پروژه دانشجویی مقاله مفاهیم اساسی مدیریت استراتژیک فایل ورد (word) دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله مفاهیم اساسی مدیریت استراتژیک فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله مفاهیم اساسی مدیریت استراتژیک فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله مفاهیم اساسی مدیریت استراتژیک فایل ورد (word) :
مفاهیم اساسی مدیریت استراتژیک
مقدمه
سازمان ها « در معنای وسیع کلمه » رکن اصلی اجتماع کنونی اند و مدیریت ، مهمترین عامل در هیأت ، رشد و بالندگی و یا مرگ سازمانهاست . مدیر ، روند حرکت از ( وضع موجود ) به سوی ( حقیقت مطلوب )را هدایت می کند و در هر لحظه ، برای ایجاد آینده ای بهتر در تکاپوست . گذشته با تمام اهمیت و اندوختنی هایش و با تمام تأثیری که می تواند بر آینده داشته باشد اتفاق افتاده
است و هیچ نیروی بشری نمی تواند آن را دیگر بار و به گونه ای متفاوت بیافریند . ولی آینده در راه است و قسمت مهمی از آن چه (امروز) می گذرد مربوط است . لذا امر ( مدیریت ) مهمترین مقوله ای است که باید برای رشد و تعالی فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی جامعه مورد توجه قرار گیرد .
1-1 – استراتژی چیست ؟
تعریف استراتژی از حدود پنج قرن پیش نیمی از سال 1561 میلادی ترجمه با واژه یونانی « استراتژیا » به معنی حکومت نظامی آغاز شده است و استراتژی را به عنوان بحثی که ریشه در علوم نظامی دارد و محتوای آن راهبری جنگ و سازماندهی نظامی در جبهه « تهاجمی و تدافعی » بوده می شناسند اگر هدف یک استراتژی دستیابی به مواضع جدید باشد این استراتژی دارای ماهیت تهاجمی است زیرا که هدف آن به دست آوردن مواضعی است که از مواضع قبلی متمایز و مطلوبتر است . در مقابل یک استراتژی که هدف آن حفظ مواضع موجود است دارای ماهیت تدافعی است استراتژی تهاجمی در زمان توانایی و قدرت به کار گرفته می شود و استراتژی تدافعی در زمان ضعف و ناتوانی مورد استفاده قرار می گیرد .
2-1- مروری بر مفاهیم نظری تفکر استراتژیک
از دیر باز بحث تفکر استراتژیک و رابطه آن با مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی استراتژیک مطرح بوده است تفکر استراتژیک نوعی اندیشه زنده و بهنگام است که در بسیاری افراد وجود دارد و به طور عمده در بحرانها به نحوه شایسته ای خود را نشان می دهد . انسانها در لحظاتی که در بحران قرار می گیرند به دو طریق ممکن است واکنش نشان دهند : یا به طور عمده از ادامه کار باز می مانند
و یا در حداقل زمان ممکن بحران را کنترل و خود را باز یافته و به نحو شایسته ای بحران را پشت سر می گذارند در این مرحله گفته می شود که فرد دارای توان و تفکر استراتژیک است و قدرت برخورد با ناملایمات و بحرانها را دارد بحث ثانوی که در این راستا قابل ذکر است اکتسابی بودن اندیشه های انسانهاست . عده ای را عقیده بر آن است که این توانمندی که در بعضی از مدیران و یا به بیان نوین استراتژیست ها وجود دارد به طور عمده ذاتی است و عده ای نیز اعتقاد بر اکتسابی بودن آن دارند در هر حال ذاتی یا اکتسابی بودن این توانمندی در انسانها متضمن عوامل بسیار
زیادی است که باید ملحوظ نظر قرار گیرد .
3-1- مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک عبارت است از بررسی محیطی ( هم محیط داخلی و هم محیط خارجی ) ، تدوین استراتژی ( برنامه ریزی بلند مدت یا استراتژیک ) ، اجرای استراتژی ، ارزیابی و کنترل . بنابراین مدیریت استراتژیک بر نظارت و ارزیابی بر فرصت ها و تهدیدهای خارجی در سایه توجه به نقاط قوت و ضعف یک شرکت تأکید دارد . در ابتدا به جای واژه مدیریت استراتژیک از عبارت سیاست
بازرگانی استفاده می کردند که در برگیرنده فعالیتهایی همچون برنامه ریزی بلند مدت و استراتژی بود اما واقعیت این است که سیاست بازرگانی جهت گیری کلان مدیریتی دارد و عمدتاً به محیط داخلی سازمان و یکپارچه سازی بسیاری از فعالیتهای اصلی سازمان به طرزی مناسب توجه دارد . مدیریت استراتژیک ، به عنوان یک حوزه مطالعاتی ، در برگیرنده موضوعات اساسی مورد توجه سیاست بازرگانی ، به همراه تأکید بیشتر بر محیط و استراتژی می باشد . بنابراین ترجیح دارند
عبارت مدیریت استراتژیک را جایگزین سیاست بازرگانی نمایند . مدیریت استراتژیک شامل مجموعه تصمیمات و فعالیتهایی است که در جهت تنظیم و اجرای استراتژیها طراحی شده و در راستای دستیابی سازمان به اهدافش مورد توجه می باشد . با بیان دیگر ، مدیریت استراتژیک شامل برنامه ریزی ، هدایت ، سازماندهی و کنترل تصمیمات مربوط به استراتژی و فعالیتهای شرکتها می باشد . از طرف دیگر ، منظور مدیران از استراتژی ، طراحی برنامه های وسیع و آینده گرا برای تأثیر بر محیط های رقابتی و دستیابی به اهداف سازمانی است .
4-1- الگوی اصلی مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک از چهار عنصر اساسی تشکیل می شود : 1- بررسی محیطی 2- تدوین استراتژی 3- اجرای استراتژی 4- ارزیابی و کنترل نمودار 1-1 نحوه تعامل فی ما بین این چهار عنصر را نشان می دهد . مدیریت هم محیط خارجی را به منظور کشف فرصت ها و تهدیدها و هم محیط داخلی را به منظور کشف و درک نقاط قوت و ضعف سازمان ، بررسی می کند . عواملی که در آینده شرکت ، بیشترین تأثیر را دارند اصطلاحاً عوامل استراتژیک نامیده می شوند : نقاط قوت ، نقاط ضعف ، فرصت ها ، تهدیدها
نمودار 1-1 عناصر اساسی فرآیند مدیریت استرتژیک
5-1- تدوین استراتژی
عبارت است از طراحی طرحهای بلند مدت برای مدیریت مؤثر فرصت ها و تهدیدهای محیطی و بررسی نقاط ضعف و نقاط قوت شرکت . تدوین استراتژی شامل تعریف مأموریت شرکت ، تعیین اهداف قابل تحصیل ، طراحی استراتژیها و تعیین رهنمودهای مربوط به سیاست ( خط مشی )
6-1- انواع استراتژی
استراتژی بر اساس نوع و اندازه مشکلات و موانع و همچنین شرایط حاکم بر تصمیم گیری به پنج دسته تقسیم می شود که عبارت است از : استراتژی مستقیم ، استراتژی غیر مستقیم ، استراتژی گام به گام ، استراتژی مستمر و استراتژی عملیاتی
1- استراتژی مستقیم : در استراتژی مستقیم رابطه مستقیم بین اهداف ، سیاستها ، ابزارها وجود دارد و راه رسیدن به اهداف از طریق چگونگی بکارگیری ابزارها تعیین می شود . در استراتژی مستقیم سعی می شود که کوتاهترین راه برای رسیدن به هدف در کوتاهترین زمان انتخاب شود .
2- استراتژی غیر مستقیم : استراتژی غیر مستقیم دستیابی به اهداف نهایی از طریق تحقق اهداف فرعی امکانپذیر می سازد که اصطلاحاً آن را استراتژی فریب نیز می نامند . از استراتژی غیر مستقیم هنگامی استفاده می شود که دستیابی به اهداف نهایی غیر ممکن باشد یا اینکه محدودیت ابزارهای موجود مانع از اجرای سیاستها می شود که به تحقق اهداف نهایی منجر می شود .
3- استراتژی گام به گام : در استراتژی گام به گام ، همانگونه از معنی ظاهری آن برداشت می شود ، رسیدن به هدف نهایی یکباره میسر نمی باشد به همین دلیل هدف نهایی به اهداف کوچکتر تقسیم می شود به هر کدام از این هدفها بستگی به هدف ما قبل دارد .
4- استراتژی مستمر : این استراتژی در وضعیت های یکسان ، در صورتی که از ابتدای کار ، هدف نهایی ،سیاستها و ابزار آن تعیین و تعریف شده باشد می تواند بارها تکرار شود . از ویژگیهای استراتژی مستمر ، طولانی بودن دستیابی به هدف است البته برای این موضوع دلایل متفاوتی وجود دارد از جمله محدودیت ابزار و امکانات یا ضعف سیاستها .
5- استراتژی عملیاتی : در استراتژی عملیاتی موضوع مورد نظر ، قدرت تحقق پذیری اهداف، سیاستها و ابزار است . استراتژی عملیاتی به واقعیات موجود توجه می کند و عملی کردن سیاستها ، اصلی ترین شرط به اجرا در آوردن این استراتژی است . بنابراین باید ابزار لازم در دسترس باشد و سیاستها با توجه به چگونگی ابزار در دسترس تعیین شوند .
استراتژی های اصلی در مدیرت استراتژیک
این قسمت ، با معرفی 12 استاتژی در سطوح مختلف تصمیم گیری و برنامه ریزی استراتژیک مدیر استراتژیک را یاری می کند . همچنین چگونگی انتخاب بهینه استانداردهای اصلی از راه حلهای در دسترس ، معیارها و ابزار مناسب را برای دستیابی به اهداف نیز تبیین می کند . استراتژی های اصلی نمایانگر کیفیت دستیابی به اهداف گسترده می باشد . بنابراین ، استراتژی های اصلی یک درک عمومی از هویت فعالیتهای اصلی سازمان به شمار می آید عناوین این دوازده استراتژی عبارتند از : 1- تمرکز گرایی 2- توسعه بازار 3- بهبود کالا 4- نوآوری 5- ائتلاف افقی 6- ائتلاف عمودی 7- سرمایه گذاری مشترک 8- تنوع بخش متمرکز 9 – تنوع بخش مختلط 10- کاهش طول یا تغییر مسیر 11- رهاسازی 12- تصفیه
فصل دوم 1-2 : نقش مدیران در اتخاذ تصمیم های استراتژیک بهتر
برای انتخاب هر یک از سبک های تصمیم گیری استراتژیک در شرایط و موقعیت های خاص می توان مباحث و بررسی های خوبی انجام داد البته ما در بیشتر شرایط ، سبک تصمیم گیری استرتژیک « برنامه ریزی » را پیشنهاد می کنیم ؛ زیرا شامل عناصر اساسی و اصلی مدیریت استراتژیک می باشد . ما فرآیند تصمیم گیری استراتژیک هشت مرحله ای زیر را پیشنهاد می کنیم :
1- ارزیابی نتایج عملکرد فعلی : در پیوند با « الف » بازگشت سرمایه ، سود آوری ، و غیره و « ب » وجهه استراتژیک شرکت در حال حاضر مأموریت ، اهداف ، استراتژی ها و سیاستها .
2- بررسی وضعیت اداره شرکت : یعنی بررسی عملکرد هیئت مدیره و مدیریت ارشد شرکت .
3- بررسی محیط خارجی : برای کشف عوامل استراتژیکی که فرصت ها و تهدیدها را به وجود می آورند .
4- بررسی محیط داخلی شرکت : برای تعیین عواملی که نقاط قوت و نقاط ضعف هستند .
5- تجزیه و تحلیل عوامل استراتژیک (SWOT ) برای الف ) کشف و مشخص کردن مشکلات و ب ) بررسی و بازنگری مأموریت و اهداف شرکت در صورت لزوم .
6- خلق و ارزیابی و انتخاب بهترین استراتژی جایگزین : با توجه به تجزیه و تحلیل انجام شده در قدم پنجم .
7- اجرای استراتژی های انتخاب شده بوسیله برنامه ها و بودجه ها و رویه ها .
8- ارزیابی استراتژی های اجرا شده : از طریق سیستمهای بازخور و کنترل فعالیتها برای مطمئن شدن از این که خیلی از طرحهای مصوب دور و منحرف نشده اند .
شرکت هایی مثل وارنر – لمبرت ، دیتون
هورسن ، اون پروداکتس ؛ بچتل گروپ ، تایسی با موفقیت این روش را مورد استفاده قرار داده اند .
2-2 تصمیم گیری استراتژیک
مشخصه و ویژگی بارز مدیریت استراتژیک ، تأکید آن بر اتخاذ تصمیم گیری های استراتژیک است . هر چه که سازمان بزرگتر و پیچیده تر می شود و هر قدر که محیط نامطمئن تر می گردد ، کار تصمیم گیری دشوارتر و پیچیده تر می شود . ما در یک چارچوب تصمیم گیری استراتژیک را پیشنهاد می کنیم که می تواند به اعضای سازمان در اتخاذ چنین تصمیم های پیچیده و دشوار کمک کند .
3-2 ویژگی تصمیم های استراتژیک
بر خلاف بسیاری از تصمیم ها ، تصمیم های استراتژیک به آینده بلند مدت کل سازمان مربوط می شود دارای سه ویژگی اساسی و اصلی است .
1- نادر بودن : تصمیم های استراتژیک اتفاقی هستند و مشخصاً سابقه ای برای پیشگیری و دنبال کردن ندارند .
2- نتیجه محور بودن : تصمیم های استراتژیک منابع قابل توجهی را جذب می کند و تعهد جدی سازمان را می طلبند .
3- هدایتگر بودن : تصمیم های استراتژیک را می توان در تصمیم های کم اهمیت تر و انتخاب اقدامات بعدی در سازمان مورد توجه و استفاده قرار داد .
4-2- سبک های تصمیم گیری استراتژیک مینتز برگ
برخی تصمیم های استراتژیک در یک لحظه توسط فردی ( اغلب یک فرد کار آفرین یا مدیر عامل مقتدر ) که از بینش قوی برخوردار است گرفته می شود . فردی که قادر است به سرعت دیگران را به پیروی و تبعیت از افکارش متقاعد سازد . به نظر می رسد دیگر تصمیم های استراتژیک نشأت گرفته از انتخاب های تدریجی باشد در طول زمان سازمان را به یک سمت بیشتر سوق می دهد . براساس نظر هنری مینتز برگ ، مشخص ترین سبک های تصمیم گیری استراتژیک عبارتند از : کارآفرینی ، تعدیلی ، برنامه ریزی
5-2 – نقش هیئت مدیره در مدیریت استراتژیک
هیئت مدیره چگونه مسئولیت ها و وظایف متعدد خود را انجام می دهد ؟ نقش هیئت مدیره در مدیریت استراتژیک انجام و اجرای سه وظیفه اصلی زیر است :
1- نظارت : هیئت مدیره از طریق کمیته هایش ، می تواند در جریان کلیه تحولات داخل و خارج شرکت قرار بگیرد . همچنین می تواند مدیران را متوجه تحولاتی کند که از دید آنها پنهان مانده است . این حداقل کاری است که هیئت مدیره باید انجام بدهد .
2- ارزیابی و نفوذ : یک هیئت مدیره می تواند پیشنهادات ، تصمیم ها و اعمال مدیران را بررسی کند ، با آنها موافقت یا مخالفت کند ، به آنها توصیه کند و پیشنهاداتی به آنها بدهد و گزینه ها را طراحی کند . هیئت مدیره فعال تر این کار را علاوه بر نظارت به فعالیتهای مدیران انجام می دهد .
3- آغاز به اقدام و تعیین : هیئت مدیره می تواند مأموریت شرکت را ترسیم کند و گزینه های استراتژیک را برای مدیرانش تعیین نماید و تنها هیئت مدیره های بسیار فعال علاوه بر دو وظیفه بالا ، این وظیفه را نیز می پذیرند .
6-2- روند مشارکت هیئت مدیره در فرآیند مدیریت استراتژیک
احتمالاً در آینده هیئت مدیره ، نقش فعال تری در مدیریت استراتژیک شرکت ایفا خواهد کرد اما این تغییر بیشتر یک تتغیر تدریجی است تا یک تغییر سریع . هیئت مدیره های مختلف در مراحل و سطوح مختلف بلوغ قرار دارند و لذا همه آنها با یک سرعت یا در یک جهت تغییر نخواهند کرد . برخی از روندهای کنونی که ممکن است در آینده نیز ادامه یابند عبارتند از : 1- افزایش تعداد سرمایه گذاران در سرمایه ها و نهادهای اجتماعی ( صندوق بازنشستگی و ; ) و دیگر افراد خارج هر سازمان در هیئت مدیره آن سازمان 2- تملک تعداد بیشتری از سهام شرکت ها توسط اعضای هیئت مدیره و مدیران اجرایی 3- افزایش تمایل هیئت مدیره به ایجاد توازن میان آرمان اقتصادی سودآوری و نیازهای اجتماعی جامعه .
فصل سوم : بررسی محیطی و تجزیه و تحلیل صنعت :
1-3- بررسی محیطی :
قبل از اینکه یک سازمان بتواند مرحله تدوین را آغاز کند ، باید محیط بیرونی خود را بررسی و پویش کند تا بتواند فرصت و تهدیدهای بالقوه را کشف کند . همچنین باید محیط داخلی را نیز کاوش کند تا بتواند به نقاط قوت و ضعف خود پی ببرد . بررسی محیطی عبارت است از نظارت ، ارزیابی و نشر
اطلاعات به دست آمده مربوط به محیط های داخلی و خارجی سازمان ، میان افراد کلیدی و مؤثر آن سازمان ، بررسی محیطی همچنین ابزاری است که شرکت از آن برای جلوگیری از شوک های استراتژیک و تضمین سلامتی بلند مدت آن ، بهره می برد . تحقیقات نشان داده است که بیم متغیرهای محیطی و سود شرکت ، رابطه مستقیمی وجود دارد .
کلمات کلیدی :
»
نظر