پروژه دانشجویی تحقیق تفاوت های فقهی زن و مرد شکرانی فایل ورد (word) دارای 57 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق تفاوت های فقهی زن و مرد شکرانی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق تفاوت های فقهی زن و مرد شکرانی فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
بخش اوّل: کلیات
فصل اوّل: طرح نامه
تعریف و تبیین موضوع
ضرورت و اهمّیت موضوع
اهداف و فواید تحقیق
پیشینهی تحقیق
الف-پیشینهی تاریخی؛
ب- پیشینهی علمی؛
سؤالات تحقیق
الف- سؤالات اصلی؛
ب- سؤالات فرعی؛
فرضیهی تحقیق
روش تحقیق
ساختار و محدودهی تحقیق
واژگان کلیدی
مشکلات و موانع
فصل دوم: مفهومشناسی
تعریف لغوی قصاص
تعریف اصطلاحی قصاص
بخش دوم: تساوی ذاتی زن و مرد و تفاوت عرضی آن دو
مقدمه
الف) تساوی در خلقت
ب) تساوی در ارزش معنوی
1 برابری در تقوا
2 برابری در عمل صالح
3 برابری در تکالیف الهی
4 برابری در دانش پژوهی
فصل دوم:تفاوت های عرضی مرد وزن
تفاوت های مرد و زن
الف) تفاوت های جسمانی
ب) تفاوت های روحی و نفسانی
بخش سوم: جستارهای اختلاف در شرط مماثلت قصاص میان زن و مرد
فصل اوّل: ادلّهی قائلان وجوب ردّ فاضل دیه
1- روایات
2- اجماع
3- دلیل عقل
بررسی ادلّه موافقان
فصل دوم: ادلّهی مخالفان پرداختِ مازاد دیه و نقد و بررسی آن
الف) اهل سنّت
نقد و بررسی کلمات فقیهان اهل سنّت
ب) فقیهان امامی
1-قرآن
1-1- استدلال به آیاتی که عدالت خداوند متعال را بیان میکند
نقد و بررسی
2-1- استدلال به آیاتی که برابری همهی انسانها با یکدیگر بیان میکند
نقد و بررسی
3-1- استدلال به صراحت آیات قصاص
نقد و بررسی
4-1- ابا داشتن اطلاق آیات قصاص
نقد و بررسی
2- مخالفت با عقل
نقد و بررسی
3- معارضه با روایات دیگر
1-3 روایت موثق سکونی از امام صادق
نقد و بررسی
2-3 روایت اسحاق ابن عمار
نقد و بررسی
3-3 روایت ابی مریم انصاری
نقد و بررسی
4- ضعف اجماع
نقد و بررسی
نتیجه
فهرست منابع
کتابشناسی
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق تفاوت های فقهی زن و مرد شکرانی فایل ورد (word)
* قرآن
ابن منظور، محمد بن مکرم، «لسان العرب»، دار صادر، چاپ سوم، 1414 هـ.ق
احمدی، نعمت، «برابری قصاص؛ زن و مرد، مسلمان و غیرمسلمان»، نشریهی حافظ، شمارهی 14، اردیبهشت
جورج؛ ریترز، نظریههای جامعهشناسی، بیتا، بیجا
حرّ عاملی، محمد بن حسن، «وسایل الشیعه»، ج19، 29 جلدی، مؤسسه آل البیت قم، 1409 هـ.ق
حکیمی، اخوان؛ «اللحیه»، ج2، بیتا، بیجا
حیدری، محمود حسین، «نگاهی دوباره به قصاص»، نشریه پژوهه، شماره
خامنهای، سیّدمحمد، «حقوق زن»، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی تهران، چاپ اوّل،
خسرویالحسینی، سیّد غلامرضا، ترجمهی مفردات، بیتا، بیجا
خمینی، روحالله، «تحریرالوسیله»، تهران، مسنورات مکتبه الاعتماد، 1403 هـ.ق
10 راغب اصفهانی، حسین بن محمد، «المفردات غی غریب القرآن»، دار العلم الدر الشامیه، بیروت، چاپ اوّل، 1412 هـ.ق
11 شفیعی، محمدحسین، «بررسی شرط مماثلت قصاص میان مرد و زن»
12 صانعی، یوسف، «فقه الثقلین (کتاب قصاص)»، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چ اوّل،
13 صدوق، محمد بن علی بن بابویه، «من لایحضره الفقیه»، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1413 هـ.ق
14 طباطبایی، سیّدمحمدحسین، «برایه الحکمه»، بیتا، بیجا
15 طباطبایی، سیّدمحمدحسین، «المیزان فی تفسیر القرآن»، ج5 و1، دفتر انتشارات اسلامی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم؛ 1471هـ.ق
16 طبرسی، فضل بن حسن، «مجمع البیان فی تفسیر القرآن»، انتشارات ناصرخسرو، چ3،
17 طریحی، فخرالدین، «مجمع البحرین»، کتابفروسی مرتضوی، چ سوم،
18 طوسی، محمد بن حسن، «الاستبصار»، ج4، دار الکتب الاسلامیه، 1390 هـ.ق
19 طوسی، محمد بن حسن، «تهذیب الاحکام»، ج10، دار الکتب الاسلامیه، 1365 هـ.ش
20 طوسی، محمد بن حسن، «المبسوط فی فقه الامامیّه»، تهران، المکتبه المرتضویه، بیتا
21 ظهیری، عباس، «قصاص در بوتهی نقد و تحقیق»، پاسدار اسلام، اسفند 1374 و فروردین 1375 هـ.ش
22 غفاری، علیاکبر، «من لا یحضره الفقیه- ترجمه غفاری»، نشر صدوق، چ اوّل، 1367 هـ.ش
23 قرشی، سیّدعلیاکبر، «تفسیر احسن الحدیث»، بنیاد بعثت، چ سوم، 1377 هـ.ش
24 قرشی، سیّدعلیاکبر، «قاموس قرآن»، دار الکتب اسلامیه، چ ششم، 1371 هـ.ش
25 قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، «تفسیر کنز الدقائق و بحر المغرائب» سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چ اوّل، 1368 هـ.ش
26 کلینی، محمد بن یعقوب، «الکافی»، دار الکتب الاسلامیه، 1365 هـ.ش
27 مجلسی، محمدباقر «بحار النوار»، 110 جلدی، موسسه الوفاء بیروت، 1404 هـ.ق
28 محمدی جورکویه، علی، «دیه و قصاص، تکلیف حکومت و حق زن»، کتاب زنان، شمارهی 23، سال ششم، بهار 83
29 مصطفوی، حسن، «التحقیق فی کلمات قرآن الکریم»، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360 هـ.ش
30 مطهری، مرتضی، «حقوق زن در اسلام»، دفتر انتشارات اهل بیت قم، 1361 هـ.ش
31 مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، «مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الأذهان»، نشر اسلامی، چ اوّل، 1416 هـ.ق
32 مهیار، رضا، «فرهنگ ابجدی عربی- فارسی»، بیتا، بیجا
33 نجفی، محمد حسن، «جواهر الکلام»، انتشارات اسلامی، 1420 هـ.ق
34 نوری، میرزاحسین، «مستدرک الوسایل»، 18 جلدی، مؤسسه آل البیت علیهمالسلام، قم، 1408 هـ.ق
35 هندی، علاءالدین علی المتقی، «کنز العمال»، بیروت، مؤسسه الرساله، 1413 هـ.ق
تعریف لغوی قصاص
قصاص در لغت به معنای پیروی تدریجی از اثر است و قصاص در قتل و جراحات یعنی پیروی و انجام مثل آن از قتل و جراحات میباشد. (محمد بن مکرم ابن منظور، لسان العرب، ج5، ص269)
قصاص، اسم برای استیفاء است و مجازات جنایت اعم از قتل، قطع و ضرب و جرح، در اصل به معنای پیروی از اثر میباشد مثل اینکه قصاصکننده از اثر فعل جانی پیروی میکند و هرآنچه که او انجام داده، انجام میدهد. به مثل جرح او جرح وارد میکند و به مثل قتل او میکشد. (فخرالدین طریحی، مجمعالبحرین، ج4، ص180 و حسن مصطفوی، التحقیق، فی کلمات قرآن کریم، ج9، ص276)
مقابله به مثل در جنایات عمدی را قصاص گفتهاند. قصّ و قصص به معنی پیجوبی و تعقیب است چون انتقام در تعقیب جنایت است لذا آن را قصاص گفتهاند. (سیّدعلی اکبر قرشی، تفسیر احسن الحدیث، ج3، ص73)
قصاص یعنی خونخواهی با کشتن قاتل و کشنده که همان مقابله به مثل و تلافی است. (محمودحسین حیدری، نگاهی دوباره به قصاص، نشریه پژوهه، شمارهی 7)
تعریف اصطلاحی قصاص
قصاص از نظر اصطلاحی، پیگیری امری جنایی و تلافی فعل مجرمانه است که جانی مرتکب شده و به سبب آن، صدماتی بر مجنّی علیه وارد کرده است تا به این سبب، حقِّ فوت شدهی مجنّی علیه استیفاء شود. (همان)
پیگیری نمودن اثر جنایت و ضرب و جرح را گویند به گونهای که قصاصکننده عیناً همین جنایت وارده را به جانی وارد نماید. (قدرتالله خسروشاهی، قصاص از دیدگاه اسلام، نقل در کتابخانه الکترونیک اسلامی)
صاحب جواهر میگوید: مراد از قصاص در اینجا (کتاب القصاص)، پیگیری و دنبال نمودن اثر جنایت است به گونهای که قصاصکننده، عین عمل جانی را نسبت به او انجام دهد. (محمّدحسن نجفی، جواهرالکلام، ج42، ص7 به نقل از همان)
این معنای اصطلاحی، اخّص از معنای لغوی است، گرچه در معنای لغوی نیز بعضی از لغت شناسان همین معنای تقاص در جراحات و حقوق در ذکر نمودهاند. در مفهوم اصطلاحی قصاص، دو نکته وجود دارد که توجه بدان لازم است. اوّل آنکه در قصاص باید به میزان همان جنایت وارد شده به مجنّی علیه، بر جانی وارد شود نه بیشتر. دوم: اگر استیفاء اثر جنایت یا ضرب و جرح به پرداخت دیه یا عفو منجر شود یا اصولاً در یک جامعه یا مکتب پیجویی جنایت تا اخذ دیه یا عفو جایز باشد این نوع دنبال نمودن اثر جنایت را اصطلاحاً قصاص نمیگویند. هرچند از نظر لغوی ممکن است بتوان آن را قصاص دانست. (قدرتالله خسروشاهی، فلسفهی قصاص از دیدگاه اسلام، نقل در همان)
بخش دوم: تساوی ذاتی زن و مرد و تفاوت عرضی آن دو
مقدمه
معرفت و شناخت هر موجودی، در گرو شناخت نظام هستی است؛ زیرا نظام هستی، به عنوان یک مجموعه، به هم پیوسته در حال حرکت به سوی کمال، مطرح است
نظام هستی، نظام احسن و اکمل است. هیچ موجودی از این نظام جدا نیست. مسئله جنسیت در نظام هستی جریان دارد. مذکر و مؤنث بودن مخصوص انسان نیست، بلکه در تمامی موجودات آفرینش، مانند جمادات گیاهان و حیوانات نیز وجود دارد. اتم ها و الکترون ها نیز دور هسته مرکزی با همان خصوصیت جنسیت و زوجیت می چرخند. آفرینش هر دو از یک گوهر است
از نظر علم منطق و فلسفه، آن چه نوع انسانی را هویت می دهد، همان حقیقتی است که از آن با تعبیرهای «خود»، «من» و «ذات» نام می بریم. در واقع، همان «نفس انسانی» که به گفته حکمای الهی حداقل پس از حدوث جزء مجردات و امری بسیط و تجزیه ناپذیر است.[1]
بر اساس نظام خلقت زن و مرد در گوهر وجودی یکسان و مساوی هستند. هیچ کدام امتیازی بر دیگری ندارد. اصل خلقت خداوند هم بر اساس تساوی میان مرد و زن صورت پذیرفته است. نقص در خلقت او وجود ندارد. ]اَلَّذی اَحْسَنَ کُلُ شَیءٍ خَلْقَه[ [2]؛ «همه چیز را خداوند به نیکوترین صورت خلق کرده است.»
پاسخ: در اندیشه بنیادین اسلام زن و مرد از نظر حقیقت و نوع یکسانند و فرقی میان آن دو وجود ندارد. پدیده جنسیت و تفاوت میان زن و مرد از این زاویه امر عارضی خارج از ذات و بیرون از حوزه داوری درباره ماهیت انسانی زن و مرد است. قرآن کریم، هدف از خلقت نوع انسان را عبودیت و بندگی می داند
]وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإنسَ إلاَّ لِیَعْبُدُونِ[ [3]؛ «من جنّ و انس را نیافریدم، جز برای این که عبادتم کنند.» خداوند در عبارت، فرقی میان زن و مرد نگذاشته است و این مطلب را در قرآن، با عبارت های مختلفی بیان کرده است که به برخی از آنها اشاره می کنیم
الف) تساوی در خلقت
خداوند در قرآن می فرماید که نوع انسان از یک نفس آفریده شده است
]هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَه وَ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لیَسْکُنَ إلَیْهَا[ [4]؛ «اوست خدایی که شما را از یک نفس بیافرید و از همان[نه چیز دیگری] همسرش را آفرید، تا از او آرامش بگیرد.»
]وَاللهُ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أنفُسِکُمْ أزْوَاجًا[ [5]؛ «خداوند برای شما از جنس خودتان همسرانی قرار داد.»
]یَا أیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها وبث منهما رجالا کثیرا و نساء[ [6]؛ «ای مردم از [مخالفت] پروردگارتان بپرهیزید. همان کسی که همه شما را از یک انسان آفرید و همسر او را [نیز] از جنس او خلق کرد و از آن دو، مردان و زنان فراوانی [در روی زمین] منتشر ساخت.»
این آیات که در قرآن کریم ذکر شده و تقریباً در سراسر قرآن وجود دارند، زن و مرد را به طور مساوی شامل می شوند. در بیشتر آیات قرآن، چنین وضعیتی را شاهد هستیم و این، بهترین دلیل در مساوی بودن جنبه انسانی و منزلت ذاتی زن و مرد در نزد خداوند است
ب) تساوی در ارزش معنوی
میزان ارزش و سنجش معنویت، در مرد و زن یکسان است. میان آنان تفاوت و دوگانگی نیست، بلکه هر دو مصداق ]وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنی آدَمَ[.[7]؛ «ما آدمی زادگان را گرامی داشتیم» هستند. در کرامت ذاتی، نوع بنی آدم فارغ از عنوان جنسیت، برابرند. بهترین آنان کسانی هستند که ملاک ارزشی شان بیشتر باشد. فرآن کریم به چنین موارد تصریح می کند که به برخی از آنها اشاره می کنیم
1 برابری در تقوا
]یا ایها الناس إنا خلقناکم من ذکر وانثی وجعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا إن أکرمکم عند الله أتقاکم إن الله علیم خبیرٌ[ [8] ؛ «ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ [اینها ملاک امتیاز نیست] گرامی ترین شما نزد خداوند، با تقواترین شماست. خداوند دانا و آگاه است.»
خداوند در این آیه، ملاک برتری را تقوا می داند و این ملاک، میان مرد و زن یکسان است
2 برابری در عمل صالح
]مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أوْ أنثَی وَهُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَه طَیِّبه[ [9]؛ «هرکس کار شایسته ای انجام دهد خواه مرد باشد یا زن، درحالی که مؤمن است او را به حیاتی پاک زنده می داریم.»
]وَمَن یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتَ من ذَکَرٍ أوْ أنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَاوّلئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنََّه وَ لاَ یُظْلَمُونَ نَقِیراً[ [10]؛ «و کسی که چیزی از اعمال صالح را انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، ؟؟؟؟؟؟درحالی که ایمان داشته باشد، چنان کسانی داخل بهشت می شوند و کمترین ستمی به آنها نخواهد شد.»
این آیات ارزش عمل انسان را، اعم از زن و مرد، بیان می کند که انسان تلاشگر، به اندازه تلاش خویش پاداش می گیرد و هیچ تفاوتی میان تلاش زن و مرد وجود ندارد و خداوند، چنین ظلمی را روا نمی دارد
3 برابری در تکالیف الهی
خطابات قرآن کریم تصریح می کند که مرد و زن در تکالیف الهی و مسئولیت های فردی و اجتماعی مشترکند. تفاوت و تمایزی میان آنان نیست قرآن چنین مورد خطاب قرار می دهد
]وَأقِیمُواْ الصَّله وآتُواْ الزَّکَه[ (بقره، آیه 110)؛ «نماز را برپا دارید و زکات را ادا کنید.»
]وَأتمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَه للهِ[ (بقره، آیه 196) ؛ «حج و عمره را برای خدا به اتمام برسانید.»
]کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ[(بقره، آیه 183)؛ «روزه برای شما نوشته شده است.»
]أطِیعُواْ اللهَ وَأطِیعُواْ الرَّسُولَ واوّلی الأمْرِ مِنْکُمْ[ (نساء، آیه 59) ؛ «اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا را و اوّلولامر[اوصیای پیامبر] را.»
]قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أبْصَارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ[ (نور، آیه 30)؛ «به مردهای مؤمن بگو، چشم های خود را [از نگاه به نامحرمان] فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند.»
]وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أبْصَارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ[ (نور، آیه 31)؛ «و به زنان با ایمان بگو چشم های خود را از نگاه هوس آلود فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند.»
]وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَه فَاقْطَعُواْ أیْدِیَهُمَا[ (مائده، آیه 38)؛ «دست مرد دزد و زن دزد را قطع کنید.»
]الزَّانِیَه وَالزَّانِی فَاجْلدُوا کُل وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَه جَلْدَه[ (نور، آیه 2)؛ «هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید»،در آیات بالا، مشاهده می شود که خداوند زن و مرد را در برابر تکلیف هایش به طور یکسان مورد خطاب قرار داده است.»
4 برابری در دانش پژوهی
]یَرْفَعِ اللهُ الَّذِینَ آمَنوُا مِنکُمْ وَالَّذِینَ أوتوُا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ[(مجادلّه، آیه 11)؛ «خداوند کسانی را که ایمان آورده اند و کسانی را که علم به آنان داده شده، درجات عظیمی می بخشد.»
این درجات عظیم که با علم و ایمان به دست می آید، در مرد و زن یکسان است
پبامبر اکرمe فرمود «طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه؛ طلب علم بر هر زن و مرد مسلمان واجب است.» (اخوان حکیمی، الحیه، ترجمه احمد آرام، ج2، ص496)
با توجه با آن چه بیان شد، زن و مرد هردو از یک گوهر آفریده شده اند و در ماهیت و نوع انسانی یکسان و مشترکند و هیچ گونه تبعض از این جهت دیده نمی شود
فصل دوم:تفاوت های عرضی مرد وزن
تفاوت های مرد و زن
سخن در این است که از چه جهت با هم متفاوت هستند، از جهت جسمی و فیزیولوژیک یا جهت های دیگر؟ در میان اندیشمندان و صاحب نظران، اختلاف نظر وجود دارد ... . گروهی از جامعه شناسان و بعضی فمینیست ها عقیده دارند که هیچ تفاوتی میان زن و مرد، به جز تفاوت های بیولوژیک، وجود ندارد اختلاف روحی و رفتاری، ناشی از تأثیرات محیطی و فرهنگی است و هیچ ریشه تکوینی ندارد. (ریترز جورج، نظریه های جامعه شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، ج2، ص496) در مقابل بیشتر روان شناسان بر این عقیده اند که تفاوت ساختاری و روحی میان زن و مرد وجود دارد. پروفسور ریک روان شناس آمریکایی، می گوید: دنیای مرد با دنیای زن به کلی فرق می کند. زن و مرد با وجودی که جسم های متفاوت دارند از نظر احساسات، هیچ گاه یک جور در مقابل حوادث و اتفاقات عکس العمل نشان نمی دهند. مرد و زن بنابر مقتضیات جنسی خود، یکسان عمل نمی کنند و درست مثل دو ستاره روی دو مدار مختلف حرکت می کنند. آنها می توانند همدیگر را بفهمند و مکمل یکدیگر باشند، ولی هیچ گاه یکی نمی شوند.» [11]
خانم کلیود آلسون، به عنوان یک زن روان شناس، تحقیقات زیادی درباره عوامل روانی زن و مرد به عمل آورده و سرانجام به این نتیجه رسیده است: ; خانم ها تابع احساسات و آقایان تابع عقل هستند، بسیار دیده شده که خانم ها از لحاظ هوش، نه فقط با مردان برابری می کنند، بلکه گاهی در این زمینه از آنها برتر هستند. نقطه ضعف خانم ها [این نقطه ضعف زنان نیست، بلکه شاهکار خلقت، این تفاوت ها را ضروری کرده است] فقط احساسات شدید آنهاست.»[12]
آن چه حقیقت است، زن و مرد از یک گوهر آفریده شده اند و در ماهیت و نوع انسانی، یکسان و مشترکند. هیچ گونه دوگانگی از این جهت دیده نمی شود، ولی تفاوت های خارج از «نوع انسانی و ماهیتی» را نمی توان نادیده گرفت. روشن است که زن و مرد در عوارض و صفات وجودی تفاوت دارند. در واقع همین تفاوت هاست که سبب کمال و بقای حیات انسانی و اجتماعی می شود. نادیده گرفتن این تفاوت ها، به معنای مبارزه با فطرت انسانی است که دست تدبیر الهی، این تفاوت ها را به عنوان بخشی از «نظام احسن و اکمل» قرار داده است
تفاوت های عمده زن و مرد در دو چیز است
الف) تفاوت های جسمانی
تفاوت های جسمی، از قبیل تفاوت در ساختمان بدنی، دوران قاعدگی زنان، توانایی تولید مثل، نیروی بدنی و ;، در میان مرد و زن وجود دارد؛ به عنوان مثال، نیروی بدنی مرد به طور میانگین از نیروی بدنی زن بیشتر است. میزان تحمل کارهای سخت در مردها بیش از زن هاست. بدن مرد خشن تر و ب صلابت تر و بدن زن، به طور معمول، لطیف و ظریف تر است
ب) تفاوت های روحی و نفسانی
در علم روان شناسی، به تفاوت های روحی و نفسی زن و مرد پرداخته اند. روان شناسان بیان کرده اند که زن ها، از عواطف، تأثیرپذیری و احساسات بیشتری برخوردارند. خلاقیت های هنری، جنبه های زیباشناختی، خودآرایی و خودنمایی و ده ها مورد دیگر، در زنان بیشتر از مردان است
این تفاوت ها یک امر مسلم و قطعی است و نمی توان آن را انکار کرد؛ زیرا ریشه در فطرت زن و مرد دارد و تابع حکمت الهی است. همین تفاوت های حقیقی است که موجب برخی تفاوت های حقوقی میان آن دو می شود و وجود این تفاوت ها، هیچ گونه منافاتی با برابری ذاتی و ماهیتی آنان ندارد؛ به عبارت دیگر تفاوت های حقوقی زن و مرد، متناسب با تفاوت های حقیقی آنان است و این به معنای نقص یکی و کمال دیگری نیست؛ زیرا قانون خلقت، خواسته است تا با این تفاوت ها تناسب بیشتری میان زن و مرد برقرار کند و هم چنین اگر زن و مرد برای زندگی مشترک ساخته شده اند و مجرد زیستن، انحراف از قانون خلقت است، پس هر یک باید نقاط ضعف خود را در نقاط قوت دیگری جبران کند. اگر خداوند هر یک از این دو را به تنهایی می آفرید یا هر دو، از همه جهات، عین یکدیگر آفریده می شدند، جهان بشری، ادامه نمی یافت و اگر خلقت انسان، با هدف بقای نسل، رشد و کمال بوده است، بهترین راه، خلق و ایجاد همین تفاوت هاست
در جمع بندی کلی می توان گفت: زن و مرد در گوهر «ذات، نوع و ماهیت» هیچ گونه تفاوتی ندارند. هر دو به طور مشترک از کرامت انسانی برخوردارند. تفاوت های طبیعی زن و مرد، برخواسته از فطرت انسانیت است و جای شک و شبهه در این تفاوت ها وجود ندارد؛ زیرا این تفاوت ها، نه سبب برتری یکی و نه موجب نقص دیگری است، بلکه برای ادامه حیات و درک همدیگر و تقسیم مسئولیت های فردی و اجتماعی، ضروری، لازم و هماهنگ با فطرت است
بخش سوم: جستارهای اختلاف در شرط مماثلت قصاص میان زن و مرد
فصل اوّل: ادلّهی قائلان وجوب ردّ فاضل دیه
1- روایات
روایات فروانی درباهی وجوب پرداخت فاضل دیه از سوی بستگن زن وارد شده چند نکته دربارهی آنها قابل توجه است
نخست باید اذعان نمود که روایات این مسأله به حد تواتر نمیرسد گرچه برخی ادعای تواتر هم کردهاند البته بعید نیست که به لحاظ کثرت روایات وارد شده بتوان استفاضه را پذیرفت
دوم اینکه این روایات باید از نظر سند بررسی شوند که در این تحقیق مجال آن نبوده است
روایات دربارهی وجوب پرداخت فاضل دیه از سوی بستگان زن
[1] سید محمدحسین طباطبایی، بدایه الحکمه، ص
[2] سجده، آیه
[3] الذرایات، آیه
[4] اعراف، آیه
[5] نحل؛ آیه
[6] نساء، آیه
[7] اسراء آیه
[8] نحل، آیه
[9] نحل، آیه
[10] نساء، آیه
[11] به نقل از: مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، چ14، ص
[12] همان، ص
کلمات کلیدی :
»
نظر