهد دیگری قرار می‎گیرد که در اثر آن رابطه ای بین این دو تعهد ایجاد می شخود و شرط صورت تبعی به خود می‎گیرد و جز مورد اصلی که همان عقد است می گردد. بنابراین لازم است تا به این گونه شروط وفا

شود مگر اینکه وفای به آن بدلایلی واجب نباشد.
حال که در اثر بستگی و رابطه ای که بین شرط و تعهد اصلی پدید می‎آید و درحقیقت از لحاظ معنوی شرط جز مورد معامله اصلی می‎شود این امر دو پرسش را در مقابل روی ما قرار می دهد:
1- آیا باید تعهد تبعی نیز همانند عقد اصلی دارای شرایط اساسی مورد معامله باشد یا خیر؟ در پاسخ به این سوال می توان گفت همانگونه که از ماده 232 قانون مدنی استنباط می‎شود 3 شرط برای صحت شرط ضروری محسوب شوند مورد تعرض قانون گذار قرار نگرفته اند. این امور به تفضیل

دربعضی از کتب فقهی مورد بحث قرار گرفته اند بنابراین براساس ظاهر مواد قانونی باید معتقد باشیم به این نکته که اگر شرط ضمن عقد فاقد هر کدام از امور مذکور در ماده 232 قانون مدنی که غیرمقدور بودن نداشتن نفع و فایده عقلایی و نامشروع بودن باشد باطل است و در غیر این موارد بدلیل عدم تصریح قانون گذار نمی توان شرط را باطل دانست.
2- اما در پاسخ به این سوال که آیا بطلان شرط در اثر عدم رعایت شرایط اساسی صحت معامله موجب بطلان تعهد اصلی است یا خیر؟ باید گفته شود که وابستگی و رابطه معامله و شرط ضمن عقد را از دو منظر و دیدگاه می توان مورد بررسی و ملاحظه قرار داد:
1- ارتباط و وابستگی شرط ضمن عقد به معامله اصلی:

دراین رابطه طرفینی شرط تابع معامله اصلی است و بطور طبیعی در صورتیکه معامله اصلی دچار اختلال و نتیجتا باطل شود شرط ضمن عقد نیز که موجودی تبعی است باطل خواهد بود.
2- ارتباط و وابستگی معامله به شرط ضمن عقد:
اصلی بودن معامله و فرعی بودن شرط را کرارا متذکر شویم بر همین مبنا این مساله براحتی قابل درک است که بطلان موجود فرعی و تبعی علی القاعده نمی تواند موجب بطلان موجود اصلی شود به جهت اینکه وجود معامله منوط به وجود شرط نیست تا اینکه بطلان شط موجب اخلال در ارکان اصلی عقد گردد و یا باعث از بین رفتن لااقل یکی از شرایط اساسی صحت معامله شود که دراین صورت معامله بدلیل نداشتن شرایط صحت باطل شود مانند شرط مجهولی که موجب جهل به

عوضین شود و یا شرط نامشروعی که موجب نامشروع شدن جهت معامله شود. براین اساس قانون مدنی نیز در قالب دو ماده 233 و 232 بین این دو قسم از شروط تفاوت قائل شده است. در ماده 232 شروط باطلی را ذکر نموده است که بطلان آنها به عقد اصلی سرایت نمی کند لیکن بطلان شروط باطلی که در ماده 233 برشمرده شده است به عقد سرایت می‎کند.

گفتار دوم

مفهوم نامشروع و صور تحقیق آن

مفهوم نامشروع یکی از اوصاف وشرایطی است که در مباحث حقوقی و فقهی مورد تاکید و واجد آثار فراوانی است از جمله فقها امامیه در باب شروط ضمن عقد را متصف به این وصف بوده باشد را از درجه اعتبار ساقط دانسته و همواره8 یکی از شرایط صحت شرایط را نامشروع نبودن آن می دانند که با تعابیر متفاوت بیان نموده اند.

هر کدام از متعاملین ممکن است در ضمن عقد راجع به همان عقد و یا متفرعات آن شرایطی را مد نظر داشته باشند که مایل باشند در ضمن آن قید نمایند اما آنها اختیار مطلق ندارند که هر شرط دلخواهی ر ابه عقد بگنجانند زیرا قانونگذار فقط اجازه درج شرط یا شروطی را به طرفین می دهد که خارج از چهارچوب پذیرفته شده قانون نباشد. قانون مدنی به صراحت در دو ماده 232 و 233 قانون مدنی شروط باطل و مبطل را ذکر نموده و در بعضی از مواد قانونی دیگر نظیر ماده 277 همان قانون بطور غیرمستقیم به این امر پرداخته است.
یکی از شروطی که به موجب ماده 232 قانون مدنی باطل بود ولی موجب بطلان عقد نمی‎شود شرط نامشروع است. وفاء به شرط نامشروع برای تعهد غیرمقدور و ناممکن است آنگاه که طرفین علیرغم آنکه می دانند که انجام امری قانونا ممکن نیست ولی آنرا در عقد نمی گنجانند بدیهی

است که نشان از این دارد که آنها علاقه چندانی به انجام شرط ندارند و اساسا در مسائل حقوقی انجام امری که قانونا امکان پذیرنیست و به منزله این است که واقعا قدرت بر انجام آن وجود ندارد و هنگامی که طرفین می دانند که اثری بر شرط مقرر به واسطه نامشروع بودن آن مترتب نیست اما با این حال در ضمن عقد ذکر می نمایند می توان چنین دریافت که آنها در واقع قصد انجام آنرا ندارند و بنابراین با باطل دانستن شرط نمی توان گفت که عقد بمطابق قصد مشترک آنها شکل نگرفته

است و بنابراین محکوم به بطلان است.
با عنایت به ماده 10 قانون مدنی که مشعر به اصل آزادی قراردادها است طرفین قرارداد مجازند در روابط خصوصی خود قراردادهایی را منعقد نمایند و در ضمن آن تعهداتی را به نفع یا به ضرر یکدیگر درج نمایند لیکن‌ آنچه مهم است این است که این تعهدات باید در محدوده قانون و به عبارت دیگر مشروع باشند چرا که قاعده بطلان تعهد نامشروع بر شروط به عنوان یک تعهد تبعی نیز حاکمیت دارد.
آنچه مسلم است این است که چنانچه شرط مخالف شرع باشد و یا متضمن امری باشد که شرع مقدس آن را ممنوع نموده باشد باطل خواهد بود و به چنین شرط ضمن عقدی توجه نمی شود زیرا عمل کردن به شرط نامشروع ممکن نیست قانون نیز مشروط علیه اینگونه شروط را ملزم به ایفای

آن نمی نماید. بعضی از حقوقدانان معتقدند که منظور قانونگذار از بند سوم ماده 232 قانون مدنی شرط خلاف قوانین موضوعه کشوری است در حالیکه از اطلاق آن چنین استنباط می‎شود که شرط نامشروع علاوه بر اینکه شرط خلاف قوانین موضوعه را شامل می‎شود شرط خلاف شرع به معنی اخص کلمه یعنی کتاب و سنت و همچنین شرط مخالف نظم عمومی و اخلاق حسنه و عرف را نیز در بر می‎گیرد. در این قسمت لازم است به چند نکته که مفید به نظر می رسد بطور خلاصه اشاره شود:
1- امری که نامشروع باشد در عالم حقوق غیرمقدور تلقی می گردد و همانگونه که قبلا اشاره شد اینگونه شروط تحت حمایت قانونگذارنیستند و آنچه را قانون پشتیبانی نمی کند نمی توان آن حق را برآن نهاد ضمن اینکه علم و جهل متعاقدین نیز در این رهگذر بی اثر است.

2- در این مقوله شرط نامشروع اعم از فعل و ترک فعل است مانند اینکه در ضمن عقد شرط شود که یکی از متعاقدین شخص محترمی را به قتل برساند و یا اینکه از دادن نفقه همسر دائمی خود با وجود همه شرایط امتناع نماید.
3- قانون مدنی در مورد اینکه شرط نامشروع در قالب کدامیک از اقسام شرط (شرط صفت، فعل و نتیجه) می تواند محقق شود ساکت است و بطور مطلق در ماده 232 آنرا باطل اعلام نموده است. لکین با توجه به دیگر مواد قانون مذکور می توان دریافت که هر سه گونه شرط (اعم از شرط صفت، شرط نتیجه و شرط فعل) می توانند از مصادیق شرط نامشروع باشند که به شرح آتی هر کدام را مورد بررسی قرار می دهیم:
الف) شرط فعل:
به عنوان مثال هر گاه متعاملین در ضمن قرارداد بیع شرط نمایند که خریدار شخص ثالث را مورد ضرب و جرح قرار دهد این شرط که شرط فعل است و به واسطه مخالفت با قانون ممنوع و نامشروع است چون ماده 240 قانون مدنی اشعار می دارد: «اگر بعد از عقد انجام شرط ممتنع بشود یا معلوم شود که حین العقد ممتنع بوده است کسی که شرط به نفع او شده است اختیار

فسخ معامله را خواهد داشت …» و از سوی دیگر قاعده «الممتنع شرعا کالممتنع عقلا» به روشنی دلالت بر فساد این شرط می نماید همچنین موضوع شرط ممکن است ترک فعل باشد به عنوان مثال بر مشروط علیه شرط شود که در محل کار خود که موظف به حضور است بدون دلیل حاضر نشود.

ب) شرط صفت:
ماده 235 قانون مدنی مقرر می دارد:‌«هر گاه شرطی که در ضمن عقد شرط شده است شرط صفت باشد و معلوم شود آن صفت موجود نیست کسی که شرط به نفع او شده است خیار فسخ خواهد داشت»
بنابراین امکان اینکه شرط نامشروع شرط صفت باشد وجود دارد نظیر اینکه در عقد بیعی که موضوع آن تحویل مقداری گوشت می‎باشد شرط شده باشد که گوشت مورد نظر از نوع حیواناتی نظیر خوک تهیه شود.
ج) شرط نتیجه:
تحقق شرط نامشروع در قالب شرط نتیجه با توجه به تعریف شرط نتیجه و آثار آن نیازمند دقت بیشتری است.
شرط نتیجه آنگونه که درقانون مدنی تعریف شده است عبارت از «تحقق امری در خارج است» که خود به خود و به صرف اشتراط درضمن عقد و به محض انعقاد عقد ایجاد می‎شود مثلا اگر در ضمن عقد اجاره شرط شود که اثاثیه موجود در منزل مورد اجاره به ملکیت مستاجر در آید، به محض ایجاد عقد اجاره تملیک آن اموال به مستاجر حاصل می‎شود و نیازی به انجام بیع جداگانه و یا الزام موجر به تملیک نیست.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی بررسی و مقایسه میزان پیشرفت تحصیلی در روش های سنت

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی بررسی و مقایسه میزان پیشرفت تحصیلی در روش های سنتی و پیشرفته در دانش آموزان از دیدگاه معلمین فایل ورد (word) دارای 123 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی بررسی و مقایسه میزان پیشرفت تحصیلی در روش های سنتی و پیشرفته در دانش آموزان از دیدگاه معلمین فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

 

فهرست:
فصل اول: کلیات1
مقدمه2
بیان مسئله4
اهمیت و ضرورت پژوهش6
اهداف8
سوالات9
فرضیات9
تعاریف عملیاتی10
فصل دوم : ادبیات و پیشینه تحقیق13
عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان14
انواع روش های تدریس 24
تعریف روش های تدریس 25
انواع روش های تدریس33
اهداف آموزش انفرادی38
مبانی نظری تدریس42
تاریخچه تکوین تدریس51
پیشینه تحقیق54
فصل سوم: روش تحقیق57
روش تحقیق58
جامعه58
نمونه59
روش و ابزار جمع آوری اطلاعات60
روایی و پایایی61
روش اجرای تحقیق63
روش تجزیه و تحلیل داده‌ها63
محدودیت های پژوهش65
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده‌ها66
تحلیل فرضیه ها67
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری83
بحث و نتیجه گیری84
پیشناهدات86
محدودیت‌های تحقیق87
واژگان لاتین89
منابع90
ضمائم93


فصل اول
کلیات


مقدمه:
در یک سیستم آموزشی سنتی ، قدرت یک معلم همواره در روش تربیتی او متجلی است. به عبارت روشن تر و با عنایت به دیدگاه سنتی آموزش و  تعیید جایگاه معلم تعلیم و تربیت در دوره ی همواره به عنوان امری تلقی گشته است که طی آن یک مدرس غالب و مسلط به انتخاب یک روش ظاهرا مناسب سعی در انتقال اطلاعات
از خویشتن به جمعی نا ممکن و احتمالا نامطلع را داشته است و این امر با وجود سادگی خلائی از مسائل و معظلات قابل ملاحظه برخوردار است در واقع می توان اذعان داشت که جمله عوامل بازدارنده و موانع یادگیری از دیدگاه فراگیران یک روش تدریس تحمیلی و نامناسب و دیگر وجود معلم نا آگاه است. به منظور توجیه این ادعا ابتدا بایستی به این مطلب اشاره کرد که با ظهور عصر جدید و بروز نیازهای جدید محدود و تخصصی لزوم تجدید نظر در اهداف تدریس و روشهای اعمال شده آشکار تر و ضروری تر از پیش شده است . لذا نظام آکوزشی کنونی با حوصله و دقت به تجدید نظر در مسائل آموزشی پرداخته و جهت حرکت را از نظام آموزشی ( روش محور ) و معلم محور به فراگیر محوری و خود محوری سوق دهد بدین منظور مقاله ابتدا به معضلات و معایب استفاده از روش تدریس نپرداخته و سپس دیدگاه های آموزشی و جایگاه روش تدریس به عنوان ابزاری که به معلم قدرت و اعتماد به نفس و هدف می دهد همیشه او را در محیط تدریس یاری و همراهی کرده است پیش از این یک معلم موفق به یک روش تدریس موفق مورد ارزیابی قرار می گرفته است به عبارت دیگر به دنبال نمودن منظم و مصرانه یک خط مشی و رویکرد از قبل تعیین شده برای هدایت گروهی فراگیر برخوردار از نیازها ، علایق ، توانایی های فرهنگی-اجتماعی متفاوت از اجزاء لاینفک یک تدریس موفق و موثر تلقی شده است.
با این همه آنچه که در عصر حاضر با آن روبرو هستیم دیدگاه و رویکرد کاملا متفاوتی است که با توجه به تغییرات عمیق و سریعی که در یکسری زمینه اتفاق افتاده است به وجود آمده است. بیش از هر چیز نگاه انسانی و علمی به فراگیر و نیازهای او برنامه ریزان و متخصصین تعلیم و تربیت با به این رویکرد سوق داده است که انتخاب و اجرای یک روش تدریس معین در جهت هدات و تدریس یک گروه واحد ولی ناهمگن و نامتجانس علمی و پسندیده نیست(کمانگر، 1378، ص 49).
به عبارت دیگر سیستم آفرینش ما الزاما و اجباری نمی تواند مستقل از تغییرات و تحولات چند دهه ای اخیر عمل نمایدو با تعصب و کوته بینی سنت و تدریس را در فرم و شکل گذشته ی خود حفظ کرده نسبت به تحولات جدید همراه با تحقیقات و مطالعات جدید تعاریف جدید ویژه ای از انسان ، نقش و علایق و تفاوت های او ارائه کرده است. و همه این تعاریف به نحوی تأثیر خود را در سیستم آموزشی بجا نهاده است.


واژگان لاتین :
 
Curriculum
 General pattern of teaching
 Robert Glazer
 Rogers
 Robinson
 The behavioral
 Diagnostic Evaluation
 Dramatics
 Experimental methods
 Model of problem solving
 The organizer
 Overview of
 Question
 Read
Read on
 This
 Mastery learning in
 Training program
 Structure
 Learning
 Training    برنامه درسی
الگوی عمومی تدریس
رابرت گلیزر
راجرز
رابینسون
هدف های رفتاری
ارزشیابی تشخیصی
روش نمایشی
روش آزمایشی
الگوی حل مسئله
پیش سازمانده
مطالعه اجمالی
سوال
خواندن
برخواندن
بازنگری
یادگیری در حد تسلط
آموزش برنامه ای
ساختار
یادگیری
تعلیم
     


منابع :
1 – آقا زاده د، محمود (1382) روش های نوین آموزشی ، انتشارات سمت ، تهران
2 – مقدم ، بهنام ( 1372) ، بررسی روش های تدریس ، انتشارات رشد
3 – بهرنگی ، محمدرضا (1372) ، مقایسه روش های تدری فعال و سنتی ، انتشارات طرح نو
4 – سلطان زاده ، منصور ،(1364) بررسی نظام آموزشی و روش تدریس ، انتشارات ساوالان
5-  شعاری نژاد ، علی اکبر ( 1383 ) . روانشاسی رشد ، نشر انتشارات متون درسی
6 - دلاور ، علی ( 1385 ) . روش های تحقیق در روان شناسی و علوم تربیتی ، انتشارات پیام
7 - سیف ، علی اکبر ( 1371 ) روانشناسی پرورشی ، انتشارات متون درسی
8 - شریفی ، حسن پاشا . (1381 ) .روانشناسی هوش وسنجش ، انتشارات پیام نور .
9 - دلاور، علی . ( 1385 ) . روشهای آماری در روانسنجی ، انتشارات پیام نور .
10 - شریعت مداری ، علی . ( 1374 ) . روانشناسی تربیتی ، چاپ شاغل اصفهان  .
11 – اخوان ، رضا ( 1372) . بررسی روش های تدریس سنتی و معایب آن ، انتشارات رشد ، تهران
12 – شکیبا مقدم ، محمد حسین (1380) مزایا و معیب روش های تدریس فعال ، انتشارات طرح نو
13 – شهرآرای ، ناصر (1370 ، روش های نوین تدریس ، انتشارات تهران
14 - افشاری ،علی ، 1376 ، انواع روش تدریس در مدارس ، انتشارات نور ، تهران
15 – منصوری ، ماشاء ا... ، 1380 ، معلمان از چه روش تدریسی استفاده کنند ، انتشارت تهران
16 – سعادتی ،محمد، 1379 ، روشهای تدریس در مدارس ، انتشارات سمت
17 – پور نژاد ، اعظم ،1372 مهارت های معلمان برای انتخاب تهترین روش تدریس ، انتشارات طرح نو
18 - بیان ، 1369 ، روش تدریس فعال و مزایای آن ، نشر دانشمند ، تهران
19 – ساکت ، محمدرضا ، 1361 ، اهمیت روش تدریس در مدارس ، تهران انتشارات نور
20 -  دونابراندز و پال گینیس 1385 – هنر تدریس به روش فراگیر محوری – ترجمه : دکتر کتابی - چاپ اول ، انتشارات تهران
 1380،انگیزش برای یادگیری ترجمه شبلی نشر دنیای پژوهش – چاپ اول.21 - استیک و یبو راجی
روان شناسی یادگیری بر بنیاد و نظریه ها ،انتشارات بعثت – تهران پارسا صدیق- 1372.22 -
23 - حصمی، اقبال – 1381راهنمای علمی پژوهش در عمل : پژوهشکده تعلم و تربیت  – تهران
24 – صفوی ، امان اله ، 1382، روشها ، الگوها و فنون تدریس ، تهران انتشارات سمت
        http://www.feta1387.blogfa.com                                                              
http://www.gooya.com
http://www.14.blogfa.com                                                                         
Carter, R. et al. (2001) The Cambridge Guide to Teaching English to Speakers of Other
Languages. UK: Cambridge University Press.
Celce-Murica, Marianne. ed. (2001) Teaching English as a Second or Foreign Language. USA:
Heinle and Heinle.
Corder, S. Pit. (1986). Error Analysis and Interlanguage. London: Oxford University Press.
Hadley, Alice. (2003) Teaching Language in Context. USA: Heinle and Heinle.
Hason-Smith, E. (2001) “Computerized Assisted Language Learning” in The Cambridge Guide
to Teaching English to Speakers of Other Languages. UK: Cambridge University Press.
Higgins, J. et al. (1984) Computers in Language Learning. London: Collins ELT and Addison Wesley.
Holliday, L. (1995) International ESL/EFL email student discussion lists for language practice
with a purpose and a peer audience. Paper presented at the Thai TESOL Fifteenth Annual Convention, Bangkok: Thailand.
Larsen-Freeman, Diane. 1986. Techniques and Principles in Language Teaching. London:
Oxford University Press.
McCarthy, B. (1994) Grammar Drills: what CALL can and cannot do. Paper presented at the EUROCALL meeting. Germany.
Richards Jack C. and T. S. Rodgers (2001) Approaches and Methods in Language Teaching.
Second ed. Cambridge University P

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   51   52   53   54   55   >>   >